پیش از مسجل شدن صعود تیم ملی فوتبال ایران به رقابتهای جام جهانی 2014 برزیل، فضایی دوگانه در فوتبال کشور به وجود آمده بود. عدهای اعتقاد داشتند این تیم جایی در آوردگاه برزیل نخواهد داشت، اما عدهای دیگر بدون در نظر گرفتن شرایط سختی که در انتظار تیم ملی است، صعود ملیپوشان به جام جهانی را بسیار محتمل و حتی قطعی میدانستند. مهدی پاشازاده کارشناس فوتبال و مدافع تیم ملی ایران در رقابتهای جام جهانی 1998 فرانسه در دسته دوم جای میگیرد، یعنی کسی که اعتقاد داشت تیم ملی به جام جهانی صعود میکند و حالا خوشحال از این است که پیشبینیاش به درستی محقق شد. او در گفتوگو با «جامجم» ماههای پیشروی تیم ملی فوتبال و کرش را تشریح میکند و به موضوعاتی میپردازد که تیم ملی پیش از آوردگاه مهم جام جهانی باید آنها را رعایت کند.
ابتدا از صعود تیم ملی به جام جهانی بگویید، این صعود برای شما قابل پیشبینی بود؟
بله، کاملا قابل پیشبینی بود. ما در گروهی قرار داشتیم که میتوانستیم خیلی راحت خودمان را بالا بکشیم، هرچند در نهایت این کار براحتی انجام نشد. ما کره جنوبی را در دور رفت شکست داده بودیم و از تیمهای دیگر هم به ظاهر سرتر بودیم، ولی اتفاقهایی در ادامه افتاد که همه ما را نگران کرد. این دوره از رقابتهای مقدماتی جام جهانی 2014 یکی از دورههایی بود که میتوانستیم با خیال خیلی راحتتری به جام جهانی برویم، اما صعود چندان بیدردسری نداشتیم. البته در نهایت سرگروه شدیم. من از همان ابتدا هم میدانستم این تیم توانایی صعود به جام جهانی آن هم بهعنوان تیم نخست گروه را دارد. در خلال این رقابتها مشکلاتی پیش آمد که کار تیم ملی را خیلی سخت کرد. در بازیهای آخر کار ما به اما و اگر کشیده بود، ولی از آنجا که ویژگی فوتبال ما نتیجه گرفتن در شرایط سخت و تنگناهای دشوار است این مرحله را پشت سر گذاشتیم. تیم ملی به جام جهانی صعود کرد، اما باز هم این ثابت شد که تیم ملی کار شدنی را خیلی دشوار انجام میدهد و کار نشدنی را راحت.
حالا تیم ملی برای حضور توام با موفقیت در جام جهانی 2014 برزیل چه کاری باید انجام دهد؟
موارد زیادی در خوب نتیجهگیری نقش دارند، اما برگزاری یک لیگ خوب از اهم موارد است، اگر لیگ ما پویاتر شود، دست کرش برای پیدا کردن بازیکنان مستعدتر باز میشود. لیگ بزرگترین بستر برای شناسایی استعدادهای تازه است و تیم ملی در فرصت باقیمانده تا جام جهانی باید نهایت استفاده را از این موقعیت ببرد. لیگ یک طرف ماجراست، ما جنبههای مختلف دیگر را هم باید در نظر بگیریم. با یک برنامهریزی خوب میتوان تیم ملی را برای جام جهانی به بهترین شکل آماده کرد. بهترین امکانات باید در اختیار تیم ملی قرار بگیرد و برنامهریزی لیگ نیز به گونهای باشد تا تیم ملی با خیال راحتتری به جام جهانی 2014 برزیل برود. لیگ در فصل آینده باید بهطور کامل در خدمت تیم ملی باشد و تعطیلیهای این لیگ نیز باید با توجه به منافع تیم ملی در نظر گرفته شود. اگر همه برای مهیا کردن شرایطی خوب و ایدهآل برای تیم ملی با یکدیگر همکاری کنند میتوانیم شاهد اتفاقات خوبی در جام جهانی باشیم. برنامهریزی خوب میتواند باعث شود فوتبال و کشورمان را در جام جهانی 2014 برزیل بیشتر به دنیا نشان بدهیم.
اصلا رویکرد فوتبال ایران به جام جهانی چگونه باید باشد، به قول کرش فقط برای تعطیلات به آنجا برود، به فکر کسب نتایجی خوب صرفا در گروه مقدماتی باشد، یا اینکه به چیزی فراتر از کسب نتایج خوب در مرحله گروهی فکر کند؟
همیشه گفتهاند که در فوتبال هیچ چیز قابل پیشبینی نیست، اما ما باید منطقی فکر کنیم. اکنون به اولین چیزی که میتوانیم فکر کنیم این است که در جام جهانی در برابر تیمهای بزرگ دنیا خوب بازی کنیم. ما قطعا حداقل با یکی از تیمهای بزرگ اروپا همگروه میشویم، البته نکته مثبت حضور تیم ملی در جام جهانی بازی کردن در برابر همین تیمهای بزرگ و کسب تجربه بیشتر است. ما در جام جهانی 98 فرانسه یک برد باارزش به دست آوردیم و دو بازی را نیز با وجود ارائه فوتبالی ناب واگذار کردیم. با همان سه بازی تجربه جمعی تیم ملی بسیار بالا رفت. الان مهم این است که ما نسبت به جام جهانی 98 فرانسه یک پله بالاتر برویم و عملکرد بهتری نسبت به آن زمان داشته باشیم. صعود از گروه خودمان در جام جهانی با توجه به سوابق ما در این رقابتها میتواند قابل انتظار باشد، اما اگر به طور منطقی به داشتههای فوتبالیمان نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که انتظار صعود تیم ملی از گروه خود در جام جهانی برزیل خواستهای بزرگ و تا حدودی نامعقول است. فوتبال ما بشدت نتیجه گراست و هرگز به دنبال سازندگی نرفته است. در حقیقت فوتبال نتیجهگرای ما بدون سازندگی به برزیل میرود. اگر ما میخواهیم از گروه مقدماتی صعود کنیم باید برای جام جهانی 2018 سرمایهگذاری کنیم، نه جام جهانی 2014 چون در جام جهانی پیشرو ابزار و امکانات لازم را برای صعود از گروه مقدماتی نخواهیم داشت. به عبارت دیگر توقعات را بگذارید برای جام جهانی 2018. ما در کشور خودمان ورزشگاه استاندارد و خوب نداریم آن وقت فقط به دنبال نتیجهگرایی هستیم. همین موارد به فوتبال ما بشدت ضربه میزند. این خیلی اسفناک است که هنوز با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنیم که بسیار ابتدایی و اساسی هستند. ضرر این اهمالکاریها به نسل بعد هم میرسد. در این میان جام جهانی هم جای خود دارد. جام جهانی و صعود از گروه مقدماتی تفکراتی خاص میخواهد.
آیا چنین تفکری را واقعا در حال و روز کنونی فوتبال ما میبینید که تیم ملی برای صعود از گروه خودش به جام جهانی برود؟
متاسفانه خیر. به هیچ وجه تفکری حرفهای وجود ندارد. به هر گوشه از فوتبال ایران نگاه کنید میتوانید نشانههای صعود نکردن به مرحله بعد از گروهی جام جهانی را ببینید. شاید در ظاهر به هم ارتباطی نداشته باشند، اما اگر تعمق و تامل کنیم به این نتیجه میرسیم که همه چیز به هم ربط دارد. مثلا همین نقل و انتقالات را نگاه کنید، چه چیز آن اصولی و منطقی است؟ سراسر این نقل و انتقالات جنگ و دعواست و هر کسی میخواهد حرف خودش را بزند. این میگوید فلان بازیکن مال ماست، بازیکن میگوید من با کسی قرارداد نبستم، افراد دیگر هم خواستههای خود را به گونه دیگری مطرح میکنند. در این میان هیچ کس به فکر جام جهانی نیست و هیچ کس به این فکر نمیکند نحوه درست یارگیری در فصل نقل و انتقالات تا چه اندازه میتواند در نتیجهگیری تیم ملی در جام جهانی تاثیر داشته باشد. بازیکنی که با طی کردن روند اصولی و درست فصل نقل و انتقالات، فرصت بازی کردن در یک تیم را داشته باشد و تواناییهای خود را نشان بدهد میتواند به جام جهانی برسد و آنجا خودش را بیشتر نشان بدهد، اما روند غلط نقل و انتقالات جلوی این اتفاقها را میگیرد.
به این اشاره کردید که تیم ملی باید چه برنامههایی داشته باشد. حالا بیشتر توضیح میدهید که این برنامهها چگونه باید اجرا شود، برای مثال کمیت بازیهای تدارکاتی تیم ملی به چه میزان باید باشد؟
مهم این است که تیمهای سطح بالا حریفان تدارکاتی ایران در فرصت باقی مانده تا جام جهانی باشند. بازی کردن با این تیمها تجربه تیم ملی را بالا میبرد و اصلا هم مهم نیست به این تیمها ببازیم. وقتی تیم ملی در بازیهای تدارکاتی خود به مصاف تیمهایی همچون آرژانتین و آلمان برود، در بازیهای بعدی خود مقابل تیمهای بزرگ راحتتر و با اعتماد به نفس بیشتری بازی میکند و خوب بازی کردن مقابل قدرتهای بزرگ فوتبال دنیا به یک عادت تبدیل میشود. ما در جام جهانی 98 فرانسه مقابل تیمی همچون آلمان قرار گرفتیم، تیمی که قبلا مقابل آن بازی نکرده بودیم، اما بعد از آن بازی معروف که با باخت ما همراه بود ترسمان کاملا ریخت و راه و روش بازی کردن مقابل تیمهای بزرگ دنیا را یاد گرفتیم، هرچند بعد از آن فرصتهای چندانی برای بازی کردن مقابل تیمهای بزرگ دنیا برایمان فراهم نشد. مذاکره فدراسیون با تیمهای بزرگ دنیا برای برگزاری بازی تدارکاتی باید از همین امروز آغاز شود. ما باید برای حضور خوب و آبرومند در جام جهانی پول خرج کنیم. موفقیت در جام جهانی پول میخواهد. این هزینهها در جام جهانی جواب میدهد.
برخی بر این اعتقاد هستند که تیم ملی گاهی اوقات اصلا زیبا بازی نمیکند، با این اظهارنظر موافق هستید؟
من مخالف این اظهارنظر هستم چون اعتقاد دارم تیم ملی هیچ وقت زیبا بازی نمیکند. خیلی کم اتفاق میافتد که تیم ملی بازی زیبایی از خود ارائه بدهد. یکی از بزرگترین مشکلات تیم ملی این است که خوب بازی نمیکند و این خیلی نگاه خوشبینانهای است که بگوییم تیم ملی گاهی اوقات زیبا بازی نمیکند. البته هیچ گاه منکر این نمیشوم که تیم ملی گاهی اوقات زیبا بازی میکند، اما در کل باید بگویم که توقعات برآورده نمیشود. تیم ملی در نتیجهگیری خوب است، اما در زیبا بازی کردن مشکل دارد. ملیپوشان در کارهای تیمی بسیار ضعیف هستند و باید روی این ضعف بزرگ خیلی کار شود. این مشکل تیم ملی را میتوان در دیدارهای تدارکاتی با تیمهای بزرگ دنیا رفع کرد. باز هم تاکید میکنم که در این دیدارهای دوستانه میتوان به همه چیز رسید و هر راهی را امتحان کرد. برگزاری دیدارهای تدارکاتی با تیمهای آسیایی فایدهای ندارد، مگر این که این تیمها ژاپن و کره جنوبی باشند. ارائه بازیهای زیبا از سوی تیم ملی موضوعی است که در این یک سال فرصت تا آغاز رقابتهای جام جهانی میتوانیم به آن برسیم. این مشکل حل شدنی است.
به نظر شما حفظ ترکیب تیمی که ایران با آن به جام جهانی رفت الزامی است؟
خیر، به هیچ عنوان معنا ندارد ترکیب تیم ملی را فقط به صرف این که به جام جهانی رفته است حفظ کرد. تیم ملی تا زمان آغاز رقابتهای جام جهانی 13 ماه فرصت خواهد داشت و این یعنی این که در این مدت هزاران اتفاق ممکن است بیفتد. یکی از این اتفاقها میتواند دعوت از بازیکنان جدید به اردوی تیم ملی باشد. این بازیکنان کسانی هستند که میتوانند در لیگ سیزدهم خود را به کرش نشان بدهند تا شانس خود را برای حضور در جام جهانی امتحان کنند. در این یک سال باید دید چه بازیکنانی آماده هستند و چه بازیکنانی کمکم انگیزهشان را از دست میدهند. آنها که میدرخشند و انگیزه بیشتری برای حضور در تیم ملی دارند مسلما برای حضور در جام جهانی استحقاق بیشتری دارند. کرش در ماههای آینده فرصت بیشتری برای شناسایی استعدادهای جدید فوتبال ایران خواهد داشت.
رویکرد کرش به دعوت از بازیکنان تیم ملی را تا الان چگونه دیدهاید، او بدرستی از سرمایههای فوتبال ایران استفاده کرده است؟
این یک بحث کاملا فنی است که میتوان جامع درباره آن صحبت کرد. هر کس تعریف خود را درباره این موضوع دارد. پیش از این که تیم ملی صعودش به جام جهانی مسجل شود همه مخالف کرش و تفکراتش بودند، اما بعد از صعود تیم ملی به جام جهانی همه شروع کردند به تعریف و تمجید از این مربی و این که بازیکنانی که برای تیم ملی انتخاب کرده است، چقدر خوب هستند، اما من روی موضع قبلی خودم ایستادهام. قبلا میگفتم کرش مربی حرفهای و صاحبنامی است که کارنامه بسیار درخشانی در مربیگری دارد و هنوز هم روی حرف خودم هستم. در این مدت روی یک حرف دیگر خودم هم پافشاری میکردم و الان هم روی آن تاکید میکنم و آن هم این است که هیچ تغییری در روند تیم ملی به وجود نیامده است. بازیکنانی که کرش به تیم ملی دعوت میکند همگی خوب هستند و ایرادی به انتخابهای او وارد نیست، اما مشکل اینجاست که تصمیمی ثابت و اساسی روی نحوه چینش این بازیکنان وجود ندارد.
محمدرضا خلعتبری بازیکنی است که بازیهای درخشانی برای تیم ملی انجام داد، اما هرگز مشخص نشد او چرا ناگهان نیمکتنشین شد و چرا کرش نتوانست از او بخوبی استفاده کند. او قبلا بازیکن ثابت تیم ملی بود، اما در بازیهای اخیر تیم ملی چرا نیمکتنشین شد؟ این را نباید فراموش کرد که نظر سرمربی بسیار مهم و او آزاد است به هر شکلی که میخواهد از بازیکنان تیم ملی استفاده کند. با این حال به وجود نیامدن تغییری بزرگ و قابل توجه در روند تیم ملی، بزرگترین سوال من است. کرش تیم ملی را به جام جهانی برده و همه ما قدردان زحمات او هستیم، اما اصل موضوع فراموش شده است. اصل موضوع این است که چرا تیم ملی با وجود بهرهگیری از یکی از بزرگترین مربیان دنیا همانند زمانی بازی میکند که کرش هنوز به ایران نیامده بود. به نظر میرسد کرش اصل موضوع را فراموش کرده است.
در کنار همه اینها، نقاط ضعف دیگر کرش را در چه چیزی میبینید؟
به نظر من این تنها نقطه ضعف کرش است، وقتی تیم ملی هنوز نمیتواند بازی خوبی ارائه کند و روندی مشخص ندارد نمیتوان نقاط ضعف دیگر را در نظر گرفت. اگر کرش بتواند تغییری در نحوه بازی کردن تیم ملی به وجود بیاورد و تصمیم مشخصی درباره نحوه چینش بازیکنان و استفاده از آنان اتخاذ کند، آن گاه دیگر ایرادی بر او وارد نیست.
و نقطه قوت این مربی چیست؟
او تفکری حرفهای دارد. همه حرفهایش اصولی و منطقی است و با برنامه پیش میرود.
به نظر شما بحثهایی که بر سر بازگشت عقیلی، رحمتی یا حتی کریمی صورت میگیرد منطقی است یا این که حاصلی ندارد؟
صددرصد منطقی است. هر بازیکنی اشتباه میکند و نباید به علت یک اشتباه او را بیش از اندازه مورد سرزنش قرار داد. با یک اشتباه قرار نیست سر یک نفر را ببرند. سرمربی تیم ملی حق دارد از هر بازیکنی که خواست در هر زمانی استفاده کند. او تصمیمگیرنده اصلی است، اما وقتی بحث بازیهای ملی به میان میآید آستانه تحمل باید بالاتر برود. تنبیه یک بازیکن به دلیل خطایی که از او سر زده درست است، اما به موقع این بازیکن را باید بخشید، بخصوص در این برهه که جام جهانی را در پیش داریم. رحمتی و عقیلی مدتی پیش اشتباهی را مرتکب شدند و تاوانش را هم پس دادند، درست نیست که به دلیل آن اشتباه بیش از اندازه مورد تنبیه قرار بگیرند. آنها در رسیدن تیم ملی به جام جهانی نقش داشتند و نباید این نکته را فراموش کرد.
میانگین سنی بازیکنان تیم ملی برای حضور در جام جهانی چه اهمیتی دارد؟ تیم جوان را بیشتر میپسندید یا تیمی متشکل از بازیکنان سن و سالدار اما با تجربه؟
من تلفیقی از بازیکنان جوان و با تجربه را میپسندم. صحیحتر این است که بازیکنان جوان حضور بیشتری در ترکیب تیم ملی داشته باشند و به عبارت دیگر جوانان حاضر در ترکیب تیم ملی باید بر باتجربهها غالب باشند. من فکر میکنم تیم ملی فوتبال ایران اکنون چنین شرایطی را داراست. کرش بخوبی این نکته را رعایت کرده است. بهتر است در جام جهانی برزیل هم این قاعده رعایت شود و تیم ملی با ترکیبی از بازیکنان جوان و باتجربه به میدان برود.
حمایت از تیم ملی عنصر بسیار مهمی در سال منتهی به جام جهانی تلقی میشود، حمایتهایی که هم اکنون از تیم ملی و کرش صورت میگیرد، کافی میبینید؟
به هیچ عنوان حمایتها از تیم ملی کافی نیست. حمایتکردن از تیم ملی موارد زیادی را شامل میشود که تیم ملی، کرش و بازیکنان از این موارد محروم هستند. تیم ملی باید از لحاظ امکانات و دیگر مسائل دیگر بیشتر مورد حمایت قرار بگیرد، اما متاسفانه این حمایت اکنون به طور تمام و کمال وجود ندارد. حمایتها باید هم زبانی باشد و هم عملی. تیم ملی بدون حمایت در راه جام جهانی برزیل با کوهی از مشکلات مختلف روبهرو خواهد شد. هیچ چیزی به اندازه حمایت نمیتواند کمک رسان تیم ملی باشد.
تفاوتهای تیم 98 با تیم 2014 را در چه میبینید؟
آن زمان را هرگز با الان نباید مقایسه کرد، ما هیچ چیز نداشتیم، صفر بودیم، کمترین امکانات را داشتیم، اما در جام جهانی فرانسه بهتر از هر زمانی نتیجه گرفتیم، حتی بهتر از جام جهانی 2006 که در آن زمان بازیکنان تیم ملی همه چیز در اختیار داشتند. حالا فکر میکنید با آن شرایط ما چگونه در فرانسه، آمریکا را بردیم و در برابر آلمان و یوگسلاوی با وجود شکست بازی بسیار خوبی از خود به نمایش گذاشتیم؟ علتش این بود که نسل ما دنیایی از انگیزه داشت، ما میخواستیم دیده شویم و به چیزهای بیشتر و بزرگتری برسیم. انگیزه بازیکنان تیم ملی سال 98 بسیار بالا و شگفتانگیز بود. ما به چیزی فراتر از انجام چند بازی در جام جهانی فکر میکردیم و بسیار جاهطلب بودیم، اما بازیکنان تیم ملی الان چه شرایطی دارند؟ آیا به اندازه ما با انگیزه و با نشاط هستند؟ مسلما خیر. بازیکنان فوتبال ما بیظرفیت شدهاند و دوست ندارند سختی بکشند. آنها به فکر ارتقا و بالا رفتن از پلههای پیشرفت نیستند و آرزوهایشان به بازیکردن در لیگهای متمول کشورهای عربی حوزه خلیج فارس محدود شده است. تفکر بازیکنان ما باید بالا باشد، آنها اکنون به این فکر میکنند که یک فصل در این تیم بازی کنند و فصل بعد به یک تیم دیگر بروند. رقابتها خیلی بالا نیست و چالشی جدی پیش روی بازیکنان قرار ندارد.
نسل بازیکنان 98 اگر تا این اندازه بیانگیزه بود هرگز آن نتایج خوب را در جام جهانی فرانسه نمیگرفت. بازیکنان اکنون کار سختی برای پولدارشدن ندارند. همین الان نگاه کنید بازیکنی همچون کریم انصاری فرد که در پرسپولیس یکی از بدترین فصلهای فوتبالیاش را پشت سر گذاشت چقدر مشتری دارد. تیمها برای او سر و دست میشکنند و من واقعا نمیدانم دلیلش چیست. این خیانت به فوتبال ماست. او به اندازهای مشتری دارد که ما بعد از درخشش در جام جهانی 98 مشتری پیدا کردیم. کاکای برزیلی همین سه، چهار سال پیش بهترین بازیکن دنیا بود اما چون دو سال است که به اندازه گذشته فروغ ندارد در فهرست فروش رئال مادرید قرار گرفته است، اما در ایران گویا همه چیز برعکس است. وقتی نتوانی به اندازه گذشته خوب باشی چه دلیلی دارد که تیمهای زیادی را مشتری خودت ببینی؟ خب همین میشود که تیم ملی هم دیگر انگیزهای ندارد و نمیتوانید ردی از تیم با انگیزه سال 98 را پیدا کنید.
هیلدا حسینیخواه / گروه ورزش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی روزنامه «جامجم» با سجاد سالاروند، نخستین کوهنورد ایرانی دارای معلولیت در مسیر صعود به هفت قله بلند دنیا
«جامجم» در گفتوگوی اختصاصی با سه نماینده مجلس الزامات سرمایهگذاری در تولید را بررسی کرد