در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی و در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گرمایش زمین چیست؟
پس از انقلاب صنعتی، بشر مدرن شروع به استفاده روزافزون از زغالسنگ، نفت و مشتقات این سوختهای فسیلی کرد. سوختهای فسیلی، از بقایای موجودات زنده دوران قدیم زمین به وجود آمدهاند و سوزاندن آنها همراه با آزاد کردن مقدار زیادی از گازهای گلخانههای و بخصوص دیاکسید کربن است. اگر نگاهی به فعالیتهای روزانه خود بیندازیم، میبینیم تا چه حد روند تولید این گازها افزایش پیدا کرده است. چراغ برقی که در خانه ما روشن میشود، رادیو، تلویزیون یا هر ابزار الکتریکی دیگر، نیازمند مصرف برقی است که عمده آن در نیروگاههایی تولید میشود که با سوختهای فسیلی کار میکنند. افزایش انتشار این گازهای گلخانهای در جو زمین، باعث تشدید پدیده گلخانهای و افزایش دمای میانگین سیاره زمین در سالهای اخیر شد. با افزایش این دما، ماشه مجموعهای از رویدادهای مرگبار چکانده و سیل اتفاقات بعدی جاری میشود. این افزایش بظاهر ناچیز در دمای میانگین سیاره زمین که در حد چند درجه سانتیگراد ارزیابی شده است، باعث تغییرات جدی در الگوهای آب و هوایی حاکم بر زمین میشود. به عبارت دیگر، اقلیم آشنای سیاره ما دچار دگرگونی میشود که آن دگرگونی عظیم به تغییر اقلیم شناخته میشود. جاری شدن سیلابها، افزایش بیابانزایی، تغییر سطح دریاهای آزاد، تغییر الگوی توفانها و گردبادها، ذوب شدن یخهای قطبی، تغییر الگوی جریانهای آبی، ذوب شدن یخچالها و نابودی گونههای مختلف گیاهی و جانوری، بخشهایی از اثرات این تغییر اقلیم به شمار میرود. امروزه تغییرات اقلیمی ناشی از گرمایش زمین را در کنار افزایش جمعیت و بحران غذا، 3 چالش بنیادین پیشروی بشر معاصر ارزیابی میکنند.
اثر گلخانهای چیست؟
یکی از وظایفی که اتمسفر زمین به عهده دارد، کنترل دمای میانگین سیاره است. اگر زمین جو نداشت، در طول روز که در مقابل تابش مستقیم پرتوهای خورشید قرار میگرفت دما بشدت بالا میرفت و در شب یکباره دمای زمین تا دهها درجه زیر صفر کاهش پیدا میکرد. در چنین شرایطی از نظر تفاوت دمای شبانهروز، کمتر موجود زندهای میتوانست دوام بیاورد؛ اما در جو زمین پدیدهای به نام پدیده گلخانهای وجود دارد که با متعادل نگاه داشتن دمای زمین در شب و روز، امکان ادامه فعالیتهای حیاتی را ممکن میکند. وجود گازهایی که به آنها گازهای گلخانهای میگویند و مهمترین آنها دیاکسیدکربن است، در جو زمین باعث میشود شرایطی مانند یک گلخانه در زمین به وجود آید.
اگر در زمستان درون گلخانهای رفته باشید میبینید علی رغم سرمای محیط، درون گلخانه بسیار گرم است. علتش پوشش نایلونی یا شیشهای سقف گلخانه است که اجازه ورود نور و پرتوهای گرمایی به درون گلخانه را داده، اما مانع خروج بخش عمدهای از آنها میشوند. گازهای گلخانهای در جو زمین هم چنین نقشی را به عهده دارند. تابشهای گرمایی که به زمین میرسند از جو زمین عبور میکنند. گازهای جو زمین در برابر بخشی از پرتوهای گرمایی و همچنین در برابر نور مرئی طیف الکترومغناطیس شفاف است؛ اما این پرتوها پس از برخورد با سطح زمین و هنگام بازتاب، دچار تغییر طول موج میشوند و این لایه گازهای گلخانهای، اجازه عبور مجدد این پرتوهای گرمایی را نمیدهد و راه بخشی از آنها را سد میکند. گرما درون لایه میماند و هنگام شب نیز دمای میانگین بالا خواهد ماند. به این ترتیب، حیات ما وابسته به وجود این گازهای گلخانهای است، اما شرایط سیاره ما خلاف آنچه به نظر میآید، بسیار شکننده است. تعادلی بسیار ظریف شرایط حیات روی این سیاره زیبا را به وجود آورده است و اندکی تغییر در این تعادل، میتواند همه شرایط را بر هم بزند. اگر حجم گازهای گلخانهای در جو زمین افزایش یابد (که این روزها در حال افزایش است)، آن گاه این لایه مانع خروج بخشهای بیشتری از پرتوهای گرمایی از جو زمین میشود و با انباشته شدن گرمای بیشتر، کمکم دمای میانگین زمین افزایش مییابد. این اثر است که به تشدید اثر گلخانهای و افزایش دمای میانگین سیاره و در نتیجه گرمایش زمین میانجامد. این اتفاقی است که در نهایت باعث میشود چرخه متعادل سیستمهای اقلیمی روی زمین دستخوش تغییر شود و حتی حیات ما را روی زمین تغییر دهد.
عصر یخبندان در راه است؟
عصر یخبندان نام ناآشنایی برای مردم نیست. آنها شاید با شنیدن این نام به یاد مجموعه فیلمهای انیمیشنی بیفتند که با این نام ساخته شده و روایت جذابی از شخصیتهای خود را در دوره یخبندان بزرگ نشان میدهد؛ اما عصر یخبندان بارها روی زمین رخ داده است. بسیاری از دانشمندانی که روی اثرات گرمایش زمین مطالعه میکنند هشدار میدهند ادامه روند کنونی باعث ایجاد عصر یخبندانی جدید خواهد شد. اما چگونه گرم شدن سیاره ما میتواند دورهای از سرما و یخبندان را به همراه بیاورد؟
اگر به نقشه جغرافیا نگاه کنید میبینید بسیاری از مناطق اروپا و نواحی اسکاندیناوی در همان عرض جغرافیایی قرار دارند. بخشهایی از آلاسکا و نواحی مرکزی سیبری در آن قرار گرفته است، اما هوای این مناطق بیشتر از آنکه شبیه نواحی سردسیر آلاسکا باشد، شبیه نواحی مرکزی آمریکاست. علت هم به جریانی بازمیگردد که کنترل دما را در اقیانوس به عهده دارد. این جریان آبی، آبهای گرم را با خود از نواحی استوایی به عرضهای شمالی میآورد و در آنجا گرمای آب توسط نواحی یخی بزرگ مانند صفحه یخی گرینلند جذب شده و دوباره این جریان به سمت عرضهای پایینتری ادامه مسیر میدهد. یکی از معروفترین حلقههای این جریان که به نوعی موتور آن در این ناحیه به شمار میرود جریانی است که به جریان خلیج یا Gulf Stream مشهور است. این جریان به واسطه وجود صفحات یخی عظیم شمالی، نوعی جریان عظیم حرارتی اقیانوسی را شکل میدهد. جریانهای آب گرم در لایههای سطحی به سمت عرضهای شمالی حرکت میکنند و با از دست دادن گرما به اعماق اقیانوس میروند و رودخانههایی در دل اقیانوس تشکیل میدهند که آب سرد را به عرضهای پایینتر میبرد و دوباره آنها را گرم میکند. همین جریان عظیم است که باعث ایجاد تابستانهای مطبوع در اروپا و ساحل شرقی آمریکا میشود. به عبارت دیگر اگر این جریان کنترلکننده هوا (آبی که در این چرخه جابهجا میشود با خود جریانات هوایی را نیز جابجا میکند) به هر نوعی از کار بیفتد به جای وقوع تابستانهایی لذتبخش در این مناطق بخبندانی دائمی برقرار خواهد شد؛ چرا که ابزاری برای انتقال آب و هوای گرم به این عرضهای جغرافیایی وجود نخواهد داشت.
حال با گرم شدن هوا و ذوب شدن یخهای قطبی و صفحات یخی شمالی عامل اصلی ایجاد چنین چرخهای در معرض تهدید قرار گرفته است. بررسی دانشمندان نشان از آن دارد که پیش از این در زمانی که این چرخه با مشکل روبهرو شده، سیاره ما عصر بخبندانی را تجربه کرده است. اکنون به طور چشمگیری نهتنها یخهای شمالی در حال ذوب شدن هستند که برای اولین بار در صفحه یخی گرینلند که محرک جریان خلیج و کنترلکننده این جریان اقیانوسی است شکاف ایجاد شده است. این شکاف باعث نفوذ آب شور اقیانوس به درون این صفحه شده و نهتنها فرآیند انجماد مجدد آن را با مشکل مواجه میکند، بلکه با ایجاد منفذی برای ورود آب باعث رانده شدن قطعات صفحه یخی به اطراف میشود. بررسیها از عمیق شدن این شکاف در سالهای اخیر خبر میدهند و برای اولین بار اثرات شکاف صفحه گرینلند بخوبی قابل مشاهده است. چنانچه روند این تخریب ادامه پیدا کند، باید منتظر شروع عصر بخبندانی جدید بود؛ عصری که به گفته دانشمندان نخستین نشانههای خود را بروز داده است و اگر جلوی فرآیند تخریب این صفحه یخی و روند گرم شدن زمین گرفته نشود، از هم اکنون باید ورود خود به عصر بخبندان را اعلام کنیم.
واقعیتی تلخ یا توطئهای جهانی؟
گرمایش زمین اگرچه موضوعی کاملا علمی به شمار میرود، اما همیشه با تردیدهایی نیز روبهرو بوده است تا حدی که برخی آن را توطئهای از سوی کشورهای پیشرفته برای جلوگیری از رشد کشورهای در حال توسعه ارزیابی کردهاند. گروهی دیگر در کشورهای صنعتی آن را توطئهای برای مانع تراشیدن ادامه رشد سریع کشورهای پیشرفته میدانند. چنین باورهایی به حدی عمیق بود که حتی 10 سال پیش نیز تصور اینکه سران بسیاری از کشورها را بتوان به دلیل این موضوع گردهم جمع کرد و توجه عمومی مردم را به تغییرات اقلیم جلب کرد و اجلاسی مانند کپنهاگ را بنا نهاد به افسانه میمانست.
بخشی از این عدم باور سیاستمداران و صاحبان صنایع به هزینههایی بر میگردد که در صورت پذیرش این مساله ناچار به پرداخت آن هستند. آنها باید به دنبال سرمایهگذاری برای یافتن منابع جایگزین انرژی بروند. سیستمها و محصولات خود را به گونهای اصلاح کنند که تولید گازهای گلخانهای آنها کاهش یابد و در نهایت کشورهای صنعتی باید با کاهش سرعت رشد خود به کشورهای در حال توسعه در بنا کردن اقتصاد خود بر پایه این روشهای جدید کمک کنند و از سوی دیگر کشورهای در حال توسعه نیز باید زمان بیشتری برای طی مراحل توسعه یافتگی سپری کنند و هزینه بیشتری بپردازند. راحتترین راه حل این مشکل پاک کردن صورت مساله و انکار آن یا نسبت دادن آن به توطئه و دسیسه و سیاست بازی است. اما از سوی دیگر برخی از کارشناسان نیز معتقدند موضوع تنها بزرگنمایی رسانهای از پدیدهای کاملا طبیعی است آنها به نمودار تغییرات دمای میانگین زمین در طول اعصار نگاه میکنند. با استفاده از استخراج لایههای یخ از اعماق صفحات یخی میتوان میزان جذب دی اکسید کربن در آنها و در نتیجه تغییر میزان دی اکسید کربن جو در طول تاریخ را بررسی کرد. آنها با ورق زدن کتاب تاریخ بدرستی نشان میدهند، طی 600 هزار سال گذشته حداقل در 5مورد زمین با افزایش دیاکسید کربن و متناسب با آن افزایش دمای میانگین مواجه شده است. این افراد معتقدند طبیعت خود قادر به کنترل این مساله است و آن را به حالت عادی باز میگرداند، اما همین نمودار نشان میدهد در هیچ یک از دورههای پیشین طی 650 هزار سال گذشته، میزان دی اکسید کربن در جو زمین از حدود دویست و هفتاد ppm (دویست و هفتاد ذره در میلیون ) بیشتر نبوده، اما این مقدار در اکتبر سال 2009 به عدد سیصد و هشتاد و چهار و سی و هشت صدم ppm رسیده است. در حالی که در سال 1960 این عدد تنها حدود ppm سیصد و پانزده بود. با این سرعت رشد و چنانچه این روند متوقف نشود، در 4 دهه آینده این عدد به حدود ششصد ppm خواهد رسید که فاجعهای بزرگ را به ارمغان خواهد آورد. اگرچه پیش از این زمین به دلایل مختلف شاهد این افزایش دیاکسید کربن بوده است، اما در هیچ یک این دفعات عوامل مصنوعی در تولید آن دست نداشتهاند و زمین میتوانسته خود را به حالت اول بازگرداند اما این بار ورود دی اکسید کربن به واسطه فعالیتهایی است که خارج از کنترل طبیعت هستند. بشر به طور مصنوعی این حجم گازهای گلخانهای را وارد جو میکند و اگر زمین هم بخواهد با آن مقابله کند تنها میتواند بخشی را جبران کند که به طور طبیعی و دورهای به آن تحمیل شده است نه آن بخشی که بشر از زمان صنعتی شدن خود حریصانه به جو سیاره خود تزریق میکند.
جنب و جوش جهانی برای حفظ زمین
اینک بسیاری از مردم جهان با پدیده گرمایش زمین آشنا شدهاند. دهها سازمان غیرانتفاعی در کنار سازمانهای بینالمللی و ملی و گروههای دانشآموزی و دانشجویی برای کمک به حل این مشکل در کنار هم قرار گرفتهاند. گویی صدایی از سراسر جهان برای درخواست از همه بلند شده است تا به کمک سیاره مادری بشتابند. برای این مهم هر کاری صورت گرفته است؛ تحقیقات جدی آکادمیک، جلسات سخنرانی عمومی، نوشتن کتابهای عامهفهم، ساخت انیمیشن، اهدای جوایز اسکار و نوبل صلح به فعالان این حوزه و سرانجام برگزاری کنسرتهای عظیم تا هنرمندان مردم را با این پدیده آشنا کنند.
اما برای بعضی از کشورها کارهای تبلیغی که انجام میدهند ارزشی فراتر از یک وظیفه اخلاقی دارد. چند ماه پیش هیات دولت مالدیو جلسه کابینه خودرا با موضوع امضای طرح حفاظت از جزایر مرجانی در اعماق آب برگزار کرد. رئیسجمهور و وزیران با لباسهای غواصی زیرآب رفتند تا توجه جهان را به مشکلی جلب کنند که کشور آنها را با خطری قریبالوقوع مواجه کرده است. مالدیو ارتفاع چندانی از سطح آب ندارد و با ادامه فرآیند گرمایش زمین تا حدود یک دهه دیگر شاید به طور کامل زیرآب برود. چندی پیش از آن رئیسجمهور این کشور در توری بینالمللی به دیدار سران کشورها رفت و به آنها گفت اگر فکری برای گرمایش زمین نکنید، باید بزودی فکری برای فروش زمین به مالدیو بکنید تا بتوانیم مردم کشور را به آنجا منتقل کنیم. هفته پیش نیز هیات دولت نپال جلسه کابینه خود را در ارتفاعات هیمالیا برگزار کرد تا توجه جهان را به خطراتی که گرم شدن زمین برای یخچالهای طبیعی ایجاد کرده است، جلب کند. این یخچالها منبع اصلی تامین آب شرب بخش بزرگی از جمعیت جهان به شمار میرود که با از بین رفتن آنها مشکل آب شرب برای جمعیت رو به افزایش زمین بیشتر به چشم خواهد آمد و از سوی دیگر کمبود این منابع بنابر اعلام سازمان بهداشت جهانی با شیوع بیماریهای جدید و گسترده همراه خواهد بود.
اینها تنها نمونههایی از مشکلاتی است که گرمایش زمین را به تهدیدی علیه بشر تبدیل کرده و بار سنگینی را بر دوش شرکتکنندگان در اجلاس کپنهاگ میگذارد و از آنها میخواهد فارغ از اختلافات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود به آینده سیارهای بیندیشند که خانه همه ماست.
پایانی برای سرزمینهای یخی
اگر از فضا به زمین نگاه کنید سیاره زیبا و آبی رنگی را میبینید که با ابرهای پراکنده و کلاهکهای قطبیاش منظرهای چشم نواز را در برابر چشمان شما به نمایش میگذارد. در 2 نیمکره شمالی و جنوبی زمین 2 کلاهک یخی باستانی، سرزمین افسانههای یخهای شمالگان و جنوبگان را تشکیل میدهند. جنوب این سرزمین خشک و سرد، میزبان پنگوئنهای امپراتور و شمال، قلمرو خرسهای شکوهمند قطبی است. این دو سرزمین یخ بسته، اما تنها دشتهایی افسرده و ناکارآمد نیستند، بلکه به نوعی این سرزمینهای یخی هستند که تعادل ظریف و شکننده شرایط حیاتی روی زمین را کنترل میکنند. کوههای یخی شکوهمند و زیبای شمالگان و جنوبگان به نوعی خنککنندههای طبیعی زمین به شمار میروند. اینک با افزایش روند گرمایش جهانی زمین، روند تخریب این کلاهکهای قطبی شتاب گرفته است. سال گذشته و در میانه زمستان نیمکره جنوبی بود که قطعه یخ بزرگی از یکی از دیوارههای یخی جنوبگان جدا شد. اتفاقی که کمتر نمونهای از آن در تاریخ و در این ابعاد ثبت شده است. همین روزها قطعه یخ عظیم دیگری که از صفحه یخی جنوبگان جدا شده در اقیانوس و اطراف زلاندنو سرگردان است. این روند در قطب شمال با شدت بیشتری در حال رخ دادن است. برخی پیشبینیها حکایت از آن دارد که در دهه آینده برای اولین بار در تابستان کلاهک قطبی شمالی زمین ناپدید خواهد شد و در صورت ادامه روند موجود، این کلاهک به طور کامل در 50 سال آینده نابود خواهد شد. تنها خرسهای قطبی نیستند که در صورت ادامه این روند امید به ادامه حضور خود بر این سیاره را ازدست خواهند داد، بلکه بیشتر از آنها انسانها باید نگران باشند. 2 خطر اصلی از ناحیه ذوب شدن یخهای قطبی زمین را تهدید میکند. نخست با افزایش یخهای قطبی، سطح آب آزاد دریاها افزایش مییابد. ادامه روند کنونی و افزایش دما باعث خواهد شد بسیاری از نقاط ساحلی کشورها زیر آب فرو روند. ژاپن، استرالیا، سواحل آمریکا و کانادا، جزایر آسیای جنوب شرقی و شرق چین بیشترین صدمه را از این بابت خواهند دید. با افزایش چند متری سطح آبهای آزاد در عمل بخش بزرگی از شهرهای ساحلی غیرقابل زیست خواهند شد. فاجعه زمانی خود را نشان میدهد که به یادآوریم بیش از نیمی از جمعیت شهرنشین جهان در مناطق ساحلی سکونت دارند. این افزایش سطح آب و در نتیجه آن، از میان رفتن شهرهای محل سکونت بشر، باعث خواهد شد بازماندگان و کسانی که در این شهرها زندگی میکنند به جستجوی مکان جدیدی برای زندگی برآیند و امواج عظیمی از مهاجرت شکل بگیرد. ضمن آنکه وارد شدن آب حاصل از ذوب شدن یخهای قطبی، باعث تغییر چگالی و دمای میانگین آبها میشود که خود عامل بروز برخی سوانح طبیعی عظیم است.
اما آب شدن یخهای قطبی مشکلات دیگری را نیز با خود به همراه دارد. یخهای قطبی همانند آینه عمل میکنند. به عبارت دیگر، ضریب انعکاس یخ بسیار بالاست. اگر پرتو نوری را به طور مداوم به یک ظرف آب که روی آن را یک قطعه یخ گرفته و یک ظرف آب بدون یخ بتابانید، طی زمان ظرف اول شما دمای خود را حفظ خواهد کرد، اما ظرف دوم که حاوی آب بدون یخ است با جذب پرتوهای گرمایی شروع به گرم شدن میکند. این همان وضعیتی است که زمین با آن مواجه است. پرتوهای خورشیدی که به زمین میرسند بخشی توسط آب اقیانوسها و زمین جذب یا بازتابانده میشوند، اما بخشی از آنها که به لایههای یخی برخورد میکند مستقیم و بدون آنکه جذب شوند بازتابانده شده و از جو خارج میشوند. با آب شدن این یخها، سطح بازتابدهنده زمین کاهش پیدا میکند و تشعشعاتی که پیش از این به خارج جو فرستاده میشدند جذب آب شده و باعث افزایش دمای آن میشوند. به عبارت دیگر کاهش این یخها باعث سرعت گرفتن فرآیند گرمایش زمین میشود، گویی بار دیگر دومینوهای طبیعت خود را اینگونه نشان میدهند. کافی است ماشه اولین اتفاق چکانده شوند تا مجموعهای از رویدادهای تشدید کننده آغاز شود.
انقراضهای بزرگ در راه است
تغییرات اقلیمی چه تاثیری بر جانوران و گیاهان میتواند داشته باشد؟ خب فرض کنیم دما چند درجهای هم گرمتر شد. چه خطری میتواند موجودات زنده را تهدید کند؟ واقعیت این است که چنین رویدادی به شکل غیر قابل انکاری بر حیات جانوران مختلف تاثیر خواهد گذاشت. آشناترین چهرههایی که در معرض نابودی دائمی قرار گرفتهاند خرسهای دوست داشتنی قطبی هستند. این موجودات زیبا و با شکوه که حاکمان سرزمینهای سپید پوش و افسانهای شمالی به شمار میروند، از هم اکنون تاوان گرم شدن زمین را با از دست دادن جان خود میپردازند. برای اولینبار در این دهه بود که قایقهای ماهیگیری جنازه خرسهای قطبی را پیدا کردند که در آبهای اقیانوس شمالی غرق شده بودند. ماهرترین شناگران به دلیل خستگی از پای در میآیند و علت هم چیزی جز گرم شدن زمین نیست. خرسهای قطبی زندگی خود را بر یخهای شناور میگذرانند. آنها باید برای یافتن غذا دست به سفرهای طولانی در آبهای اقیانوسی بزنند. در شرایط عادی وقتی آنها سفرهای دریایی خود را آغاز میکردند، تعداد بسیار زیادی قطعه یخ شناور در آبهای اقیانوس منجمد شمالی شناور بود و خرسها میتوانستند از آنها برای استراحت استفاده کنند. اکنون با گرم شدن دمای میانگین سیاره زمین، لایههای یخی کلاهک شمالی زمین با سرعت بسیار زیادی در حال آب شدن هستند. برای اولین بار درچند سال اخیر، در تابستان یخهای پیوسته در کلاهک قطبی شمال کمرنگ شد و پیشبینی میشود با ادامه روند فعلی تاسال 2050 نشانههایی از این کلاهکها باقی نماند. این نابودی کلاهک قطبی با ناپدید شدن یخهای شناور قطبی همراه بوده است و به این ترتیب خرسهای قطبی بینوا به دنبال غذا، شنای بیبازگشت خود را آغاز میکنند. این موجودات شکوهمند و سپیدپوش، اما تنها قربانیان گرمایش زمین نیستند.
بر اثر این رویداد، بسیاری از موجودات کوچکتر و ناآشناتر در خطر نابودی قرار گرفتهاند. گونههایی مانند مرجانها یکی از نمونههای بارز گونههای کوچکی هستند که بر اثر پدیده گرمایش زمین در معرض خطر قرار گرفتهاند. این نوع از موجودات نسبت به شرایط زیست خود بسیار حساس هستند و اندکی تغییر در دمای محیط باعث خواهد شد این موجودات امکان ادامه حیات خود را از دست بدهند و با نابودی مواجه شوند، اما این بلایی نیست که تنها بر سر جزایر مرجانی بیاید، بلکه بسیاری دیگر از گونههای حیاتی ساده در جهان با همین مشکل دست به گریبان هستند. اما آیا لازم است نگران از میان رفتن چند گونه جانور ساده و ابتدایی باشیم؟ حقیقت این است که بیش از گونههای بزرگ باید نگران چنین جانوران و گونههای کوچک و ناشناسی باشیم که بسیار آسیبپذیر هستند. دلیل اصلی این نگرانی به موقعیت چنین گونههایی در زنجیره غذایی باز میگردد. اگر این زنجیره را در نظر بگیرید، میبینید ابتدای آن، همین موجودات قرار دارند که منبع غذایی بسیاری از جانوران رده 2 قرار میگیرند. این حلقه کوچکتر، خوراک ردههای بالایی و در نهایت خوراک موجودات بزرگ و انتهای حلقه را تامین میکنند. انسان و خوراکهای اولیه انسان در انتهای چنین زنجیرهای قرار گرفتهاند و اگر به هر دلیلی چنین زنجیرهای گسسته شود، فرآیند انقراض همانند مهرههای دومینو آغاز خواهد شد و تعداد بسیاری از گونههای دست بالایی را نیز با خود نابود خواهد کرد. تغییرات آب و هوایی به همین دلیل عامل نگرانی جدی برای انسان باید به شمار رود اگرچه همه نگرانیها فقط بابت از دست دادن امکانات غذایی نیست.
عصر هاریکنها
نامهایی مانند کارتینا، ایوان، آنا و حتی گونو شاید به نظر نامهای اشخاصی از ملیتهای مختلف بیاید، اما این نامها در سالهای اخیر برای کسانی که اخبار تغییرات اقلیم را دنبال میکنند حکم زنگ خطری جدی در رابطه با واکنش طبیعت به گرم شدن زمین را دارند.
هنوز هم نام کاترینا مترادف یکی از بزرگترین مصیبتهای طبیعی دوره معاصر در ایالات متحده شناخته میشود و از آن در کنار حوادث 11 سپتامبر به بزرگترین چالشهای معاصر آمریکا یاد میشود. توفان گردابی عظیمی که منطقه نیواورلئان را در نوردید و هزاران نفر را کشت یا بی خانمان کرد و بحرانی ملی برای این کشور به وجود آورد. همه ساله توفانهای حلقوی یا هاریکنها در فصل مشخص خود از روی نواحی حارهای شکل میگیرند و با دریافت انرژی از آبهای اقیانوسی قدرت خود را افزایش میدهند و در ردهبندی توفانها افزایش قدرت پیدا میکنند و در نهایت با ورود به سرزمینهای خشک انرژی خود را از دست داده، نابود میشوند. سازمان جهانی رصد هاریکنها برای شناسایی آنها جدولی از نامها را پیشنهاد کرده است که هر ساله به ترتیب وقوع این نامها روی توفانها گذاشته میشود، اما در سالهای اخیر دانشمندان متوجه شدهاند 2 تغییر عمده در رفتار این هاریکنها به چشم میخورد، نخست آنکه این هاریکنها قدرت بیشتری از خود به نمایش میگذارند و از سوی دیگر منطقه وقوع آنها نسبت به گذشته عریضتر شده است. به عبارت دیگر نه تنها تعداد دفعات بروز هاریکنهای قدرتمند نسبت به گذشته بیشتر شده است که آنها در عرضهای شمالیتر نیز دیده میشوند. در نمونهای که چند سال پیش رخ داد، ساکنان جنوب ایران و نواحی جنوبی خلیج فارس برای اولین بار در طول تاریخ ثبت این پدیدهها، شاهد بروز یک هاریکن بودند که به نام توفان گونو مشهور شد و ساکنان جنوب ایران وقوع آن را خوب به خاطر دارند. متخصصان اقلیم با بررسی این رفتار هاریکنها امکان ارتباط آن با گرمایش زمین را ممکن میدانند. بر اساس نظر این افراد تغییر دمای آبهای اقیانوس هرچند به میزان اندک نه تنها قدرت این توفانها را بیشتر کرده است، که بازه تشکیل آنها را افزایش داده و با ادامه روند گرمایش زمین و آب شدن یخهای قطبی باید منتظر تعداد بیشتری از هاریکنهای قدرتمند در عرضهای وسیعتری از سیاره خود باشیم. توفانهایی که میتوانند برای بسیاری از کشورها و مردمی که در نواحی خطر زندگی میکنند، مصیبت بار باشند. هاریکنها جلوه دیگری از پاسخی هستند که طبیعت سیاره ما به تخریب وسیعی میدهد که بشر در آن ایجاد کرده است.
مبارزه فردی با گرمایش زمین
آیا ما شهروندان ساکن سیاره زمین میتوانیم کاری برای مقابله با گرمایش زمین انجام دهیم؟ آیا چون بزرگترین تولیدکنندههای گازهای گلخانهای تحت تاثیر سیاست دولتها هستند، دست شهروندان عادی برای مبارزه با این پدیده بسته است؟ آیا اقدامات فردی هر یک از ما در مقابل انبوه تولید گازهای گلخانهای توسط صنایع بزرگ اساسا فایدهای دارد؟ واقعیت این است که اگرچه صنایع بزرگ نقش بسیار جدی در تولید گازهای گلخانهای و گرمایش زمین دارند و کارهای کوچک ما نقش کوچکی در کاهش تولید گازهای گلخانهای دارد، اما اگر این اقدامات از سوی تعداد بسیار زیادی از شهروندان رعایت شود، حاصل جمع آن کاهش عدد قابل توجهی از تولید گازهای گلخانهای خواهد بود. راههای زیر روشهایی است که هریک باعث میشود به طریقی در استفاده از منابعی که با تولید گازهای گلخانههای در ارتباط هستند صرفهجویی شود و شما هم میتوانید در خانه و زندگی خود، آنها را به کار ببرید. شاید انجام همین قدمهای کوچک، جان توله خرسهای قطبی را نجات دهد.
1- حتیالامکان از وسایل نقلیه عمومی و در صورت امکان از دوچرخه به جای وسایل شخصی موتوری استفاده کنید.
2- دمای ترموستات را در زمستان 2 درجه کاهش و در تابستان 2 درجه افزایش دهید.
3- فیلترهای مشعل و تهویه هوای خود را به صورت مرتب تمیز و جایگزین کنید.
4- دستگاههای الکتریکی مانند تلویزیون و رایانه را در حالت Standby قرار ندهید.
5- یخچال و فریزر را در مکانهای سرد و دور از وسایل گرمایشی مانند اجاق قرار دهید.
6- برفک یخچالها و فریزرهای قدیمی را مرتب پاک کنید.
7- زبالههای زیستی (Organic) را بازیافت کنید.
8- از کیسههای پلاستیکی استفاده مجدد کنید. پیشنهاد بهتر این است که هنگام خرید با خودتان یک زنبیل پارچهای حمل کنید. برخی از نمونههای آن به شکل تاشو طراحی شده و میتوانید در جیب یا کیفتان بگذارید. یادتان باشد شما تنها چند دقیقه از آن کیسه استفاده میکنید، اما برای بازگشت آن به طبیعت سالهای طولانی زمان نیاز است.
9- زبالههای خود را کاهش دهید.
10- به جای غذاهای یخزده، غذاهای تازه خریداری کنید.
11- جنگلهای سرتاسر جهان را در مقابل هرگونه آسیب محافظت کنید. میدانید که جنگلهای هیرکانی مازندران و گیلان در رده باستانیترین جنگلهای جهان هستند که از پیش از عصر یخبندان باقی ماندهاند و هر سانتیمترمربع آن یک موزه واقعی است؟
12- از اتلاف حرارتی خانههایتان برای مدت زمان طولانی جلوگیری و شیشههای یک جداره قدیمی را با شیشههای دوجداره جایگزین کنید.
13- با دوستان و بستگان خود از خطرات تغییرات اقلیمی صحبت نمایید و این پیشنهادها را به آنها نیز ارائه کنید.
آیا گرمایش زمین برای ایران مهم است؟
شاید بسیاری سوال کنند در میان همه مشکلاتی که جامعه در حال توسعهای مانند ایران با آن مواجه است، آیا باید نگران گرمایش زمین بود؟ مگر ما چقدر در این پدیده نقش داشتهایم و مگر ما چه کار میتوانیم بکنیم؟ پیش از اینکه به نقش ایران اشاره شود، شاید بد نباشد به یاد بیاوریم که ایرانیان میراثدار میراثی هستند که در آن طبیعت ارج نهاده میشود و وارثان این فرهنگ باید خود را متعهد به احترام به طبیعت بدانند. اینک این طبیعت در خطر افتاده و حتی اگر ما نقشی هم در این میان نداشتیم به واسطه تعهدات فرهنگی خود باید در هر سطحی که میتوانستیم برای حل آن اقدام میکردیم، بازهم با فرض بیتقصیر بودن ما در این رویداد نباید فراموش کرد که متاسفانه یا خوشبختانه مرزهای سیاسی و فرهنگی برای زمین و سیاره ما قابل تشخیص نیست. اگر سیاره ما آسیب ببیند برایش فرقی نمیکند که چه کسی آسیب وارد کرده یا در کجا این آسیب واقع شده است. همه سرزمینها و دریاهای زمین در برابر این آسیب واکنش نشان خواهند داد و همه ما در مثل شبیه مسافران آن کشتی چوبی هستیم که اگر مسافری محل نشستن خود را سوراخ کند، همه غرق خواهند شد. وقتی توفانی مانند گونو وزیدن بگیرد، برایش دبی و بوشهر فرقی نمیکند. وقتی سطح آب دریاها افزایش پیدا کند، برایش سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس فرقی نمیکند و وقتی دمای زمین افزایش پیدا کرد و بیماریهای متنوع ناشی از آن شایع شد، همه دچار آن خواهند شد. کما اینکه اگرچه ایدز از آفریقا و آنفلوآنزای خوکی از مکزیک برخواستند، اما اینک در کشور ما نیز قربانی میگیرند. اما فراتر از این بحثهای اخلاقی واقعیت مهم دیگری وجود دارد که بر اساس برآوردهای سازمان ملل متحد، ایران نقش قابل توجهی در این پدیده دارد. طی سالهای اخیر رتبه ایران در تولید گازهای گلخانههای به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است؛ به طوری که هماکنون ایران از نظر تولید گازهای گلخانهای در رده دهم جهان قرار دارد و اولین کشور غیرصنعتی تولیدکننده این گازها در جهان به شمار میرود. کشورهایی مانند فرانسه، استرالیا و برزیل در این فهرست پس از ایران قرار گرفتهاند. علاوه بر نقش ما در تولید گازهای گلخانهای باید یادآور شد که اثرات این پدیده در ایران هم قابل ملاحظه است و یخچالهای زمستانی کوهستانها هر روز کوچکتر میشود و الگوی آب و هوایی ما در حال تغییر مشهودی است. به همین دلیل هم حضور فعال ایران در برنامههایی مانند اجلاس کپنهاگ و از سوی دیگر ایفای نقش شهروندان برای کمک به حفظ سیاره خودشان، میتواند در کنار هم، عذر خواهی کوچکی به سهم خودمان باشد ازطبیعتی کهدر قبال آن ظلمیروا داشتهایم.
1895 - 1894
دانشمند سوئدی، سوانت آرینوس در تلاش برای توضیح وقوع عصر یخبندان به ارتباط میزان سطح دیاکسیدکربن در جو زمین و این پدیده اشاره کرد.
1957
راجر روله، اقیانوسشناس آمریکایی که بعدها از او به نام پدر اثر گلخانهای یاد کردند بر اساس تحقیقاتش نتیجه گرفت ما در حال تجربهای در ابعاد جهانی هستیم که به دلیل افزایش دیاکسیدکربن در جو به زمین تحمیل شده است. دوره تدریس او در دانشگاه هاروارد، باعث تحت تاثیر قرارگرفتن بسیاری از دانشجویانش از جمله ال گور شد.
اولین حرکت جهانی برای جلب توجه درباره اثرات تغییر اقلیم با برگزاری اولین روز زمین صورت گرفت. 20 میلیون نفر در آمریکا این را مراسم برگزار کردند و خیابان پنجم نیویورک بسته شد.
1988
دانشمندان شرکتکننده در اجلاس تغییرات اقلیم تورنتو برای اولین بار به طور رسمی اعلام کردند گرمایش زمین بر اثر انباشت گازهای گلخانهای آغاز شده است و خواستار کاهش 20 درصدی انتشار دیاکسیدکربن تا 2005 شدند. دهه 80 میلادی رکورد گرمترین دهه تاریخ تا آن زمان را به خود اختصاص داد.
1990
700 دانشمند و اقلیمشناس در هیات بینالدولی تغییرات اقلیم (IPCC) به اجماع رسیدند که سیاره زمین با گرمایش غیرمنتظرهای روبهروست و برای حل آن نیاز به اقدام جدی و فوری برای کاهش گازهای گلخانهای وجود دارد.
2001
گزارش 2600 صفحهای IPCC اعلام کرد که زمین با سرعتی بیش از هر زمان دیگری در طول هزار سال اخیر در حال گرم شدن است و میزان انباشت دیاکسیدکربن در جو زمین در طول 20 میلیون سال پیش تا کنون هیچگاه به اندازه امروز نبوده است.
2005
مجلس ایران عضویت کشور در پیمان کیوتو را تصویب کرد. در همین سال پروتکل کیوتو از 16 فوریه عملیاتی شد .
2007
بزرگترین کنسرت موسیقی تاریخ با نام زمین، به طور زنده همزمان در شهرهای سیدنی، ژوهانسبورگ، نیوجرسی، ریودوژانیرو، قطب جنوب، توکیو، کیوتو، شانگهای، لندن، هامبورگ، واشنگتن و رم با حضور دهها خواننده و موسیقیدان و با هدف جلب توجه جهانیان به گرمایش زمین برگزار شد.
2007
ال گور و دفتر بینالدولی تغییرات اقلیم،جایزه صلح نوبل را برای تلاش به دلیل مقابله با گرمایش زمین به دست آوردند.
2009
اجلاس کپنهاگ برای تعیین خط مشی مقابله با روند گرم شدن زمین در سالهای پس از 2012 برگزار میشود.
پوریا ناظمی
در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی و در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
حسن هانیزاده در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی در یادداشتی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رهبر در گفتوگو با جامجم:
در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی و در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با رئیس شورای تامین دام کشور وضعیت بازار واردات گوشت را بررسیکردیم
در گفتوگوی «جامجم» با مینا مهرنوش، کارآفرین و عضو هیات علمی دانشگاه تهران: