در اساسنامه خانه کتاب آمده موسسهای است غیرانتفاعی و غیردولتی، اما شاهدیم این موسسه عملا به مجری بسیاری از فعالیتهای معاونت فرهنگی وزارت ارشاد تبدیل شده است. به عنوان سوال نخست بفرمایید خانه کتاب خصوصی است یا دولتی؟
خانه کتاب موسسهای است که در اصول کلی و سیاستها، تابع دولت و مورد حمایت آن است، اما در مدیریت، موسسه غیردولتی است؛ چون هیات امنا درباره آن تصمیمگیری میکند. از طرفی کارمندان اینجا هم کارمندان دولت محسوب نمیشوند.
چند ماه از آمدن شما به خانه کتاب میگذرد. در این مدت چه ضعفهایی را در این مجموعه مشاهده کردهاید؟
به طور طبیعی موسساتی که نه به طور کامل دولتی هستند و نه خصوصی، همواره متاثر از تغییر و تحولات بدنه دولتها قرار میگیرند. یکی از آسیبهای چنین امری این است که برنامههایی در بلندمدت ضمانت اجرایی پیدا نمیکند. خانه کتاب در دولتهای نهم و دهم بودجههای میلیاردی سنگینی هزینه کرده است. وقتی ما این موسسه را تحویل گرفتیم خانه کتاب در مرز بدهکاری (اگر نگوییم ورشکستگی) قرار داشت. طی سالهای گذشته دهها میلیارد تومان در این موسسه برای پروژههای نامتجانس هزینه شده بود. آنقدر بودجه وجود داشته که با دست باز با نهادهای دیگر همکاری و کتاب چاپ میکردند، اما وقتی ما کار را شروع کردیم فقط به اندازه یکی دوماه بودجه باقی مانده بود. مشکل دیگر این بود که پروژهها از نظر قراردادهای حقوقی براساس قواعد پیمانکاری منعقد نمیشد. سوم آن که خانه کتاب در حوزه نشر و مجلات به رقیب ناشران دیگر تبدیل شده بود در حالی که سطح خانه کتاب کلانتر و تخصصیتر است. ماموریت خانه کتاب تقویت حوزه نشر در کشور است و وظیفه نشر آثار و منابع کتابشناسی و کتابپژوهی و نقد کتاب و اطلاعرسانی را عهدهدار است. بخشی از اولویتهای ما رسیدگی به همین موانع است. ما کارگروهی تخصصی برای بررسی ساختار خانه کتاب راهاندازی کردیم تا با بررسی معضلات این موسسه، تناقضات ساختاری رفع شود.
شخصا باورم این است که ندادن جایزه به کتابها، نوعی اهانت است. در کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران اثری را که در حد دریافت یک جایزه ملی باشد، داریم. سوال من این است که جایزه را برای چه گذاشتهاند؟ برای جایزه ندادن؟ |
یکی از مهمترین فعالیتهای خانه کتاب برگزاری جوایز مرتبط با کتاب است، اما در برگزاری این جوایز تضادهای بسیاری دیده میشود. مثلا شاهدیم در جایزه کتاب سال، آثار مربوط به شعر و داستان مورد بیتوجهی قرار میگیرد یا جایزه جلال آلاحمد در هیچ دورهای برگزیده ندارد یا اسامی هیات داوران جوایز معمولا با توجیه عدم رضایت داوران، اعلام نمیشود. چه تدبیری برای جوایز کتاب اتخاذ خواهید کرد؟
احتمالا باید ساختار این جوایز دستخوش تغییر شود. به این معنا که جوایز تابع مدیریت یکپارچه شود. مناسبات این جوایز به لحاظ ساختار روشنتر خواهد شد. این جوایز بدون یک نگاه راهبردی مدام توسعه یافته است، در حالی که نگاه روشنی در آنها وجود ندارد. مثلا کتاب سال به کتابهای ادبی و کتابهای زنان هم جایزه میدهد؛ سوال اینجاست که کتاب سال یعنی کتابهای برگزیده منهای کتابهای انتخاب شده در جوایز دیگر (کتابهایی که مشمول جوایز دیگر هم نمیشود) یا این که کتاب سال عنوان همه جوایز است و ما میخواهیم جوایز دیگر مناسباتش با کتاب سال یکپارچه شود؟ مثلا درباره جایزه جلال که گفتید در هیچ دورهای برگزیده نداشته، شخصا باورم این است که ندادن جایزه به کتابها، نوعی اهانت است. در کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران اثری را که در حد دریافت یک جایزه ملی باشد، داریم. سوال من این است که جایزه را برای چه گذاشتهاند؟ برای جایزه ندادن؟ با این حساب عملا طرحی گذاشتهاند غیرقابل اجرا. اگر جایزهای گذاشتید و در هیچ دورهای به کسی ندادید آن طرح غیرمعقول است، چون مصداق ندارد. جوایز کتاب را باید مطابق رشد کشور دید. من تاسف میخورم که جایزه کتاب سال فقط پنج برگزیده آن هم فقط در دو حوزه دارد. نیاز است این جوایز در یک شورای تخصصی مورد کند و کاو قرار بگیرد. قرار است شورای تخصصی بررسی ساختاری جوایز کتاب بعد از نمایشگاه به ریاست آقای صالحی تشکیل جلسه دهد.
میخواهم یک سوال کلی مطرح کنم. با این توضیحات، اگر خانه کتاب را کلا تعطیل کنیم و وظایفش را به یک پیمانکار بسپاریم، چه اتفاقی میافتد؟
من هیچ انگیزهای ندارم که دفاع مطلق کنم، اما میتوانم بگویم خانه کتاب جایگزین ندارد. در کشور به خبرگزاری تخصصی کتاب نیاز داریم و هیچ نهادی جز خانه کتاب نمیتواند به آن بپردازد.
یکی از وظایف خانه کتاب ارائه آمار نشر است، اما این آمار فقط به اعضا ارائه میشود. دلیلش چیست؟
فردی که میخواهد آمار نشر بگیرد حتما شخصیت فرهیختهای است. ما دنبال این هستیم که اطلاعات نه شخصی، بلکه حرفهای مراجعهکنندگان را داشته باشیم.
آیا در آمار نشر هم تناقضاتی وجود دارد؟
آمارها و بانکهای اطلاعاتی ما گسستهای زیادی دارد که باید اصلاح شود. این آمارها و اطلاعات نقطههای ابهام بسیاری دارد که باید رفع شود. هیچ نهادی به اندازه خانه کتاب، آمارش درباره کتاب دقیق نیست، اما نقطه ضعفهایی هم داریم. علتش هم به زیرساختهای اطلاعاتی برمیگردد.
هر سال خانه کتاب یکی از پرجنب و جوشترین نهادهای حاضر در نمایشگاه کتاب تهران است. شاید بتوان مهمترین فعالیت این موسسه را در نمایشگاه، مربوط به برگزاری نشستهای سرای اهل قلم دانست، اما بسیار به این صحنه برخوردهایم که نشستهای سرا، فاقد جذابیت است و انگار سخنرانان برای ضبط صوت خبرنگاران و دوربینهای فیلمبرداری حرف میزنند و جمعیتی روی صندلیها دیده نمیشود.
در سابق برای برپایی این نشستها نگاه کمیتی مطرح بود و تعداد نشستها خیلی زیاد بود. ما امسال تعداد نشستها را کم کردهایم. مثلا سال قبل تعداد نشستها حدود 345 نشست در کل بود که امسال به حدود 160 نشست کاهش یافته است. سعی شده در این نشستها مسائل تخصصی با حضور افراد درجه یک هر حوزه بررسی شود.
از برنامههای دیگرتان در نمایشگاه امسال صحبت کنید.
دو سالن جدید را در نمایشگاه کتاب امسال در نظر گرفتیم، یکی سالن دستاوردهای علمی و تولید علم بومی که در آن کتابهای مهم سه سال اخیر ایران عرضه میشود. دیگری سالن ترجمه و صدور اندیشه از ایران به آن سوی مرزهاست. در این سالن ترجمه معکوس مد نظر است. همچنین امسال نشر انصاریان در این سالن مورد تکریم قرار میگیرد. برنامه دیگر ما افتتاح خانه ترجمه است. خانه ترجمه هم بانک اطلاعاتی است و هم به نوعی اطلاعرسانی دقیق به جامعه ترجمه است که در آن مترجمان اطلاعاتی را به اشتراک میگذارند. همچنین درباره آثار در حال ترجمه، آمار تحلیلی ترجمه و بررسی وضع ترجمه اطلاعاتی ارائه میشود. دکتر احسان عباسلو مدیریت خانه ترجمه را به عهده دارد.
سجاد روشنی/ گروه فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد