در مقابل جای کری نیز که سابقه حضور در انتخابات ریاست جمهوری را دارد، ریاست بر وزارت امور خارجه آمریکا را عهدهدار شد تا در طول چهار سال حضور در این سمت شاید بتواند زمینه را برای حضورش در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا فراهم سازد.
کری در حالی به این سمت منصوب شد که در اولین اقدام جدی برای اجرای سیاستهایش سفری دورهای به اروپا و آمریکا را آغاز کرده است.
فرانسه، آلمان، ایتالیا، انگلیس، امارات، عربستان، قطر و مصر از مقاصد سفرهای وی عنوان شدهاند. وی در حالی راهی این کشورها میشود که بررسی سیاستهای آمریکا نشانگر تلاش این کشور برای احیای جایگاه جهانی و رسیدن به سیاستهای جدید سلطهطلبانه است.
اوباما سال 2009 با ادعای پایان مبارزه با تروریسم، سیاستهای جهانی خود را تعریف کرد و اساس آن را استمرار جنگ در افغانستان و ایجاد مناطق نفوذ جدید مانند لیبی و سوریه قرار داد.
اوباما سال 2013 در آغاز دور دوم ریاست جمهوری خود ادعای پایان دوران جنگ را مطرح کرد. وی مدعی شده است که دوران جنگ به پایان رسیده و حال زمان تعامل جهانی برای پیشرفت خواهد بود.
همزمان با اوباما، «کری» نیز ادعاهای مشابهی در حوزه دیپلماتیک مطرح و ادعا کرد که به دنبال تحول در سیاستهای جهانی آمریکاست. با توجه به این شرایط سفر دورهای جان کری را میتوان زمینهسازی برای اجرای سیاستهای جدید آمریکا در جهان دانست.
با توجه به شرایط حاکم بر صحنه بینالملل و چالشهای فراروی آمریکا، نخستین اقدام کری را یارگیری در میان متحدان سنتی و منطقهای آمریکا باید دانست.
بررسی کارنامه آمریکا نشان میدهد که این کشور، اروپا را متحد سنتی خود میداند که از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون سیاستهایشان را با یکدیگر انطباق داده و تلاش کردهاند تا به اهداف مشترکی در صحنه بینالملل دست یابند. نمود عینی این امر را میتوان در استمرار فعالیت ناتو به عنوان بازوی نظامی اتحاد آمریکا و اروپا مشاهده کرد.
بخش دیگر سیاستهای آمریکا را همگرایی با متحدان منطقهای تشکیل میدهد که حافظ منافع این کشور در اقصی نقاط جهان هستند. قطر، عربستان، مصر و ترکیه را میتوان در جمع این کشورها ارزیابی کرد. حال جان کری اولین دور سفرهای خود را به سوی متحدان سنتی و منطقهای نشانه رفته است و تلاش دارد تا از این فرآیند برای تحقق اهداف آمریکا بهرهبرداری نماید.
گزارشها و اسناد منتشره نشان میدهد که آمریکا در دوره هیلاری کلینتون نتوانست چنان که باید در صحنه بینالملل ایفای نقش داشته باشد، بویژه اینکه تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه چندان در چارچوب سیاستهای آمریکا قرار نگرفت و دیپلماسی مورد ادعای اوباما نیز نتوانست کشورهایی مانند چین، روسیه، ایران، کره شمالی و... را در مقابل آمریکا تسلیم سازد.
اکنون اوباما با ادعای پایان دوران جنگ و لزوم گرایش به دیپلماسی تلاش میکند تا ناکامیهای گذشته را جبران کند و بهنوعی به احیای جایگاه جهانی آمریکا بپردازد.
با توجه به استراتژی جدید آمریکا که براساس آن، واشنگتن از حضور مستقیم و گسترده در صحنه بینالملل خودداری کرده و از اولویت متحدان استفاده میکند، سفر دورهای کری را میتوان به نوعی زمینهسازی برای این مهم و فضاسازی رسانهای و تبلیغاتی نسبت به رویکرد دیپلماتیک آمریکا دانست.
کری ماموریت دارد تا ابتدا زمینه فکری جامعه جهانی را برای پذیرش سیاستهای جدید آمریکا فراهم سازد و سپس بر اجرای آنها تاکید کند. مکمل این طرح ادعای آغاز روند صلح خاورمیانه و نیز ادعای گرایش آمریکا به مذاکره با ایران میباشد.
براین اساس کری را میتوان نماد تغییر در سیاست خارجی اوباما دانست که در ظاهر هم که شده تلاش میکند تا چهرهای دموکراتیک از آمریکا به نمایش گذارد و اهداف بر زمین مانده آمریکا را در قالبهای جدید پیگیری نماید؛ اهدافی قدیمی که صرفا تاکتیکها برای رسیدن به آنها تغییر کرده است و در اصل و شالوده آن تغییری ایجاد نشده است.
قاسم غفوری - جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد