برخی ناظران سیاسی تاکید دارند که حادثه 11 سپتامبر و حملات القاعده به برج دوقلو در واشنگتن زمینهساز ابعاد جدید این نظامیگری بوده که به اشغال افغانستان و عراق سپس حمله به لیبی منجر شد. جورج بوش با حادثه 11 سپتامبر ضمن اجرای سیاست لشکرکشی در جهان، از حربه جنگافروزی برای پنهانسازی بحرانهای داخلی آمریکا بهره گرفت.
آنچه امروز در رفتار دولتمردان آمریکا ازجمله رئیسجمهور مشاهده میشود، آن است که آنان نیز مانند رئیسجمهورهای سابق آمریکا به دنبال بهرهگیری از ابزار جنگ برای پنهانسازی بحران اقتصادی و گسست شدید اجتماعی در آمریکا و در نهایت توجیه نظامیگری در جهان هستند؛ البته نظامیگری خاصی با چند ویژگی مشخص که برگرفته از درس ها و تجربیات جنگهای عراق و افغانستان است.
این جنگها سه مولفه داشت؛ نخست آن که هزینههای مالی و انسانی این جنگها در نهایت بر دوش آمریکا افتاد به گونهای که بسیاری آن جنگها را زمینهساز بحرانهای اقتصادی آمریکا دانستند. دوم آن که این جنگها تخریب چهره آمریکا نهتنها در منطقه بلکه در سراسر جهان را به همراه داشت. سوم آنکه متحدان آمریکا در قالب ناتو نیز به دلیل هزینههای اقتصادی و نگاه منفی جهانی به جنگ، به فاصله گرفتن از آن روی آوردند به گونهای که در زمان اعلام اقدام نظامی آمریکا علیه سوریه این کشورها حاضر به همراهی نشدند. در همین حال بسیاری از اعضای ناتو از تامین هزینههای ناتو به دلیل جنگافروزی آمریکا با پرچم ناتو، خودداری کردهاند. در این میان اوباما برای خروج از چالشهای درونی و اجرای سناریوی جنگطلبی در جهان نیازمند حادثهای مشابه 11 سپتامبر دیگر است، در حالی که برای تحقق آن چند اصل را باید رعایت کند. اولا اوباما باید نشان دهد در پنج سال اخیر توانسته است تهدیدهای امنیتی علیه آمریکا را مهار سازد و اگر تهدیدی هست برای اتباع و منافع آمریکا درخارج از مرزهایش است (اوباما در وستپونت میگوید خطر تروریسم از خاک آمریکا دور شده و صرفا در حد خطر جانی برای اتباع آمریکایی در خارج از کشور است و آمریکا اکنون برای مقابله با این خطر برنامهریزی میکند.)
دوم آن که این 11 سپتامبر باید هزینهای برای آمریکا نداشته و دیگر کشورها هزینه مالی و انسانی آن را بپردازند. سوم آن که وجهه تخریب شده آمریکا را ترمیم کرده و آمریکا را از عامل ویرانی به ناجی بشریت مبدل کند تا زمینهساز پذیرش نقش رهبری آمریکا در جهان باشد.
حال این پرسش مطرح است که مولفه اوباما برای اجرای 11 سپتامبر جدید چیست؟ و چگونه میخواهد به این هدف دست یابد؟ برای پاسخ به این پرسش بررسی سخنان اوباما در وست پونت در جمع نظامیان سپس مصاحبه وی با ان.بی.سی، امری قابل توجه است. اوباما میگوید خطر القاعده با کشته شدن بنلادن پایان یافته است و با ابتکارات آمریکا دیگر تهدیدی برای ایالات متحده نیست و فقط شاخ و برگهایی از آن باقی مانده که در بلندمدت آمریکا با بهرهگیری از اجماع جهانی و متحدانش به مقابله با آن خواهد پرداخت.
در نقطه مقابل این جملات، در حالی جهانیان بر تهدید بودن داعش تاکید دارند که اوباما و یارانش ضمن تاکید بر این که داعش توان تهدید آمریکا را ندارد زمانی طولانی را برای مبارزه با داعش مطرح میسازند . چنان که نیویورک تایمز به نقل از مقامات آمریکا زمانی سی و شش ماهه را مطرح میکند.
در همین حال نیویورک تایمز از طرحی سه مرحلهای از جانب آمریکا علیه داعش خبر میدهد. مرحله اول حمایت از اتباع و منافع آمریکایی در عراق و منطقه است. مرحله دوم تقویت و آموزش نیروهای عراقی در قالب گروههای قبایلی و قومی است، در حالی که اصل حمایت از ارتش عراق در حاشیه قرار میگیرد. سوم زمینهسازی برای ایجاد یک اجماع جهانی علیه داعش و بحرانهای جاری در منطقه است که به گفته آمریکاییها امری زمانبر خواهد بود. استراتژی مطرح شده از سوی رسانههایی مانند نیویورک تایمز بیانگر چند اصل است: اصل اول طولانی بودن جنگ با داعش است که میتوان آن را معادل حادثه 11 سپتامبر و تاکید آمریکا به جنگ طولانی با القاعده دانست. اصل دوم عدم دخالت نظامی آمریکا در حل بحران داعش و استفاده از نیروهای مردمی و منطقهای است که عملا برداشتن هزینههای اقتصادی و انسانی جنگ از دوش آمریکا و تحمیل آن به کشورهای دیگر خواهد بود. سومین اصل ایجاد اجماع جهانی را شامل میشود که همان اصل رهبری براساس معیارهای آمریکایی است و در نهایت این کشور را ناجی بشریت و البته فاتح جنگ معرفی میکند. روند تحولات نشان میدهد اوباما اکنون به دنبال 11 سپتامبری دیگر در خارج از مرزهای آمریکاست و محور این استراتژی را گروه داعش تشکیل میدهد.
قاسم غفوری / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی میرزابیگی، در گفت و گو با «روزنامه جامجم»:
«جامجم» روشهای مواجهه با کودکان در فضای مجازی و ضرورت سواد رسانهای بزرگترها را بررسی کرده است
درگفتوگو با دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور بررسی شد