از تکفیر تا تروریسم

برخورد دوگانه غرب با گروه‌های تروریستی

هنگامی که نیروهای ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی در آن روز سرد سوم دی‌ماه 1358 (بیست‌وچهارم دسامبر 1979) به صورت آشکار و رسمی و به بهانه دفاع و حمایت از دولت کمونیستی «جمهوری دموکراتیک افغانستان» بخش اعظم خاک این کشور را اشغال کردند،
کد خبر: ۶۸۸۰۱۵
برخورد دوگانه غرب با گروه‌های تروریستی

کمتر کسی تصور داشت این اشغالگری روزی پایان گیرد زیرا تا آن زمان مسکو هرگز نیروهای خود را از کشورهایی که به صورت مستقیم یا حتی غیرمستقیم اشغال کرده بود، خارج نکرده بود، اما ظاهرا محاسبات کرملین در مورد افغانستان غلط از آب درآمد و همزمان با اشغال خاک افغانستان نه‌تنها گروه‌های ملی و اسلامی داخلی بلکه انبوهی از پیکارجویان مسلمان خارجی نیز بویژه از کشورهای عربی روانه افغانستان شدند تا مسلمانان این کشور را علیه دشمن اشغالگر کمونیست یاری دهند.

البته این نیروهای خارجی و همین طور نیروهای مقاومت داخلی در افغانستان تا زمان پایان اشغال این کشور از کمک‌های مالی کشورهای عرب خلیج فارس و بویژه عربستان سعودی و همین‌طور از کمک‌های مالی و تسلیحاتی غرب و بویژه آمریکا برخوردار بودند، اما عمده این نیروهای خارجی را سلفی‌ها و وهابی‌هایی تشکیل می‌دادند که پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان در زمستان سال 1367 (1989) نقش عمده‌ای در اختلاف‌های گروهی و فرقه‌ای میان مجاهدین افغان و دیگر گروه‌های مقاومت ایفا کردند و در نهایت پس از خونریزی‌ها و برادرکشی‌های فراوان گروه سوم و تقریبا جدیدالولاده‌ای به نام طالبان سر بر آورد؛ گروهی که همگی طلاب مدارس سلفی در پاکستان به شمار می‌آمدند و طی همه آن سال‌ها به صورت مستقیم از کمک‌های پاکستان و عربستان و به صورت غیرمستقیم از کمک‌های آمریکا و غرب برخوردار بودند.

یکی از متحدین اصلی گروه طالبان سازمان تروریستی القاعده به رهبری اسامه بن لادن بود که تا مدت‌ها جزئی جدایی‌ناپذیر از افغانستان و طالبان محسوب می‌شد. بن لادن که خود شهروند عربستان سعودی و از خانواده‌ای ثروتمند و یمنی تبار به شمار می‌آمد تا ده سال پیش از حملات یازدهم سپتامبر از جمله دوستان و متحدان واشنگتن محسوب می‌شد. او تقریبا در طول اشغال افغانستان توسط شوروی و به عبارتی در اوج جنگ سرد به عنوان یکی از فرماندهان مقاومت همکاری‌های زیادی با سازمان سیا و دولت آمریکا داشت و واشنگتن در آن روزها حتی تصور نمی‌کرد در آینده همین فرد به کابوسی برای غرب و جهان تبدیل خواهد شد.

در آن روزهای سرد دی‌ماه 1358 و در طول دوران اشغال افغانستان این تصور نیز نمی‌رفت که پیامدهای پشتیبانی غرب و متحدانش از گروه‌های مختلف پیکارجو در افغانستان بدون توجه به ماهیت ایدئولوژیک و سیاسی آنها چه پیامدهای وحشتناکی در دهه‌های بعد برای مردم جهان و خود غرب خواهد داشت. اسامه بن لادن بزودی به دشمن شماره یک آمریکا بدل شد و در نهایت پس از سال‌ها تعقیب و گریز توسط کماندوهای آمریکایی در خاک پاکستان شکار شد.

طالبان نیز تا قبل از ورود نیروهای غرب و ناتو به خاک افغانستان حاضر به ترک قدرت نشد و به این صورت افغانستان به شکلی دیگر باز هم به اشغال قدرت‌های خارجی درآمد و گروه‌های تروریستی در شکل‌های مختلف و به صورت یک شبکه جهانی وارد عمل شدند و از دل همین شبکه‌ها گروه‌های جدید و شبکه‌های جدید تروریستی شکل گرفت که جدیدترین نسخه آن که خوی وحشیگری و خشونت‌طلبی را از دیگر گروه‌ها ربوده است داعش یا گروه دولت اسلامی عراق و شام نام دارد.

گروه‌هایی مانند داعش در واقع حاصل اتحاد غرب و بویژه آمریکا با چهره‌هایی مانند اسامه بن لادن و ملاعمر در سال‌های دور به شمار می‌آیند، همان گروه‌هایی که امروز و در جریان جنگ داخلی سوریه از سوی متحدان عرب آمریکا مانند عربستان و قطر و امارات عربی متحده تغذیه شده و واشنگتن هرگز برای متوقف ساختن این کمک‌ها از سوی متحدان خود تلاش جدی به خرج نداده است.

امروز بخش‌های مهمی از خاک عراق عرصه تاخت و تاز تروریست‌هایی شده است که خشونت سازمان یافته علیه شیعیان و حتی سنی‌ها و دیگر اقلیت‌هایی را که مانند آنان فکر نمی‌کنند در دستور کار خود قرار داده و با توجه به نقاط ضعف نیروهای مسلح عراق و دولت این کشور قصد دارند رویای خود یعنی تشکیل نظام خلافت را در منطقه به واقعیت نزدیک کنند، اما غرب و بویژه آمریکا در این میان چه نقشی را می‌تواند ایفا کند؟

باراک اوباما که با خروج کامل نیروهای آمریکایی از خاک عراق در واقع قصد داشت نشان دهد به وعده‌های انتخاباتی خود عمل کرده است، در دو راهی عجیبی قرار دارد. از یک طرف حملات داعش را تهدید غیرمستقیم علیه آمریکا محسوب می‌کند و از مداخله مستقیم علیه این نیروها سر باز می‌زند و از سوی دیگر با فشارهای متحدان اروپایی خود مواجه است زیرا اروپایی‌ها تهدید داعش را بسیار جدی تلقی می‌کنند. اروپا از نظر جغرافیایی همسایه خاورمیانه محسوب می‌شود و افزون بر آن هزاران نفر از پیکارجویان و تروریست‌هایی که امروز در سوریه و عراق به جنگ مشغول هستند در واقع تابعیت‌های اروپایی دارند و خطری بالقوه برای اروپا محسوب می‌شوند و در صورت بازگشت به کشورهای متبوعشان چه بسا تجربه تلخ انفجارهای لندن و مادرید در ابعادی به مراتب گسترده‌تر تکرار شود.

اما رهبران این تروریست‌های جدید ظاهرا با استفاده از تجارب افغانستان و عراق این گونه القا می‌کنند که حوزه عمل آنها تنها به منطقه خاورمیانه محدود شده و هرگز قصد انجام عملیات در کشورهای غربی را ندارند.

از سوی دیگر نگرانی آمریکایی‌ها از روند انتخابات اخیر عراق و نارضایتی آنها از مالکی، نشانه‌هایی است که می‌توان دلایل حضور تروریست‌های داعش در عراق را در این مقطع فهمید. این حضور برای آمریکایی‌ها می‌توانست فرصتی را فراهم کند تا مجددا به بهانه مقابله با تروریسم خودساخته به عراق باز گردند و بتوانند در روند تحولات دموکراتیک مردم عراق اختلالاتی را ایجاد کنند.

محمدعلی فیروزآبادی / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها