در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
این حرکت غیر منتظره سلیمانی باعث شد کارشناسان کاراته به خود جرات بدهند و در محافل ورزشی عنوان کنند که سلیمانی با انتخاب قاسمی بیتجربه و کم سن و سال، آن هم در وزنی که 10 سال است کسی نتوانسته در آن طلا بگیرد ، ثابت کرد از کاراته چیزی نمیداند.
انتقادهای تند و سنگین تنها تا روز مسابقات قهرمانی آسیا در فوشان چین بیپاسخ ماند. تیم ملی کاراته کشورمان با ثبت یک رکورد باور نکردنی از 6 فرصت کومیته 5 طلا و یک برنز به دست آورد که البته محمد قاسمی یکی از همان طلاییهای تیم کشورمان بود.
این موضوع نه تنها اهالی کاراته و کارشناسان را متعجب کرد، بلکه برخی منتقدان را نیز به تحسین واداشت. اما اینکه علیرضا سلیمانی چگونه توانست بدون هیچ ادعایی بر امپراتوری ژاپن در کاراته آسیا خاتمه بخشد، پرسش است که شاید خیلیها مایل باشند پاسخ آن را از زبان سر مربیتیم ملی کاراته کشورمان بشنوند.
آقای سلیمانی شما تیمی را روانه مسابقات آسیایی کردید که در طول 7 ماه تمرین، حتی یک مسابقه برون مرزی هم نداشت و به قولی، تمامی بازیکنان شما حکم گردوی در بسته را داشتند و به همین دلیل هم شما قول مدالآوری را در این پیکارها نمیدادید. این در حالی بود که شما و تیمتان بخوبی میدانستید در مسابقات قهرمانی آسیا حریف قدری به نام ژاپن انتظار شما را میکشد. اما همگی شاهد بودیم که مساله صورت خوشتری به خود گرفت و در میان بهت همگان، تیم ملی کاراته ایران قهرمانی آسیا را با اقتدار کامل از آن خود کرد. به نظر میرسد پشت این همه افتخار آفرینی، یک اندیشه شگرف پنهان شده بود که توانست با وجود نظرات مخالف نتیجه را طور دیگری رقم بزند. اینطور نیست؟
اگر حمل برخودستایی نباشد باید این مساله را تایید کنم. من ماهها نه تنها تیمم را از نظر جسمی آماده کرده بودم، بلکه سعی کردم از نظر روحی و روانی نیز آنها را متحول کنم و ارتقا دهم. این مساله را تنها در یک جمله خلاصه میکنم اینکه بازیکن باید به مربیخود اعتماد کامل کند تا از نظر روانی آسوده باشد. من تمام تلاشم این بوده که این اعتماد را ایجاد کنم و خدا را شکر میکنم که تا حدود زیادی موفق بودهام. اما در مورد قسمت بعدی سوالتان باید بگویم که من به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی قول مدالآوری نمیدهم. این درس بزرگ را سالهای متمادی مربیگریام به من آموزش داده، چرا که اعتقاد دارم در یک مسابقه همانطور که من برای تیمم زحمت کشیده و آن را آماده کردهام، مربیان دیگر نیز به همین شکل برای آمادهسازی تیمشان تلاش کردهاند. پس هیچ تیمی برای زنگ تفریح شدن به مسابقات نمیآید، بخصوص ژاپن. من نمیخواهم بگویم از تیم ملی ژاپن واهمهای دارم، اما متاسفم که بگویم این تیم با بیرحمی کامل روی تاتامیحریف خود را با تحقیر وادار به شکست میکند. خب حالا شما قضاوت کنید در مقابل چنین تیمی آیا عاقلانه است که من قول مدالآوری بدهم؟ در عوض همیشه گفتهام ما تنها به قهرمانی فکر میکنیم. به نظر من این فکر کردن از قول دادن مثمرثمرتر است. این را قبول کنید که در راه قهرمانی ممکن است اتفاقی از قبیل ناداوری، قرعه بد و مشکلات روحی و روانی بازیکنان سد راه شود. اما وقتی بازیکن به قهرمانی فکر میکند این مساله در ضمیر ناخودآگاهش حک میشود و ناخواسته او را به سوی برد سوق میدهد. به هر حال با شناختی که از تیمم داشتم پیشبینی مدالآوری را میکردم. هر چند تا روز مسابقه سخنی از آن به میان نیاوردم. کاراته نه تنها ورزشی رکوردشکن نیست، بلکه ورزش لحظههاست و این حریف است که 50 درصد قضیه را شکل میدهد.
تیم ملی کاراته کشورمان پس از 10 سال توانست عنوان قهرمانی آسیا را تکرار کند. به نظر میرسد شما فاکتورهایی را به ملیپوشان کاراته القا کردید که در این مدت از چشم سایر مربیان پنهان مانده است. در این خصوص توضیح میدهید؟
ببینید، مربیان ما متاسفانه به یکی از اصولیترین مبنای تمرین یعنی آنالیز قهرمانان ورزشی هیچ توجهی نشان نمیدهند اینکه وقتی قهرمان ورزشی ما روی تاتامی تکنیکی را پیاده میکند این تکنیک باید توسط مربی آنالیز شود تا اشکالات آن به نوعی مشخص شود. از طرفی ما وقتی از حریف یک تکنیک خوب میبینیم همه با تعجب میگویند عجب ضربه قشنگی و کسی نمیرود دنبال اینکه چطور میتوان این ضربه را خنثی کرد. من به ملیپوشانم یاد دادم چطور حریف را آنالیز کنند و چطور با تمرین کردن مقابل آینه، فاصلههایشان با حریف را در زمان حمله و دفاع تنظیم کنند. این موضوع در اوایل کار مشکلات بسیاری را برایم به وجود آورده بود. برخی ملیپوشان عنوان کرده بودند سلیمانی مربیگری بلد نیست و تنها ما را مقابل آینه آموزش میدهد. خب این بیانصافی است. روزی که این تیم را تحویل گرفتم سعی کردم کار را از پایه شروع کنم. متاسفم بگویم بیشتر ملیپوشان ما با این همه سابقه و برو و بیا، هنوز در تکنیکهای پایه مشکلات اساسی دارند و هنوز هم به جای اینکه حرکتشان را از مرکز ثقل بدنشان شروع کنند با سرو گردن شروع میکنند، این مساله باعث بیتعادلیشان میشود. باور کنید اوایل وقتی این موضوع را در اردوی تیم ملی مطرح میکردم یا از ملی پوشی ایراد فنی میگرفتم با نگاههایی همراه با خشونت فراوان روبهرو میشدم که اصلا خوشایند یک مربی که آمده بود خالصانه به شاگردانش کمک کند، نبود. ولی من این وضع را تحمل کردم، آنقدر که امروز شاگردانم سراغم میآیند و میخواهند ایراداتشان را رفع کنم. این بزرگترین لذت دنیاست. من از این بابت خوشحالم، شاید همین موضوع باعث شده که امروز تمایزی بین تمرینات خودم و سایر مربیان تیم ملی احساس کنم.
البته در کنار اینها شما به مربی اخلاق مدار معروفید؟
بله بزرگترین مسالهای که زمان تمرین به آن توجه ویژه دارم همین مساله اخلاق مداری و احترام به یکدیگر است. متاسفانه در اردوی تیم ملی باب شده بود که برخی ملیپوشان خود را تافته جدا بافته دانسته و با جوانترها حتی همکلام نیز نمیشدند. حتی ملیپوشان جدید تهدید میشدند که اگر اردوی تیم ملی را ترک نکنند بر سر آنها بلا خواهند آورد. این برای تیم ملی ما یعنی فاجعه، اما من و کادر فنی تیم ملی از روز اول تمام سعی خودمان را بر این گذاشتیم که این مساله را ریشه کن کنیم. خدا را شکر تا امروز هم موفق بودیم. در آخرین مرحله اردو کار به جایی رسیده بود که ملیپوشان با سابقه بیشتر از سایرین از تازه واردها حمایت میکردند و این موضوع ثابت میکرد به هدفم رسیدهام.
یعنی شما بین دو فاکتورترس و دوست داشتن، دومی را انتخاب کردید؟
صد البته، من هیچگاه نخواستم ملیپوشانم از من بترسند، همیشه دوست داشتم از در دوستی و مودت با آنان وارد شوم. این قضیه بسیار مهم است که بازیکنانم قلبا برایم احترام قائل باشند، زیرا من واقعا برایشان احترام قائلم. در اردوهای قبلی واقعا با ملیپوشان درست رفتار نمیشد. بیشک وقتی با جوانان ورزشکار که از آنها انتظار مدالآوری داریم درست رفتار نکنیم، نباید انتظار داشته باشیم آنها از نظر اخلاقی موجه بار بیایند. در این مدت تمام تلاشم این بوده که اول اخلاقمداری را به شاگردانم آموزش دهم و بعد از آن سراغ تکنیک و تاکتیک بروم. چراکه معتقدم ورزشکار هر چقدر هم که قهرمان و مدالآور باشد، اگر از نظر اخلاقی سالم نباشد ریالی نمیارزد.
در مسابقههای قهرمانی آسیا تیم ما در کومیته از 5 فرصت 6 مدال به دست آورد که این موضوع خود به نوعی رکورد محسوب میشد. متاسفانه ما هیچگاه نتوانستهایم شاهد درخششی اینگونه در کاتا باشیم و همیشه این کشور ژاپن بوده که صاحب اول و آخر مدالهای طلا در رده کاتا بوده است. آیا فکر نمیکنید کاتا ما همیشه در حضور ژاپن، قربانی داوری بوده است؟
خیر، اگر اینگونه فکر کنیم، واقعا بیانصافی کردهایم. شاید ژاپن در کومیته به مدد داوری مدالآوری کند اما در کاتا برتری مطلق با ژاپنیهاست. ژاپنیها کاتا را میفهمند و با کاتا زندگی میکنند. آنها کاملا ریزبینانه کاتای خود و رقبایشان را آنالیز میکنند. کاتاروهایشان به هیچ عنوان حرکات اضافی ندارند و از طرف دیگر قدرت بدنی بسیار بالایی دارند و از همه مهمتر اینکه با گذشت سالها کاتا هنوز در دنیا سنتی اجرا میشود، ولی کومیته از زمانی که اروپایی شده، اروپاییها توانستهاند تاثیر بسزایی روی آن بگذارند و حتی داوریهای کومیته را نیز اروپایی کنند. اینگونه شد که کومیته کمکم از دستان ژاپنیها خارج شد. میتوانم بگویم کاراته کاران ما کومیته را ایرانی کار میکنند و موفق هم هستند، اما در کنار این ما باید برای کاتا چارهای بیندیشیم، چرا که کاتا کم کم به نقطه ضعف تیم ما تبدیل میشود.
مایل نیستید تغییراتی در کادر فنی تیمتان انجام دهید، مثلا تعویض مربیان؟
نه به هیچ وجه، من با کادرم راحتم و احساس میکنم پس از 7 ماه از هم شناخت کامل پیدا کردهایم و این اصلا حرفهای نیست که بخواهم آنها را کنار بگذارم. بویژه حالا که دو رخداد بزرگ یعنی بازیهای آسیایی گوانگجو و مسابقات جهانی صربستان را نیز پیش رو داریم.
به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی قول مدالآوری نمیدهم. این درس بزرگ را در سالهای متمادی مربیگریام آموختهام
پس با این تفاسیر نباید مشکل خاصیسرراه مدالآوری تیمتان باشد؟
نه اینطور نیست، نمیخواهم ناشکری کنم اما ببینید رزمیکارها همیشه محروم بودهاند. سالن تمرینمان آزادی است که همزمان با ما 6 رشته دیگر هم در آنجا مشغول تمرین هستند. به نظر من کاراته، کار شگفتانگیزی کرد که توانست با این شرایط تمرینی مدالآوری کند. از طرفی من به عنوان سر مربی هیچگاه نمیتوانم زمان تمریناتم را مشخص کنم و متاسفانه باید بگویم که این مسوول سالن است که مشخص میکند ما چه روزی وچهزمانی تمرین کنیم و این موضوع کاملا غیرحرفهای است. من به عنوان سرمربی تیمیکه همه چشم به مدالآوری آن دارند میخواهم تیمم در فضایی تمرین کند که آرامش و تمرکز داشته باشد. میخواهم نفرات بیشتری را به اردو دعوت کنم تا ضمن اینکه شایسته سالاری را رعایت میکنم از بازیکن سالاری جلوگیری کنم. اما متاسفانه وقتی سهم ما از تمام سالن تنها یک تاتامیاست چطور میتوانم کار کنم؟ این مشکلی نیست که فدراسیون به تنهایی بتواند آن را مرتفع کند. این موضوع همت مسوولان بالادست را میطلبد. اگر این مشکلات حل شود آن وقت من و تیمم میتوانیم با دغدغه کمتری به قهرمانی فکر کنیم.
شاید در این خصوص با من هم عقیده باشید، پیش از این، حاشیه نزدیک بود کاراته را از پا در بیاورد و هر روز یک معضل جدید به تیم ملی هجوم میآورد و این تیم را در خود غرق میکرد، آیا هنوز هم شما با این حاشیههای خواسته و ناخواسته درگیرید؟
قبول دارم که حاشیه در کاراته بیداد میکرد بویژه در اردوهای تیمملی. این بازیکنان بودند که تعیین میکردند چه کسی مربیتیمملی باشد. حتی آنقدر بازیکن سالاری به اوج خود رسیده بود که تیم ملی شده بود جولانگاه برخی اسامیکه چون برای تیم ملی مدالآوری کرده بودند به خود اجازه میدادند حتی برای رئیس فدراسیون هم تعیین تکلیف کنند. متاسفانه کاراته هم سالها به اینها باج داده بود و همین باج دادنها باعث شده بود قهرمانانش سیر نزولی فاحشی داشته باشند. از طرفی با وجود همین افراد، تیم ملی نخبگان و مستعدان واقعی خود را از دست داده بود. ولی ما از روز اول مرعوب این نامها نشدیم و به عنوان سرمربیتیم ملی این بازیکنان را از تیم ملی حذف کردم. در ابتدای کار باوجود مشکلاتی که همین بازیکنان برایم به وجود آوردند اما جرات حذف کردنشان را از دست ندادم و همین بازیکنان موقع برگشت از چین در فرودگاه امام وقتی برای استقبال از تیم آمده بودند به من گفتند اگر بعد از این مربی تیم ملی بودید در خدمت هستیم. درست است که کلامشان کمی برایم سنگین و زهرآلود بود، اما اینکه به هرحال به این نتیجه رسیده بودند که باید با شرایط حاکم بر تیم ملی کنار بیایند ، برایم خوشایند بود.
مسابقات آسیایی گوانگجو را پیش رو داریم و رشته کاراته برحسب مدالآوری در این بازیها و کمک شایانی که میتواند به جدول ردهبندی مدالها به کاروان کشورمان بکند در معرض توجه ویژه قرار دارد. برای این مسابقات چه برنامهای تدوین کردهاید؟
البته همانطور که میدانید ما قبل از بازیهای آسیایی گوانگجو، مسابقات جهانی صربستان را پیشرو داریم. باید بگویم که این پیکارها میتواند مسابقات تدارکاتی خوبی برای حضور هرچه قویتر در بازیهای آسیایی چین باشد. لذا به کمک کادر فنی تیم ملی درصدد هستیم با برگزاری یک دوره مسابقه انتخابی تیم ملی به صورت فراگیر ضمن تنوع فراوانی که به اردوی تیم ملی میدهیم به تمام مستعدان بینام و نشانکه تا امروز امکان ملیپوش شدن نداشتند فرصت بدهیم ضمن ثابت کردن شایستگیهای خود، برای تیم کشورشان مدالآوری کنند.
پس تکلیف مدالآوران مسابقات قهرمانی آسیا چه میشود؟ آیا آنها هم باید در این انتخابی حضور داشته باشند؟
خیر. ما در نظر داریم در هر وزن 3 ملیپوش را به اردو دعوت کنیم و از طرفی مدالآوران مسابقات آسیایی چین را از این انتخابی معاف کنیم. فرق بزرگ و اساسی که این اردو با سایر اردوها خواهد داشت، این است که ما بدون توجه به نامهای بازیکنان آنها رادر مسابقات انتخابیدرون اردویی شرکت خواهیم داد. به نظر من این عین عدالت است که میتوانیم در اردوها به اجرا گذاشته و دیگر جای هیچ بحثی را باقی نگذاریم.
زمانی هرکدام از ملیپوشان ما برای خودشان حریف قابل و خطرناکی داشتند. مثلا احمد منیر حریفزهردار جاسم ویشگاهی بود و بههمیندلیل اکثرا ویشگاهی در مقابل این کومیتهرو کویتی یا مغلوب یا اسیر بیعدالتی داوران میشد. میخواهم بدانم هنوز هم این کابوس بین کاراته کارهای ما ریشه دارد؟
خوشبختانه باید بگویم خیر، چراکه نه من ونه شاگردانم به این مساله اعتقادی نداریم. وقتی بازیکن با تفکر برد وارد تاتامیشود دیگر برایش فرقی نمیکندحریفش کیست و چه نام و آوازهای دارد. اگر آسمان به زمین هم بیاید، بازیکن دست پر از زمین خارج میشود. اما وای به روزی که بازیکن از شب قبل از مسابقه رج به رج باختهای قبلی خود را در ذهنش تداعی کند و منتظر باختهای دیگر باشد، آن وقت است که دیگر از دست مربیهم کاری ساخته نیست. پس میبینید که روحیه در این مواقع حرف اول را میزند.
شما یکی از مربیانی بودید که قبل از مسابقات قهرمانی آسیا مورد هجوم انتقادها قرار گرفتید، اما با توجه به نتایج به دست آمده در این رقابتها تا حدودی از دامنه انتقادها کاسته شد. حال این سوال مطرح میشود که آیا هنوز هم این انتقادهای تند متوجه شماست؟
انتقاد همیشه هست و اتفاقا من از آن استقبال میکنم، اما به شرطی که از روی قصد و غرض نباشد. متاسفانه باید بگویم 90درصد انتقادهایی که بر من و تیمم میشد، وارد نبود. ما در مسابقات قهرمانی آسیا این را ثابت کردیم. من شاهد بودم که برخی مربیان به روش من انتقاد داشتند ولی از روش من استفاده میکردند. من از این آقایان میپرسم اگر علیرضا سلیمانی را قبول دارند، چرا اینقدر غیرمنصفانه انتقاد میکنند و تهمت میزنند و اگر قبول ندارند، چرا در استاژها و کلاسهای مربیگریشان از روشها و تمرینات من استفاده میکنند؟ در کل خوشحالم راهی را که انتخاب کردم دیگران نیز ادامه میدهند، حالا اگر انتقاد هم میکنند برایم مهم نیست.
در مسابقات اخیر تیم شما یکپارچه همدیگر را تشویق میکردند. مهم نبود که چه کسی روی تاتامی رفته، همه به نام ایران تشویق میکردند. شما با این تیم چکار کرده بودید که این چنین متحول شده بود؟
فقط وجدان و غیرت ایرانی آنها را بیدار کردم. به آنها یاد دادم که در خارج کشور فرد معنا ندارد و فقط این نام ایران است که مطرح میشود. پس چه بهتر که با تعصب به پرچم کشورمان برای به اهتزاز در آوردن آن تلاش کنند. خوشحالم که تلاشهایم در این خصوص بیثمر نماند، شاید باورتان نشود ولی بچهها برای مدالآوری همدیگر نذر میکردند و دعا میخواندند. این مساله برایم خیلی زیبا بود، پس ملاحظه میکنید که چقدر فاصله است بین این تیم و تیمیکه در برخی اوقات نه نتها هم تیمیها بلکه مربی هم از باخت بازیکنش خوشحال میشد، چراکه احساس میکرد فلان بازیکن را فدراسیون به او تحمیل کرده است.
همانطور که اطلاع دارید متاسفانه علاوه بر اینکه کاراته المپیکی نشد بلکه از بازیهای آسیایی کره جنوبی (2014) هم کنار گذاشته شد. به نظر شما چقدر طول میکشد تا کاراته بتواند جایگاه واقعی خود را در این دو رویداد مهم پیدا کند؟
البته هنوز هم فدراسیون کاراته آسیا امیدوار است که اجازه ندهد حذف کاراته از بازیهای آسیایی نهایی شود و در این زمینه تلاش زیادی دارد تا با رایزنی، این مشکل بزرگ را حل کند. برای المپیکی شدن هم کاراته باید اول تکلیف خودش را با خودش روشن کند. این حرف کمیته بینالمللی المپیک است. این سردرگمی برمیگردد به تعدد سبک در کاراته، چراکه ما شاهدیم همین تعدد سبک در کاراته باعث بروز اختلافاتی شده که مطمئنا کمیته بینالمللی المپیک از آن بیخبر نیست.
تکواندو هم در سالهای دور مشکل کاراته را داشت، اما با تبدیل تمام سبکها به یک سبک، توانست وارد المپیک شود. این راه حل المپیکی شدن کاراته است، البته من شک ندارم که کاراته سرانجام المپیکی خواهد شد، دیر یا زود بستگی به سیاست مسوولان آن در فدراسیون جهانی دارد.
به عنوان حرف آخر اگر فکر میکنید کلامی باقی مانده آماده شنیدن هستیم؟
درد دل زیاد است، اما حرفی که به عنوان آخرین کلام باقی میماند این است که تمام تلاشم را میکنم که در مسابقات آینده، تیم کشورم دشمن شاد نشود و بتواند همچنان بر سکوی افتخار عرض اندام کند.
همدلی ، رمز موفقیت کاراته
تیم ملی کاراته ایران با قهرمانی در مسابقات آسیایی چین ثابت کرد آنقدر مستعد هست که حتی با نبود نام آشناها و ستارگان قدیمی خود هم آسیا را تحت سیطره در بیاورد.
این تیم تحت رهبری سرمربی که با انتخابش توسط محمود آرینخو، مدیر فنی تیمهای ملی ، سروصداهای بسیاری برپا شد و روز به روز به شمار منتقدانش افزوده شد این قهرمانی مطلق را آن هم در حضور مدعی بزرگی چون ژاپن به نام خود ثبت کرد. این موضوع هر چند توانست تا حدود بسیاری موج انتقاداتی که متوجه فدراسیون کاراته و در راس آن علیرضا آهی، سرپرست این فدراسیون بود را کاهش دهد، اما امروز این فدراسیون دوباره وارد چالشی تازهتر شده است. مشخص نبودن مجمع انتخابات این فدراسیون و وجود شایعات ضد و نقیضی که این روزها بزرگترین ضررش متوجه تیم ملی کشورمان است باعث شده که این ورزش تازه سامانیافته بازهم در معرض ورود به حاشیههای ناخواسته قرار بگیرد. آن هم درست در زمانی که این تیم میرود تا خود را برای حضوری قوی در بازیهای حساس و سرنوشتساز بازیهای آسیایی گوانگجو ساخته و پرداخته کند.
این درست که کاراته رشتهای المپیکی نیست، اما همیشه در بازیهای آسیایی از جمله معدود رشتههایی بوده که با مدالآوری به داد کاروان ورزشی کشورمان در جدول ردهبندی و توزیع مدالها رسیده است.
به نظر میرسد تیم ملی کاراته با رهبری علیرضا سلیمانی، سرمربی بیحاشیه و کارسازش بتواند در گوانگجو هم افتخارآفرینی کند، اما به شرط آنکه تمامی امکانات برای این افتخارآفرینیها مهیا شود و این رشته از حاشیهها به دور باشد.
متاسفانه هر زمان حاشیه و اختلافات دامن کاراته را گرفته، این رشته با وجود پتانسیلهای بالای خود نتوانسته است در عرصه رقابتهای آسیایی با تمام قدرت در میدان رقابت ظاهر شود. به هر حال پیشینه روشن حضور در بازیهای آسیایی 2002 بوسان و همینطور 2006 قطر اقتضا میکند که هر چه سریعتر وضعیت کاراته به لحاظ مدیریتی روشن شده تا با ثبات مدیریت، این رشته افتخارآفرین با همدلی و وفاق در مسیر حضوری پرقدرت در بازیهای 2010 به جلو حرکت کند.
منیره جامی
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد