سرمقاله روزنامه‌های صبح سه شنبه

اصولگرایان و دولت روحانی

سرمقاله روزنامه‌های صبح روز پنجشنبه

انتخابات ۲۴خرداد و آن دو موضع تاریخی

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشورو جهان پرداخته‌اند از جمله؛ رسوایی مدعیان حقوق بشر!، پایانی برای یک روش، مطالبات شهری از دولت جدید، انتخابات ۲۴خرداد و آن دو موضع تاریخی و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
کد خبر: ۵۷۲۷۶۸
انتخابات ۲۴خرداد و آن دو موضع تاریخی

کیهان: «رسوایی مدعیان حقوق بشر!»

«رسوایی مدعیان حقوق بشر!» عنوان یادداشت روز کیهان به قلم حسام‌الدین برومند است که در آن می خوانید:

بازار تحلیل‌ها درباره انتخابات 24 خرداد و حماسه کم‌نظیر ملت ایران در فضای رسانه‌ای و تحلیلی کشورهای غربی داغ است.

از شنبه گذشته که نتیجه رسمی انتخابات اعلام شد مراکز رسانه‌ای و مطالعاتی غرب حجم انبوهی از گزارش‌ها، تحلیل‌ها و یادداشت‌ها را به موضوع انتخابات اخیر کشورمان اختصاص داده‌اند.

تلاش و تکاپوی اصلی تحلیلگران و رسانه‌های برجسته آمریکایی و اروپایی بر این محور متمرکز است که تفسیری به اصطلاح روشن و منطبق بر واقعیت‌ها از این انتخابات ارائه بدهند.

رصد و واکاوی این تحلیل‌ها و تفسیرهای متعدد و مختلف از سوی محافل سیاسی و رسانه‌ای غربی ابعاد گسترده‌ای دارد و بدون شک چند تیم کارشناسی از سوی متخصصان کشورمان باید روی این مسئله کار کنند اما آنچه که در وهله اول از مجموعه تحلیل‌ها و تفسیرهای آنها درباره انتخابات 24 خرداد قابل استخراج است اذعان همگی آنها به یک نکته مشترک بوده و آن این که ارزیابی‌ها و برآوردهای اطلاعاتی- تحلیلی- راهبردی‌شان درباره انتخابات ایران غلط از آب درآمده است و به طور مشخص «حضور حداکثری مردم» و «نتیجه انتخابات» را بدین شکل پیش‌بینی نمی‌کردند.

به عبارت روشن فاصله تحلیل‌ها و ادعاهای آنها، قبل از انتخابات با بعد از انتخابات فاصله آب تا سراب است.

اما موضوع اصلی این نوشته واکاوی تحلیل‌ها و برآوردهای غلط حریف یا سناریوی ناکام دشمن نیست، بلکه تلاش می‌کند فراتر از این خطای در تحلیل به رسوایی حریف در زمینه پروژه حقوق بشری در کارزار انتخابات بپردازد.

این رسوایی پیامدهایی دارد که ضربه مهلکی بر پروژه حقوق بشر وارد کرده است... بخوانید:

1- اهرم حقوق بشر در مواجهه با جمهوری اسلامی، موضوع ناشناخته‌ای نیست. همواره دشمنان نشان‌دار ایران اسلامی کوشیده‌اند تا حقوق بشر را دستاویزی برای فشار و تهدید علیه کشورمان قرار بدهند.

در سال‌های اخیر به موازات موضوع هسته‌ای، حتی حریف همزمان بر فاز حقوق بشر متمرکز شده و طرفه آنکه صدور قطعنامه‌ها یا گزارش‌های به اصطلاح حقوق بشری بر ضد ایران پیوست مکمل سناریوی تهدیدها و فشارها بوده است. اوج این تحرکات به اصطلاح حقوق بشری تعیین گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران بود که در ابتدای سال 90 با کارگردانی آمریکا کلید خورد و در اقدامی غیرقانونی و بیرون از ساز و کار سازمان ملل و قواعد بین‌المللی این بدعت شوم را بنا نهادند.

این در حالی بود که جمهوری اسلامی ساز و کار شورای حقوق بشر سازمان ملل و مکانیسم خروجی آن یعنی یو‌پی‌آر (بررسی دوره‌ای وضعیت حقوق بشر کشورها) را پذیرفته بود و تعیین گزارشگر حقوق بشر برای ایران یک خلاف بیّن و آشکار بود.

جالب اینجاست که حتی در تعیین مصداق گزارشگر حقوق بشر نیز همان بانیان قبلی یعنی کشورهایی مثل آمریکا و کانادا ایفای نقش کردند و شخص معلوم‌الحالی چون «احمد شهید» از کشور کوچک مالدیو را به عنوان گزارشگر حقوق بشر ایران تعیین کردند.

اکنون احمد شهید در راستای ماموریت اربابانش، 4 گزارش علیه ایران منتشر کرده که مفاد و محتوای آن به وضوح نشان می‌دهد یک رونویسی تمام‌عیار از دست ضد انقلاب و دشمنان نشان‌دار کشورمان است.

اما سؤال این است که چرا احمد شهید از مدت‌ها قبل از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بیش از گذشته فعال می‌شود و بر موضوع «انتخابات ایران» متمرکز می‌شود؟

بازی احمد شهید در راستای پروژه حقوق بشری حریف در میدان انتخابات ایران تصادفی است؟

2- احمد شهید با عنوان گزارشگر حقوق بشر در امور ایران سال گذشته و چند ماه مانده به انتخابات 24 خرداد، صریحا خط «انتخابات ایران آزاد نیست»! را در دستور کار قرار داد.

وی نه تنها در گزارش خود علیه ایران این موضوع را ادعا کرد، بلکه در مصاحبه‌ها و گفت‌و‌گوها با رسانه‌های غربی ادعای آزاد نبودن انتخابات ایران را پمپاژ نمود.

احمد شهید حتی در آستانه انتخابات و در روز انتخابات 24 خرداد بار دیگر به صحنه آمد و به اصطلاح رجز خواند که «انتخابات ایران غیرآزاد و ناعادلانه است»!

آنچه در این میان قابل اعتناست هماهنگی سازمان یافته احمد شهید است با لشکری از نهادها و مراکز به اصطلاح حقوق بشری غربی که در یک تقسیم کار مشترک حمله و هجمه به ایران را در میدان انتخابات تدارک دیده‌اند.

سازمانی موسوم به سازمان دیده‌بان حقوق‌بشر در همین راستا در بیانیه‌ای ادعا می‌کند که «انتخابات ایران آزاد و عادلانه نیست.»!

دیگری با عنوان سازمان عفو بین‌الملل به میدان می‌آید و مدعی می‌شود «در آستانه انتخابات ایران، نقض حقوق بشر تشدید شده است»!

سپس این پروژه ناشیانه با موضع‌گیری‌ها و صدور بیانیه‌های دیگر تشکل‌های به اصطلاح حقوق‌بشری که همگی در بیرون مرزها مستقر هستند ادامه می‌یابد و حتی دو روز مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری، دو تشکل به نام‌های «جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران» و «فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشری» ایران را به نقض حقوق بشر متهم می‌کنند.

پیش از این نیز «وزارت خارجه آمریکا»، «خانه آزادی» (freedom house) تا حتی عناصر دم‌دستی مانند شیرین عبادی بارها و به کرات ایران را به نقض حقوق بشر متهم کرده بودند تا در آستانه انتخابات، سناریو و بازی اصلی علیه جمهوری اسلامی را به پیش ببرند.

اما آیا این تلاش‌ها، تحرکات و تکاپوها با هدف کارشکنی در انتخابات ایران موفق بود؟

پروژه حقوق بشری حریف برای ضربه زدن به انتخابات ایران محقق شد؟

3- ناگفته پیداست اگر ادعای مدعیان حقوق بشر درباره ایران واقعیت داشت و یا حتی بخشی از واقعیت را نشان می‌داد باید بر انتخابات تاثیر می‌گذاشت نه اینکه سیل جمعیت مشتاق برای حضور در پای صندوق رای، وزارت کشور را مجبور کند چندین بار زمان انتخابات را تمدید کند و بیش از 72 درصد در حماسه‌ای کم‌نظیر در انتخابات مشارکت نمایند.

اگر انتخابات آزاد نبود چرا همه سلایق و جریان‌های سیاسی در آن شرکت کردند؟

آیا ادعای بزرگ و واهی نقض حقوق بشر در ایران با حماسه کم‌نظیر آحاد ملت همخوانی دارد؟ انتخابات پرشور 24 خرداد در ایران حتی در زندان‌های کشور برگزار شد و قوانین موضوعه جمهوری اسلامی بر حقوق شهروندان ولو اینکه زندانی باشند حساسیت دارد و مجرمان و محکومان نیز از حق انتخاب کردن محروم نیستند.

گفتنی است؛ در آستانه انتخابات، حجم انبوهی از گزارش‌ها و اخبار را رسانه‌های ضدانقلاب و اپوزیسیون خارج‌نشین علیه زندان‌ها و زندانیان در ایران منتشر می‌کردند تا القاء نمایند فضا به اصطلاح امنیتی است اما هر چه کردند طرفی نبستند.

4- و بالاخره باید گفت انتخابات 24 خرداد، دروغ‌گویی‌ها، تهمت‌ها، شایعات و شبهات به اصطلاح حقوق‌بشری علیه ایران را برملا کرد و پروژه حریف به شکست انجامید.

حقانیت جمهوری اسلامی و اعتماد آمیخته به باور مردم به نظام،‌ «قدرت نرم» ایران اسلامی است که حتی بدخواهان و مخالفان را قانع کرد که اذعان نمایند ملت ایران برنده انتخابات بوده است و همین قدرت نرم ایران است که به تعبیر روزنامه آمریکایی هافینگتون پست، سدی در برابر آمریکاست.

حالا احمد شهید و دیده‌بان حقوق بشر و سازمان عفو بین‌الملل و خانه آزادی و... هر چه کنند باید بدانند وقتی ارباب شان هیچ غلطی نمی‌تواند بکند آنها که دیگر محلی از اعراب ندارند. اینطور نیست؟

مردم سالاری: «پایانی برای یک روش»

«پایانی برای یک روش» سرمقاله امروز روزنامه مردم سالاری به قلم مهدی عباسی است که در آن می خوانید:

انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، با تمام پیچیدگی‌هایی که داشت، با امیدهای فراوان ایجاد شده، به سرانجام رسید و فصل نوینی در تاریخ جمهوری اسلامی رقم خورد. انتخاباتی که برای اولین بار همراه با انتخابات دور چهارم شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزار شد تا تجمیع انتخابات نیز تجربه شود اما در این میان در کنار همه پیام‌هایی که نتایج انتخابات و حضور حماسی مردم به همراه داشت، عکس‌العمل جامعه به رفتار و عملکرد دولت احمدی‌نژاد نیز قابل تامل و توجه است.

دولتی که در دور دوم فعالیتش یعنی دوره دهم دولت در جمهوری اسلامی، حواشی را به اوج خود رساند و هر از چند گاهی با سوژه‌ای، حاشیه‌ای جدید پدید می‌آورد. این حاشیه‌سازی‌ها و موج‌آفرینی‌ها، اما در حالی بود که فشارهای شدید اقتصادی، زندگی روزمره مردم را تحت‌الشعاع قرار داده بود و در حالی که همگان از دولت احمدی‌نژاد، رفع نابسامانی‌ها و حداقل ثبات قیمت‌ها را خواستار بودند، دولتی‌ها بر طبل حاشیه‌ای جدید، می‌کوبیدند. شاید همین حاشیه‌سازی‌ها و رفتارهای متفاوت بود که نتایج قابل توجهی در انتخابات ریاست‌جمهوری رقم زد.

عکس‌العمل واقعی‌تر مردم به رفتارهای دولت را هم می‌توان در انتخابات شوراهای شهر تهران مشاهده کرد. انتخاباتی که حتی یک نفر از لیست حامیان دولت که با نام «در امتداد مهر» در عرصه حاضر بودند، نتوانست در میان اسامی منتخبان جای بگیرد.

تا بدین ترتیب، امتداد دولت احمدی‌نژاد، پایان یابد؛ امتدادی که نه در دولت و نه در شورای آینده، جایی ندارد. این پایان دولت فقط در عرصه انتخاباتی نمود ندارد، بلکه اظهارنظر یاران دیروز و منتقدان امروز احمدی‌نژاد هم حکایت از آن دارد که باید شاهد روزهای پرخبرتری در نقد عملکرد دولت نهم و دهم بود.

به طور نمونه، علیرضا پناهیان که زمانی در حمایت از احمدی‌نژاد در ردیف اول بود اینک تمام قد، علت پیروزی روحانی را عملکرد پرمساله احمدی‌نژاد معرفی می‌کند و می‌گوید: «گرانی و بداخلاقی احمدی‌نژاد، دلیل پیروزی روحانی است» و یا همچنین یادآور می‌شود: «عملکرد دولت بود که رای نیاورد».

البته این انتقادات از احمدی‌نژاد در حالی است که روزگاری پناهیان می‌گفت: «یقین بدانید اگر شخصی همچون احمدی‌نژاد در زمان امام راحل بود، هرگز زهری به ایشان نوشانده نمی‌شد.» به هر حال اگر فعلا از نقد تمجیدهای بی‌چون و چرای دوستداران دیروز احمدی‌نژاد و تاثیر این حمایت‌های تمام قد در اوضاع نابسامان اقتصادی عبور کنیم، می‌توان مدعی شد، حامیان دولت، بازندگان اصلی این انتخابات بودند.

حامیان دولت باید بدانند، به گونه‌ای عمل کرده‌اند و چنان افراط و تفریطی در عرصه مدیریتی داشته‌اند، که تعادل و اعتدالگرایی به خواسته عمومی مردم بدل شده است.

شاید، هیچ وقت یاران احمدی‌نژاد تصور نمی‌کردند که حتی در روستاهای توسعه نیافته کشور هم، صدای اعتدالگرایی مورد اقبال مردم باشد. به نظر می‌رسد، حامیان دولت بهتر است، فرصتی اتخاذ کنند و نگاهی به عملکردهای افراطی‌شان داشته باشند، چرا که مهم‌ترین پیام مردم، توصیه به اعتدالگرایی در این انتخابات بود.

ابتکار: «مدیریت چشم اندازها در دولت تدبیر و امید»

«مدیریت چشم اندازها در دولت تدبیر و امید» عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم سید مجید خرمی است که در آن می خوانید:
هیچ چیزی طبیعت پیچیده نیست.آنچه تحلیل مکانها را پیچیده می‌کند مدیریت ناکارامد است که توانایی تجزیه و تحلیل سادگی‌های اطراف راندارد.

اگر نقشه ایران را بگسترانیم و از نقطه ای متعارف به آن چشم بدوزیم چشم اندازهای نامتعارفی را نظاره می‌کنیم که نا همگون، متفاوت، بی نظیر و واقعی اند.مطالعه بر روی هرکدام از این چشم اندازها، وجود توان‌های بالقوه و بالفعلی را برای ما تداعی می‌کندکه مشابه آنها در جای دیگری به صورت متمرکز تقریبا ناممکن است.بر روی هرگوشه ای از این کشور می‌توان روی نقطه ای تمرکز کرد و حقیقتی باور نکردنی از توان‌های محیطی و چشم اندازهای منحصر بفردی را یافت که متعلق به ما،در دسترس ماو برای ما آفریده شده اند. تا محدودیتی برای زندگی آرام و بدون دغدغه نداشته باشیم.

این چشم اندازها عمدتا به سه حالت دیده می‌شوند:

1- چشم اندازها و توان‌هایی که شناسایی آنها سالها و یا قرنها ادامه دارد و هنوز در حال بهره برداری اند.

2- چشم اندازهایی که شناسایی شده، ولی استفاده از آنها چندان رونقی نداشته است.

3- چشم اندازها و توان‌های بالقوه ای که در درون زمین انتظار ما را می‌کشند تا آنها را بیابیم و از بکر بودن و تازگی آنها در جهت حرکتی نوین استفاده کنیم.

منابع طبیعی کشور ما آنقدر گسترده اند که نیاز به شناسایی ونگهداری دارند.ایجاد یک گروه تحقیقاتی «شناسایی چشم اندازها و توان ها» می‌تواند راه را برای سلامت سایر برنامه ریزی‌ها هموار سازدودر رفع نقیصه‌های اجتماعی، اقتصادی و... مارایاری رساند.

کشور‌های صنعتی و توسعه یافته با این شیوه، برای بهره کشی از سایر مناطق دنیا به نفع خویش حرکت‌های گستره ای را از زمان انقلاب صنعتی آغاز کرده اند و هنوزهم با تغییر تاکتیک‌های خود به شیوه‌های نوین دنیارا به کام خویش می‌خواهند و این مساله مارا وادار می‌کند که برای توسعه کشور خویش و رهایی از وابستگی‌ها به شناسایی و توجه به توان‌های محیطی و جغرافیایی کشور خود بپردازیم.

هرکدام از دولت‌های گذشته گوشه چشمی به برخی از توان‌های محیطی داشته اند تا برای رفع نیازهای مالی خود از آنهاها بهره کشی نمایند ولی هیچ کدام برای این منظور طرحی جامع در جهت شناسایی، احیا و بازسازی این چشم اندازها و توان‌ها نداشته اند.و تقسیم وظایف در سازمانها و وزارتخانه‌های متفاوت،سبب شده که بسیاری از قابلیت‌ها از نظر دور نگهداشته شود.

علاوه بر شناسایی و بهره برداری منطقی از چشم اندازها و توان‌های محیط، بایستی در حذف و کاهش فاکتورهای نامطلوب تلاش کرد تا نسل‌های آینده نیز از نتایج آنها برخوردار شوند.

این روزها که سرآغاز شروعی تازه در فصل مدیریتی کشور است و شعار تدبیر و امید به روشنی نشاندهنده وضعیت فعلی است ما انتظار معجزه از دولت جدید نداریم . برای اینکه زیر ساخت‌ها، توان‌ها و چشم اندازهای امید در این کشوردچار آسیب‌هایی جدی شده اند و دولت تدبیر و امید،به اجبار باید بخشی از وقت، سرمایه وتوان خویش را برای درمان این آسیب‌ها اختصاص دهد.و شاید ایجاد یک سازمان جدید به نام «سازمان بازسازی و احیاء» بتواند بخشی از وظایف رئیس جمهور را بر دوش بکشد.و یا شاید رئیس جمهور مجبور باشد این وظایف را در سازمانها و وزارتخانه‌های دیگر تزریق کند.

در حال حاضر،اختلال در همه شبکه‌ها و منابع ارزشمند ما وجود دارد. توسعه منابع جهانگردی با این همه سازمانهای عریض و طویل روند فرسایشی و غیر مقرون به صرفه ای دارد که بر اثر بی توجهی، سهل انگاری و عدم مسئولیت در قبال حفظ و توسعه این بخش،تقریبا به نابودی کشیده شده است.توان‌های محیطی، معدنی و سایر چشم اندازهای شناخته شده،بر اثر بهره برداری‌های غیر منطقی و غیر اصولی وضعیت خوبی ندارند.

با نیم نگاهی به سایر منابع ارزشمند جنگلی، مراتع، معادن، خاک و سایر توان‌های محیطی و جغرافیایی به حیرت می‌افتیم. معادن سود چندانی را نصیب خزانه کشور نمی‌کند، زیرا ما سالهاست که به خام فروشی و ارزان فروشی مشغولیم و بی هدف استخراج می‌کنیم و بی توجه در گسترش صنایع تبدیلی و صنعتی درامر استخراج مواد خام مسیر صنعت را – به اصطلاح- وجب می‌کشیم .

توان هسته ای ما به خاطر پوشش تبلیغاتی نامناسب، جلب توجه جهانیان و خودنمایی بیش ازحد، دچار آسیب جدی شده است و به دلیل تحریم‌ها و آسیب‌های این بخش، سایر صنایع و بخش‌های کشور نیز دچار آسیب و رکود شدند و مهمتر از همه، بی توجهی در شناسایی و گسترش چشم اندازها و توان‌های نو و انرژی‌های پاک و جدید است.دریا، نور خورشید، باد و سایر انرژی‌هایی که جایگاهی در نزد ما ایرانیان ندارند.در صورتی که هرکدام از انرژی‌ها می‌تواند چشم اندازهای صنعتی و مناظر توسعه یافته ای را برا ی ما به ارمغان بیاورند.

یادمان باشد ماحق نداریم با این همه چشم اندازهایی طبیعی و زیبایی که در کشور وجود دارند، فقیر زندگی کنیم.

یادمان باشد منابع و چشم اندازها متعلق به ما تنها نیست و فرزندان و نسل‌های بعدی ما نیز در این امر سهیم اند.

یادمان باشد ایران،جهانی کوچک است با همه ویژگی‌هایی که جهان بزرگ دارد. چشم اندازهای طبیعی،رودها، دریاها،کوهها و حتی کویر‌ها ما را به وجود امیدی تازه نوید می‌دهد.

تهران امروز: «مطالبات شهری از دولت جدید»

«مطالبات شهری از دولت جدید» عنوان یادداشت روزنامه تهران امروز به قلم حسین محمدپورزرندی معاون مالی و اداری شهردار تهران است که در آن می خوانید:
عملکرد دو دولت قبلی نشان می‌دهد که یکی از مهم‌ترین مطالبات مدیریت شهر تهران و سایر کلانشهرها اجرای دقیق و صحیح قانون بودجه در کشور است. هرچند برابر قانون بودجه کشور دولت موظف به ارائه اعتبارات مالی و یارانه‌ای به بخش حمل‌و‌نقل عمومی است اما آنچه تاکنون اتفاق افتاده، این است که یا تمامی اعتبارات مصوب مجلس در این قانون از سوی مسئولان دولتی پرداخت نشده یا اینکه این اعتبارات مصوب بسیار کمتر از نیاز کلانشهرها به‌ویژه شهرداری تهران در مجلس به تصویب رسیده است و از همه مهم‌تر اینکه در زمان اجرا دولت تمامی این مطالبات قانونی را پرداخت نکرده است.

به عنوان مثال پرداخت یک‌سوم از یارانه بلیت مترو و اتوبوس از جمله آیتم‌هایی است که در قانون بودجه سالانه دولت وجود دارد اما نه تنها رقم پیشنهادی دولت برای یارانه بلیت مترو و اتوبوس پایتخت در حد نیازهای این شهر نیست بلکه مسئولان دولتی به بهانه اجرای قانون یک دوازدهم بودجه سالانه مقداری از این مطالبات قانونی را در انتهای سال به شهرداری‌ها به‌ویژه مدیریت شهری تهران پرداخت می‌کنند.

در طول سال‌های اخیر یارانه پرداختی دولت در بخش مترو و اتوبوسرانی آنقدر کم بود که حتی به اندازه حقوق و مزایای پرسنل سازمان‌هایی مانند شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران که سالانه رقمی بالای 16 میلیارد تومان می‌شود، نیست.

عدم اجرای قانون امکان برداشت دو میلیارد دلاری مترو تهران وسایر کلانشهرها از حساب صندوق ارزی و صندوق توسعه ملی یکی دیگر از مطالباتی است که نه تنها شهرداری تهران بلکه مدیران شهری تمامی کلانشهرها از دولت آینده دارند. به‌رغم آنکه در چهار سال اخیر این قانون بارها در قانون بودجه دولت قرار گرفت اما دولت مایل به پرداخت این اعتبارات برای توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی به‌ویژه مترو نبود.

در واقع می‌توان گفت مسئله‌ای که مسئولان در دولت نهم و دهم فراموش کردند، این بود که تهران با توجه به اینکه پایتخت کشور است هزینه‌های بیشتری را به نسبت سایر کلانشهرها به شهرداری تهران تحمیل می‌کند.

 به‌رغم آنکه سازمان‌های دولتی ملزم به پرداخت این هزینه‌ها در قالب عوارض‌های پیش‌بینی شده بودند، اما عدم پایبندی دولت به اجرای این تعهدات مشکلات زیادی را برای کلانشهر تهران به‌وجود آورده است.

مثال‌های زیادی از این دست وجود دارد به‌عنوان مثال حذف عوارض مدیریت پسماند سازمان‌های دولتی، عوارض ساخت و سازهای سازمانی، عدم پرداخت عوارض کسب و ‌پیشه و موارد اینچنینی از سوی دولت باعث شد تا شهرداری تهران نتواند حقوق حقه خود را از دولت بگیرد این در حالی است که در این زمینه دولت 800 میلیارد تومان به مدیریت شهری تهران بدهکار است.

انتظاری که از دولت آینده وجوددارد این است که برای احقاق حقوق شهروندان تهرانی تدابیر ویژه‌ای اتخاذ شود.از سوی دیگر بخشی از وظایف شهرداری‌ها مانند رفت و روب شهر، ارائه خدمات ایمنی و آتش‌نشانی، حمل‌ونقل عمومی و... وظایف حاکمیتی به شمار می‌رود، در دنیا رسم بر این است که دولت‌ها برای ارتقای این وظایف حاکمیتی کمک‌هایی در رابطه با هزینه‌های جاری و نگهداشت شهرها ارائه می‌دهند اما متاسفانه دولت تاکنون چنین نگاهی به شهر و مدیریت شهری نداشته است.

مسئله دیگری که در این میان وجود دارد ارائه لایحه درآمدهای پایدار شهرداری‌ها از سوی دولت به مجلس و تصویب آن است. به‌رغم آنکه این لایحه در دولت دهم تهیه و تدوین شد اما هیج گاه به مجلس برای تصویب فرستاده نشد. امیدواریم ‌که در دولت یازدهم رئیس‌جمهور نسبت به ارائه این لایحه و تصویب آن در مجلس شورای اسلامی اقدام لازم را انجام دهد.

مشکلات شهرداری‌ها در گشایش اسناد اعتباری بین‌المللی نیز از جمله مسائلی است که نیازمند توجه ویژه دولت آینده به آن است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که سیستم بانکی، مالی و پولی کشور در رابطه با مدیریت شهری که وظیفه حاکمیتی برعهده دارد، بسیار پیچیده‌تر از بخش‌خصوصی عمل می‌کند.

واگذاری رسیدگی به تمامی امور مربوط به شهرداری‌ها به یکی از سازمان‌های تابعه وزارت کشور نیز یکی دیگر از بی‌توجهی‌های دولت‌های گذشته به شهرها و کلانشهرها بوده است.

به رغم نوع فعالیت شهرداری‌ها در کشور آنچه تاکنون اتفاق افتاده این است که از نظر دستورالعمل‌های اجرایی مدیریت‌های شهری تنها با وزارت کشور در ارتباط هستند در حالی‌که این انتظار وجود دارد که ارتباط شهرداری‌ها به دلیل حساسیت کاری باید با معاون رئیس‌جمهورباشد نه با یکی از سازمان‌های تابعه وزارت کشور.

با توجه به اینکه بخشی از بودجه‌های شهرداری‌ها به حساب وزارت کشور واریز می‌شود در نتیجه در توزیع این بودجه در میان کلانشهرها عدالتی که باید رعایت شود، به دلیل نگاه‌های سیاسی از بین می‌رود.

به عنوان مثال عدم پرداخت سهم شهرداری تهران از محل صرفه‌جویی سوخت یا جرایم رانندگی از سوی استانداری تهران یک نمونه خوبی در این زمینه به شمار می‌رود. عدم حضور شهردار تهران در جلسات هیات دولت نیز یکی دیگر از مسائلی است که در دولت یازدهم باید به آن توجه ویژه شود.

اکنون 12 سال است که شهردار تهران در جلسات هیات دولت به عنوان شهردار پایتخت و نماینده شهرداران سایر کلانشهرها برای انتقال نقطه نظرات و مشکلات مدیران شهری حضور ندارد این در حالی است که به دلیل حساسیت‌هایی که در پایتخت و مدیریت آن وجود دارد، لازم است که شهردار تهران در این جلسات حضور داشته باشد که امیدواریم در دولت یازدهم به این مسئله نیز توجه ویژه شود.

آفرینش: «امید و انرژی مردم را تداوم بخشیم»

«امید و انرژی مردم را تداوم بخشیم» عنوان سرمقاله روزنامه آفریشن به قلم حمیدرضاعسگری است که در آن می خوانید:
با ارزش ترین سرمایه هر کشوری، ملت آن است که به واسطه آن می تواند دیگر توانمندی‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را تقویت و توسعه دهد. براساس خواست و نظر مردم جامعه است که حکومت‌ها می توانند اهداف خود را ریل گذاری کنند و درصورت عدم همراهی جامعه، نمی‌توان نتیجه مثبتی برای طرح‌ها و برنامه‌ها متصور بود.

اساسی ترین عاملی که موجب تحرک و همراهی جامعه با برنامه ریزان و مسولان حکومت می گردد، مولفه «امید و سرزندگی» است. مردم جامعه‌ای که نسبت به آینده خود و کشورشان امید نداشته باشند، هرچقدرهم که مسولان تلاش کنند بی فایده خواهد بود. البته این دو مکمل یکدیگرند و اگر عملکرد مسولان مفید و باثمر باشد متعاقباً رویکرد مردم نیز خوش بینانه خواهد بود. درصورتی که مدیریت و برنامه‌های نهادها و تصمیم گیرندگان غیراصولی و بی نتیجه باشد، نگاه جامعه و امیدشان به آینده سرد و سست خواهد شد.

بدون تعارف این سستی و سردی تا چند هفته پیش از انتخابات به وضوح درسطح جامعه ما نیز دیده می شد. مردم میل و امیدی به جنب و جوش نداشتند، کاسبان بازار دچار رخوت بودند و بلا تکلیفی جامعه را سردر گم کرده بود و مردم نگاه سردی به وضعیت آینده داشتند. اما به لطف خدا و تحولاتی که درعرصه انتخابات رخ داد، بار دیگر روح تازه‌ای در کالبد جامعه دمیده شد. شاید اغراق باشد که بگوییم فضای کسب و کار و تولید با این رخ داد متحول شده،اما حداقل جای خوشحالی است که مردم با انگیزه و روحیه‌ای با نشاط به اموراتشان می پردازند و به آینده کشورشان امیدوارند.

در ادامه «خرداد طلایی» کشور، راهیابی تیم ملی فوتبال به جام جهانی نشاط و سرزندگی را در تمام اقشار جامعه احیاء کرد به طوری که مردم سراز پا نمی‌شناختند و با هرفریادی که نام ایران را سرمی دادند، می‌شد فهمید که حال مردم خیلی خوب است...

جامعه سرزنده و با طراوت شده، فضای وحدت و دوستی در میان کشور موج می‌زند، نگرانی‌های مردم از وضعیت اقتصادی کاهش یافته و امیدشان به تغییر فضا دوچندان گردیده است. این حال وهوای مردم حفظ شدنی است، این همراهی و وحدتی که حاصل شده قدرتی فزاینده به کشور و مسولان خواهد داد تا بتوانند در انجام تصمیم گیری‌ها درعرصه های مختلف داخلی و خارجی با پشتوانه قوی عمل کنند، به شرط آنکه مسولان قدر این امید و سرزندگی جامعه را بدانند و با رفتارهای غیراخلاقی و تصمیمات غیراصولی مجدداً جامعه را با چالش مواجه نسازند.

امروز تمام جهان دربرابر این رفتارو وحدتی که درایران ایجاد شده شوکه و متعجب هستند. بسیاری از معادلات غرب در مورد نحوه برخورد با ایران دستخوش تغییر و دوگانگی شده، نباید این فرصت طلایی را از دست داد و لازم است با ارائه راهکارهای اصلاحی و منطقی از پتانسیل‌های جامعه در راستای اهداف داخلی و خارجی استفاده کرد.

تامادامی که مردم در کنار و همراه مسولان حرکت کنند و نوع نگاهشان به عملکرد آنها خوش بینانه و مثبت باشد، حرکت رو به جلوی کشورمان درتمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی ادامه خواهد داشت و نتایج چشمگیری به دست خواهد آمد. لذا از مسولان کشورخواستاریم این امید و هیجان مردم را ارج نهند و درادامه مسیرنیز با عملکرد مثبت خود حضور حداکثری جامعه در تمامی معادلات کشور را حفظ کنند.

خراسان:«انتخابات ۲۴خرداد و آن دو موضع تاریخی»

«انتخابات ۲۴خرداد و آن دو موضع تاریخی» عنوان یادداشت روزنامه خراسان به قلم محمدسعید احدیان است که در آن می خوانید:
سبد رای جناب آقای روحانی مجموعه ای از رای های مختلف است؛ از تاثیرپذیری مردم از مناظره سوم گرفته تا ویژگی های شخصی ایشان، از حمایت برخی قومیت ها گرفته تا «نه» برخی به عملکرد دولت آقای احمدی نژاد ودیگر مواردی که مجال بحث آن در این مقال نیست اما در کنارحمایت های جناب آقای هاشمی و خاتمی بی تردید نمی توان از نقش غیرقابل انکار رهبرانقلاب چشم پوشی کرد که با «باور به مردم» و «باور به هدایت های الهی» اصرار جدی بر آمدن همه به پای صندوق های رای داشتند و در نتیجه چنان صحنه فضای عمومی جامعه را بی توجه به نتیجه، هدایت کردند که برخی از افرادی نیز که بنای قهر با انتخابات داشتند به پای صندوق رفتند و در حالی که تنها کمتر از سیصد هزار رای باعث می شد که انتخابات به مرحله دوم برود، این اعتمادزایی زمینه ساز شد براساس نظرسنجی ها حداقل 4درصد آرای مشارکت در انتخابات یعنی حدود 1/5 میلیون نفر افزایش پیدا کند و برای همگان روشن است که غیر از تاثیر غیرمستقیمی که این فضاسازی ایجاد کرد، حداقل تمام این آرا به سبد جناب آقای روحانی ریخته شد.

غیر از زمینه سازی های پیشینی ایشان که اعتماد نخبگان اصلاح طلب را جلب کرد، دو فراز از بیانات ایشان در روزهای نزدیک به انتخابات تاثیر تاریخی برروند ماجرا گذاشت و لذا می توان مدعی شد یکی از رقم زنندگان اصلی انتخابات 24 خرداد هم در عرصه مشارکت حماسی مردم و هم در نتیجه بدست آمده رهبرانقلاب بودند.

زمانی که ایشان در حرم مطهر امام(ره)  تاکید برآمدن مردم به پای صندوق ها کردند و البته رای به هریک از هشت کاندیدا را رای به جمهوری اسلامی خواندند برخی از جمله اینجانب برداشتی اشتباه از فرمایشات ایشان کردند اما تکمیل بحث و تصریح ایشان براین مسئله که حتی اگر کسی نظام اسلامی را قبول ندارد به خاطر کشورش به پای صندوق های رای بیاید آن هم تنها چند روز مانده به انتخابات، نقشی مهم داشت براین که اهل تردید که به هردلیل بنای شرکت در انتخابات نداشتند خیالشان تا حدی آسوده شود که نظام اسلامی به دنبال این نیست که رای شان را مصادره به مطلوب کند و این بیانات صریح تأثیر بسیار زیادی در ریسک پذیری آنان علی رغم تردیدهایشان داشت.

اقدام دوم بیانات صبح روز انتخابات بود. ایشان ابتدا به طور ویژه با تاکید براین که حتی خانواده و فرزندان من هم خبر ندارند نظر من برچه کسی است به افرادی که متاثر از فضاسازی رسانه های معاند یا اقدامات برخی به ظاهر انقلابیون فکر می کردند نتیجه انتخابات از پیش تعیین شده است پیام دادند که چنین اتفاقی صورت نگرفته است و رای شما کاملا در نتیجه تاثیرگذار است اما دومین بخش از بیانات ایشان که با ادبیات تاثیرگذاری خطاب بر دست اندرکاران انتخابات تاکید می کرد که رای مردم حق الناس است و رعایت آن از حق ا... مهمتر است کار را برای بسیاری از افرادی که هنوز تصمیم به رای دادن نگرفته بودند تمام کرد و اعتماد آنان تقویت شد که در نظام اسلامی رای شان به عنوان یک حق شرعی حفظ می شود و با این اعتمادزایی هرچه زمان به سمت بعد از ظهر و شب پیش رفت تصمیم این بخش از مردم برای رای دادن جدی تر شد.

اهمیت این بیانات آن جا روشن می شود که برای هرسیاست مداری از جمله رهبری انقلاب کاملا واضح بود که تاثیر بیانات در روز رای گیری چقدر زیاد است و همچنین ورود این قشر از مردم به صحنه انتخابات تنها سبد رای جناب آقای روحانی را پرتر می کند اما رهبرانقلاب نشان دادند خلاف تبلیغاتی که معاندین و متاسفانه برخی به ظاهر انقلابیون می کردند به هیچ وجه به دنبال رای آوردن فردی مشخص نبودند و این همان مطابقت گفتار با کردار است.

این عملکرد نشان داد رهبرانقلاب همانطور که در سالروز رحلت امام ویژگی های اصلی این معلم قرن بیستم را تبیین کردند، به تاسی از مقتدایشان به "مردم" و "خدا" باور دارند و تنها به این می اندیشند که مردم از همه طیف ها و سلیقه ها حتی غیرمعتقدین به نظام اسلامی به صحنه بیایند. برای هرناظر منصفی مشخص شد ایشان مطمئن هستند که آنچه مردم تحت هدایت های الهی تصمیم می گیرند در کوتاه مدت یا بلندمدت حتما به خیر وصلاح کشور است. نتیجه این باور به خدا و مردم آن می شود آنچه امروز می بینیم.

چندمیلیون نفر باقی مانده از 14 میلیون رای دهنده به آقای موسوی آرایی که حاصل سلیقه های گوناگون ولی مشترک در مخالفت با آقای احمدی نژاد بود که بعد از انتخابات سال 88 هنوز با نظام اسلامی قهر بودند و ابهامات شان همچنان برطرف نشده بود، با نظام اسلامی آشتی کردند و به سازوکارهای درون نظام رجوع کردند(نمی گویم به نظام اسلامی معتقد شدند). به عبارت دیگر رهبری انقلاب بعد از اینکه چهارسال از جذب حداکثری گفتند و کمتر به آن توجه شد و متاسفانه در موارد متعددی خلاف آن عمل شد سرانجام توانستند استراتژی جذب حداکثری خود را در انتخابات 24 خرداد شخصا اجرایی کنند.بازگشت این بخش از مردم به سازوکارهای درون نظام را به رهبرانقلاب و همه دلسوزان نظام اسلامی که در این چندسال از ادبیات دفع کننده برخی رنج بردند، تبریک می گوییم.

دنیای اقتصاد: «سلام بر مردم»

«سلام بر مردم» سرمقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد به قلم محمود اسلامیان عضو هیات رییسه اتاق ایران است که در آن می خوانید:
مشکلات سال‌های اخیر ناشی از سوءمدیریت‌ها و بعضا تحریم باعث ایجاد نارضایتی در جامعه شده بود.مردم بیشتر از آنکه از محدودیت‌‌ها رنج‌ ببرند از بی‌تدبیری‌های غیر قابل توجیه ناراحت بودند. اعلام سال «حماسه سیاسی و اقتصادی» این فرصت را ایجاد کرد تا مردم با شناخت از کاندیداها با حضور بی‌سابقه در صندوق‌های رای نظر خود را اعلام کنند.

این در حالی‌ است که شبکه‌های گسترده خبری در خارج از کشور تلاش می‌کردند حضور مردم را بی‌اثر اعلام کنند.

نتیجه انتخابات نشان داد در جمهوری اسلامی مردم می‌توانند حرف اول را بزنند. به قول یک خبرنگار خارجی در بعضی از کشورهای منطقه، گروه‌ها برای حل اختلافشان متوسل به خشونت می‌شوند، ولی مردم ایران برای بیان نظراتشان و حل آن به صندوق‌های رای هجوم می‌برند.

از مردم فرهیخته، با فرهنگ و تاریخ ساز ایران هم جز این انتظار نیست. بهار ایرانی 34 سال قبل از بهارهای عربی به وقوع پیوسته و مردم یاد گرفته‌اند از ظرفیت جمهوری اسلامی برای انتخاب بهترین‌ها استفاده کنند. جمعه 24 خرداد سال 1392 روز بزرگ و سرنوشت‌سازی برای ملت ایران بود. بجاست از کلیه کاندیداها به خاطر رعایت مرزهای اخلاقی تشکر نمود. آنچه در حوزه اقتصاد در مناظره‌ها جالب بود همخوانی بیش از 70 درصد مطالب کاندیداها بود. آقایان همگی بر حل مشکلات معیشتی و اشتغال مردم تاکید داشتند. کوچک و چابک‌سازی دولت نیز از جمله مسائل مورد اجماع بود. ایجاد اقتدار داخلی به منظور امکان مذاکره با قدرت‌های بین‌المللی نیز مورد توجه قرار گرفت؛ مسائلی که مردم در جامعه نیز به شدت به آن حساسیت دارند. مساله نخبه کشی نیز از جمله مسائل مورد توجه کاندیداها بود.

ضمن تبریک به آقای دکتر حسن روحانی، منتخب مردم، نکاتی پیرامون رای حداکثری به ایشان عرض می‌شود:

1 - مردم خواهان اداره جامعه بر مبنای اعتدال و عقل‌گرایی هستند. محوری که می‌توان اکثریت گروه‌های کشور را حول آن متحد نمود. مردم از افراطی‌گری گریزانند. آرای صندوق‌ها به خوبی این امر را نشان می‌دهد. تصمیمات در انتخاب وزرا نقطه آغاز چنین تحول بزرگی است. انتخاب بهترین‌های کشور برای پست‌های اجرایی گام بسیار مهمی است.

2 - حماسه اقتصادی

مردم با حضور در صحنه و خلق حماسه سیاسی به دنبال تغییر در مدیریت کشور بر مبنای بهبود شرایط اقتصادی هستند. صرف 700 میلیارد دلار و 200 هزار میلیارد تومان در قالب اوراق قرضه و فروش واحدهای اصل 44، در بوروکراسی دولتی بدون برنامه جز رکود و تورم حاصلی نداشته است. کشور نیازمند یک تحول بزرگ اقتصادی است.  ظرفیت و پتانسیل‌های انسانی و مادی ایران زمین بسیار گسترده است. چنانچه عقل‌گرایی بر آن حاکم شود، می‌توان آن را در مسیر اعتلا قرار داد.

بها دادن به مردم در حوزه اقتصاد، خروج دولت و شرکت‌های شبه دولتی از آن می‌تواند مبنای اصولی برای این تحول باشد. فضای کسب‌وکار نیازمند آرامش است. آرامش توسط عقلای حوزه اقتصاد می‌تواند به جامعه تزریق شود.

در حوزه اقتصاد مشکلات زیر جدی است:

الف) فضای کسب‌وکار کشور در تلاطم به سر می‌برد. این نوسانات به خاطر تصمیمات غیرمنطقی در حوزه‌های مختلف بوده است. بخشنامه‌های متضاد در دو سال گذشته واقعا رکورد است. حوزه اقتصاد کشور نیاز به آرامش دارد، این آرامش از عمل منطقی در حوزه اقتصاد حاصل می‌شود.

ب) دولت توسعه‌گرا

دولت طی سال‌های اخیر به جای کوچک شدن و خروج از اقتصاد خود را توسعه داده و بخش‌های عمده اقتصاد را در اختیار گرفت. تجربه دهه‌های گذشته در داخل و خارج نشان داده است دولت باید مسوولیت‌های این حوزه را در اجرا به مردم واگذار کند. دولت به عنوان سیاست‌گذار باید نقش بسترسازی برای توسعه داشته باشد و اصل 44 قانون اساسی متناسب با روح آن باید اجرا شود.

ج) تورم و بیکاری

اگر دولتی بتواند این دو حوزه را در حد متعادل مدیریت کند، کارنامه‌ای در کل موفق دارد. حل مساله تورم و بیکاری نیازمند ایجاد بستر سرمایه‌پذیری و ایجاد فضای عادلانه رقابتی است.

د) اقدامات فوری

در حوزه تولید کشور، نابسامانی‌های موجود نیازمند اقدامات اورژانسی است. مدیریت نیازهای نقدینگی تولید کشور؛ تخصیص عادلانه ارز، تعیین تکلیف فوری معوقات بانکی، تولید و استفاده از معافیت‌های مالیاتی می‌تواند رونق اولیه‌ای به تولید کشور بدهد.

مردم به وظیفه بزرگ ملی خود عمل کردند. حضور 72 درصد ملت ایران در پای صندوق‌های رای به‌‌رغم همه مشکلات و تبلیغات، واقعا اعجاب‌انگیز و قابل تقدیر است. اینک نوبت منتخب ملت ایران است که با یاری مردم غیور ایران زمین، مسوولان ارشد نظام، امید ملت را پاس بدارند. همه بدانیم رییس‌جمهور منتخب یک فرد است و یاری همه ایرانیان می‌تواند راه را برای رسیدن به اهداف والایش هموار کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها