سازمان بهداشت جهانی:

تبلیغ سیگار را ممنوع کنید

این مرگ خریدار دارد

یک نخ سیگار که سرش با آتش گیرانده می‌شود و با چند پک به آخر می‌رسد و می‌شود یک فیلتر بی‌مصرف، راه درازی را پیموده تا به امروز رسیده است. جد هفتم سیگارهای امروزی، برگ‌های تنباکو بودند که مردم بومی قاره آمریکا آن را خشک می‌کردند و در حالی که آن را بین دو دست لوله می‌کردند، نوکش را آتش می‌زدند و دودش را با همه وجود به درون ریه‌ها می‌فرستادند.
کد خبر: ۵۶۷۲۴۷
این مرگ خریدار دارد

این بومیان به این لوله دودزا، «توباکو» می‌گفتند و آنقدر دل در گرو این برگ‌های پهن داشتند که هم در شب‌نشینی‌ها و جشن‌ها و هم در مراسم مذهبی از آن استفاده می‌کردند و حتی برای آن جایی در فهرست گیاهان دارویی‌شان نیز باز کرده بودند و از آن برای تسکین درد استفاده می‌کردند، بویژه برای آرام کردن درد دندان که اگر قرار بود ذوق‌ذوق یک دندان پوسیده را آرام کنند، برگ تنباکو را می‌جویدند.

آرامش این بومیان، اما با آمدن کریستف کلمب به هم خورد؛ مردی متولد ایتالیا که در میانسالی از سوی پادشاه کاستیل مامور شد راهی از غرب به سوی هندوستان پیدا کند، اما وقتی از اقیانوس اطلس گذشت به جای قاره آسیا، نقطه‌ای ناشناخته را پیدا کرد که بعدها قاره آمریکا نام گرفت.

روح کریستف کلمب چه موافق باشد و چه مخالف، او کسی است که مردم جهان را با تنباکو آشنا کرد؛ یعنی اگر چه بومیان آمریکا او را عامل استثمار مردم این قاره از سوی اروپاییان می‌دانند، اما می‌شود گفت اگر امروز میلیون‌ها نفر از مردم جهان سیگار می‌کشند و به این علت می‌میرند به گردن کریستف کلمب است.

روزی که او پایش را به قاره آمریکا گذاشت و کشتی‌اش در ساحل لنگر انداخت یکی از چیزهایی که توجهش را جلب کرد همین بومیان بودند که با ولع، برگ‌های خشک تنباکو را دود می‌کردند و از منگی حاصل از آن لذت می‌بردند.

برای همین بود که کلمب این برگ‌ها را به همراه دانه‌های تنباکو به سرزمین اسپانیا رساند و به مردم آنجا یاد داد که چطور می‌شود با دود حاصل از این برگ‌ها خوش گذراند.

تیر کلمب خیلی زود نیز به هدف نشست چون از زمانی که او ـ قرن پانزدهم میلادی ـ مردم اروپا را با این گیاه آشنا کرد تا زمانی که بیشتر مردم دنیا برای توتون و تنباکو سینه چاک می‌دادند، زمان زیادی سپری نشد.

قرن شانزدهم میلادی را باید دوره اوج تنباکو دانست یعنی زمانی که در اروپا مردم به خاصیت دارویی این گیاه ایمان آورده بودند و باور داشتند که با تنباکو می‌شود همه بیماری‌ها را درمان کرد. این وضع به آنجا نیز رسید که سال 1571 نیکلاس موناردس، پزشک اسپانیایی کتابی درباره گیاهان دارویی نوشت و در آن ادعا کرد که می‌توان 36 نوع بیماری را با تنباکو درمان کرد.

چند سال بعد هم توماس هاریت از اهالی ویرجینیای آمریکا روشی را ابداع کرد که در آن روزانه مقداری مشخص از تنباکو دود شده و از راه بینی به درون ریه‌ها کشیده می‌شد تا به قول او بدن از فواید این گیاه بهره‌مند شود؛ حالا بماند که توماس هاریت سرانجام به علت سرطان مجاری بینی درگذشت.

اما حتی مرگ او نیز نتوانست به امپراتوری تنباکو در جهان پایان دهد، حتی بعد از این که فرانسیس بیکن معروف، در قرن هفدهم به زمزمه‌های مضر بودن تنباکو توجه کرد، به سمت ترک سیگار رفت.

در این قرن تنباکو آنقدر ارزش داشت که به عنوان پول نیز در دادوستدها استفاده می‌شد. حتی در طول جنگ‌های انقلابی آمریکا، این گیاه به عنوان وثیقه وام آمریکایی‌ها نیز پذیرفته می‌شد؛ ولی با این حال در کنار این اتفاقات، برخی دانشمندان برای پی بردن به مضر بودن یا نبودن این گیاه پژوهش می‌کردند و تحقیقات‌شان گاهی از مضر بودن تنباکو حکایت می‌کرد.

سرانجام در قرن هجدهم میلادی یک کشف مهم رخ داد و سال 1826 دانشمندان ثابت کردند تنباکو حاوی ماده‌ای سمی به نام نیکوتین است که می‌تواند انسان را از پای درآورد. این خبر شوکی بزرگ برای بازار توتون و تنباکو بود، اما قدرتش به بزرگی قدرت، محبوبیت و پولسازی تنباکو نبود برای همین حتی با وجود چنین اکتشافاتی، این گیاه هنوز در دل مردم جای داشت و سرمایه‌گذاران برای رونق بیش از پیش این بازار، دست به نوآوری و ابتکار می‌زدند.

گفته می‌شود سال 1875 مردی به نام آر.جی.رینولدز نوعی سیگار جویدنی ساخت که در زرورق(فویل آلومینیومی) پیچیده می‌شد و با این نوآوری توانست طرفداران زیادی برای محصولش پیدا کند. همزمان با این اتفاق، نخستین سیگارهای لوله‌ای به شکل امروزی نیز که با دست پیچیده می‌شد، ساخته شد و در سراسر انگلستان فروشگاه‌هایی برای عرضه این سیگارها آغاز به کار کرد.

حرکت به سمت تولید سیگار آنچنان شتابانی بود که سال 1881 نخستین ماشین تولید سیگار که در روز 120 هزار نخ سیگار تولید می‌کرد نیز ساخته شد و به دنبال آن سال 1901 کارخانه عریض و طویل سیگار در انگلستان نیز افتتاح شد.

ایران هم جا نماند

در این بازار پررونق که یک سویش سازندگان ثروتمند سیگار و در سوی دیگرش مشتری‌های پروپا قرص سیگار نشسته بودند، ایرانی‌ها هم نقش داشتند که تاریخ آشنایی‌شان با تنباکو به قرن شانزدهم میلادی برمی‌گردد.

برای آشنایی ایرانیان با تنباکو دو روایت متفاوت نقل می‌کنند، اول این که پرتغالی‌ها بعد از تسلط بر سواحل جنوبی ایران، تنباکو را نیز با خود به کشور آوردند و مردم را با آن آشنا کردند و دوم این که ساکنان مرزی ایران در حین انجام مبادلات مرزی با عثمانی‌ها دود کردن تنباکو را به وسیله چپق بلند ترکی آموختند.

به هر حال روش آشنایی با تنباکو هر چه بوده، نتیجه این شده که ایرانی‌ها از زمان حکومت صفویان، تنباکو کشیدن را شروع کردند و این میل و علاقه را تا امروز نگه داشته‌اند. ایران حتی از قافله ساخت سیگار هم عقب نماند و سال 1307 شرکت دخانیات را تاسیس کرد که از قدیمی‌ترین صنایع دخانی خاورمیانه محسوب می‌شود.

روزی که شرکت دخانیات کارش را در کشور شروع کرد در شهرهای رشت، گرگان، ساری، ارومیه و خوی کارخانه فرآوری داشت و امروز که این شرکت هنوز جزو پردرآمدترین شرکت‌های تولیدی کشور به حساب می‌آید، هفت مجتمع تولیدی در تهران، گیلان، اصفهان، گلستان، مازندران و کردستان دارد و هر روز حجم انبوهی از محصولات دخانی را تولید می‌کند.

تجارت پردود و پرسود

سود سرشار ناشی از تولید و فروش سیگار، مبلغی نیست که دولت‌ها براحتی بتوانند از آن دل بکنند؛ برای همین است که حتی پیشروترین کشورها در حوزه بهداشت و سلامت که خود بیشترین پژوهش‌ها را درباره مضرات سیگار نیز انجام می‌دهند هنوز نتوانسته و نخواسته‌اند تولید سیگار و صادرات آن را کنار بگذارند.

امروز هر نخ سیگار به مثابه یک اسکناس و هر دستگاه تولید سیگار هم ارزش یک دستگاه چاپ اسکناس را دارد آن هم در حالی که خروجی این دستگاه چیزی جز تکثیر ابزاری برای مردن نیست، اما با این حال انگار مرگ میان مردم خریدار دارد و دیگر کسی از این که بشنود سیگار عامل ایجاد بیماری‌های تنفسی، بسته شدن عروق، زخم معده، از بین رفتن ویتامین C بدن و مسبب کاهش مصونیت در برابر بیماری‌هاست، نگران نمی‌شود. البته مقاومت در برابر هشدارهای پزشکی ریشه در تاریخ دارد چون قرن‌ها پیش که برای نخستین بار زمزمه مضر بودن سیگار به گوش رسید نیز کمتر کسی حاضر به پذیرش این موج مخالف شد.

یکی از مهم‌ترین جنبش‌های ضدتنباکو در جهان در آلمان نازی ظهور کرد با این شعار که «سیگار زندگی شما را از بین می‌برد»، اما حتی این جنبش هم نتوانست مردم سیگاری را از سیگار زده کند. حتی در دهه‌های نخست قرن بیستم، سیگار برای نشان دادن اعتراض زنان به محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی به ابزاری تبدیل شد به طوری که ادوارد برنیز، یکی از اعضای خانواده فروید تصمیم گرفت از سیگار به عنوان نشانی برای جنبش رهایی زنان در قرن جدید استفاده کند.

او تعدادی زن جوان را استخدام کرد و از آنها خواست در خیابان‌ها راه بروند و سیگار را طوری به دست بگیرند و دود کنند که انگار مشعل آزادی‌شان را در دست گرفته‌اند.

حالا یک قرن از آن روزها می‌گذرد. سیگار تا به حال میلیون‌ها نفر را به کام مرگ برده و میلیون‌ها نفر را در بستر بیماری انداخته است، اما با این حال میل به سیگار، توتون و تنباکو هنوز در جهان فروکش نکرده است و در حالی که میلیاردها دلار هر سال دود می‌شود و به هوا می‌رود تولیدکنندگان محصولات دخانی هیچ میلی به سمت کاهش تولید، کاهش مصرف و از دست دادن سودهای سرشار ندارند.

مریم خباز -‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها