چهره روز

خاطره مشترک 3 نسل

میثم اسماعیلی: «این جعبه‌ای که شما، تصویر مرا در آن می‌بینید، اسمش تلویزیون است» این جمله‌ای بود که زنده یاد منوچهر نوذری با ورود تلویزیون به ایران، به مخاطبان اولیه جعبه جادو گفت. ورود تلویزیون به ایران همراه شده بود با اولین حضور منوچهر نوذری در آن، جایی که تا سال‌ها توانست برنامه‌های موفق و ماندگاری در آن بسازد، اما حالا 4 سال است که اسم منوچهر نوذری واژه «زنده یاد» را با خود یدک می‌کشد. اما محبوبیت نوذری از جعبه جادو آغاز نشد. آن روزها که تلویزیون تنها 2 کانال داشت که برنامه‌هایشان خیلی زود تمام می‌شد، نوذری در رادیو مخاطبان زیادی داشت، چه جمعه‌هایی که مردم ایران رادیوهایشان را روی موجی تنظیم می‌کردند که از طریق آن می‌توانستند برنامه «صبح جمعه با شما» را بگیرند.
کد خبر: ۲۹۸۹۱۰

شخصیت‌های آقای ملون، آقای دست و دلباز و زرگنده که در سال‌های جنگ، نماد بسیاری از شخصیت‌های دور و برمان بودند با ظرافت، واقعیت‌های جامعه را در قالب طنز بیان می‌کرد. مسابقه هفته نیز تا زمان اجرا از پربیننده‌ترین برنامه‌های زمان خود بود که اجرای آن، تنها از هنرمندی چون نوذری بر می‌آمد. تسلط نوذری در دوبله مثال زدنی بود و بازی‌های روان او در فیلم‌ها و سریال‌ها، همه و همه از مرحوم نوذری، چهره‌ای فراموش ناشدنی ساخت.

روزگار اما همیشه به کام آقای خنده ایران نماند. اواخر دهه 70 بیماری قلبی 2 سال او را از عرصه هنر دور نگه داشت و پس از آن به دلیل مشکلات مالی، کارش به زندان هم کشید. اما نوذری در زندان هم بیکار نماند. او در یکی از آخرین گفتگوهایش به ایسنا گفته بود: «در زندان هم برای زندانی‌ها برنامه می‌گذاشتم و همچنین طرح 3 سریال و فیلم و یک راه شب برای رادیو نوشتم.» بازگشت نوذری باز هم درخشان بود. او همیشه حرف تازه‌ای برای مخاطبانش داشت. اما این بار از پشت دوربین به جلوی دوربین آمده بود تا اولین سریال زندگی اش را بازی کند. «کوچه اقاقیا» ساخته رضا عطاران، اولین کاری بود که نوذری در آن به ایفای نقش می‌پرداخت. پس از آن، اجرای برنامه «صندلی داغ» را برای مدت کوتاهی به عهده گرفت تا این که بیماری ریوی، او را خانه نشین کرد. حالا 4 سال از مرگ کسی می‌گذرد که وجه مشترک خاطرات 3 نسل از ایرانی‌هاست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها