سایه روشن‌های قیام گوهرشاد

قیام گوهرشاد یکی از وقایع تاریخ معاصر به شمار می‌رود که به ‌رغم اهمیت آن ،کمتر مورد توجه پژوهشگران بوده و در دوره‌ای با حساسیت منفی بیش از حد و در دوره‌ای با حساسیت مثبت زیادی مورد توجه قرار گرفته است و این امر باعث شده تا هیچ گاه ابعاد و انگیزه‌های مختلف آن، چنانچه باید مورد توجه قرار نگیرد و زوایای تاریک آن کمتر روشن شود. همچنان که بعد از گذشت دهه‌ها از آن هنوز بین محققان اتحاد نظری در مورد به کار بردن اسم واحد برای آن وجود ندارد، به طوری که برخی واژه قیام، برخی واقعه و عده‌ای از فتنه وشورش نام برده‌اند که جای تأمل دارد. به هرحال خوب است تا قبل از هر چیز واژه‌هایی مانند قیام، جنبش، واقعه و حادثه مورد بررسی قرار گیرد و با در نظر گرفتن حقایق تاریخی نامی در خور شأن برای آن انتخاب کنیم.
کد خبر: ۶۹۴۷۷۷
سایه روشن‌های قیام گوهرشاد

قبل از طرح هر سوال بررسی کلی منابع موجود و کارهای انجام شده با دیدگاه انتقادی خالی از فایده نیست و جایگاه قیام و میزان توجه به آن را بیشتر مشخص می‌کند. بررسی کلی نشان می‌دهد که ما درمورداین قیام با چند دسته از منابع روبه‌رو هستیم.

1ـ خاطرات: منابع اصلی مورد استفاده محققان و استناد اکثر پژوهشگران، خاطرات چاپ شده از آن دوره است که در جای خود از ارزش زیاد و در عین حال کاستی‌هایی برخوردار است که باید هنگام استفاده از آنها در ارجاعات دقت کرد. هر چند واقعیت این است که این خاطرات چنان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته و نقاط ضعف و قوت آن مشخص نشده است. مهم‌ترین آنها عبارتند از:

ـ خاطرات محمدعلی شوشتری: مهم‌ترین این خاطرات که از جنبه‌های مختلف ارزش بررسی دارد خاطرات شوشتری است. او که به خفیه‌نویس رضا شاه شهرت دارد، در این زمان در آستان قدس سمت کفالت را به عهده داشته و به نوعی نفر دوم در آستان قدس محسوب می‌شد. اطلاعات او از این جهت که در جریان تمامی امور این واقعه در زمینه شکل‌گیری، وقوع و عواقب آن در مشهد بوده ارزش زیادی دارد، به علت ارتباط او با عوامل اصلی دست‌اندرکار آن در آستان قدس، شهربانی، ارتش و اطلاعات او از حیث انتقال دیدگاه‌های رؤسای این واقعه و نوع نگرش آنها به موضوع، واجد بررسی است. البته در استفاده از این خاطرات باید در مورد حوادث بعد از قیام و عواقب آن در مشهد احتیاط کرد. چه ترس او از موقعیت اداری‌اش و پنهانکاری‌هایش در ارتباط با نوایی یا نظام‌التولیه از ترس از دست دادن موقعیت خود، می‌نمایاند که او برخی حقایق را پنهان کرده یا سعی در کوچک کردن آنها دارد. به هرحال این کتاب از حیث اطلاعات مهم‌ترین منبع در این زمینه است.1

ـ خاطرات بهلول: این خاطرات مربوط به زندگی محمدتقی بهلول از عوامل اصلی این واقعه است که قسمتی از آن مربوط به واقعه گوهرشاد است. اطلاعات او در مورد چگونگی شروع ماجرا و گسترش آن بویژه در روزهای اول بسیار مهم است و درباره چگونگی ورود نظامیان، عکس‌العمل مردم تا فرار او اطلاعات باارزشی دارد. نگاه به این خاطرات از جنبه‌ مردمی و بیان عکس‌العمل‌ها و حالات مردم در روزهای اول مهم بوده، بویژه که او با بیانی ساده بدون در‌نظرگرفتن هیچ دیدگاهی یا ترس از موقعیت که بیشتر به شخصیت خاص بهلول و ساده زیستی او برمی‌گردد، اطلاعات را ثبت کرده است. ‌2‌‌

ـ خاطرات سینا واحد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مسأله گوهرشاد دوباره مطرح شد و متأسفانه به‌رغم اهمیت موضوع با دیدگاه احساسی به موضوع در سال‌های اول پرداخته شد که خصوصاً در مطبوعات آن دوره نمود یافت. کتاب یاد شده از این جهت که اولاً با دیدگاه تحقیقی خالی از گرایش‌های آن دوره به موضوع پرداخته و ثانیاً به این دلیل که بسیاری از شاهدان واقعه در آن زمان هنوز زنده بودند، از ارزش خاصی برخوردار است. ‌3‌‌

ـ خاطرات نیره احتشام رضوی: وی دختر نواب احتشام رضوی از بانیان این قیام بود که نقش مهمی در شکل‌گیری آن داشت. متأسفانه نواب خود اقدام به ثبت خاطرات و چاپ آن نکرد اما خاطرات دختر او از این جهت که برخی اطلاعات را مستقیماً از پدر خود ذکر کرده واجد بررسی است، هر چند که به علت اختلافاتی که نواب با بهلول داشته و در خاطرات دخترش نیز نمود یافته، باید با احتیاط نقل مطلب کرد. ‌4‌‌

ـ مصاحبه‌های صورت گرفته در مرکز اسناد انقلاب اسلامی شعبه مشهد: این شعبه که با هدف جمع‌آوری و ضبط مصاحبه با اولویت انقلاب اسلامی در مشهد شکل گرفته بود، مصاحبه‌های زیادی را در دهه 70 با بازماندگان این قیام از جمله بهلول انجام داد و اطلاعات باارزش زیادی را جمع‌آوری کرد که متأسفانه با تعطیل شدن شعبه در مشهد، این اطلاعات باارزش به تهران منتقل شد اما خاطرات جمع شده آن می‌تواند از جنبه‌های گوناگون مورد استفاده محققان و پژوهشگران قرار گیرد.

یکی از مسائلی که مردم درگیر قیام، در جریان آن نبودند، اراده رضا خان برای انجام اصلاحات مورد نظر خودش بود که خصوصاً بعد از دیدار آتاتورک به انجام آن صراحت داشت؛ اما تفکر کلی عامه که شاه را بی‌گناه و دست‌اندرکاران حکومت را مقصر می‌دانستند، بر این موضوع حاکم نشده بود که تمام رجال حکومتی مطیع اراده شاه هستند‌

ـ مصاحبه صورت گرفته در آرشیو تاریخ شفاهی سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی: این آرشیو تا زمان فعالیت شعبه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کمتر این موضوع را مورد بررسی قرار داده بود، اما با توجه به اهمیت این واقعه که در اماکن متبرکه رخ داده و وجود افرادی که هنوز با آنها مصاحبه صورت نگرفته بود، تعدادی مصاحبه را در دهه 80 در این مورد انجام داده که واقعه گوهرشاد به عنوان یکی از مداخل مصاحبه با معمرین همواره مورد توجه است. ‌5‌‌

درباره این قیام تعدادی کتاب‌های تحقیقی نیز به چاپ رسیده که برخی را در زیر می‌آوریم:

ـ واقعه گوهرشاد به روایت دیگر: این کتاب توسط دختر اسماعیل رائین چاپ شده است. همان‌گونه که او در ابتدای کتاب توضیح داده،اسناد آورده شده از پرونده 556 برگ اسدی بوده و کتاب، گزینشی از اسناد مرتبط البته بیشتر بعد از قیام و عواقب آن است. کتاب به لحاظ استفاده از اسناد باارزش است اما با توجه به این که اسناد، پراکنده بوده و موضوع واحدی را دنبال نمی‌کند و در عین حال استنتاج و تحلیل نیز ندارد، دارای نقص است.

ـ قیام گوهرشاد به روایت اسناد مرکز انقلاب اسلامی: این آخرین کتابی است که در این مورد در سال 1386 چاپ شده و آقای قاسم‌پور با نوشتن یک مقدمه طولانی و آوردن 129 برگ سند سعی کرده تا هم از اسناد و هم از سایر منابع در کار خود استفاده کند که تلاش وی جای تقدیر دارد و البته استفاده کم از اسناد در متن مقدمه علمی کار و لزوم توجه بیشتر به محتوای آنها جای تحقیق بیشتری را می‌طلبد.‌‌6‌‌

مقالات

یکی از مهم‌ترین ضعف‌های این موضوع کمبود مقالات پژوهشی درباره آن است که البته جای کار خیلی بیشتری دارد.

قیام گوهرشاد

بعد از بررسی مختصری درباره منابع موجود، سوالاتی درخصوص گردانندگان مطرح می‌شود که پاسخ کامل به آن مستلزم تحقیق و پژوهش است. در بررسی هر واقعه تاریخی 3موضوع معمولاً مورد توجه محققان قرار می‌گیرد: 1ـ پیش مقدمه 2ـ حادثه 3ـ پس لرزه‌ها و نتایج آن که هر کدام باید در جای خود مورد توجه و در واقعه قرار بگیرد. سوالات اساسی مطرح شده درباره این موضوع عبارتند از:

ـ گردانندگان اصلی و درگیر این قیام چه افرادی یا ارگان‌هایی بودند و چه عکس‌العمل و سهمی در قبال آن دارند؟

ـ اوضاع سیاسی خراسان مقارن شکل‌گیری واقعه چه چیز بوده است؟

ـ اوضاع مذهبی شهر مشهد و میزان حساسیت مردم نسبت به مسائل مذهبی چه مقدار بوده است؟

ـ آیا این قیام حرکت از پیش تعیین شده بود و شروع‌کنندگان دقیقاً می‌دانستند به دنبال چه هستند و از نتایج آن آگاه بودند؟

ـ میزان تأثیر واکنش مسوولان در ادامه یافتن و منتج به کشتار شدن چه مقدار بود؟

ـ حضور روحانیت و تأثیرگذاری آن در قیام؟

ـ میزان تأثیرگذاری قیام بر سیاست‌های رضاخان در مشهدچقدر بوده است؟

در این قسمت سعی خواهد شد تا این سوالات به صورت کلی مورد بررسی قرار گیرد. در یک بررسی کلی چند ارگان مهم را می‌توان برشمرد.

ـ گردانندگان اصلی و درگیر این قیام چه افرادی یا ارگان‌هایی بودند و چه عکس‌العمل و سهمی در قبال آن دارند؟ در اینجا عوامل اصلی درگیر به صورت کلی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

‌آستان قدس رضوی

بررسی جایگاه آستان قدس در این موضوع از چند جنبه قابل بررسی است:

1ـ این قیام داخل اماکن متبرکه رخ داده بود و قاعدتاً آستان قدس که بدنه اصلی آن اماکن متبرکه و خادمان آن بوده‌اند خواهی نخواهی در آن درگیر شدند.

2ـ بحث تغییرات در تشکیلات اداری اماکن متبرکه که با شروع اصلاحات جدید در آستان قدس از 1304 به بعد شروع شده بود، طی این سال در حال تکمیل بود و باعث بروز نارضایتی در بین خانواده‌های قدیمی شده بود. این نه به صورت آشکار اما در بطن کار مهم بود. یکی از مسائلی که هنگام بررسی علل شروع این قیام مد نظر است، چگونگی شروع و گسترش آن در روز اول است که اهمال کارکنان آستانه را بیشتر مشخص می‌کند.

3ـ دستگیری بهلول در روز روشن توسط دربانان در جلوی دید عامه و تحریک شدن مردم. ‌

4ـ ناپدید شدن دربان باشی آستان قدس در شب پنجشنبه.

5ـ ورود نواب احتشام رضوی، سرکشیک به ماجرا؛ با توجه به این که وی مسوولیت کشیک و تمامی خدمه را در آن زمان داشته در از هم پاشیدن نظم مؤثر بود. وی آدم تندمزاجی بود و در سال 1311 یک‌بار از کار برکنار شده بود و شاید این ماجرا در تحریم وی نیز تاثیر داشت.

6ـ در روز پنجشنبه سرکشیک نیز در حرم حاضر نبود و عملاً اماکن متبرکه بدون مسوول مستقیم بود.

7ـ هیچ برخوردی از سوی کارکنان کشیک‌ها با عوامل شروع حادثه گزارش نشده است که البته علت آن دقیقاً معلوم نیست شاید همفکری و همراهی قلبی با مردم داشته و شاید در آن سردرگم بوده‌اند.

8ـ تا روز پنجشنبه که قیام بالا می‌گیرد هیچ یک از رؤسای آستانه آن را جدی تلقی نمی‌کنند و تنها فرخ در کلانتری حاضر می‌شود.

9ـ در این زمانه علاوه بر اسدی، فرخ و شوشتری نیز در آستانه صاحب رأی بودند، البته دقیقاً معلوم نیست در غیاب اسدی میزان مسوولیت فرخ یا قدرت شوشتری بیشتر بوده و در خاطرات شوشتری هم به این مسأله اشاره نشده است.

10ـ با از بین رفتن نظم کشیک‌ها و تعداد کشیک‌ها ،‌ با توجه به کمبود نیرو باید مدنظر داشت چه سردرگمی‌ در اماکن متبرکه در این چند روز به وجود آمده و نشان می‌دهد که رؤسای جدید اداری آستان قدس از وجاهت کافی برخوردار نبوده‌اند و ضرورت حضور افرادی مانند ناظری‌ها یا قائم‌مقام‌ها که خانواده‌های آنان قدرت معنوی و مادی در حرم داشته‌اند در این زمان بیشتر احساس می‌شد.

11ـ بحث اسدی و جایگاه او در این واقعه از مسائلی است که جای پژوهش دارد و با توجه به مسائلی که در این مورد مطرح است هنوز جای کار دارد که مجال آن در اینجا نیست، اما عدم حضور اسدی در این زمان در مشهد و رفتن او به فرهادگرد برای سرکشی املاک و جایگاه او به عنوان متولی آستان قدس که از قدرت زیادی به عنوان نماینده مستقیم شاه برخوردار بود، باعث شد تا در آغاز نتواند عکس‌العمل درستی نشان دهد، چنانچه گزارش شوشتری را با دیده احتیاط قبول کنیم، واکنش او در جریان حادثه و بعد از آن و بیمارشدنش و ضعف برخورد با خوانین از مسائلی است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

در مجموع بدنه آستان قدس غیر از نواب احتشام، نقش فعالی در این قیام نداشته و علاوه بر حفظ موقعیت و محافظه‌کاری سنتی باعث شده بود تا نقش چشمگیری نداشته باشند.

‌ ارتش

جایگاه ارتش در قیام گوهرشاد و موضعگیری بعد از آن جای بحث فراوان دارد و مسائل زیر را می‌توان بررسی کرد:

ـ نقش ارتش در جریان گسترش قیام در روز جمعه.

ـ تردید رؤسا در چگونگی برخورد با مردم با توجه به قداست مکان و عدم دستور صریح.

ـ ورود به حرم و کشتار مردم و عدم توجه به‌دستور.

ـ ضعف برخورد در بعد از کشتار و تضعیف جایگاه ارتش.

شکی نیست که در جریان برخورد با حادثه، ارتش از مدیریت یکدستی برخوردار نبوده و ضعف تصمیم‌گیری در آن مشهود بوده بخصوص در صدور دستورات روز جمعه و روز شنبه در تصمیم‌گیری تردید وجود داشته است.

نظمیه

جایگاه نظمیه به عنوان مسوول حفظ نظم و آرامش در ابتدای قیام خیلی روشن نیست اما نقش آن در عواقب بعد از قیام بویژه پس از آمدن سرهنگ نوایی و تسویه حساب‌های شخصی او با افرادی که در دوره قبل ریاست او بر نظمیه سر ناسازگاری با او گذاشتند، بارز است خصوصاً گزارش‌های مغرضانه درایجاد جو امنیتی در مشهد نقش مهمی داشته است.

استانداری

جایگاه پاکروان به عنوان استاندار خراسان و اختلاف او با اسدی بر سر قدرت و اختلافات پنهان بین آنها که خاطرات شوشتری تا حدودی منعکس شده است از عوامل تعلل در تصمیم‌گیری و گزارش‌های ارسالی به دربار است.

در قیام گوهر شاد همه چیز از یک دستگیری ساده در حرم شروع می‌شود و با منبر‌رفتن بهلول و پیوستن نواب احتشام اوج می‌گیرد. در هیچ یک از روزهای واقعه حرف از یک برنامه خاص برای پیشبرد آن وجود ندارد، بلکه همه عکس‌العمل‌ها با انتظار و نگرانی و نوعی امید به اصلاح کار انجام‌شده است

سوال مهمی که اینجا مطرح است بررسی چگونگی وضعیت سیاسی خراسان در زمان مورد نظر است.

مهم‌ترین مساله‌ در مورد وضعیت سیاسی خراسان که در این زمان می‌توان بررسی کرد، وضعیت استانداران خراسان و تغییرات آنهاست. طی مدت تولیت آقای اسدی، چند استاندار در خراسان تعویض شد که فرج‌الله بهرامی و پاکروان آخرین آنها بودند. شخصیت پاکروان که در تضاد کامل با اسدی بود و عدم هماهنگی این دو اثرات بدی بر شرایط سیاسی گذاشته بود، هر چند اختلاف بین این دو پست ریشه تاریخی دارد. نزدیک شدن پاکروان به نوایی در بعد از حادثه و گزارش‌هایی که به دربار می‌فرستاد، قابل‌بررسی است.

شهر مشهد به علت وجود بارگاه حضرت رضا(ع) مورد توجه علاقه‌مندان بوده و پایگاه شیعیان هم محسوب می‌شده است. جو مذهبی شهر باعث شده تا اقدامات تجددطلبانه رضاخان با کندی پیش رود. وجود حوزه علمیه قوی در مشهد که در این زمان مهم‌ترین پایگاه علما در ایران بود همراه حضور علمای بزرگ و مدارس علمیه فراوان نوعی پایگاه مذهبی قوی را ایجاد کرده بود و انجام امور ضد مذهبی را با دشواری‌هایی روبه‌رو می‌ساخت و آغاز این قیام دقیقا از همین منشأ سرچشمه می‌گرفت. نکته‌ای که باید در نظر داشت، این است که مردم به هیچ عنوان کاری به این که این سختگیری‌ها با دستور شاه بوده و اراده او بر انجام این کار بود، نداشتند، چون رفتن آیت‌الله قمی به تهران و تلگراف مردم به دربار در روز دوم واقعه حاکی از این باور غلط بود. البته باید اذعان کرد که روحانیت در این واقعه صدمه زیادی دید و مدارس علمیه تعطیل و علمای بزرگ از مشهد تبعید شدند و کاری را که آرزوی رضا خان بود و امکان داشت در صورت عدم وقوع آن به این شکل بروز نکند، جلو انداخت.

آیا قیام حرکتی از پیش تعیین شده بود و شروع‌کنندگان از نتایج و عواقب آن آگاه بودند؟

در هیچ یک از خاطرات یا تحقیقات انجام شده، اشاره‌ای به حرکتی قبلی نشده است. همه چیز از یک دستگیری ساده در حرم شروع می‌شود و با منبر رفتن بهلول و پیوستن نواب احتشام اوج می‌گیرد. در هیچ یک از روزهای واقعه حرف از یک برنامه خاص برای پیشبرد آن وجود ندارد، بلکه همه عکس‌العمل‌ها با انتظار و نگرانی و نوعی امید به اصلاح کار انجام شده است، چنانچه بعد از عکس‌العمل اولیه ارتش و زد‌و‌خورد با مردم و بیم از کشته شدن عموم، احتشام به فکر پراکنده کردن آنها می‌افتد اما جریانات به قسمی پیش می‌رود که کنترل هیجانات مردم خصوصاً روستاییان تازه وارد به آسانی ممکن نمی‌شود و ازدحام حرم و وجود زوار که به طور طبیعی باعث شلوغی مجموعه حرم در تابستان بوده‌اند، باعث می‌شود تا کار به سرانجام نرسد.

میزان تأثیر در تأخیر و نوع واکنش مسوولان در ادامه یافتن و کشتار مردم

یکی از مسائلی که از ابعاد تازه‌ای باید به آن نگریسته شود، انگیزه‌های مردمی و مساعد بودن زمینه قیام از اختلافات مسوولان و نوع نگرش آنها به مساله است که نباید بسادگی از کنار آن رد شد. در یک طرف اسدی و شوشتری با تمایل به حفظ آرامش و متفرق کردن مردم با صلح و در طرف دیگر پاکروان و نوایی با طرفداری از شدت عمل در کار و دخالت دادن خصومت شخصی در واقعه با بلاتکلیفی مطبوعی و مداخله ناموفق ارتش باعث شده بود تا این مسأله آنچنان بزرگ شود که حل آن از طریق مذاکره امکان‌پذیر نباشد و منجر به هتک حرمت حرم حضرت و کشتار شود.

حضور روحانیت و تأثیرگذاری آن بر قیام

همان‌طور که قبلاً گفته شد مشهد در این زمان مرکز حوزه علمیه در ایران بود و علمای بزرگی در مشهد زندگی می‌کردند. قطعاً مسأله اعتراض آقای قمی به کلاه پهلوی و رفتن به تهران برای اعتراض به نوعی شروع کننده این قیام بود؛ اما دستگیری 2 نفر از روحانیون و وعاظ به جرم تلگراف از انگیزه‌های ادامه قیام بود. اما روحانیون بزرگ مشهد مثل آقازاده، سیدعبدالله شیرازی و سیدیونس اردبیلی علی‌رغم این‌که با موضوع کلاه پهلوی موافق نبودند اما خواستار مخالفت با آن از این طریق که زمینه هتک حرمت حضرت را نیز فراهم کرد، نبودند و در جریان قیام توسط مردم به مسجد آورده و قبل از شروع کشتار نیز از حرم خارج شدند. اما بعد از پایان کشتار، علمای زیادی دستگیرشدند.

میزان تأثیرگذاری قیام بر سیاست‌های رضا خان در مشهد

یکی از مسائلی که مردم درگیر قیام در جریان آن نبودند، اراده رضا خان برای انجام اصلاحات مورد نظر خودش بود که خصوصاً بعد از دیدار آتاتورک به انجام آن صراحت داشت. اما تفکر کلی عامه که شاه را بی‌گناه و دست‌اندرکاران حکومت را مقصر می‌دانستند، بر این موضوع حاکم نشده بود که تمام رجال حکومتی همه مطیع اراده شاه هستند. قطعاً این واقعه زمینه‌های انجام سیاست‌های دولت را در مشهد که جزو آخرین شهرها محسوب می‌شد، تسهیل کرد و با برخورد شدید با روحانیت عملاً پشتوانه مردمی نیز از بین رفت. فضای امنیتی حاکم بر شهر که با ایجاد رعب و وحشت ایجاد شده بود، امکان هرگونه مقاومتی را از مردم سلب نمود.

نتیجه‌گیری:

در مجموع از بررسی سوالات و پاسخ‌های داده شده می‌توان موارد زیر را استنتاج کرد:

در شکل‌گیری این قیام چند گروه نقش داشتند:

ـ مردم و انگیزه‌های آنها در حساسیت نسبت به مسائل مذهبی و واکنش نسبت به اقدامات ضد‌مذهبی دولت

ـ بهلول و احتشام و نقش آنها در تهییج احساسات مردم

ـ ارتش و واکنش نامناسب نسبت به احساسات مردم و تحریک عمومی در کنار بلاتکلیفی رؤسا و کارکنان اماکن متبرکه آستان قدس و عدم واکنش مناسب هنگام شروع قیام

ـ اسدی و نشان دادن ضعف هنگام لزوم حضور قوی برای مدیریت کار

ـ ضعف جانشینان اسدی مانند شوشتری و فرخ در برخوردهای اولیه

ـ جاه‌طلبی استاندار جدید خراسان و مخالفت ضمنی با اسدی که این عدم همدلی مشکلات زیادی را به وجود آورد

ـ گزارش‌های بعضاً غلط یا نادرست مأموران شهربانی و نقش نوایی در آن

اوضاع سیاسی خراسان به علت تغییر استاندار، رئیس دادگستری و رئیس نظمیه مشوش بود و هنوز ثبات در امور به وجود نیامده بود.

مسأله کشف حجاب و کلاه پهلوی باعث تحریک احساسات مذهبی مردم شده بود و جو مذهبی شهر باعث شده بود تا اذهان عمومی نسبت به این مسأله حساس شوند.واکنش افراد دیگر در این قضیه و سردرگمی آنها در گرفتن تصمیمات مناسب باعث شد تا مسأله از حالت اعتراض اولیه تبدیل به قیام عمومی شود و عدم مدیریت صحیح بر آن مانع از نتیجه‌گیری درست شد.نتایج این قیام به‌رغم ماهیت مردمی و احساسات پاک مذهبی، عواقب خوبی برای مردم نداشت. حاکم شدن جو امنیتی در مشهد باعث شد تا عمال رضا خان هرگونه که بخواهند در مشهد رفتار کنند و خصوصاً به اقداماتی مانند برخورد با روحانیت و تعطیل شدن حوزه‌های دینی و عمومیت دادن کلاه‌پهلوی دست بزنند که در حالت عادی شاید به این زودی‌ها امکان انجام آن نبود.

پی‌نوشت‌ها:

1ـ محمدعلی شوشتری: خاطرات سیاسی محمدعلی شوشتری خفیه ‌نویس دربار پهلوی، گردآورنده غلامرضا میرزا صالح، تهران، کویر، 1379.

2ـ محمدتقی بهلول، خاطرات سیاسی بهلول یا فاجعه مسجد گوهرشاد، تهران، مؤسسه امام صادق، 1369. از کتب دیگر در مورد بهلول: خاطرات و درگیری بهلول در زمان رضاشاه، وقایع مسجد گوهرشاد، زندان‌های او در افغانستان، پیشگفتار، حیدریان، مشهد، نوند، 1376. محمدتقی بهلول، خاطرات سیاسی بهلول با نگاهی به قیام مسجد گوهرشاد، قم، حضور، 1384، خاطرات سیاسی بهلول به زبان عربی نیز ترجمه شده است. مذاکرات شیخ بهلول، نقلها الی‌العربیه و رتبها عبدالعظیم المتهدی البحرانی، تهران، مؤسسه الامام الجواد، 1419 .

3ـ سینا واحد، قیام گوهرشاد، تهران، وزارت ارشاد اسلامی،1361.

4ـ خاطرات نیره السادات احتشام رضوی، تدوین حجت‌الله طاهری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382 .

5ـ آرشیو تاریخ شفاهی مدیریت امور اسناد و مطبوعات سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی از اواخر سال 1376 با اولویت تاریخ آستان قدس و مشهد اقدام به مصاحبه در زمینه‌های مختلف تاریخ اداری، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کرده و پروژه‌های متعددی مانند تاریخ شفاهی اماکن متبرکه، تاریخ شفاهی انجمن پیروان قرآن، تاریخ شفاهی آزادگان، تاریخ شفاهی آموزش و پرورش خراسان و... انجام داده و 1800 ساعت مصاحبه جمع‌آوری کرده است. از مصاحبه‌های مرتبط با قیام گوهرشاد می‌توان به مصاحبه غلامحسین بقیعی، عباسقلی جلایر، سیدحبیب‌ دارالضیافه، محمد صامدی و علی طوسی اشاره کرد.

6ـ مسعود کوهستانی‌نژاد، واقعه خراسان، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1379.

بقیه منابع و مآخذ در‌دفتر روزنامه موجود است.

ابوالفضل حسن آبادی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها