در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
ازدواج گرچه در ذات خود یک اتفاق خوشایند محسوب میشود، اما از حیث دراماتیک واجد یک موقعیت چند بعدی است که از یک تراژدی تا کمدی قابل بسط بوده و از دل آن میتوان داستانهای متعددی را روایت کرد. شاید یکی از تکراریترین سوژههای سینمایی همین ازدواج و موانعی که بر سر راه آن وجود دارد، باشد اما قصههای تکراری با روایتی متفاوت تازه میشود و جذابیت پیدا میکند. حتی اجرا و نوع بازیگری میتواند این قصه تکراری را دیدنی کند و این راز موفقیت فیلم «عاشقانهای برای سرباز وظیفه رحمت» است که هم روایت دراماتیک داشته و هم بازیها بویژه شخصیت اصلی قصه یعنی رحمت با بازی هوشمندانه و ظریف احمد مهرانفر، تماشای این اثر را دلنشین میکند. معصومیت و سادگی رحمت و صداقتی که در کنش و واکنشهای او نسبت به دختر مورد علاقهاش دیده میشود، آنچنان باورپذیر است که حتی رفتارهای احساسی و غیرمنطقی او نیز قابل درک بوده و حتی فارغ از نسبت دراماتیک او با متن اثر، تماشای بازی او لذتبخش است.
مهرانفر که در فیلم و سریالهای مختلفی هم نقش یک عاشق شکست خورده را تجربه کرده حالا به بازیگری توانا در ایفای چنین شخصیتهایی بدل شده است.
آنچه عاشقانهای برای سرباز وظیفه رحمت را جذاب میکند رازی است که در انتهای قصه رمزگشایی میشود؛ رازی که هیچ نشانه آشکاری در طول روایت از خود به جا نمیگذارد تا مخاطب آن را پیش از فیلم کشف کند و لو برود. به همین دلیل سکانس رویارویی مادر ریحانه و رحمت که پرده از بیماری ریحانه بر میدارد بشدت تاثیرگذار از کار در میآید.اما آنچه در پس ظاهر قصه به یک امر تاملبرانگیز بدل میشود موقعیت دوگانه اخلاقی است که در نسبت با پنهانکاری بیماری ریحانه و تصمیم والدین او درباره رحمت و البته امیر وجود دارد.
شاید شرایط خانواده ریحانه ترحمبرانگیز باشد و مخاطب دلسوزانه با او همدلی کند و حتی تصمیم او را نسبت به رحمت برای اینکه زیر قولشان بزنند و دخترشان را به شخص دیگری بدهند، شاید یک نوع فداکاری و از خودگذشتگی باشد که آنها نخواستند پسر مردم را گرفتار مشکلات و دردسرهای بیماری دختر خود کنند، اما پنهان کردن این موضوع از امیر فقط به صرف اینکه او از پس هزینههای بیماری دخترشان برمیآید، یک کنش غیراخلاقی است. اما همین موقعیت دوگانه به ظرفیت مناسبی بدل میشود برای اینکه ارزش عشق و نقش آن در مناسبات عاطفی به تصویر کشیده شود. در واقع امیر به عنوان نماد عقلانیت به ازدواج با ریحانه نگاه میکند و رحمت از روزنه عشق به این موضوع مینگرد و به نوعی تقابل عقل و دل را میتوان در این رویارویی متعرض بازخوانی کرد و اینکه در نهایت عشق پیروز شده و رحمت بهرغم بیماری ریحانه به سراغ او میرود.
همه زیبایی قصههای عاشقانه در همین موقعیت رخ میدهد، جایی که عقل پای رفتن ندارد و دل سر از پا نمیشناسد. درام عاشقانه در کشمکش بین این دو معنا میشود. فیلم، لحن شاعرانهای ندارد اما ذات شاعرانهای دارد که عاشقانههای رحمت را با وجود خجول بودن و گاه خشن بودنش زیبا و جذاب میکند.
فیلم در فرازهایی از قصه خود دچار ریتم کند میشود اما درنهایت به واسطه التهاب شخصیت اصلی و تنشهایی که بویژه بین امیر و رحمت شکل میگیرد از یک سو و دعواهای رحمت با پدر ریحانه از سوی دیگر، این کندی چندان حس نمیشود و در واقع قصه واجد یک ضرباهنگ درونی است که بیش از روایت به موقعیت خود درام وابسته است. با این حال رفتار پدر ریحانه با رحمت کمی بیرحمانه به نظر میرسد. با اینکه او در دل خود به رحمت حق میدهد، اما به زبان و رفتار برخورد مناسبی با او ندارد؛ برخلاف مادر ریحانه که همدلی بیشتری با رحمت دارد.
در این میان البته تصویرریحانه چندان پررنگ نیست، در حالی که یک طرف ماجرا اوست، اینکه او چه تحلیل و درکی از موقعیت خود و نسبتش با رحمت دارد. هرچند در سکانس مواجهه او با رحمت جلوی در خانه، مخاطب متوجه میشود ریحانه نیز دل در گرو عشق رحمت داشته و لبخند پایانی او در بازگشت رحمت این حدس را تائید میکند. در نهایت عاشقانههای سرباز وظیفه رحمت فیلمی است که به دل مینشیند و مخاطب را با خود همراه میکند و همین نکته است که این فیلم را در ردیف آثار خوب تلویزیونی قرار میدهد.
سیدرضا صائمی / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان