
شخصیتهای آقای ملون، آقای دست و دلباز و زرگنده که در سالهای جنگ، نماد بسیاری از شخصیتهای دور و برمان بودند با ظرافت، واقعیتهای جامعه را در قالب طنز بیان میکرد. مسابقه هفته نیز تا زمان اجرا از پربینندهترین برنامههای زمان خود بود که اجرای آن، تنها از هنرمندی چون نوذری بر میآمد. تسلط نوذری در دوبله مثال زدنی بود و بازیهای روان او در فیلمها و سریالها، همه و همه از مرحوم نوذری، چهرهای فراموش ناشدنی ساخت.
روزگار اما همیشه به کام آقای خنده ایران نماند. اواخر دهه 70 بیماری قلبی 2 سال او را از عرصه هنر دور نگه داشت و پس از آن به دلیل مشکلات مالی، کارش به زندان هم کشید. اما نوذری در زندان هم بیکار نماند. او در یکی از آخرین گفتگوهایش به ایسنا گفته بود: «در زندان هم برای زندانیها برنامه میگذاشتم و همچنین طرح 3 سریال و فیلم و یک راه شب برای رادیو نوشتم.» بازگشت نوذری باز هم درخشان بود. او همیشه حرف تازهای برای مخاطبانش داشت. اما این بار از پشت دوربین به جلوی دوربین آمده بود تا اولین سریال زندگی اش را بازی کند. «کوچه اقاقیا» ساخته رضا عطاران، اولین کاری بود که نوذری در آن به ایفای نقش میپرداخت. پس از آن، اجرای برنامه «صندلی داغ» را برای مدت کوتاهی به عهده گرفت تا این که بیماری ریوی، او را خانه نشین کرد. حالا 4 سال از مرگ کسی میگذرد که وجه مشترک خاطرات 3 نسل از ایرانیهاست.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر محمد اسحاقی، استاد دانشگاه تهران:
محمدرضا مهدوی در گفتوگو با «جامجم»: