بمان و بخند

از هر طرف که باد بیاید برگ‌های من می‌ریزد و پرندگان نارس از سرشاخه‌هایم ​ سقوط می‌کنند روی سیاهی آسفالت، روی سنگفرش‌هایی که ردپای هیچ عابری را به یادگار ندارد.
کد خبر: ۶۵۴۲۱۹

از هر کجای آسمان که ابری ببارد، شانه‌های من خیس می‌شود، اشک‌های من راه می‌افتد روی گونه‌هایی که این روزها پاییزی‌اند.

من چیزی ندارم که با رفتنت از دست بدهم. قبل از تو سیب‌هایم را در کالی چیده‌اند و سبزه‌هایم را لگدمال کرده‌اند. قبل از تو روزهایم غروب را تجربه کرده بودند و خورشیدم سر بر شانه‌های تنهاترین کوه به زانو درآمده بود.

فکر می‌کردم تو با بهار که بیایی جوانه خواهم زد، شکوفا خواهم شد و تا اردیبهشت لی‌لی‌کنان خواهم رفت. فکر می‌کردم در سایه تو می‌توانم اردیبهشتی باشم و نمازهای قضا شده‌ام را بجا بیارم.

فکر می‌کردم این سالی که در کنار تو سبزه گره زده‌ام زمستان نخواهد داشت و تمام روزهایم آفتابی خواهد ماند، اما انگار سال، سال است چه در کنار تو باشم چه نباشم. اما انگار قرار است تمام ابرهای سال بر شانه‌های من ببارند و تمام برف‌های زمستان قرار است بر موهای من ببارد.

فرقی نمی‌کند، کدام روز از کدام گوشه با کدام گوشه چشمت آسمان را شروع می‌کنی. فرقی نمی‌کند در کدام روز سال به تماشای آفتاب می‌ایستی و در کدام لحظه از تاریخ تولد دوباره خودت را جشن خواهی گرفت.

امروز دیگر فرقی نمی‌کند گوشه شالت مسیر کدام نسیم بهاری را نشان می‌دهد و باد در کدام چین پیراهنت راه گم می‌کند و بهار با کدام گل پیراهنت با مردم لبخند می‌زند. فقط بمان و بخند.

فقط بمان و بخند تا جهان تمام روزهایش را بهار ببیند تا باد از سرگردانی نجات پیدا کرده و گردباد مسیر خانه‌اش را بدرستی طی کند.

فقط بخند و بمان. بگذار هیچ پرنده‌ای بی‌آشیانه و هیچ درختی بی‌برگ نماند. بگذار آسمان همچنان آبی و درخت همچنان پرنده‌زار باشد.

فقط بخند و بمان، بگذار کسی در آن سوی جهان غریبی را حس نکند، چرا که غریب کسی نیست که کسی را نمی‌شناسد، بلکه کسی است که کسانش فراموشش کرده‌اند. غریب کسی است که در خانه و لباس خودش تنهاست و دیگران با چشم‌های خود تلاش می‌کنند او را ببینند.

مهم این است که باشی، که بمانی، که بخندی. چرا که زندگی فقط با تو زیباست و جهان فقط در سایه چشم‌های تو نفس می‌کشد. باور کن این روزها همه چیز مرتب است، جز چشم‌های تو که نامرتب جهان را نگاه می‌کنند.

علی بارانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها