در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
دلیل گرایش افراد به فالگیری و رمالی چیست؟
افراد برای انجام هر کاری، به دو نوع انگیزه درونی و بیرونی نیاز دارند. آنچه برخی را برای انجام چنین کارهایی ترغیب میکند، در وهله اول انگیزه درونی است و تشویقهای بیرونی نیز باعث میشود انگیزه درونی تقویت شود، شکل رفتار به خودش بگیرد و به عمل تبدیل شود یعنی انگیزههای درونی که به صورت بالقوه در فرد وجود دارد، بر اثر انگیزههای بیرونی به صورت بالفعل درمیآید. البته باید دید فلسفه این رفتار چیست. انسان از قدیم دوست داشته از آینده و چیزی که برایش پنهان است، آگاه شود. این کار قدمتی به طول قدمت بشریت دارد، اما گاهی شدیدتر میشود و گاهی مردم به این نتیجه میرسند که کارهایی مانند فالگیری خرافه است. باید بررسی کرد و دید در این فواصل زمانی چه اتفاقی میافتد که مردمی که رفتن پیش رمال و فالگیر را خرافهپرستی میدانند، در زمانی که ما دقیقا فکر میکنیم در اوج پیشرفت، اطلاعات و تکنولوژی هستیم، دوباره به چنین رفتارهایی گرایش پیدا میکنند. این یک بحث روانشناسی اجتماعی است. آن بازه زمانی که مردم گرایششان را برای خبردار شدن از آینده، از دست میدهند و تمایلاتشان به فالگیری و امثال آن کاهش مییابد، دورهای است که زندگی مردم به یک زندگی ثابت تبدیل میشود، به گونهای که انگار مسیر برای همه یکنواخت تعریف شد و انگار آینده را از قبل برایمان تعریف کردهاند و نیازی نیست یک رمال بگوید قرار است در آینده چه اتفاقی بیفتد، اما وقتی مردم وارد دورهای متفاوت شدند، گرایش به فالگیری و رمالی زیاد میشود و این اتفاق میان زنان بیشتر رخ میدهد چون جنسیت دراین مقوله تاثیر زیادی دارد. در این دوره زمانی آنقدر حجم تغییرات و نوسانات در سبک زندگی زیاد میشود که افراد نمیدانند چه آیندهای در انتظارشان است و ناخواسته حس کنجکاوی و انگیزه درونیشان برانگیخته میشود. افراد در این شرایط میخواهند برای سوالاتی که به دغدغههایشان تبدیل شده، جواب پیدا کنند و چون احساس میکنند کسی نیست پاسخ صحیحی به آنها بدهد، به سمت چیزی گرایش پیدا میکنند که زمانی از آن به عنوان خرافهگرایی یاد میشد.
افرادی که طمعه رمالان میشوند در چه دستهبندی قرار می گیرند؟
چند عنصر را میتوان در دستهبندی افراد رجوعکننده در نظر گرفت که یکی از آن، بحث جنسیتی است. خانمها گرایش بیشتری به این قضیه دارند. دلایل آن هم متعدد است؛ یکی این که در جامعه ما زنان در خصوص آیندهشان منفعل تعریف شدهاند، نه فعال. بخش دیگر تفاوت اصلی زن و مرد است. زنان جزءنگر هستند و مردان کلینگر. دلیل دیگر این است که مردان دیداری هستند و یک چیز را باید ببینند تا تاثیر بگیرند، اما زنان چون شنیداری هستند، با شنیدههایشان تاثیر میگیرند. البته خانمهای متاهل بندرت به سمت چنین چیزهایی گرایش دارند. آمار نشان داده خانمهای مجرد بیشتر به سمت این مسائل گرایش پیدا میکنند؛ چون به نظر میرسد آینده برای زنان متاهل تعریف شدهتر است. یکی دیگر از عوامل موثر در گرایش به رمالی، سن افراد است. ممکن است افراد در چند مرحله گرایش بیشتری به این مسائل پیدا کنند. در دوران بلوغ و با ترشح هورمونهای جنسی، افراد با افق جدیدی روبهرو میشوند که برایشان مجهول است و در نتیجه ممکن است سراغ فالگیر بروند. مرحله بعد سن ازدواج است. افرادی در این مرحله دچار سردرگمی میشوند و به فال گرایش پیدا میکنند. به طور کلی میتوان گفت هر زمانی که فرد در زندگی دچار گمگشتگی شود، احتمال گرایش به فالگیری و موارد اینچنین افزایش مییابد؛ چون به او احساس اجبار دست میدهد.
برخی طرفداران پر و پاقرص فالگیری، تاکید دارند اعتقادی به آن ندارند و صرفا برای تفریح چنین کاری میکنند. آیا این تناقض نیست؟
هر وقت مقوله اعتیاد در میان باشد، با چنین حرفهایی مواجه خواهیم بود. انسانها برای این که خودشان را توجیه کنند که به چیزی اعتیاد ندارند، این رفتار را نشان میدهند. شما نمیتوانید فرد معتادی را پیدا کنید که بگوید من معتاد به مواد مخدر هستم. چنین افرادی دائم تاکید دارند تفریحی مصرف میکنند و مرز میان اعتیاد و تفریحی مصرف کردن را میدانند. در فرهنگ ما فقط اعتیاد به مواد مخدر به عنوان اعتیاد تعریف شده، اما ما اعتیاد به چیزهای مختلف داریم که یکی از آنها افراط در چنین مواردی است؛ افرادی که دائم در حال کنکاش هستند و پیش فالگیر و رمال میروند. وقتی از آنها سوال شود، میگویند اصلا برایم مهم نیست و فقط دوست دارم بدانم و تجربه کنم. این دقیقا حالت همان اعتیاد است که فرد معتاد حاضر نیست اعتیاد خودش را بپذیرد، برای همین همیشه از مکانیسم توجیه استفاده میکند. بخش دیگر هم مربوط به آن است که رمالی و فالگیری جزو خرافهها دستهبندی شده و چون سایه فرهنگی این تفکر در جامعه ما وجود دارد، به چنین افرادی بهعنوان خرافه پرست نگاه میشود و چنین افرادی مجبورند این کار را به عنوان تفریح برای اطرافیان خود تعریف کنند. در این میان هم یک عده افرادی هستند که واقعا راست میگویند و همه چیز را به چشم سرگرمی نگاه میکنند.
در برخی پروندههایی که در این زمینه تشکیل میشود، شاکیان فرد رمال، افراد تحصیلکرده هستند. این قشر چرا قربانی چنین جرایمی میشوند؟
طبق قاعده افراد تحصیلکرده اصلا سمت این چیزها نمیروند اما امروزه میبینیم آنها هم خیلی راحت به این مسائل گرایش پیدا کردهاند که به دلایل آن اشاره شد، ضمن این که حس کنجکاوی باعث میشود افراد به سمت این چیزها بروند. کنجکاوی به تحصیلات و فرهنگ ربطی ندارد و مربوط به بخش غریزی افراد است .حس کنجکاوی برای دانستن آیندهای که افراد از آن پیشبینی ندارند، باعث شده است به این سمت گرایش پیدا کنند.
به نظر میرسد برخورد صرفا قضایی با فالگیران فایده ندارد و تا وقتی این افراد مشتری داشته باشند، به کار خود ادامه میدهند. چطور باید با این پدیده برخورد کرد؟
ما میخواهیم همه چیز را با برخورد قضایی ریشهکن کنیم، اما این کار ممکن نیست. فرض کنید همه فالگیرهای سطح شهر را جمع کردند، آن وقت آنها از طریق رایانه کار خود را انجام میدهند. ما در این پدیده با تبعات اجتماعی و فردی روبهرو هستیم. در بحث آثار اجتماعی، سوءاستفادههای مالی، جانی و ناموسی از جانب این افراد، جامعه را تهدید میکند و مراجع قضایی و انتظامی باید وارد عمل شوند، اما در بخش تبعات فردی باید بررسی کنیم تا بفهمیم برای این که گرایش به این افراد کم شود، چه کار کنیم. میتوان با فرهنگسازی همان حس کنجکاوی را که به آن اشاره کردم، به سمت درست هدایت کرد؛ همچنین باید برای افراد حس امنیت شغلی، اجتماعی و عاطفی ایجاد و نقاط ابهام زندگی را کم کرد.
تا اینجا درباره بزهدیدگان توضیح دادید. خود رمالان چه ویژگیهایی دارند؟
این افراد خیلی بانفوذ و مقتدرانه صحبت و طرف مقابل را خلعسلاح میکنند تا فرد تحت تاثیر قرار بگیرد. این افراد ویژگیهای خاصی دارند. ما رمال و فالگیر زیاد داریم، اما فقط تعداد خاصی از آنها معروف میشوند. آنها افرادی هستند که مهارت ارتباطی خیلی قوی دارند. گیرندگی حس طرف مقابل در آنها خیلی قوی است و احساس او را خیلی خوب متوجه میشوند. احساس همدلی قوی نسبت به طرف مقابل، از توانایی این افراد است. آنها نسبت به دیگران افراد تاثیرگذارتری هستند. اینها ویژگی ذاتی این افراد است، اما بسیاری از آنها افراد بیسواد و فقیری هستند.
برای افراد فالگیر و رمال غیر از منافع مالی و مادی، میتوان انگیزههای دیگری هم در نظر گرفت؟
خیلی از رمالان اصلا دنبال پول نیستند. فرد رمال وقتی احساس میکند دیگران تحت نفوذ او هستند، لذت میبرد و توانایی خود را محک میزند. برایش جذاب است که خودش از طبقه پایین جامعه، فقیر و بیسواد است، اما فردی تحصیلکرده و ثروتمند را تحت نفوذ دارد. رضایت شغلی چند بعد دارد که یک بخش آن مادی و یک بخش آن درونی است. البته باید گفت رمالی شغل نیست، اما به هر حال در همین چارچوب قابل بررسی است.
شاهد حلاج
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد