رهاشدن از تنبلی

از نظر روان‌شناسی تنبلی یعنی به تعویق انداختن کاری که اکنون باید انجام شود. پس ضرب‌المثل «امروز همان فردایی است که دیروز، منتظرش بودید!» همان تنبلی‌نکن مودبانه است! براساس آمارها، میزان تنبلی ایرانیان بالاتر از متوسط جهانی است.
کد خبر: ۶۳۹۸۷۲

شاید باورش برایتان سخت باشد که ایرانیان، جایگاه سوم تنبلی اجتماعی را در جهان به خود اختصاص داده‌اند. اگر باور ندارید، کافی است کمی به اطرافتان نگاه کنید، ساعت بالای تماشای تلویزیون، کم بودن میزان مطالعه، تمایل زیاد به کارهای پشت میز نشینی، تمایل نداشتن به درس‌خواندن در مدارس و دانشگاه‌ها، تعداد زیاد تعطیلات بی‌مناسبت و بامناسبت، همگی نشان می‌دهد که تنبلی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رفتاری ناپسند ماست.

بسیاری از افرادی که بلندپروازی زیاد و همت کم دارند، با تصمیماتی درگیرند که روی زمین مانده است؛ تصمیمات و اهدافی که آنقدر دور از دسترس و بزرگ است که اگر هم برای انجام آنها همت کنند، خیلی زود از به نتیجه رساندنش ناامید می‌شوند؛ کارهایی که هر بار تاخیر در آنها علاوه بر اسراف در وقت و هزینه، صدماتی را به روح و روان‌شان وارد می‌کند.

عوارض تنبلی

موکول‌کردن کارها به آینده، علاوه بر کاهش بازدهی سبب احساس خودکم‌بینی و از دست‌رفتن اعتماد به نفس می‌شود. احساس پشیمانی و تاسف را هم به این مجموعه اضافه کنید تا یک روان آماده برای افسردگی و رنجوری مهیا شود.

افزون بر تمام اینها، شخص تنبل همیشه نگران قضاوتی است که درباره‌اش صورت می‌گیرد. به همین دلیل برای هر تاخیری، دست به دلیل تراشی می‌زند. شاید به همین دلیل، بسیاری از تنبل‌ها دروغگو می‌شوند، ضمن این که کم‌کم خودشان هم باور می‌کنند که فقط زمانی که سختی وجود ندارد باید به موفقیت برسند و کسانی که به اهدافشان رسیده‌اند، به دلیل برخورداری از امکانات موفق شده‌اند؛ بی‌خود نیست که قدیمی‌ها می‌گویند «تنبل، عقل چهار وزیر را دارد» بالاخره برای توجیه این همه تنبلی باید هوش و ذکاوت بالایی داشت!

راه‌های جلوگیری از تنبلی

به ضرورت انجام کارها توجه کنید: یکی از بهترین کارها برای بالارفتن انگیزه، اولویت‌بندی است، اما اولویت‌بندی که براساس خواسته‌های ​شماست. مهم‌ترین تصمیمی که در طول روز می‌گیرید این است که اول چه کاری را انجام دهید و بعد سراغ چه کار دیگری بروید. یادتان باشد که خود را عادت دهید تا مهم‌ترین کارها را اول انجام دهید و با خیال راحت سراغ باقی برنامه‌هایتان بروید. این همان چیزی است که برایان تریسی در کتاب «قورباغه‌ات را قورت بده» می‌گوید؛ او می‌گوید. وقتی قرار است یک سینی پر از میوه را بخورید که بینشان یک قورباغه هم هست، به جای این که اول میوه‌ها را بخورید و هنگام خوردن میوه‌ها یک چشمتان به آن قورباغه زشت باشد، بهتر است اول قورباغه را قورت بدهید و بعد با خیال راحت به میوه‌ها برسید. یعنی اول همان کاری را انجام دهید که از همه مهم‌تر و احتمالا سخت‌تر است.

مراقب باشید در دام برنامه‌ریزی‌های مکرر و بدون عمل‌ گیر نکنید. یک فرد عادی اگر خود را عادت بدهد که مهم‌ترین کارهایش را اول انجام دهد، از یک نابغه که فقط نقشه می‌کشد و برنامه می‌ریزد، اما هیچ‌گاه آنها را عملی نمی‌کند، موفق‌تر است.

برای اولویت‌بندی درست، کارها را به این ترتیب​ انجام دهید:

1 ـ کارهای مهم و فوری مثل دوره‌کردن درس‌ها در شب امتحان.

2 ـ کارهای غیر مهم، اما فوری مثل مرتب‌کردن اتاقتان وقتی مهمان دارید.

3 ـ کارهای مهم و غیرفوری مثل درس خواندن مرتب در طول ترم.

4‌ـ کارهای غیرمهم و غیرفوری مثل تماشا کردن تلویزیون یا درست کردن یک غذای وقت‌گیر.

برای خود هدف تعیین کنید: «برای موفقیت یک ویژگی وجود دارد و آن مشخص بودن هدف است. یعنی هر کس بداند چه می‌خواهد و شدیدا خواهان رسیدن به آن باشد.» (ناپلئون هیل)​ فقط 3 درصد مردم هدف‌های مشخص دارند.

برای تعیین هدف باید مشخص کنید دقیقا چه می‌خواهید، آنها را روی کاغذ بنویسید، برای انجامشان مهلت تعیین کنید و دست به کار شوید، یعنی برنامه بریزید و برنامه‌تان را اجرا کنید. نمی‌دانم وقتی این نوشته را می‌خوانید آیا واقعا دست به کار نوشتن می‌شوید یا آن را به یک ساعت بعد موکول می‌کنید!؟

از اهدافتان پیش کسی حرف نزنید: شاید برایتان پیش آمده باشد که از یک برنامه خاص برای خانواده یا دوستان سخن گفته‌اید و آنها شما را جدی نگرفته‌اند، این واکنش اگر موجب دلسردی نشود، شرایط روانی پرفشاری ایجاد می‌کند که در آن فرد می‌خواهد به هر قیمتی خودش را به دیگران ثابت کند. برای خودتان هدف‌گذاری و اولویت‌بندی کنید، اما نیازی نیست دیگران از این برنامه آگاهی داشته باشند تا اگر در میانه راه تصمیم گرفتید در برنامه‌تان تغییری ایجاد کنید با خیال راحت و بدون این که موظف به توضیح دادن به دیگران باشید، این کار را به اتمام برسانید نه این که نیمه‌کاره رهایش کنید.

از کلمه «باید» استفاده نکنید: نگویید «باید این کار را انجام دهم»، زیرا واژه «باید» نوعی دفاع درونی می‌سازد، که کار را برایتان دشوارتر جلوه می‌دهد. به خاطر داشته باشید کارهای شما زمانی لذت‌بخش است که با علاقه‌ای درونی همراه است نه با اجباری بیرونی! بد نیست واژه «بهتر است» را جایگزین باید کنید؛ «بهتر است این کار را انجام دهم.»

شیما نادری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها