شهردار پایتخت دیروز در یک رقابت شانه به شانه با رقیب خود، انتخاب شد. هفته قبل نیز رئیس اصلاح‌طلب شواری شهر تهران با اختلاف تنها یک رای توانسته بود کرسی ریاست را از آن خود کند.
کد خبر: ۵۹۵۳۶۱
دموکراسی ناپلئونی!

کمی پیشتر و در رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری نیز آقای دکتر حسن روحانی فقط با اندکی بیش از نیمی از آرای رای‌دهندگان به پیروزی رسیده بود.

فاصله آرای او با حدنصاب آرا آنقدر ناچیز بود که یکی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس در جریان رای اعتماد به کابینه، زبان به کنایه گشوده و ریاست او بر جمهور را «ناپلئونی» خوانده بود.

برای این‌که بدانیم صحنه سیاست در ایران چقدر تغییر یافته، کافی است نتایج همین چند رای‌گیری را با دوره‌های قبل انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و شوراها مقایسه کنیم.

اگر از دوره‌های اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری در ایران که به دلایل شرایط خاص پس از پیروزی انقلاب با فاصله کمی برگزار شد و هیچ یک هم به انتها نرسید بگذریم، در دیگر ادوار انتخابات، روسای جمهور برگزیده با فاصله بسیار زیاد از رقبا به پیروزی رسیده‌اند.

دوم خرداد 76 و سوم تیر 84 نقطه عطف این ماجراست؛ روسای جمهوری که با رای اکثریت قابل توجهی به قدرت رسیدند و مجال برای تنفس اقلیت تنگ شد.

هنوز عبارت «پیام دوم خرداد را نگرفته‌اید» که همچون چماقی در دهه 70 از سوی اکثریت بر سر اقلیت فرود می‌آمد، از خاطر بیرون نرفته است، رفتاری که بعد از دوران اصلاحات نیز به نوعی دیگر ادامه یافت و فضا را برای رقابت‌های شرافتمندانه و مبتنی بر اخلاق از جامعه سیاسی ایران تنگ کرد و به جای رقابت‌های دو حزبی به درگیری‌های دو قطبی منجر شد.

در مجالس پس از انقلاب هم اغلب، یک اقلیت بسیار ضعیف در سایه اکثریت قوی توان عرض اندام نداشته است، به گونه‌ای که حتی در همین مجلس نهم، اقلیت نحیف حتی قادر به تشکیل یک فراکسیون کوچک نیز نشد.

شوراهای شهر نیز با توجه به عمر کوتاه آن در سه دوره گذشته این چنین بوده است. اما به نظر می‌رسد، ضعف‌ها و مشکلات و 35 سال تجربه مردم‌سالاری در ایران، نه فقط سیاستمداران ایرانی را پخته‌تر کرده و از هیجانی شدن سپهر سیاست کاسته، بلکه مردم، همان رای دهندگانی که قدرت را به آن سیاستمداران می‌دهند و بازپس می‌گیرند نیز اکنون پس از سه دهه بسیار پخته تر عمل می‌کنند.

سه انتخاب اخیر که اغلب به قول آن نماینده مجلس، ناپلئونی صورت گرفته است، شاید فرصت جدیدی باشد برای سیاست ورزی در ایران، برای این‌که بپذیریم ثبات سیاسی در یک کشور علاوه بر التزام به قواعد اخلاقی و دموکراتیک با احترام به جناح اقلیت و به رسمیت شناختن او و دیدگاه‌هایش به وجود می‌آید.

تجربه دیگر کشورهای توسعه‌یافته نشان می‌دهد وجود یک اقلیت قوی -که امید به کسب دوباره قدرت در آینده دارد - است که می‌تواند تضمین‌کننده تداوم نظم موجود و جلوگیری از اغتشاشات یا مانع تراشی بر سر راه اکثریت و پیشرفت کشور باشد.

رخدادهای سیاسی چند ماه اخیر نشان می‌دهد می‌توان به آینده کشور در دهه‌ای که «پیشرفت و عدالت» نام گرفته است امیدوار بود.

توفان‌های بزرگی از سر گذرانده‌ایم که از هیجاناتمان کاسته و ما را بر سر عقل آورده است.

محسن ماندگاری - سردبیر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها