در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در عین حال، میزان مصرف فرهنگی مردم در جامعه ایرانی نشان میدهد تلویزیون و سینما بر کتاب پیشی گرفتهاند و از این روست که باید به صحبت آیتالله جوادی آملی تکیه کرد که گفت منظور از لسان قوم که انبیا همگی با آن به دعوت مردم پرداخته و در قرآن هم آمده؛ در روزگار امروز ما سینماست.
آشنایی با فیلم
فیلم Physician یا پزشک یا طبیب محصول سال 2013 کشور آلمان اثر فیلیپ اشتولتسل است. او پیش از این فیلم، چهار فیلم دیگر را کارگردانی کرده بود که در میان آنها فیلم چهره شمال از سوی بینندگان تحسین شده است. اشتولتسل، این فیلم را بر اساس رمان نوا گوردن ساخته که بنا به گزارشها یک کتاب 900 صفحهای در مورد ابن سینا است که سال 1986 یعنی 28 سال پیش (حدود سال 1364) نوشته شده و از آن زمان تاکنون، 21 میلیون نسخه از آن به فروش رفته است.
فیلم با بودجهای 26 میلیون دلاری در آلمان و مراکش ساخته شده و در سایت معتبر آی.ام.دی.بی. از کاربران نمره 7.3 را گرفته است.
انتقاد اول: تاریخ تحریف شده است
از ابتدای اکران این فیلم که هم به صورت سینمایی و هم به صورت تلویزیونی صورت گرفت، انتقادات فراوانی از سوی محافل علمی داخل کشور بر آن وارد شد. مهمترین نکته تحریفات تاریخی بود که در این فیلم وارد شده است. مثلا نشان دادن یک چهره عیاش و مستبد از پادشاه همعصر ابنسینا، علاءالدوله که در تاریخ ما از او به نیکی یاد شده است.
همچنین میتوان به نشان دادن یهودیستیزی و مسیحیستیزی در آن روزگاران اشاره کرد که نکتهای خلاف واقعیتهای تاریخی است. مثال دیگر نحوه مرگ ابنسیناست که در فیلم به صورت خودکشی نشان داده شده، اما در متون تاریخی آمده که وی به علت بیماری، دار فانی را وداع گفت.
همچنین در خطایی آشکار، ابنسینا همعصر سلجوقیان معرفی شده که کاملا اشتباه است. در عین حال حتی در نماهای فیلم ـ که به گفته کارگردان زحمت و وقت زیادی از تیم تهیه فیلم گرفته ـ نیز دقت کافی نشده؛ زیرا اصفهان شهری کوهستانی معرفی شده و اثری هم از رودخانه معروف زایندهرود در میانه آن نیست.
با وجود این به نظر نمیرسد که این مسائل برای تیم تهیه فیلم اهمیتی داشته باشد، زیرا آنان در بهترین فرضیه خود را متعهد به تاریخ نمیدیدند. (و در بدترین فرضیه قصد تخریب وجهه ایرانیان و مسلمانان را داشتند) ضمنا همانطور که در مصاحبههای کارگردان فیلم اهمیت داشته یک داستان جذاب و پرکشش بوده است. البته زندگی ابنسینا دارای چنین کششی بوده است، اما شاید فقر منابع در دسترس باعث شده رماننویس، فیلمنامهنگار و کارگردان احساس کنند با نداشتن تعهد به وقایع تاریخی و صرفا آوردن اسم شخصیت بزرگی همچون ابنسینا میتوانند به هدف خود یعنی رضایت مخاطب برسند.
انتقاد دوم: تلاش برای تقابل علم و دین
نکته دیگری هم که به چشم مخاطبان آمده است؛ تلاش فیلم برای تقابل میان علم و دین است که نخست در اوضاع قرون وسطای اروپا مشاهده میشود و بعد از آن در ایران هم چنین تقابلی نمایش داده میشود. در برخی دیالوگها هم تلاش شده به غلظت این مساله افزوده شود.
با این حال اگر به صورت خوشبینانه نگاه کنیم؛ نشان دادن تصویری سیاه از اروپای قرون وسطی میتواند گواهی بر بیطرفی سازندگان آن باشد، چرا که تصویر همان روزهای شرق و بخصوص ایران، بسیار روشنتر و متمدنانهتر از غرب است.
انتقاد سوم: به نام ابن سینا، به کام راب کول
مساله دیگری که میتوان به عنوان یک نقطه ضعف به آن نگاه کرد، جابهجا شدن شخصیت اصلی در طول فیلم است. گرچه فیلم به نام ابن سینا ساخته شده و ظاهرا قرار است زندگی و شخصیت او را بررسی کند، اما در نهایت این راب کول، شخصیت انگلیسی فیلم است که در کانون توجه قرار میگیرد و حتی در بهبود پادشاه، در نماهای آخر فیلم دست بالا را دارد و ابن سینا مانند یک انترن (دانشجوی پزشکی) ساده به او چاقو و پنس میدهد!
3 نظرگاه درباره محصولات غربی با موضوع مفاخر ایرانی
مجموع این عوامل میتواند ما را به سمت یک دوگانه تکراری بکشد. اینکه چرا سینماگران غربی دوست دارند وجهه ما را منفی نشان دهند و اینکه چرا ما کاری برای شخصیتهای وطن خود نمیکنیم. اما در کنار این دو موضوع، نظرگاه سومی هم جای فکر دارد.
طبیعی است که غرب و به طور کلی دیگرانی غیر از ما، نسبت به شخصیتهای ما حس اسطوره ندارند. همین مساله باعث میشود آنان این شخصیت را به مثابه یک انسان عرفی سوژه قرار دهند و آنگاه بدون قید و بند تاریخی تلاش کنند داستانی حول محور او تهیه کنند.
شاید اگر ما هم میتوانستیم قدری از سایه سنگین اسطورهها بکاهیم و هنر داستانپردازی خود را پرورش دهیم و البته دروغ و پیرایه را هم از حول این بزرگان دور کنیم؛ پزشکها و حکیمهای بهتری میساختیم. اما حیف که پایبندی شدید به تاریخ باعث شده قصهگویی به عنوان عنصر کلیدی چنین فیلمهای سینمایی درباره شخصیتهای تاریخی کنار برود و نمونههای ضعیفی تحویل جامعه شود.
شاید ما نیاز داریم به هزار و یک شب خوان دیگر، به کسی که قصههای سندباد و علی بابا را برایمان مرور کند و همانطور که در این فیلم، این قصهها باعث وصال دو شخصیت فیلم شد، شاید بتواند ما را دوباره به شخصیتهای بزرگمان پیوند دهد. آن روز است که به جای فریاد در برابر چنین محصولاتی، کافی است که محصول خودمان را روی وب آپلود کنیم.
مصطفی مسجدی آرانی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد