سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در میانه جنگ جهانی اول، دو کشور رقیب انگلیس و آلمان در زمینه فرستادن جاسوسان و مستشاران سیاسی نظامی خود به سرزمینهای خفته در آتش جنگ بیشترین نقش را ایفا کردند. در ایران شاید معروفترین این افراد ویلهلم واسموس(1931ـ1880) بود که در صفحات جنوبی ایران و در هنگامه قیام مردم جنوب کشور در استان بوشهر به نقشآفرینی پرداخت. همگام با واسموس، یکی از خبرهترین و چیرهدستترین عوامل سازمان جاسوسی انگلیس برای پیشبرد اهداف توسعه طلبانه لندن راهی ماموریت خطرناکی میشود که نقش مهمی در سرنوشت و آینده منطقه بازی میکند. شگردهای قدرتهای بزرگ برای نفوذ در درون ساختارهای سیاسی و اجتماعی کشورها همواره متفاوت بوده ولی هیچگاه به اندازه نفوذ دادن افراد و کسب اطلاعات و دادن راهنمایی نقش نداشته است.
توماس ادوارد لورنس که با فیلم لورنس عربستان ساخته دیوید لین کارگردان انگلیسی در سال 1962 مشهور شد؛ یکی از مهمترین بازیگران سیاسی و نظامی در هنـــگامه جنـگ جهانی اول به شمار میرود.
او تنها 8 سال از همتای آلمانی خود کوچکتر بود، ولی دستگاه جاسوسی انگلیس به گونهای او را تربیت کرده بود که موفقیتش چند برابر واسموس بود. لورنس در سال 1888 متولد شد. او که یک افسر کارکشته برای انجام ماموریتهای سخت بود برای تحریک حکومت حجاز در عربستان امروزی که ریاست آن را شریف حسین در مکه بر عهده داشت، روانه این سرزمین شد.
در هنگامه جنگ جهانی اول و در سال 1916 عثمانی به صورت رسمی وارد جنگ شد و به نفع متحدین شامل آلمان و اتریش ـ هنگری به نبرد پرداخت. ضرورت ایجاد جبههای دیگر علیه خلافت عثمانی که در طول قرن 19 عنوان مرد بیمار اروپا را یافته بود، انگلیسیها را واداشت تا با برخی قبایل عرب همپیمان شده و آنها را با وعده دروغین احیای خلافت اسلامی ـ عربی به سرنگونی عثمانی ترغیب کنند.
لورنس به این منظور وارد عرصه شد. او که از همان ابتدای جوانی ماجراجویی را آغاز کرده بود سرزمینهایی را که میخواست در آن به فعالیت بپردازد پیش از این با دوچرخه طی کرده بود. در دوران صلح مسلح که اروپا مقدمات جنگ را فراهم میکرد لورنس لبنان امروزی، سوریه و فلسطین را طی کرده بود. او در این سفر توانست زبان عربی را با لهجه شامی فرا بگیرد و پس از آن در ماموریتی دیگر در سال 1910 روانه سواحل فرات در عراق و سوریه امروز شود.
اینکه او را چه کسی و به چه دلیل به این مسافرتها فرستاده باز هم جزو اسرار باقی مانده است، اما یک نکته بیش از همه مهم است و آن نیز تجربههای بیش از اندازه لورنس در برخورد با اعراب عصبانی و تندخوی بادیهنشین بود. ماجراجویی و روحیه خاص او بهگونهای بود که زندگی خشن اعراب بیاباننشین را تجربه کرد و در لباس آنها بارها بیابانهای شبهجزیره تا عراق را طی کرد.
لورنس قد کوتاهی داشت و به همین علت نیز از نیروی رزمی ارتش اخراج و به واحد جغرافیایی آن در سال 1913 منتقل شد. او در این سمت نیز بخوبی از عهده کارها برآمد و برای آنکه صحت نقشهها را با واقعیت تطبیق دهد عمل کرد، اما یک سال بعد زندگی واقعی او رقم خورد و در کمال ناباوری از لورنس برای ماموریت مهمی دعوت شد، ماموریتی که سالها برای آن کار کرده بود. سازمان اطلاعات انگلستان به مامور کارکشتهای نیاز داشت تا به میان اعراب رفته و آنها را وادار به قیام علیه خلافت عثمانی که بیش از 4 دهه بر آنها حکم رانده بود، کند.
عدم شناخت کافی از روحیات این مامور انگلیسی باعث شده تا از انگیزههای واقعی وی برای پذیرش چنین خطری اطلاعی در دست نباشد، اما هر چه بود او ماموریت خود را به نحو احسن انجام داد. سالها زندگی در بادیه با صحرانشینان روحیه او را نیز مانند اعراب کرده بود، مانند آنها لباس میپوشید، میخوابید و سفر میکرد. در طول دوران حضورش در میان اعراب به نوعی شیفته زندگی آنها شد و چنانکه بعدها برخی از نویسندگان انگلیسی نوشتند، او متمایل به ناسیونالیسم عرب شده بود. لورنس از یک عامل انگلیس بیرون آمده بود و اکنون به قهرمان عربها که تا آن روز هیچ پیروزیای را بر ارتش منسجم عثمانی ندیده بودند، تبدیل شد.
در کشمکش طولانی او برای رهایی اعراب، از طرف ستاد مرکزی ارتش انگلیس در قاهره روانه حجاز شد تا با شریف حسین و فرزندانش از نزدیک آشنا شود. او به دلیل روحیه کنجکاوی و ماجراجویانهاش، اصول اولیه نبرد کلاسیک را تغییر داد و یکی از پایهگذاران نبردهای مدرن چریکی شد که همزمان با او توسط عمر مختار در بیابانهای لیبی علیه ارتش ایتالیا اجرا میشد.
با حمایت آشکار انگلیس و مدتها پیش از ورود رسمی عثمانی به جنگ، لورنس برای تحریک آنها جهت قیام علیه خلیفه عثمانی وارد عمل شد. شریف حسین به دلیل آن که کنترل شهرهای مقدس مکه و مدینه را بر عهده داشت، بزودی توانست قبایل و عشیرههای عرب را با خود همراه و همصدا سازد. فرستادههای او تا عمق بیابانهای شبه جزیره در تردد بودند تا جنگجویان بیشتری جهت نبرد مقدس فراهم سازند.
سلاحهای انگلیسی از بندر جده راهی حجاز شد و آموزش نیروهای شریف حسین که خود تیراندازهای ماهری بودند آغاز گردید. عبدالله بنحسین ـ پادشاه بعدی اردن ـ توجه او را به خود جلب کرد، این دو به هماهنگی بینظیری برای انجام ماموریتهای غیرممکن رسیدند که در طول جنگ جهانی اول بینظیر بود. در حالی که ارتش مغرور انگلیس در نبرد کوتالعماره در عراق از ارتش عثمانی و در نبرد بوشهر از جنگجویان ایرانی شکست سنگینی خورده بود، حجاز آبستن روزهای سخت بود.
عبدالله و فیصل فرزندان کوچکتر شریف حسین بیشتر از علی پسر ارشد، توجه لورنس را به خود جلب کردند. فیصل بعدها به پاداش این خدمت مهم، پادشاهی کشور تازه تاسیس عراق را از آن خود کرد. عبدالله و فیصل به سرعت مقدمات حمله به پادگان بزرگ عثمانی را فراهم کردند. تا آن روز توپخانه عثمانی در این پادگان هراس اعراب را برانگیخته بود، ولی طرحی که لورنس برای اشغال این پادگان به عنوان مقدمه اخراج نظامیان عثمانی از شبه جزیره داد نه تنها مسلسلهای آنها را از کار انداخت، بلکه توپخانه عثمانی نیز در این میان راه به جایی نبرد.
ارتش شریف حسین در «الخیف» اردو زد. لورنس کاری به عقاید اسلامی شریف حسین و دیگر اعراب نداشت همان گونه که یک اسکاتلندی چندان معتقد هم نبود، آنچه برای وی مهم به شمار میرفت پایان ماموریت مهم آزادی اعراب از زیر سلطه عثمانیها بر اساس دستورات صادره از لندن و قاهره بود. هنگامی که قیام شروع شد، افسری فرانسوی به نام «بریموند» که در جده بود خواستار دخالت مستقیم ارتشهای فرانسه و انگلیس برای بیرون کردن عثمانیها از شبه جزیره شد که این امر با مخالفت شدید لورنس مواجه شد و این مساله را سرهنگ ویلسون فرمانده انگلیسی نیز تایید کرد؛ چرا که با حضور نیروهای بیگانه عملا انقلاب اعراب ماهیت انقلابی خود را از دست میداد.
با کمک اسلحههای مدرن انگلیسی و آموزشهایی که لورنس به نیروهای تحت امر فرزندان شریف حسین داده بود، آنها به سرعت شهرهای حجاز را یکی پس از دیگری آزاد کرده و پیش میرفتند، آنها باید مهمترین ماموریت خود را شکل میدادند. در این زمان ـ سال 1917ـ با پیروزی کودتای بلشویکهای کمونیست در روسیه، صفحه جنگ به نفع متحدین سنگینی کرد. تلاش بیش از اندازه انگلیسیها برای عبور کشتیهای خود از تنگههای بسفر و داردانل راه به جایی نبرد و از سوی دیگر انگلیسیها هنوز میدانی برای اجرایی کردن قرارداد مهم سایکس ـ پیکو پیدا نکرده بودند و ارتش عثمانی همچنان در برابر نیروهای مهاجم مقاومت میکرد.
حضور ارتش عثمانی در بندر عقبه در اردن امروز، مانع مهمی برای پیاده شدن نیروی دریایی انگلیس در شامات بود، براساس طرح لورنس نیروهای حجازی در یک یورش برقآسا که از بیابان صورت گرفت از پشت سر ارتش عثمانی را غافلگیر کردند و توپخانه آنها را از کار انداختند، در این حادثه ارتش انگلیس نیز به کمک اعراب آمد و با هواپیماهای خود بمباران سنگینی علیه مراکز توپخانهای عثمانی صورت دادند و سپس نیروهای ژنرال لمبی در فلسطین پیاده شد تا طرح تشکیل کشور اسرائیل را عملی کند. لورنس به همراه فرزندان شریف حسین شهرهای شامات را یکی پس از دیگری آزاد کرده و به سمت دمشق پیش رفتند تا به زعم خود مقدمات تاجگذاری پدرشان را برای حکومت بر خلافت جدید عربی فراهم کنند.
تصرف دمشق در واپسین ماههای جنگ جهانی اول توسط اعراب به نشانه پایان انقلاب عربی بود که مانند گردباد از حجاز برخاسته بود و ناخواسته آب به آسیاب انگلیسیها ریخته بود. لورنس در ماموریت مهم خود سربلند بیرون آمد و پس از تصرف حجاز در حالی که از درجه ستوان سومی به سرهنگی ارتقا پیدا کرده بود، خود را برای مرحله بعد زندگی آماده کرد. لورنس در طول دوران حضور خود در شبه جزیره هیچگاه اجازه حضور در مکه و مدینه را نیافت چرا که او یک مسلمان نبود، اما تمام شهرهای شبه جزیره را یکی پس از دیگری به همراه فرزندان شریف حسین و دیگر متحدانش پیمود. او در این سالها همیشه لباده عربی بر تن داشت و مانند اعراب غذا خورد و رفتار کرد تا به لورنس عربستان مشهور شد.
لورنس در سال 1920 راهی انگلیس شد و زندگی پرماجرای خود را ادامه داد. او که از ارتش بازنشسته شده بود، همچنان گرفتار ماجراجویی بود و هر بار به اسمی وارد ارتش میشد که آخرین بار به نام خلبان «تی.ای.شاو» وارد ارتش شد. علاقه او به زندگی حادثهای باعث شد تا همیشه او را سوار بر موتور با سرعت زیاد در حال پیمودن مسیر خانه تا محل کارش ببینند. سرانجام همین موتور نیز جانش را ستاند و در 19 می 1935 در اثر تصادف کشته شد. در مراسم تشییع او افرادی مانند وینستون چرچیل، لوید جورج، لیدی آستور، ژنرال واول و اگستس جون حضور داشتند. لورنس کتاب مشهوری هم دارد با عنوان «هفت ستون خرد» که داستان حضورش در شبه جزیره است.
لورنس ماموریت غیر ممکنی را ممکن کرد تا امپراتوری انگلیس به داشتن مردان حیلهگر و سختجان مشهور شود؛ مردانی که برای رسیدن به اهداف سران لندن دست به هر اقدامی زده و میزنند.
کریم جعفری
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد