شهید مصطفی چمران، مرد دوستداشتنی جبههها را با آن لباس و اورکت خاکی و عینک کائوچوییاش همیشه به عنوان یک رزمنده میشناسیم؛ رزمندهای دلیر که به دنیا پشت پا زد و دل در گروی عشق، سرگردان کوههای جبل عامل، بیروت و فلسطین شد.
در این میان کمتر کسی به قلم و یادداشتهای پراکنده چمران توجه داشته است؛ نوشتههایی که احساس و شوق بندگی در واژه واژه آن موج میزند.
چمران که بود؟
دکتر مصطفی چمران سال 1311 در تهران، خیابان پانزده خرداد متولد شد. وی تحصیلات خود را در مدرسه انتصاریه، حوالی محله پامنار آغاز کرد و دوران متوسطه را در دارالفنون و البرز گذراند، سپس در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و سال 1336 در رشته الکترومکانیک فارغالتحصیل شد.
چمران یک سال به تدریس در دانشکده فنی پرداخت. سال 1337 با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به آمریکا اعزام شد و پس از تحقیقات علمی در جمع معروفترین دانشمندان جهان در کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه آمریکا ـ برکلی ـ با ممتازترین درجه علمی، مدرک دکتری الکترونیک و فیزیک پلاسما را دریافت کرد.
چمران در کنار علم و تحصیل دست به قلم بود و جان و روحش را بر سر قلم میگذاشت و آنها را بر کاغذ جاری میکرد. او در نوشتههای خود همواره سیر و سلوکی عارفانه و راز و نیازی درونی با خدای خود داشته است و افراد معدودی با این بعد شخصیتی او آشنا هستند.
بینش و نیایش
یکی از کتابهای ارزشمند شهید چمران، «بینش و نیایش» است. در این کتاب دکتر چمران با نگاهی کلی به روند شکلگیری پیروزی انقلاب اسلامی ایران، علت شکلگیری جنگ هشت ساله ایران و عراق و دلایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران میپردازد.
وی با اشاره به عدم موفقیت عراقیها در این جنگ نابرابر، دلایل آن را در چند موضوع اصلی مانند عامل مردمی، ارتش جمهوری اسلامی ایران و شکوفایی استعدادها بیان میکند.
چمران معتقد بود صدام و طرفدارانش، قدرت مردمی را در این جنگ نابرابر حساب نکرده بودند و همانند تفکر دیگر دیکتاتورها در مقابل مردم قرار گرفتند. وی معتقد است جمهوری اسلامی ایران از میان تودههای ملت جوشیده و به پیروزی رسیده است.
شهید چمران همچنین نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران را در پیروزی سربازان ایرانی کالبدشکافی میکند و با اشاره به نقش منفعل ارتشیان در زمان شاه و حضور اثرگذار آنان در جنگ هشت ساله ایران و عراق، آنها را سربازهایی دلیر و شجاع معرفی کرده که از استقلال و هویت ارضی خود دفاع کردهاند.
وی در بخشی از این کتاب با طرح این سوال که انقلاب اسلامی ایران شکست خورده یا پیروز مینویسد: «پیروزی یا شکست انقلاب اسلامی ایران باید از جنبههای فکری، فرهنگی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی در نظر گرفته شود. این انقلاب دارای ابعاد مختلف و عمیق تاریخی و جهانی است که در خلال 1400 سال تاریخ اسلام، بینظیر بودن و رسالت مقدس اسلام را در این دوره بحرانی جهان از نو زنده کرد. پیروزی یا شکست این انقلاب مستقیما به پیروزی یا شکست اسلام و معیارهایی که این انقلاب مطرح کرده است، منتهی میشود.»
چمران در ادامه به بررسی انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب اکتبر روسیه اشاره و ابعاد مختلف این دو انقلاب را از زاویههای مختلف نقد و بررسی میکند و در مقارنه با این دو، انقلاب اسلامی ایران را که الهام گرفته از مکتب اسلام است، قرار میدهد. وی در بخش پایانی این کتاب مناجاتهایی با خدای خود داشته است: «خدایا! سالها در به در بودم، به خاطر مستضعفان دنیا مبارزه میکردم، از همه چیز خود چشم پوشیده بودم و آرزو میکردم که روزی به ایران عزیزم برگردم و همه استعدادهای خود را به کار اندازم.»
لبنان
سفر شهید مصطفی به کشور لبنان به دنبال وفات عبدالناصر بود که ایجاد پایگاه چریکی مستقل برای تعلیم مبارزان ایرانی ضرورت پیدا کرد.
وی در خلال این سفر یادداشتهای بسیاری به رشته تحریر درآورده و در خلال آن حوادث لبنان ریشهیابی و بررسی شده است.
کتاب «لبنان» این شهید جاویدان شامل گزیدهای از دستنوشتهها، سخنرانیها و حاصل مطالعه و بررسی تمام نوشتهها و سخنرانیهای او در لبنان، اروپا و ایران درباره لبنان است.
وی در این یادداشتها علاوه بر نگرش ظاهری به رویدادها، به علل آنها نیز توجه داشته و با فرار از تبلیغات توخالی رسانههای جهانی، نگاهی چند بعدی به این موضوعات دارد.
وی در این کتاب تلاش کرده حقایق را بازگو کند. شهید چمران به عمق تاریخی لبنان توجه ویژهای داشته و با بررسی گذشته این کشور، دلایل مشکلات و آسیبهای جامعه کنونی آن زمان را تشریح میکند.
شهید چمران در بخشی از این کتاب با اشاره به ایل و قومهای متعددی که در کشور لبنان زندگی میکنند، آورده است: «در لبنان حدود 15 طایفه مختلف که هر کدام دارای دین مخصوصی هستند، زندگی میکنند و قانونی وجود دارد که در عربی به آن قانون طائفی میگویند. به موجب قانون طائفی که سال 1932 تحت نفوذ فرانسه نوشته شده، هر طائفه لبنانی دارای امتیازاتی است. طوایف بزرگ لبنان سه طایفه هستند؛ طایفه مسیحیان، طایفه سنیان و طایفه شیعیان.»
انسان و خدا
کتاب دیگر این معلم و سرباز متعهد ایران اسلامی «انسان و خدا» است. این اثر به جای مانده از یک دوره سخنرانی علمی و عرفانی شهید چمران همزمان با ماه مبارک رمضان سال 1359 در کانون توحید است.
این سخنرانیها به همت بنیاد وی به رشته تحریر درآمده و دربردارنده موضوع خداشناسی است. وی در مطالب خود با تاکید بر اینکه شناخت خدا باید از مسیر صحیح خداشناسی قدم بردارد.
وی در بخشهای مختلف کتاب به بحث روح، خدا، عالم غیب، روش قرآن مجید در اثبات خدا، اصول اساسی مهمترین مکاتب بشری و الهی پرداخته است.
وی در بخشی از این اثر سه مکتب کمونیسم، کاپیتالیسم و اسلام را با یکدیگر بررسی کرده است و موضوع جبر و اختیار و نسبیت را در هر یک از این مکتبها به تفکیک شرح میدهد. در بخشی از این کتاب آمده است: «در سوره یس که یکی از سورههای معروف و مهم قرآن است، اول تا آخر که مطالعه کنیم بزرگترین فلسفههای خلقت و خداشناسی گنجانده شده است. توجه کنید در همه جا تکیه قرآن برای اثبات خدا بر اشیای واضح و روشن طبیعت است که میخواهد این آدمی با وجدان خود این حقایق را درک کند و بفهمد. از طبیعت، از نور، از ستارگان، از نطفه، از شجر، از تمام چیزهایی که در دسترس آدمی است و هر روز با آن سر و کار داریم. اگر کسی این نظم و ترتیب و این آیات خدایی را در طبیعت نظاره کند، به وجود او پی خواهد برد.»
خدا بود و دیگر هیچ نبود
میتوان از کتاب «خدا بود و دیگر هیچ نبود» به عنوان یکی دیگر از ارزشمندترین آثار شهید چمران نام برد. میتوان خط فکری او را لابهلای یادداشتها و نوشتههایش دید و با پیگیری آنها کمی بیشتر با اندیشه این مبارز ایرانی آشنا شد.
حضور چمران در لبنان، مصر و آمریکا در برهههای زمانی مختلف بوده، اما در این میان اعتقاد خالصانه و شیدایی او برای تکامل روح انسانی یکسان بوده است.
این اثر دربردارنده یادداشتهای شخصی وی در این سه کشور به شمار میآید. در بخشی از این کتاب با عنوان یادداشتهای آمریکا وی یادداشتی را تابستان سال 1959 تا دهم می 1965 نگاشته و آورده است: «من تصمیم دارم از این به بعد آدم خوبی باشم، دست از گناهان بشویم، قلب خود را یکسره تسلیم خدا کنم، از دنیا و مافیها چشم بپوشم. تنها. آری تنها لذت خویش را در آب دیده قرار دهم.»
یادداشتهای لبنان وی از می 1967 آغاز شده و تا نوزدهم فوریه 1978 ادامه دارد. بخش عمده مطالب این کتاب به یادداشتها، خاطرات و بیان مشاهدات وی از جنگ لبنان اختصاص دارد و بخش سوم نیز یادداشتهای وی در ایران است که نخستین سطور آن از بیست و هشتم بهمن 1357 به رشته تحریر در آمده و تا بیست و ششم مرداد 1358 ادامه دارد.
کردستان
بخشی از زندگی پرفراز و نشیب شهید چمران نیز در کردستان رخ داده است، موضوع فراموش نشدنی عملیات پاوه و موفقیت وی در این جریان با مستندات و مدارک بسیاری همراه بوده است.
در این کتاب نوشتهها و مدارک وی درباره حوادث پاوه از ابتدای حضور شهید چمران در کردستان نگاشته شده است. هرچند این یادداشتها به دلیل شهادت وی ناتمام باقی ماندند، اما چهره واقعی ضد انقلابیان را به تصویر کشیده است.
این کتاب از سه گونه دستنوشته و سخنرانی تشکیل شده است. چمران در بخشی از این کتاب با اشاره به توطئه سنندج نوشته است: «جنگ و خونریزی و آشوب از همان روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران شروع شد که اولین نمونه بزرگ آن حمله به پادگان مهاباد و غارت اسحله و سوختن پادگان بود. با اسلحهای که از مهاباد به یغما برده بودند در ساعت 23 روز بیست و هفتم اسفند سال 1357، هزاران نفر از توطئهگران، پادگان نظامی سنندج را محاصره کردند و بدون آنکه گلولهای از داخل پادگان به سمت آنها شلیک شود وارد پادگان شده و 21 سرباز را کشتند و چند ساختمان داخلی پادگان را تسخیر کردند. اما تیمسار قرنی که خداوند رحمتش کند، تصمیم گرفت پادگان سنندج را محافظت کند و اجازه ندهد که بیشرمانه مثل مهاباد به دست دشمنان سقوط کند.»
زیباترین سروده هستی
عشق و ارادت شیعیان به امام علی(ع) را میتوان لابهلای دستنوشتهها و آثار نویسندگان و شاعران بسیاری مشاهده کرد و فردی همچون شهید چمران با قلمی شیوا و آهنگین از این قاعده مستثنا نبوده است.
کتاب «زیباترین سروده هستی»، مجموعهای از دستنوشتههای وی درباره امام علی(ع)، راز و نیازهای وی با اولین امام شیعیان و سه سخنرانی اوست. در یکی از یادداشتهای ارزشمند وی در این کتاب میخوانیم: «اگر پرستش غیر از خدا مجاز بود، علی را میپرستیدم. به خود اجازه نمیدهم برای شناخت علی کلمهای بر زبان برانم و با قدرت عقل، شخصیت او و زندگی پرماجرایش را تجزیه و تحلیل کنم. شناخت علی فقط به قدرت عشق میسر است و فقط عشق اجازه دارد به حریم علی نزدیک شود.»
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
و آخرین اثری که از وی به یادگار مانده است، کتاب «رقصی چنین میانه میدانم آرزوست» به شمار میآید. کتابی که شامل یادداشتهای عارفانه او در جریان جنگ ایران و شهر سوسنگرد است. در این کتاب به نقش حساس شهر سوسنگرد و وجود برخی عوامل نفوذی عراقیها اشاره شده است، اما در این نوشتار نیز میتوان ردپای روح حساس و وجود مشتاق او را نیز مشاهده کرد.
وی در بخشی از کتاب با اشاره به نقش سوسنگرد آورده است: «سوسنگرد برای ما اهمیت خاصی دارد، زیرا معبر حمیدیه و اهواز است. دشمن به مدت چند روز سوسنگرد را محاصره کرده بود و بشدت میکوبید. 500 نفر از رزمندگان ما در سوسنگرد تا آخرین رمق خود، جانانه مقاومت میکردند و هر روز تلفات سنگینی میدادند.»
ساره گودرزی - جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد