چرا کلماتی که فحش نیستند فحش می‌شوند؟

فحش‌های خنده‌دار

زبان هم مانند بقیه امور بشری، در حال رشد و تغییر شکل است و جزو اموری است که از هر چیزی تاثیر می‌گیرد. فرهنگ، سیاست، اقتصاد، فلسفه، دین و همین طور سیاستمداران، هنرمندان، رسانه‌ها، جنبش‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... همه در زبانی که با آن صحبت می‌کنیم مؤثرند. در کشور ما زبان، فرهنگ، گویش و لهجه‌های متعدد و متفاوت وجود دارد، اما این زبان‌ها، گویش‌ها و... متفاوت از یکدیگر تاثیر می‌گیرند و حتی گوشه‌هایی را از هم وام می‌گیرند که این در مورد فحش هم صادق است.برخی ​ فحش‌ها معنی مشخصی دار​د و می‌توان به درستی تشخیص داد که فرد به چه منظور و به چه معنا آن را به کار برده، اما برخی در جاهای مختلف و در نوع استفاده‌شان دارای معانی و منظورهای متفاوتی می‌شوند. کلماتی که نمی‌توان معنی مشخصی برای آن تعریف کرد و به نظر «من‌درآوردی» می‌آیند، اما در واقع به معنی مشخصی هم اشاره دارد.
کد خبر: ۵۹۰۰۲۷

چند سال پیش در برنامه پربیننده دو قدم مانده به صبح، محمد صالح‌علا مجری برنامه ایده‌ای را مطرح کرد مبنی بر این که از این به بعد تمرین کنیم و در موقع عصبانیت به جای دادن فحش و ناسزاهای رکیک از اسم اشکال هندسی استفاده کنیم، مثلا بگوییم هی مثلث ماشین‌ات رو از جلو پارکینگ بردار. یا هوی مربع مؤدب باش! اما شاید با شنیدن این ایده فکر کنیم کنترل کردن عصبانیت که خودش داستان پیچیده‌ای است، حال در کنار تمرکز روی به کار بردن اسامی اشکال هندسی به جای فحش، دیگر ابر انسان می‌خواهد.اما در این فحش‌های به نسبت تازه، فحش‌هایی به گوش انسان می‌رسد که برای آدم‌هایی که در خانواده‌ها و شهرهای غیرفارسی زبان بزرگ شده‌اند خنده‌ای بر لب می‌آورد و آدم را یاد پیشنهاد محمد صالح‌علا می‌اندازد. من به دلیل آذری بودن تنها می‌توانم مثال‌های آذری را ذکر کنم؛ در زبان ترکی کلمه «گولاخ» به معنای «گوش» یکی از اعضای بدن است و برایم جالب است ​ برخی با حرص و عصبانیت به دیگری می‌گویند عجب گولاخی ئه... برو بابا بچه گولاخ! یارو از اون گولاخاست! و از این دست که هر کدام از اینها به نظر می‌آید معانی مختلفی از گولاخ به معنی خنگ، نفهم یا گنده‌بک را مراد می‌کنند و برای کسی که با زبان ترکی آشناست این گونه به نظر می‌آید که مجنونی با حرص و خشم می‌گوید عجب گوشی ئه!... برو بابا بچه گوش..! یارو از اون گوش‌هاست! و خنده‌دارتر این که دیگران که شنونده این فحاشی خنده‌دار هستند به شکل کاملا جدی یا حرف وی را تصدیق می‌کنند یا درصدد آرام کردن عصبانیت وی می‌کوشند و از این هم جالب‌تر این که فردی که ملقب به ​گولاخ​ شده است هم برای این که ثابت کند گولاخ نیست و از خود اعاده حیثیت کند فحش‌های آبدارتری را نثار فحاش اول می‌کند!

فحش خوشمزه بعدی «قارپوز» است. قارپوز در زبان ترکی به معنی «هندوانه» است که در زبان فارسی به عنوان توهین و به معنی زائد، اضافه، مزاحم، آدم به درد نخور و سیریش و البته معانی دیگری که با تغییر لحن دگرگون می‌شوند، به کار می‌رود. حال نمی‌دانم حکایت هندوانه تو سرخ و آبدار شیرین که زینت سفره شب چله است و سیراب‌کننده لب‌های تشنه در تابستان‌های داغ و سوزان با فحش و ناسزا چیست؟

البته فحش‌های دیگری در زبان فارسی است که از زبان دیگری نیامده و نام یک نوع غذاست مثل سیرابی! که واقعا نمی‌توان گفت چرا و چگونه غذایی که سرشار از ویتامین ‌B است و خوردنش در صبح‌های سرد زمستانی برای برخی آدم‌ها مطبوع است می‌تواند فحش باشد؟ البته اگردر بحر سیرابی برویم شاید فرق عمده‌ای با ​گولاخ​ و ​قارپوز​ داشته باشد. به سبب این که سیرابی از سیستم گوارشی(!) گوسفند یا گاو تهیه می‌شود و ممکن است مراد از به کاربردن فحش گونه‌اش تحقیر فرد و تنزل درجه‌اش از مقام شامخ انسانی باشد که آن را تبدیل به فحش کرده است، البته جامعه‌ای بدون عصبیت و فحاشی جامعه‌ای دلپذیرتر است؛ اما واقعیت این است که تا اطلاع ثانوی درگیری و اختلاف انسان‌ها با یکدیگر وجود دارد و تا انسان هست، فحش و فحاشی هم هست!

پری سادات بهار / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها