در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی و در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
از آب گذشتهها
اغلبشان از آنور آبهای خروشان میآیند و تا از آستارا، پاوه، بندرعباس، بوشهر و... بیرون بیایند، به خشکیهای تهران برسند و از دست هزاران دلال و واسطه و بیواسطه بگذرند تا به هزار زحمت خودشان را به ویترین مغازهای در میدان ولیعصر برسانند، چندین برابر به قیمتشان اضافه میشود. واقعا شایسته است پول بیزبانی که به عرق جبین به دست آمده را جز در زمان حراج،خرج این جنسها کرد؟
البته اغلب لباسهایی که مورد حراجهای طولانیمدت قرار میگیرند و تا کل جنسها فروش نرود، از حراج بیرون نمیآیند حراج جنسهایی از دوبی، ترکیه یا تایلند رسیده است.
این حراجیها معمولا در خانهها تشکیل میشود. شخص به سفر رفته و جنس آورده به همه آشنایان و دوستان سپرده و چندتایی آگهی هم به شیشه بقالیهای اطراف منزل چسبانده و حالا از صبح کله سحر، فوجفوج مشتری است که لابهلای لباس، کیف و کفشها به دنبال سایز مورد نظرشان میگردند.
مغازهها اما حکایت دیگری دارند، مخصوصا مارکها و برندهای مشهور که براساس یک برنامهریزی تخطیناپذیر آخر هر فصل، حراجشان را برگزار میکنند و قیمتهای جدید اغلب آنقدر منصفانه به نظرتان میآید که فکر کنید «عجب فایدهای کردما.»
علی صاحب یک لباسفروشی در خیابان سلسبیل است. او سالهاست که در این خیابان، لباسهای از دوبی آمدهاش را به گفته خودش با قیمت و تخفیف ویژه میفروشد.
او میگوید: «سودی که ما از لباسهایی که حراج خورده به دست میآوریم، آنقدر کم است که گاهی اصلا صرف نمیکند. مشتریها حتی در حراجها هم از آدم تخفیف میخواهند؛ اما اگر در طی سال بدشانسی آورده باشیم و نتوانسته باشیم جنسهای آن سال را بفروشیم، مجبوریم قیمتها را پایین بیاوریم و حراج بگذاریم.»
پس اگر در کمین نشستهاید، هرجا که هستید، آخر هر فصل سری به لباسفروشیهای سراسر کشور بیندازید، حتی فروشندههای هرگز «تخفیف نده» هم چارهای جز حراج جنسهایشان در هفتههای آخر هر فصل ندارند. پالتو را که در تابستان نمیپوشند دیگر. تا سال دیگر هم هزار مد و رنگ تازه آمده و در هر حال زمستان بعدی هم باید جنس از پارسال مانده را ارزانتر بدهند برود.
باور بفرمایید!
اگر دانشجوی جوانی باشی که خوشتیپی امانت را بریده باشد، تنها راه چاره خرید کردن از حراجیهاست. به هر حال خرج درس و کتاب آنقدر زیاد هست که رویتان نشود از خانواده درخواست پول اضافه برای یک دست کت و شلوار اصل جنس کنید. پس باید چشمتان تیزبینانه به دنبال پیدا کردن حراجیها باشد.
گاهی حراجیها مخصوصا در روزهای اول آنچنان با استقبال عمومی روبهرو میشوند که مجبور میشوید پشت درهای بسته در انتظار بیرون آمدن یکی از آن مشتریهای زودتررسیده، بمانید. باید اینپا آنپا کنید که آن کتانی سفید با 3 خط قرمز تکسایز که پایتان خوب تویش جفت و جور میشود را کسی زودتر از شما نبرده باشد. البته در اغلب موارد این اتفاق ناخوشایند رخ داده است.
حالا تازهعروس در صف ایستادهای را تصور کنید که به محض باز شدن در مغازه بزرگ حراج شده، خودش را به داخل هل میدهد، از لای دست و پای نوعروسان دیگر میگذرد تا لباسی که از روی کاتالوگ حراج انتخابش کرده است را از لابهلای تمام لباس عروسهای دیگر پیدا کند. نمونهاش را از نزدیک دیدهاید؟
گاهی روی رگال بوتیکی که جنسهای تازهاش را چیده است، به شلواری برمیخورید که تا به آن لحظه از 3 بار حراج خوردن جان سالم به در برده است. جین خاکستری تیرهای که همیشه آرزویش را داشتهاید و از قضای روزگار این یکی دقیقا سایز خود شماست. برای اولین بار است که از داشتن چنین سایزی احساس رضایت میکنید حواستان به دوام و قوام لباسهای چندبار حراج خورده باشد. احتمال پوسیدگی، ضربدیدگی، پارگی و... در این لباسها وجود دارد.
لاله، مشتری پروپا قرص حراجهاست. او حتی حراجها را به صورت اینترنتی هم دنبال میکند. هر چند وقت یک بار سری به سایتهای برندهای مختلف میزند و ضمن اینکه از محصولات جدیدشان خبردار میشود، میتواند تاریخ حراجهایشان را هم با قیمتهای واقعی اجناس دربیاورد.
او نه مغازهدار است و نه واردکننده لباس. یک مشتری عادی، اما حسابی مشتاق است که اصلا از وضعیت حراجی در ایران راضی نیست. او میگوید: «مغازهدارها هیج توجهی به آنچه که سایتهای این برندها نشان میدهند، ندارند. آنها هرجور که بخواهند و هر جنسی را که خودشان تشخیص بدهند، در حراج شرکت میدهند.»
قفل نکنید!
البته علاوه بر حراج لباس که یکی از معمولترین و پرمخاطبترین حراجهاست، مبلمان و اسباب منزل، وسایل برقی و ابزارآلات صوتی و تصویری و البته کامپیوتر و... هم جایگاه خاصی از نظر حراج دارند و خیلیها منتظرند که روزی شاهد شکستن قیمتهایشان باشند .
مثلا یکی از مهمترین حراجهای سال گذشته را حراج بزرگ اپل برای فروش مدل خاصی از لپتاپهای مکینتاشش میدانند. شرکت اپل این لپتاپها را در یک بازه زمانی کوتاهمدت به قیمت 999 دلار در اختیار هر کسی قرار میداد. این یکی که زمانش گذشت؛ اما شما اگر آشنایی، دوستی دارید که به آنور آب سفر میکند، سفارش کنید مواردی از این دست را به شما یادآوری کند.
به هر حال حراج کردن در ایران آنقدرها که باید قانونمند نیست. مغازهدارها معمولا بنا به سلیقه خودشان قیمتها را تغییر میدهند و همه چیز را طوری تنظیم میکنند که در نهایت ضرر نکرده باشند. ضمن اینکه خیالشان راحت است که در زمان حراج از دست چانه زدن با مشتریهای سمج راحت میشوند. برای اینکه بفهمند اشتباه میکنند، در زمان حراج هم دست از درخواست تخفیف برندارید.
مغازهها در روزهای حراج از مشتریهای مشتاق پر و خالی میشوند؛ مشتریهای اغلب جوانی که لابهلای رگال لباسها انگار به دنبال معجزه میگردند. باباجان، اینها همان لباسهایی است که تا دو روز پیشش همینجا آویزان بودهاند و هیچ چیز ویژهای بهشان اضافه نشده است. اسم حراج انگار عقل آدمیزاد را مختل میکند.
یکدفعه جلوی برچسبهای تشویقکننده حراج که روی شیشه مغازهها نصب شده، قفل نکنید. کمی فکر کنید و بعد وارد مغازه شوید. به محض ورود به مغازه و با دیدن قیمتهای مثلا نصف شده، خون جلوی چشمهایتان میگیرد، دست در جیبتان میکنید و لباس شب مورد نظر را که به درد هیچ مجلسی نمیخورد با علم به اینکه شما اصلا لباس شبپوش نیستید، میخرید. رضایتمندی که از این خریدها حاصل میشود، فقط تا شب ادامه دارد. بعد از آن پشیمانی از هدر دادن آن همه پول است که تا یکی دو هفتهای ولتان نمیکند.
سیما دهقان
در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی و در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
حسن هانیزاده در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی در یادداشتی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رهبر در گفتوگو با جامجم:
در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی و در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با رئیس شورای تامین دام کشور وضعیت بازار واردات گوشت را بررسیکردیم
در گفتوگوی «جامجم» با مینا مهرنوش، کارآفرین و عضو هیات علمی دانشگاه تهران: