
عصر رنسانس آغازی بود بر یک تحول عمیق در اروپای قرون وسطایی و بیرون آمدن از تاریکخانه جهل بشری و حاکمیت خفقانآور کلیسایی که در آن همه چیز بر مدار کلیسا میچرخید و این پاپها بودند که کنترل سرزمین پرباران و سبز را در دست داشتند. در این دوره و براساس تجربهای که اروپاییها در جنگهای صلیبی به دست آورده بودند، علاوه بر فراگیری فنون دریانوردی مسلمانان، آنها با واقعیتهای بیشتری آشنا شدند که آن واقعیتها رسیدن به یک تکامل جغرافیایی مربوط به جهان آن روز بود. همین واقعیت جغرافیایی باعث شد تا آنها در اندیشه سود بیشتر و رسیدن به سرزمینهای ادویه، راه دریا را در پیش بگیرند و با گذر از دماغه امیدنیک خود را به شرق آفریقا و آسیا برسانند. رسیدن طلایهداران استعمار به شرق، آغاز دوران تازهای از زندگی بود که در آن سلاح آتشین و اندیشه سلطه و غارت منابع سرزمینی در میان دور نگه داشتن مردم مشرق از واقعیتها رواج یافت.
هر چند این پرتغالیها بودند که اول بار پا به آسیا گذاشتند و پس از آنها اسپانیاییها وارد کارزار تصرف و چپاول مشرق شدند، اما هیچ یک از این دو کشور به پای هلندیها و انگلیسیها نرسیدند و این دو کشور با ترکیب اشغال نظامی و استعمار اقتصادی و بستن یوغ وابستگی بر سرزمینهای متصرفی، راه ماندگار شدن حضور خود در آسیا را تثبیت کردند.
شرکت هند شرقی هلند
برای نخستین بار این هلندیها بودند که برای حضور دائم اقتصادی خود، راه تشکیل یک شرکت اقتصادی را انتخاب کردند. هلندیها که در جنگهای خونین فلاندرز با اسپانیاییها بشدت درگیر بودند، برای به دست آوردن منابع مالی کافی راه تجارت دریایی را انتخاب کردند و سال 1609 کمپانی هند شرقی هلند شروع به کار کرد و نخستین کشتیهایی که آنها روانه آسیا کرده بودند با سود سرشاری بازگشت. این سود چنان بود که همه را وادار به سرمایهگذاری در این بازار کرد و بالاخره راه را برای شراکت و سود بیشتر هموار ساخت.
کمپانی هند شرقی هلند با استفاده از این سرمایه علاوه بر تدارک کشتیهای بزرگتر و مجهزتر موفق شد در مناطق بسیار از آسیا حضور به هم رساند. هلندیها سیلان و جزیره فرمز (تایوان) را هم تصرف کردند و کارخانههایی در امتداد ساحل شرقی هند (کوروماندل و نقاط بسیار دور شمالی مانند بنگال) برپا داشتند. در ساحل غربی (مالابار) ـ که به متصرفات پرتغالیها نزدیکتر بود ـ هلندیها موفقیت کمتری به دست آوردند، چون پرتغالیها هنوز میتوانستند از حوزه عملیاتی خود دفاع کنند. هلندیها کوشیدند تا ماکائو را هم به چنگ بیاورند، ولی فقط توانستند اجازه بگیرند که (مانند دیگران) در کانتون به تجارت مشغول شوند.
هرچند هلندیها به دلیل کمبود نیروی انسانی و منابع مالی نمیتوانستند به دوران حضور خود تداوم دهند، اما رقبای جدی آنها که کمپانیهای هند شرقی انگلیس و هند شرقی فرانسه بودند به سرعت با آنها وارد منازعه بلندمدتی شدند که این منازعات باعث شد تا در طول قرنهای هفدهم، هجدهم و بخشی از قرن 19 کمپانیها و نیروهای آنها بر بسیاری از مناطق جهان حکمرانی کنند.
کمپانی هند شرقی انگلیس
پرآوازهترین کمپانی شراکتی جهان که در عین خوششانسی نشاندهنده نگاه انگلیسیها به جهان آن روز بود. انگلیسیها که در تجارت دریایی و ناوگان نظامی خود تقریبا یکصد سال پس از هلند، اسپانیا و پرتغال وارد عرصه کارزار شده بودند، نخستین دزدان دریایی بودند که با استفاده از کشتیهای خود به کشتیهای اسپانیایی دستبرد زده و کالاهای موجود در آن را فروخته و از پول آن بنای امپراتوری بزرگ خود را گذاشتند.
در 31 دسامبر 1600 ملکه الیزابت حکمی سلطنتی را صادر کرد که براساس آن شرکت هند شرقی انگلیس (The British East India Compan) میتوانست امتیازاتی را در هند به دست بیاورد. این امتیازنامه انحصاری 21 ساله را برای تمام فعالیتهای تجاری به کمپانی میداد. 125 سهامدار با سرمایه 72 هزار پوندی شروع به کار کردند و با مرکزیت دادن لندن، امپراتوری خود را آرام آرام شروع کردند. سال 1608 و در حالی که رقبای سرسخت اروپایی آنها را زیر نظر داشتند، نخستین کشتی کمپانی وارد بندر سورات شد و در آنجا پهلو گرفت. براساس سیاست تعریف شده در این زمان کمپانی قرار خود را برای تجارت بر مراوده با دربارهای آسیایی و نفوذ در آن گذاشت و از این طریق موفقیتهای بسیاری کسب کرد.
تمام سودآوری کمپانی هند شرقی اما از ناحیه تجارت نبود، دستیابی به بازارهای آسیایی باعث شد تا این شرکت در همان سالهای اولیه نخستین کارخانههای خود را در شهرک ماچیلیپاتنام در کرانه کوروماندل در خلیج بنگال ـ درست در نزدیکی هلندیها ـ بنا نهد و شروع به توسعه متصرفات آسیایی خود کند. سال 1609 در حالی که هنوز مدت امتیاز کمپانی پایان نیافته بود، جیمز اول پادشاه انگلیس فرمانی را صادر کرد که براساس آن زمان امتیازنامه قبلی به صورت نامحدودی تمدید میشد.
سال 1612 انگلیسیها در نبرد معروف «سوالی» هلندیها را شکست دادند. رقابت میان کشورهای اروپایی در هندوستان باعث شد تا دولت گورکانی هند تلاش بسیار مضاعفی داشته باشد تا با آنها برخورد کند.
در پی ناخشنودی جهانگیر فرمانروای گورکانی هند از درگیریهای صورت گرفته، کمپانی دست به دامان جیمز پادشاه انگلیس شد و فرمانی از وی برای جهانگیر گرفت که باید از آن به عنوان نقطه آغاز سلطه انگلیسیها بر هند یاد کرد.
سر توماس رو سال 1615 فرمان شاه جیمز را برای جهانگیر برد.
هدف از این ماموریت تنظیم پیماننامهای تجاری بود که به کمپانی حقوق انحصاری ساخت کارخانه در سورات و دیگر نواحی را میداد. در برابر آن از کمپانی خواسته شد تا تحفهها و هدایایی از فروشگاههای اروپایی را به درگاه امپراتور پیشکش کند. این ماموریت کاملا موفقیتآمیز بود و جهانگیر از طریق سر توماس رو نامهای به پادشاه فرستاد.
اما چه سود از این دوستی که تنها یکصد سال بعد توپخانه کمپانی که با ثروت به دست آمده از مردم هند فراهم شده بود، ارتش گورکانی را شکست داد و به عنوان حاکم بلامنازع هند بر شبه قاره حکومت کرد تا انگلیسیها فربهتر شده میخ خود را آنچنان در هند بکوبند که بیش از 250 سال و به گفته برخی از مورخین و جامعهشناسان تا زمان کنونی ادامه دارد.
کمپانی هند شرقی در ایران
آغاز حضور موثر انگلیسیها در خلیج فارس به سال 1032 قمری/ 1622 میلادی بازمیگردد که کمپانی هند شرقی در قالب همکاری با شاه عباس اول صفوی ( 1039 ـ 996 قمری) موفق به اخراج پرتغالیها از جزیره استراتژیک هرمز در دهانه خلیج فارس شدند. دولت ایران در ازای این همکاری نیمی از عایدات گمرک هرمز و بعدها بندرعباسی را به کمپانی هند شرقی واگذار کرد. این حضور انگلیسیها در خلیجفارس تا اوایل قرن 12 هجری / 19 میلادی در قالب کمپانی هند شرقی ادامه داشت. این کمپانی ابتدا توانسته بود با اخراج سایر شرکتهای رقیب انگلیسی نظیر کمپانی روسیه و خاور نزدیک از صحنه، خود در سال 1008 قمری/ 1600 میلادی انحصار تجارت شرق را کسب کند تا آن زمان شرکتهای انگلیسی مذکور بر سر حضور در مناطق مختلف خلیج فارس و نیز قلمرو ایران و عثمانی برای تهیه مواد خام شرقی جهت بازارهای انگلیسی با هم رقابتی شدید داشتند. علاوه بر این، کمپانی هند شرقی هلند در سال 1032 قمری / 1623 میلادی و کمپانی هند شرقی فرانسه نیز توانسته بودند که در قرون 16 و ابتدای 17 میلادی در بندرعباسی که مهمترین بندر خلیجفارس محسوب میشد، دفاتری تاسیس کنند، اما از سده 18 نفوذ هلندیها در خلیج فارس کاهش یافت. به این ترتیب کمپانی هند شرقی از قرن 18 بتدریج به تنها قدرت خارجی موثر در این آبراه تبدیل شد.
حضور کمپانی هند شرقی انگلیسدر خلیج فارس و فعالیتهای آن با اهداف تجاری بود که از یکسو از اوضاع سیاسی مهمترین مستعمره انگلیسی یعنی هند، از سوی دیگر از اوضاع سیاسی ایران متأثر میشد. بویژه آن که از قرن 11 قمری / 18 میلادی ایران شاهد تغییر سریع سلسلهها و پادشاهان بود. به همین سبب به دنبال سقوط اصفهان در سال 1315 قمری/ 1723 میلادی که بروز ناامنی و شورشها در سواحل شمالی خلیج فارس را در پی داشت، به زودی تاثیر منفی خود را بر تجارت کمپانی مذکور آشکار کرد. از این رو کمپانی در سال 1163 قمری / 1750 میلادی انتقال دفتر تجاریاش از بندرعباسی که مرکز اصلی تجارت خلیج فارس محسوب میشد، به یکی از بنادر و جزایر خلیج فارس را مورد بررسی قرار داد. در بررسیهای به عمل آمده گزینههای مطروحه به ترتیب از این قرار بودند: انتقال به بحرین (1163 قمری / 1750 میلادی)، قشم یا بحرین (1164 قمری / 1751 میلادی)، قشم یا هنگام (1165 قمری / 1752 میلادی)، هرمز (1173 قمری / 1760 میلادی)، انتقال به هر نقطه امن (1174 قمری / 1761 میلادی) و سرانجام بررسی بازار بوشهر قبل از هرگونه تعهد (1175 قمری / 1762 میلادی).
به هر روی با انعقاد قراردادی با حکمران بوشهر (1176 قمری / 1763 میلادی) تمامی فعالیتهای تجارتی کمپانی هند شرقی به بوشهر منتقل شد. با وجود این، به سبب عدم ثبات سیاسی در ایران کمپانی دفتر تجاری خود را در 1176 قمری / 1763 میلادی به بصره انتقال داد تا از خسارت بیشتر جلوگیری کند، اما شیوع طاعون در بصره در 1173 قمری / 1786 میلادی تمام فعالیتهای تجاری و اهمیت این بندر را تحتالشعاع قرار داد و موجب تغییر سیاست کمپانی هند شرقی در خلیج فارس شد. از این رو در دهه 1770 میلادی تجارت بصره برای کمپانی اهمیت چندانی نداشت.
تحولات جهانی و پایان دوران کمپانی
تحولات اروپا بویژه انقلاب فرانسه (1204 ـ 1203 قمری / 1789 میلادی) حمله ناپلئون به مصر (1213ـ1212 قمری / 1798 میلادی) و تهدید هندوستان عامل جدیدی بود که بزودی بر اهمیت خلیج فارس برای انگلیس افزود. چنانکه در 1198 قمری / 1784 میلادی براساس مصوبه پارلمان انگلیس، دولت آن کشور موظف گردید که برای اداره امور سیاسی، نظامی، مالی و متصرفات بریتانیا در هند تشکیلات اداری خاصی را تأسیس کند تا زمام امور هندوستان از دست مدیران کمپانی خارج و به نایبالسلطنه هند و وزارتخانه هندوستان در لندن سپرده شود. این تصمیم که نشاندهنده اهمیت هندوستان برای انگلیسیهاست، دارای تبعاتی بود که اوضاع سیاسی و اقتصادی خلیج فارس را متأثر میکرد زیرا حوضه خلیج فارس از مهمترین شرکای هندوستان محسوب میشد. از این روی توجه بریتانیا به امور بازرگانی خلیج فارس به سب تجارت پر سود هندوستان بود.
در این میان در واپسین دهههای قرن نوزدهم عملاً کمپانی هند شرقی منحل شد و تمام متصرفات آن را دولت انگلیس به صورت مستقیم اداره میکرد تا امپراتوری بریتانیای کبیر شکل بگیرد و آفتاب در امپراتوری خونین ملکه، غروب نکند.
صادق راستگو
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با سرپرست دانشگاه علوم پزشکی ایران مطرح شد
دکتر امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات در گفتوگو با «جامجم» عنوان کرد
گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با علیرضا نصیری، قهرمان جوانان جهان
سفیر سابق ایران در پاکستان در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد