دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
با این حال ارزیابی موضعگیری ایران در قبال این تحولات نکتهای بود که نظر بسیاری از ناظران و کارشناسان سیاسی را به خود جلب کرد و حالا با پیروزی انقلاب در لیبی این سوال مطرح شده است که چرا در حالی که بسیاری از کشورهای جهان و همچنین سازمانها و نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب، شورای انتقالی لیبی را به رسمیت شناختهاند ایران موضعی منحصر داشته و ضمن مخالفت با دخالت نظامی ناتو، با مردم مسلمان لیبی و خواستههای آنها برای تغییر همراهی کرده، اما هنوز به طور رسمی شورای انتقالی را به رسمیت نشناخته است.
نگاهی به عملکرد کشورمان از ابتدای آغاز تحولات در لیبی و شروع اعتراضات مردمی نشان میدهد که ایران از ابتدا خواستار پایان خشونتها علیه مردم این کشور شد. پس از گذشت زمان و تسلط مردم به برخی از شهرهای لیبی از جمله بنغازی، نیروی هوایی ارتش لیبی با استفاده از جنگندههای خود، انقلابیون این کشور را گلولهباران کرد که این حرکت حکومت قذافی علیه مردم این کشور، واکنش دستگاه سیاست خارجی کشورمان را برانگیخت و وزارت خارجه بارها خشونتهای به کار رفته علیه مردم لیبی را محکوم کرد. علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه نیز در تماسهای مکرر با بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل ضمن رایزنی درخصوص تحولات لیبی خواستار پایانیافتن خشونتها علیه مردم این کشور شد.
همچنین رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز بارها در جلسات هفتگی خود با خبرنگاران خشونتهای به کار گرفتهشده علیه مردم لیبی را غیرقابل قبول دانسته و اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران قیام مردم مسلمان لیبی و خواستههای بحق آنان را در راستای جنبشهای اصیل مردم منطقه ناشی از بیداری اسلامی دانسته و با نگرانی تحولات اخیر آن کشور را دنبال میکند.
مهمانپرست در آن زمان تاکید میکرد که ایران انتظار دارد تا سازمانها و مجامع بینالمللی، اقدامات فوری و موثر جهت توقف این خشونتها را به عمل آورند.اما با شروع حمله نظامی غرب به لیبی که به بهانه حمایت از انقلابیون این کشور صورت گرفت ایران واکنش دیگری از خود نشان داد.
رئیسجمهور ایران در سخنان خود ضمن نکوهش خشونت به کار رفته در لیبی هرگونه مداخله نظامی غرب در این کشور را محکوم کرد و سخنگوی وزارت امور خارجه در این باره با اشاره به سوابق و عملکرد کشورهای سلطهگر در اشغال کشورها گفت: این کشورها معمولا با شعارهای اغواکننده حمایت از مردم وارد شده، ولی در اصل منافع خود را در سیطره بر کشورهای مورد نظر و ایجاد پایگاههای نظامی و ادامه استعمار و سلطه به شکلی نوین دنبال میکنند.
پس از آن بود که وزیر امور خارجه در دیدارها و رایزنیهای خود با مقامات سایر کشورها موضوع لیبی و اقدامات برای حل بحران در این کشور را پیش کشید و پس از دیدار با مراد مدلسی، همتای الجزایریاش از ارائه طرح مکتوب ایران درباره لیبی خبر داد، اما جزئیات چندانی از طرح مکتوب ایران درخصوص لیبی مطرح نشد و سخنگوی وزارت امور خارجه تنها درباره آن گفت: این طرح شامل چند مشخصه جدی است و توقف جنگ و خونریزی در داخل لیبی، آغاز مشارکت مردم در تعیین سرنوشت و جلوگیری از دخالتهای خارجی جزو موضوعات مطرح در این طرح و مورد نظر ایران و شماری دیگر از کشورهاست.
با این حال با ادامه درگیریها در لیبی، موضعگیری ایران درخصوص تحولات لیبی محکومیت دخالتهای خارجی در این کشور بود. در این میان چند روز مانده به سرنگونی قذافی توسط انقلابیون لیبی، عبدالمنعم الهونی عضو شورای ملی انتقالی به ایران سفر کرد و گفته شد که وی با شماری از مسوولان بلندپایه ایران دیدار کرد.سرانجام با پیشروی مخالفان در لیبی و سرنگونی قذافی، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در پیامی سقوط دیکتاتوری در لیبی را به مردم این کشور تبریک گفت و ابراز امیدواری کرد که حکومتی مبنی بر خواست مردم با حضور انقلابیون مسلمان و بدون دخالت بیگانگان و عناصر خارجی تشکیل شود.وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی با صدور بیانیهای رسمی، ضمن حمایت از موفقیت مخالفان در لیبی، علیه دخالت استعمارگران دیروز و مدعیان امروز در این کشور هشدار داد. در این بیانیه آمده بود که جمهوری اسلامی ایران از ابتدا با حمایت از حرکت مردمی در لیبی و مخالفت با هر نوع دخالت خارجی و کشتار مردم بیگناه، بر ضرورت تحقق مطالبات بحق مردم بویژه حق تعیین سرنوشت تاکید کرده است. درواقع روح بیانیه تهران در مورد انقلاب لیبی، بیش از هر چیز نشاندهنده همسویی تهران با مردم لیبی و مخالفت با حضور غرب بخصوص به شکل نظامی در این کشور بود.
اما بعدها وزیر امور خارجه در گفتوگو با جام جم از ارسال کمکهای مخفیانه جمهوری اسلامی ایران به انقلابیون لیبی در جریان درگیری با رژیم معمر قذافی پرده برداشت.
علیاکبر صالحی گفت: ما پیش از سرنگونی قذافی با بسیاری از گروههای معارض در لیبی ارتباط داشتیم و بیش از 3تا 4 محموله کمکهای غذایی و دارویی را بدون سر و صدا به بنغازی فرستادیم، از این رو مصطفی عبدالجلیل، رئیس شورای عالی انتقالی لیبی به دلیل همراهی و کمکهای ایران، نامهای تقدیرآمیز برای رئیسجمهور، قبل از سقوط قذافی ارسال کرد.
رویوران: موضعگیری ایران درخصوص لیبی پیچیده است، ما موافق دخالت قدرتهای سلطهگر در بحرانهای ملی کشورهای اسلامی نیستیم. از طرف دیگر با روشهای سرکوبگرانه مانند قذافی در تضاد هستیم لذا تکیهگاه ما در کشوری مانند لیبی مردم آن کشور است
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان با اشاره به اینکه انتظار نداشته باشید همه سیاستها، طرحها و رایزنیهای خود را مستمرا در معرض سمع و دید دیگران قرار دهیم، افزود: باید زمان مناسب مطرح کردن اقدامات کاملا فراهم شود و بعد آن را اعلام کنیم. به این ترتیب بیشتر معلوم شد ایران که هیچ گاه از روشهای عجیب و تحکمآمیز و خشن قذافی حمایت نکرد در کنار مخالفت با حضور نیروهای ناتو، همراهی با مردم لیبی را برگزیده است.
روابط ایران و لیبی
نباید از نظر دور داشت که در بسیاری از موارد همسویی ایران و لیبی در عرصه روابط بینالملل موضوعی بود که از نگاه سیاست خارجی ایران دور نمانده بود. روابط دو کشور پس از انقلاب اسلامی و همزمان با تسخیر سفارت آمریکا آغاز شد، اما این روابط پس از آن گسترش و توسعه یافت که جنگ ایران و عراق آغاز شد. در طول جنگ تحمیلی 8 ساله، طرابلس همواره در کنار تهران بود و علیه لشکرکشی عراق با حمایت کشورهای غربی ضدایران جبههگیری کرد.
اما در این بین، ربودهشدن امام موسی صدر و نشانه رفتن انگشت اتهام به سوی قذافی تا حدودی بر روابط 2کشور سایه انداخته بود، ضمن این که رفتارهای عجیب سرهنگ قذافی او را در جایگاه شریکی مطمئن برای ایران قرار نمیداد. عدم همکاری رژیم قذافی در حل و فصل معمای سرنوشت امام موسی صدر، همواره مانعی در مسیر تعمیق تام روابط ایران و لیبی به شمار میرفت. با این حال پس از پایان جنگ تحمیلی روابط گرم 2 کشور به دلیل تمایل حکومت لیبی به برقراری روابط فرهنگی یکطرفه با ایران به سردی گروید، اما دیدگاه انتقادی لیبی به رژیم صهیونیستی و سیاستگذاریهای نزدیک در میان اعضای اوپک باعث شد تا روابط سیاسی و اقتصادی 2 کشور قطع نشود.
لیبی به عنوان عضو غیردائم شورای امنیت در این شورا بارها از حق و حقوق هستهای ایران دفاع کرده است.
همچنین ایران و لیبی هر دو عضو جنبش عدم تعهد بوده و در جناح انقلابی این جنبش قرار داشتند. با وجود این بازی با کارت فلسطین و چالش با گروههای مبارز فلسطینی و رفتار دیکتاتور مآبانه با مردم لیبی از سوی قذافی هیچگاه مورد تایید تهران و ایرانیان قرار نداشت.
سرنگونی قذافی و عدم حمایت از ناتو
بهرغم اینکه رئیسجمهور ایران از سرکوب مردم لیبی انتقاد کرده، اما کمتر کسی میتواند مدعی شود که موضع ایران در آن زمان، سرنگونی معمر قذافی به شکل مورد دلخواه ناتو بود. با این حال دولتمردان ایرانی بارها از قذافی خواستند تا به مطالبات مردم لیبی گردن نهد.
بسیاری در آن زمان بر این باور بودند که طبیعتا موضعگیری شدید علیه دولت لیبی، در شرایطی که ایالات متحده آمریکا درصدد مداخله نظامی در این کشور است، نوعی حمایت ضمنی از مداخله نظامی جهان غرب در کشورهای اسلامی است. این عده این گونه باور داشتند که سرنگونی قذافی با مداخله آمریکا، موجب افزایش چشمگیر نفوذ آمریکا در لیبی میشود که این امر برای دولت ایران نامطلوب است و بالتبع میتواند پارهای از حمایتهای موجود در عرصه بینالمللی را نیز از ایران دریغ کند.با این حال بسیاری از صاحبنظران بر این باور بودند با توجه به این که ایران یکی از کشورهای مهم خاورمیانه و جهان اسلام است و از ظرفیتهای متعددی برخوردار است که آن را تبدیل به یک قدرت مهم منطقهای کرده است لازم بود تا نقشی فعالتر در صحنه لیبی به خود میگرفت و سکوت و سکون ایران در این صحنه برای حفظ منافع ملی کشورمان در لیبی آینده نیز مناسب نبود.
زارعی: وقتی صحبت از مواضع کشور میشود باید مجموعه مواضع همه مسوولان کشور و دستگاههای رسمی نظیر صداوسیما را در نظر داشت، آنچه از سوی رهبر معظم انقلاب بیان شد و در صداوسیما هم آمد، همراهی با مردم لیبی و موضع مخالفت با قذافی بود
این گروه بر این باورند که قطعا دولت مخالفان در آینده لیبی، بخش مهمی از روابط خود را براساس مواضع کنونی کشورها، تنظیم خواهند کرد و ایران نیز نباید به گونهای عمل میکرد که غایب آینده لیبی باشد. به رسمیت شناخته شدن شورای انتقالی توسط ایران مسالهای است که میتواند در آینده روابط ایران و لیبی تاثیرگذار باشد و هر چه زودتر این اقدام انجام پذیرد منافع ملی ما بیشتر تامین خواهد شد. البته جمهوری اسلامی در این مورد به قاعده عراق عمل کرده است، در عراق نیز قبل از برگزاری انتخابات ایران با گروههای معارض عراقی رابطه نزدیک داشت ولی روابط رسمی را از سطح کاردار فراتر نبرده بود تا پس از آن که قانون اساسی و تشکیل نهادهای البته با حمایت سیاسی و معنوی ایران به سامان رسید.
نگاهی به موضعگیری ایران
با این حال حسین رویوران، کارشناس مسائل خاورمیانه موضعگیری ایران را در خصوص لیبی موضعگیری پیچیدهای دانست و در این باره به «جامجم» گفت: در حالی که ناتو در این کشور حضور داشت، پایهها و اصول سیاست خارجی ایران مبتنی بر نفی دخالت قدرتهای بیگانه و سلطهگر در بحرانهای ملی کشورهای اسلامی بود. از طرف دیگر ما با روش سرکوبگر قذافی در تضاد بودیم. لذا در هر دو بخش قذافی و مخالفان حکومت قذافی وجوه تضاد و همبستگی داشتیم و اتخاذ تصمیمگیری و سیاست مشخصی درخصوص حوادث لیبی کار بسیار سختی بود.
وی با اشاره به اینکه ایران با ارسال کمک به بنغازی و گفتوگو با شورای انتقالی، از حقوق مردم لیبی برای پایاندادن به یک نظام دیکتاتوری که 42 سال بر آنان حاکم بود حمایت و تایید خود را نسبت به این فرآیند اعلام کرد، افزود: از جهت دیگر ایران دخالت ناتو در لیبی را قبول نداشت و معتقد بود که این سازمان هدفهای خاص خود را در لیبی دنبال میکند و در قبال ناتو موضعگیری کرد که این موضع همراه با برخی از کشورهای دیگر مثل ونزوئلا بود، اما تفاوت حمایت ایران با این کشورها این بود که آنها از نظام قذافی حمایت کردند، اما ایران ضمن حفظ اصول خودش در نفی هرگونه عنصر خارجی، از خواست مردم دراین کشور حمایت کرد.اما در این باره سعدالله زارعی، دیگر کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با «جامجم» اظهار کرد: ایران در بالاترین سطح خود یعنی رهبر معظم انقلاب نسبت به انقلاب کشورهای عربی موضع فعال گرفت و در کنار مردم انقلابی این کشورها بود و دخالتهای ناتو را محکوم کرد. وی درباره ارزیابی رفتار ایران در قبال لیبی گفت: جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلابهای عربی موضع همسویی با مردم منطقه داشت و این موضوع درخصوص لیبی هم صدق میکرد، اما با توجه به دخالت ناتو و اقدامات نظامی آن در لیبی، ایران در کنار همراهی با مردم نگرانی خود را در خصوص روند اعمالی ناتو ابراز کرد که این مساله در 2نوبت در اظهارات رهبر معظم انقلاب نیز منعکس شد. وی با اشاره به این که وقتی صحبت از مواضع کشور میشود باید مجموعه مواضع همه مسوولان کشور و دستگاههای رسمی نظیر صداوسیما را در نظر داشت، افزود: آنچه از سوی رهبر معظم انقلاب بیان شد و در صداوسیما آمد همراهی با مردم لیبی و موضع مخالف قذافی بود، اما درخصوص وزارت خارجه این انتقاد وارد است که نهتنها درخصوص لیبی بلکه به طور کلی وزارت خارجه طی 8 ماه گذشته یعنی از زمان آغاز انقلابهای عربی چندان پرتحرک نبوده است.
ارتباط با انقلابیون لیبی
ارتباط ایران با شورای انتقالی لیبی و انقلابیون این کشور سوال دیگری است که در زمینه رفتار دپیلماتیک ایران مطرح میشود. بسیاری بر این باورند که ایران در این زمینه منفعل عمل کرد و نتوانست با این گروه که صحنهگردان بعدی لیبی هستند، ارتباط لازم را برقرار کند.
حسین رویوران نیز در این زمینه گفت: شاید ظاهر قضیه به این گونه باشد که ایران نتوانسته است با انقلابیون لیبی ارتباط برقرار کند، اما باطن آن اینطور نیست؛ یکی از شروطی که ناتو برای شورای انتقالی لیبی مطرح کرده این است که این شورا با ایران رابطه نداشته باشد و به همین دلیل شورای انتقالی به دلیل نوع واکنشی که ناتو ممکن است داشته باشد از برقراری هرگونه رابطه و گفتوگو با ایران گریزان بود. بنابراین میبینیم که با این شرایط ایران گامهای محکمی برای برقراری رابطه با این شورا برداشت که به دلیل پیچیدگی صحنه این گامها چندان روشن نشد.
رویوران با اشاره به اینکه در حال حاضر اوضاع لیبی اوضاع پیچیدهای است، تصریح کرد: تصور کنید که مردم لیبی برای رسیدن به استقلال و نجات از چنگ غرب قیام کردند در حالی که غرب با یک حرکت تاکتیکی از کنار قذافی به کنار مردم لیبی تغییر وضعیت داد و در نهایت حالا ناتو خود را در پیروزی به دستآمده شریک میداند و سعی میکند که با تحت فشار قراردادن شورای انتقالی یک نظام وابسته دیگری جایگزین حکومت قذافی کند و این ضربهای است به اهداف ملی لیبی. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت که دستگاه سیاست خارجی بتواند بروشنی حمایت خود را ابراز کند و گامهای محکمی بردارد.وی با اشاره به این که امکان ندارد یک نظام دیکتاتور حذف و نظام دیکتاتور دیگر جایگزین آن شود خاطرنشان کرد: حتما انتخاباتی صورت میگیرد تا نظام دمکراتیک جایگزین این حکومت دیکتاتوری شود که این امر مردم را وارد معادله میکند و مردم هستند که نسبت به نمایندگان خودشان نظر خواهند داد. از این رو مهمترین رابطهای که در حال حاضر ایران میتواند با لیبی داشته باشد رابطه غیررسمی و با جامعه مدنی لیبی است؛ جامعهای که میتواند در انتخابات این کشور تعیینکننده و تاثیرگذار باشد.سعدالله زارعی نیز در خصوص همراهی ایران با انقلابیون لیبی گفت: جمهوری اسلامی در طول انقلاب لیبی ارتباط خوبی با عناصر انقلابی از جمله شورای انتقالی لیبی داشت و این ارتباط منجر به سفر یکی از اعضای شورای انتقالی به ایران شد. بعلاوه ایران ارتباط سنتی با عناصر اخوانالمسلمین در لیبی داشته و این ارتباط با یک نوع دوراندیشی و کمک به نیروهای اسلامگرا همراه بوده است. وی افزود: این ارتباطات میتواند دستمایه حرکت ایران در شرایط جدید لیبی باشد و ناتو نمیتواند برای ملت لیبی علیه ایران شرط تعیین کند. مردم لیبی در چارچوب منافع ملی کشورشان تصمیم میگیرند و ایران در چارچوب نگرشهای اسلامی و سیاستهای کلان بینالمللی خود که مبتنی با برخورد فعال با مسائل بینالمللی است در ارتباط با تحولات لیبی کار خواهد کرد.
کتایون مافی / گروه سیاسی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد