در قرن سیزدهم هجری قمری/ قرن 19، ایران بدون آنکه خود بخواهد در چنبره استعماری، چنان گرفتار آمد که رفتهرفته استقلال و تمامیت ارضی خود را از دست داد. نهضت عدالتخواهی مشروطه چیزی جُز تلاش همگانی به رهبری علما و مراجع جهت برونرفت از این فضای رو به وخامت نبود. امّا بیگانگان روسی و انگلیسی همواره دست پیش را داشته و همزمان با ترور اتابک به دست تروریستهای قفقازی سوسیال دموکرات، قرارداد 1907 را میان خود بسته و قلمرو یکدیگر را به رسمیت شناختند و انتفاع دوجانبه جای رقابت را گرفت.1
در این تقسیم منافع، آذربایجان و بوشهر دو نقطه مهم در سیطره نفوذ دو قدرت استعماری قرار گرفتند. روسها از سالیان بعد از جدا شدن زورمندانه قفقاز از ایران، همواره درصدد بودند از آذربایجان گذشته به وصیت پترکبیرشان، به آبهای خلیج همیشه فارس برسند. شاید این قرارداد برای سیر کردن اشتهای سیریناپذیر روسهای تزاری بود.
همچنانکه آذربایجان همیشه در معرض تاخت و تاز و هجوم ویرانگر روسها و عثمانیها قرار داشت، جنوب ایران نیز در معرض مداوم حضور کشتیهای جنگی و یورش نظامی استعمارگران اروپایی بود.
عرق ملی و غیرت ایرانی در جایی جلوهگر میشود که هویت ایرانی در تعرض هویت بیگانگان قرار میگیرد. از این رو آذربایجان و بوشهر دو کانون مهم تجلی هویت ملی (ایرانی ــ اسلامی) در این ایام است.2
گرچه فرصت کافی و مجال لازم برای بررسی جلوههای هویت ملی در این دو کانون وجود ندارد، با این حال ویژگیهای یکسان و مشابهی را در این دو خطه، میتوان برشمرد. لازم به یادآوری نیست حرکتی که در تبریز به تبعیت از فتوای مراجع در عصر مشروطه آغاز گردید حرکتی سرنوشتساز برای مشروطه بود. گردان سرفرازی چون ستارخان سردار ملی ایران و باقرخان سالار ملی ایران حماسهآفرینان این حرکت بودند. جالب و نکتهآموز آنکه ستارخان و دلاوران آذربایجان وقتی پای بیگانگان روسی به ایران میخواست باز شود حاضر به پذیرش سلطه عینالدوله مستبد شدند تا استقلال کشور با چکمهپوشان تزاری لگدکوب نشود.3
با انقلاب اکتبر روسیه و برچیده شدن بساط تزارها سراسر ایران جولانگاه استعمارگران انگلیسی گردید. در این دوره جدید، انگلیسیها برای آنکه تکلیف استقلال و تمامیت ارضی ایران را برای همیشه روشن کنند قرارداد 1919 را پیش کشیدند و با دادن رشوههای کلان به رجال سیاسی، بر آن بودند ایران را رسماً مستعمره خود کنند. در اعتراض به این قرارداد شیخ محمّد خیابانی قیام کرد.5
روز ?? فروردین ???? قیام مسلحانه شیخ محمد خیابانی علیه دولت وثوقالدوله در تبریز آغاز شد. شیخ محمد خیابانی از جمله مبارزینی بود که در سالهای پایانی حکومت قاجار در نقاط مختلف کشور به مقابله با استعمار و استبداد پرداخت. خیابانی در 1256 ش. در خامنه ـاز توابع تبریزـ متولد شد. او پس از چند سال کار و تحصیل مقدماتی در روسیه که محل اقامت پدرش بود به تبریز بازگشت و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی علاوه بر فقه و اصول، ادبیات عرب را فرا گرفت و به کسوت روحانیت درآمد. مدتی امام جماعت مسجد جامع تبریز شد و سپس به دوره دوم مجلس شورای ملی که در آبان 1288 آغاز به کار کرد، راه یافت. هنگام اولتیماتوم روسیه تزاری برای بیرون راندن مستشاران خارجی و ادامه اقامت مستشاران روسی در ایران که با موافقت احمد شاه رو به رو شد و به تعطیلی مجلس دوم انجامید، شیخ محمد خیابانی به مبارزه علیه حضور استعماری بیگانگان ادامه داد. او طی نطقهای پرشوری در مجلس، نمایندگان را از تسلیم شدن در برابر روسها برحذر داشت. پس از تعطیلی مجلس دوم به تبریز بازگشت و مبارزات سیاسی خود را سازمان تازهای بخشید.
مهمترین بخش این مبارزات، قیام وی در برابر پیمان 1919 وثوقالدوله بود.
پس از پایان جنگ جهانی اول که با تخلیه مناطق شمالی ایران از نیروهای روس همراه بود، دولت انگلیس ـ رقیب دیرینه روسـ به بهانههای مختلف، از جمله مبارزه با یکی از دولتهای متحدین (عثمانی) یا مبارزه با نفوذ بلشویسم به ایران، به تقویت روز افزون نیروهای خود در ایران پرداخت و برای تسلط بیشتر و بسط و نفوذ سیاسی و اقتصادی خود دولت وثوقالدوله را برای انعقاد قراردادهای گوناگون تحت فشار قرار داد. یکی از پیمانهای استعماری دربار لندن که موجب افزایش قابل ملاحظه سلطه سیاسی انگلیسیها در ایران شد، پیمان موسوم به «قرارداد 1919» بود. به موجب این قرارداد که در مرداد 1298 با دولت وثوقالدوله منعقد شد، امتیاز راهآهن و راههای شوسه در سراسر کشور به انگلیس واگذار شد و ارتش و دستگاه مالیه ایران زیر نظر مستشاران سیاسی و اقتصادی بریتانیا قرار گرفت. کابینه وثوقالدوله به دنبال تحمیل این قرارداد ننگین با موج مخالفتهای عمومی و اعتصابات صنفی و کارگری در کشور سقوط کرد. روحانیون مبارز از جمله شیخ محمد خیابانی و سیدحسن مدرس در جریان مخالفتها و اعتراضات عمومی مردم علیه پیمان 1919، به وثوقالدوله که عاقد این پیمان بود، بشدت اعتراض کردند.
عرق ملی و غیرت ایرانی در جایی جلوهگر میگردد که هویت ایرانی در تعرض هویت بیگانگان قرار میگیرد. از این رو آذربایجان و بوشهر دو کانون مهم تجلی هویت ملی (ایرانی ــ اسلامی) در این ایام است
این افشاگریها به شناخت بیشتر مردم از ماهیت اهداف بیگانگان در ایران انجامید. شیخ محمد خیابانی در آستانه انتخابات دوره چهارم مجلس، مردم را از رأی دادن به سیاسیون وابسته به انگلیس یا روسیه برحذر داشت.
او قرارداد 1919 را مضر به حال مملکت و ناقض حاکمیت ملی و استقلال ایران خواند و در تهران با وعظ، خطابه و نگارش مقاله به تشریح ابعاد خطرناک این پیمان پرداخت. او برای واداشتن وثوقالدوله به لغو معاهده، در بهار 1299ش. به مبارزه مسلحانه روی آورد و در روزهای میانی فروردین همان سال در برنامهای از پیش طراحی شده، تمامی ادارات و مراکز دولتی تبریز را تصرف کرد. وی با گسترش این قیام به دیگر شهرهای آذربایجان، توانست، این خطه را از حاکمیت دولت وثوقالدوله خارج سازد.
در کشاکش قیام شیخ محمد خیابانی، دولت وثوقالدوله سقوط کرد و کابینه مشیرالدوله زمام امور را به دست گرفت. مشیرالدوله برای پایان دادن به قیام خیابانی، مخبرالسلطنه حاکم تبریز را مأمور فرونشاندن این قیام کرد. مخبرالسلطنه پس از چند دوره مذاکره بیحاصل با شیخ محمد خیابانی، سرانجام به کمک قوای قزاق عملیات نظامی بزرگی را علیه نیروهای وفادار به خیابانی به راه انداخت. در جریان این نبرد نیروهای شیخ سرکوب شده و شیخ محمدخیابانی نیز در 22 شهریور 1299 به شهادت رسید.
دولت مشیرالدوله از بیم عکسالعمل مردم قتل خیابانی را تا مدتها «خودکشی» اعلام کرد، اما این ترفند، بی حاصل بود به طوری که مشیرالدوله و مخبرالسلطنه که هر دو در مجلس چهارم وکیل بودند، نزد بسیاری از نمایندگان به «قاتل» مشهور شده و روزنامه «طوفان» نیز در مقالهای این دو را عامل قتل خیابانی و آشوبهای تبریز معرفی کرد.
مردم جنوب ایران هم سابقه ممتدی که در مبارزات ضد استعماری را در پیشینه خود دارند، مبارزه علیه پرتغالیها و انگلیسیها نمونه هایی از استعمار ستیزی مردم ایران است. در مبارزات اسلامی، مردم جنوب ایران قیام دلیران تنگستانی و گُرِد این دلیران، رئیسعلی دلواری جایگاه حماسی جالبی را به خود اختصاص داده است.6
بین قیام شیخ محمّد خیابانی در آذربایجان و قیام دلیران تنگستانی وجوه تشابهی وجود دارد که به اختصار چنین است:
نخست: هر دو حرکت برخاسته از ایمان مذهبی استوار بود. چنانکه شیخ محمّد خیابانی خود روحانی و داماد یکی از علمای بزرگ آذربایجان بود.
در مورد انگیزه مذهبی شهید رئیسعلی دلواری آمده است:
رئیسعلی در سفری که به اتفاق خالو حسین رشتی در اوایل ماه رمضان 1333 هجری قمری به بوشهر داشته است، ضمن ملاقات با حاج سید محمدرضا کازرونی یکی از روحانیون مبارز بوشهر که از جمله تجار درستکار و مؤمن و وطندوست بود، در منزل ایشان به کلامالله مجید سوگند یاد میکند که اگر انگلیسیها بخواهند بوشهر را تصرف و به خاک وطن تجاوز نمایند در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم و اگر غیر از این رفتار کنم در شمار منکرین و کافرین به تو (قرآن) باشم و خدا و رسول از من بیزار باشند.7
دوم: هر دو حرکت برای صیانت از مرزها و تمامیت ارضی ایران بود که یکی در آذربایجان و دیگری در بوشهر و هر دو در تقابل با منافع انگلیسیها قرار داشت. حتی نامگذاری آزادیستان توسط خیابانی به آذربایجان در جهت مقابله با فزونخواهیهای توسعهطلبانه مساواتیها بود.
سوم: هر دو حرکت به دست عوامل داخلی وابسته انگلیس از میان برداشته شده و برای لوث کردن حرکت اصیل این مجاهدان میهندوست، اتهامات واهی جعل و نشر گردید.
چهارم: اینکه هر دو از چهرههای مظلوم تاریخ معاصر هستند. علیرغم اینکه قیام و نهضت آنها در دفاع از تمامیت ارضی و هویت ایرانی اسلامی بود، نهادهای فرهنگی نتوانستهاند آنها را به عنوان الگو به جامعه معرفی کنند.8
رهبر معظم انقلاب آیتالله خامنهای در دی ماه 1370 طی سفر خود به بوشهر در سخنرانی خود فرمودند:
«شجاعتهای رئیسعلی دلواری برای ملت ایران یادگار ارزنده تاریخی است و هم پشتیبانی شما (مردم بوشهر) از مبارزات آیتالله سید عبدالحسین لاری جزو قضایای نادر زمان گذشته است.»
رحیم نیکبخت
منابع:
1. نگارنده در همایشی که به بررسی قرارداد 1907 اختصاص داشت مقالهای با عنوان «قرارداد 1907 و تجزیه آذربایجان» ارائه داده است. ظاهراً مجموعه مقالات آن را «خانه کتاب» در دست چاپ دارد.
2 . برای آگاهی از وضعیت نابسامان ایران پس از مشروطه تا کودتای رضاخانی رک به: حسین آبادیان، ایران؛ از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1385.
3. رک به: ابراهیم ناصحی، مشروطیت و تبریز، تبریز، نشر شایسته، چاپ دوم، 1382.
4. رک به: علی آذری، قیام شیخ محمّد خیابانی در تبریز، تهران، انتشارات صفیعلیشاه، چاپ چهارم، 1362.
استاد محمّدرضا حکیمی، بیدارگران اقالیم قبله، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1357.
5. پیرامون نقش خاندان آیتالله خامنهای در قیام مسجد گوهرشاد مقالهای دیگر در این مجموعه نگاشتهام.
6. خوشبختانه بنیاد ایرانشناسی شعبه بوشهر بر عکس شعبه تبریز فعالیتهای قابل ستایشی در احیای مواریث هویت ملی جنوب ایران داشته است. به ویژه استاد سید قاسم یاحسینی که بیشترین آثارش پیرامون تاریخ معاصر بوشهر است و در مورد تاریخ مبارزات اسلامی مردم بوشهر تألیفات جالبی دارد از آن جمله:
- رئیسعلی دلواری، تجاوز نظامی بریتانیا و مقاومت جنوب، تهران، شیرازه، 1376.
- شیخ حسینخان چاهکوتاهی، احمد فرامرزی، تهران، شیرازه، 1377.
7 . نگاهی به زندگی و مبارزات رئیسعلی دلواری، بوشهر، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1371.
8 . رئیسعلی دلواری، مجموعه مقالات، پیشین، ص 70-69 (پاورقی)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم