تفاوتی که نه تنها نقش بسزایی در شکلدهی سبک زندگی ما دارد بلکه میتواند تأثیر قابل توجهی نیز در افکار، باورها، خلقیات و نیز دیگر ساحتهای رفتاری ما غیر از تعامل با دوستان داشته باشد. در فضای واقعی، افراد خود را مقید میکنند که با طیفی از افراد رابطه نداشته باشند. برخی عوامل تعیینکننده برای ایجاد این محدودیت عبارتند از: طبقه اقتصادی، تحصیلات، سن، باورهای دینی، نوع شغل و... اما در فضای مجازی بسیاری از این امور نادیده گرفته میشود و دوستی با فردی ناشناس و بیگانه با حداقل بهانه یعنی دوستِ دوست ما بودن، به سادگی برقرار میشود. این امر به خودی خود مذموم نیست و میتواند مزایایی هم داشته باشد. از جمله بازتر شدن فضای آگاهی که به موجب آن اطلاعات افراد، دیگر محدود به افق طبقاتی یا شغلی یا موارد دیگر نخواهد بود و تعصبات فکری جای خود را به زمینهای برای فهم دیگران و شناخت جامعتر از زندگی پیرامون میدهند و نیز امکان نگرشی پدیدارشناسانه و بدون پیشفرض به موضوعات مختلف از این طریق فراهم میشود.
اما مراعات نکردن حدود و مرزها در روابط دوستانه آسیبهای قابل توجهی نیز به دنبال دارد که از جمله مهمترین آنها سهل شدن گذر از محدودههای ارزشی شخصی است که برای دوستان در فضای مجازی ـ با توجه به تفاوتهای هنجاری آنها با ما ـ یک امر عادی به شمار میرود. به عبارت دیگر میل و نیاز به دیدن و شنیدن دیگری برای گسترش شناخت و آگاهی ممکن است رفتهرفته به ضد خود یعنی مستحیل شدن در جمع بینجامد و تفاوتهای فردی را بهنفع یکسانسازی عمومی به فراموشی بسپارد. در آن صورت، دیگر همه در یک فرهنگ کلیشهای مشترک زیست میکنند و «دیگری» به طور کامل معنای خود را از دست میدهد. همه، یکی هستند و تفاوتی نیست که بتواند یاریده ما در مسیر گسترش شناخت و آگاهی باشد.
دوستی در فضای مجازی یا همان «رابطه» (Connection) نوعی تعامل دوستانه است بر مبنای اشتراکات و نیازهای حداقلی که حتی گاه این نیاز، محدود میشود به داشتن فهرست دوستان (Friends List) گسترده و تمایل به توجه، لایک و کامنت هرچه بیشتر و دوستی در فضای واقعی یا همان ارتباط (Relationship) در متنزلترین نوع خود، تعاملی است بر مبنای نیازهای غریزی که به موجب آن افراد به صورتی کاملا ناخودآگاه و آموختهشده، خود را تحت لوای قوانین نانوشته حاکم بر مناسبات اجتماعی قرار میدهند. «رابطه» را «پیوند، علاقه، و بستگی بین دو نفر یا دو چیز» و «ارتباط» را «ربط دادن، بستن و پیوند دادن چیزی به چیز دیگر» معنا کردهاند. در ترجمه دو معادل انگلیسی هم به ترتیب آمده: «پیوستگی، اتصال، رابطه» و «ارتباط، نسبت، خویشی». پس تفاوت این جفت واژگان را میتوان در این دانست که وقتی سخن از «رابطه» باشد صِرف ربط پیدا کردن و متصل شدن کافی است اما در «ارتباط» سخن از پیوند دادن و نسبت برقرار کردن است که با اتصال صرف حاصل نمیشود.
با رجوع به معانی شایع واژگان انگلیسی مذکور هم میتوان تفاوت میان آنها را دریافت. «کانکشن» را معمولا صِرف کانکت شدن و اتصال به اینترنت تلقی میکنند و تصور شایع از «ریلیشنشیپ» نیز داشتن ارتباط خاص با یک شخص بخصوص است. یعنی عموم، معنای واژه نخست را به حداقل تقلیل میدهند و آن را حد پایینی از رابطه فرض میکنند و در معنای واژه دوم اغراق کرده و حد بالایی از تعهد و مسئولیت را در مورد آن قائل هستند. همین توجه به مسیر انحراف هر یک از دو واژه در زبان عامیانه، خود میتواند نمایانگر تفاوت بنیادین آنها با یکدیگر باشد.
هر کدام از این دو تعریف متفاوت از مناسبات اجتماعی، شکل متفاوتی از تعامل با دوستان را اقتضا دارد؛ یکی رابطه گسترده بیحد و مرز که بر تفاوتها متکی است و دیگری ارتباط محدود و گزینش شده مبتنی بر شباهتها و وجوه مشترک؛ اما با فرض اینکه در مورد نخست، تفاوتها بتدریج در یک نظام فکری واحد مستحیل میشوند و در مورد دوم، شباهتها ذهن را در مواجهه با نگرشهای متفاوت بسته نگه میدارند، میتوان گفت شکل پیراسته و کامل تعامل دوستانه در اجتماع، حد وسطی میان این دو شکل یا حد جامع آنهاست؛ یعنی بهرهمندی از مزایای دوستی واقعی و مجازی و اجتناب از کاستیهای این هر دو؛ اما چگونه میتوان به این مقصود نائل شد؟ کمال همیشه حالت آرمانی هر چیزی است، اما چنان نیست که همیشه هم دستیافتنی و قابل وصول باشد. چه، اغلب سودای داشتن این و آن با هم، به دریغ محرومیت از این و آن با هم میانجامد و حرکت بر مسیر اعتدال نیز همواره مستعد فرولغزیدن به ورطه میانمایگی و بیثمری است.
بازتعریف روابط، فارغ از چارچوبهای تعیینشده مدیومهای ارتباطی میتواند راهکاری مؤثر برای حرکت در مسیر مدیریت دوستیهای واقعی و مجازی باشد؛ به این معنا که ما خود را از سیطره اقتضائات مرسوم برهانیم و فارغ از عُرف رایج هر نوع رابطهای برای حشر و نشر خود با دیگران، چارچوب مشخص کنیم. بهعنوان نمونه اگر در پذیرش دوستان مجازی، گشادهدستی و تساهل و تسامح مرسوم است، ما میتوانیم جور دیگری عمل کنیم و قوانین خودمان را داشته باشیم. یا اگر در روابط واقعی امکان تجربیات متفاوت کمتر است و همواره در معرض تائید و تمجید متقابل و در نتیجه بستگی ذهن و اندیشه قرار داریم، میشود تکیه را بر تفاوتها گذاشت و مرزبندی را جایگزین صفبندی کرد. یعنی گرچه وجوه اشتراک، عامل دوستی بوده، اما در ادامه با تمرکز بر وجوه افتراق، در مسیر استقلال فکری گام برداریم و تأثیرپذیری از القائات محیط و اطرافیان را به حداقل برسانیم.
همرنگی با جماعت، سادهترین انتخاب ممکن برای ورود به مناسبات اجتماعی است، حال آنکه فواید و مزایا عمدتا در حرکت برخلاف مسیر رایج نهفتهاند. حافظ، این مفهوم را با استعارهای دلنشین درآمیخته و میگوید:
از خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
یعنی کافی است ما بتوانیم به شیوه خودمان زندگی کنیم نه شیوهای که دیگران برایمان مشخص کردهاند تا بتوانیم حتی در عمل برخلاف آمدعادت نیز کسب جمعیت نموده و از گرفتار آمدن در ورطه تنهایی و رخوت و یأس برحذر بمانیم. اما به عکس، وقتی که همه هم و غممان پذیرش اجتماعی به معنای کسب تائید از جانب دیگران خواه بهصورت تعریف و تمجید حضوری یا لایک و کامنت اینترنتی باشد، آنوقت زندگیمان هر آن آبستن سرخوردگی است؛ زیرا همواره یا هراس از دست دادن داریم یا وسوسه بهدست آوردن و این هر دو به یک اندازه ویرانگرند. داشتن دوست نعمت بزرگی است، اما به شرطی که دوست، انیس لحظههای خلوت و تنهایی باشد نه بهانهای برای فرار از خود یا دستاویزی برای تائید خویشتن که اگر این باشد، بودن در هر اجتماع به ظاهر دوستانهای با هر چند و چونی نخواهد توانست نیاز ما را به دوستی برطرف کند و از درد تنهایی ما بکاهد. از اینجا رانده خواهیم بود و از آنجا مانده. یکبار از مشقات ارتباط واقعی مینالیم و دوستیهای فارغالبال مجازی را میستاییم، بار دیگر از پوشالی بودن روابط مجازی گلایه میکنیم و همگان را به برقراری دوستی واقعی با دیگران فرامیخوانیم. اما اینها همه هیچ است و کسی واقعا نمیداند خانه دوست کجاست. که به قول سعدی:
از هرچه میرود، سخن دوست خوشتر است
پیغام آشنا، نفس روحپرور است
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای؟
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
محمد کامیار / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم