در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
عجیب است که همه این نگرانیها همچنان زوجهای بسیاری را آزار میدهد، در حالی که بارها و بارها شنیدهاند که ناباروری در دهه اخیر با ارائه شیوههای درمان نوین ریشه کن شده است؛ شیوههایی که در کشور ما همگام با کشورهای پیشرفته دنیا ارائه میشود.
بهگونهای که حتی در منطقه، ایران خدمات درمان ناباروری را به سایر کشورها هم عرضه میکند. شاید علتش این باشد که هنوز بسیاری از زوجهای ایرانی از وجود این شیوهها بیاطلاعاند یا حداقل اطلاعاتشان کافی نیست یا حتی دیدگاههای فرهنگی و اخلاقی لازم برای تن دادن به این روشها در آنها و خانوادههایشان شکل نگرفته است.
خلاصه آن که رسالت ما ایجاب میکند که هرچند وقت یکبار به بهانههای مختلف و از زبان استادان و متخصصان برجسته ناباروری در کشورمان که بعضا شهرت جهانی نیز دارند، مروری بر این روشها داشته باشیم تا شاید روزی، در آینده نزدیک، برسد که دیگر هیچ زوج ایرانی در حسرت در آغوشگرفتن فرزندش آه نکشد...
این بار پای صحبت استادان و متخصصان برجسته اولین مرکز درمان ناباروری کشور یعنی مرکز تحقیقاتی درمانی ناباروری یزد نشستیم.
مرکزی که به عنوان قطب علمی کشور در زمینه ناباروری در پایان سال 1379 و همچنین به عنوان مرکز تحقیقاتی نمونه در سال 1380، در جشنواره پژوهشی رازی، معرفی شده و به عنوان مرکز اصلی علمی این رشته و محل مراجعه علاقهمندان به فراگیری تکنیکهای جدید درمان ناباروری و انجام تحقیقات در زمینههای مختلف تولید مثل و ژنتیک مورد قبول مراکز علمی داخل و خارج از کشور، مطرح است و دستاوردهایی چون تولد اولین نوزاد حاصل از تکنیک آی.وی.اف، آی.یو.آی، اولین نوزاد حاصل از تخمک اهدایی و نیز اولین نوزاد حاصل از میکرواینجکشن (ICSI) را در پرونده کاری خود دارد.
در واقع دکتر سیدمهدی کلانتر، متخصص و استاد ژنتیک و مسوول ناباروری و ژنتیک و همچنین دکتر مریم افتخار استادیار زنان و نازایی این مرکز، داستان ناباروری و درمانهای نوین آن را برایمان بازگو میکنند.
از آنجا که محور گفتگوی ما، مساله ناباروری است، ابتدا وضعیتی را که از نظر پزشکی، یکی از زوجین نابارور تلقی میشود، برایمان توصیف کنید؟
دکتر کلانتر: ناباروری در یک زوج به طور کلی به صورت ناتوانی برای حاملگی بعد از یک سال با وجود مقاربت بدون جلوگیری تعریف میشود. ناباروری 10تا 15 درصد زوجها را در سنین باروری مبتلا میسازد.
نخستین بار عارضه یا بیماری ناباروری در دنیا چگونه شناسایی شد؟
دکتر کلانتر: در طول تاریخ، جوامع بشری نگران جریان زاد و ولد بودهاند. آنها کوشیدهاند تا جزییات این فرآیند را به وسیله هنر و مذهب تشریح کنند. با وجود این تمدنهای اولیه در فهم و درک جزییات چنین جریان پیچیدهای ناتوان بودهاند و در نتیجه آن را با تفاسیر غیبی و سحرآمیز در هم آمیخته بودند. نخستین سندهای مکتوب درباره جنبههای گوناگون ناباروری مربوط به مصریان باستان است. این اسناد که روی پاپیروس نوشته شده است، به 1950 تا 2200 سال قبل از میلاد برمیگردد. از آن تاریخ تاکنون تلاشهای دانشمندان به منظور یافتن راهکارهای مناسب برای درمان ناباروری ادامه دارد، لیکن در دهههای اخیر شاهد پیشرفتهای زیادی در این عرصه بودهایم.
چه عوامل دیگری در بروز این عارضه نقش دارند؟ به علاوه اگر این عوامل محیطی یا اکتسابی هستند، از چه راههایی میشود از بروز آنها جلوگیری کرد؟
دکتر افتخار: علل اصلی ناباروری از جمله ناباروری با علت مردانه شامل نقص در تولید یا عملکرد اسپرم و ناباروری به علت نارسایی در تخمکگذاری یا آسیب به رحم یا لولههای رحمی است. رژیم غذایی مناسب و ورزش نقش مهمی را در عملکرد خوب دستگاه تولیدمثل ایفا میکنند. زنانی که وزن آنها به طور قابل توجهی بیشتر یا کمتر از حد مناسب است، مشکلاتی در باردار شدن خواهند داشت، مصرف سیگار، نوشیدن الکل و داروهای اعتیادآور نیز بر کیفیت اسپرم اثر میگذارند و باید قبل از اقدام به باروری قطع شوند. بسیاری از فاکتورهای محیطی مثل مواجهه با موادی مثل سرب و مواد شیمیایی و سموم روی باروری اثر میگذارند. استرسهای مختلف روحی و روانی نیز بر باروری افراد تاثیرگذارند و کاهش آنها باعث افزایش باروری میشود. عفونت دستگاه تناسلی هم در زنان و هم در مردان میتواند منجر به ناباروری شود و با درمان بموقع، میشود از عوارض آن جلوگیری کرد. به علاوه یکی از فاکتورهای مهم در باروری، سن زن و مرد است. در سالهای اخیر بالا رفتن سن ازدواج یا تاخیر در اقدام برای بارداری از عوامل مهم افزایش ناباروری است. در این زمینه باید فرهنگسازی شود.
آیا دانش امروز بشر توانسته است اصلی ترین عوامل دخیل در بروز ناباروری را شناسایی کند؟ بر این اساس عوامل ژنتیک و وراثتی چه اندازه در بروز ناباروری نقش دارند؟
دکتر کلانتر: عوامل ناباروری را ابتدا باید به عوامل اولیه ناباروری با علت مردانه، علت زنانه، در مواردی که هر دو مرد و زن با مشکل ناباروری مواجهاند و نهایتا ناباروری که در بررسیهای اولیه هیچ یک از زوجین با مشکل روبهرو نبوده و علت ناشناخته باقی میماند، تقسیم کرد. در خصوص عوامل ژنتیک، هر یک از آنها ممکن است درگیر شوند.
نکتهای که نباید از نظر دور داشت، آن که از هر 5 زوج در سن باروری یک زوج قادر به فرزنددار شدن به طور طبیعی نبوده و به نحوی نابارور تلقی میشوند. واقعیت آن است که موضوع ناباروری به صورت اپیدمیک در سطح جهان درحال گسترش است. این افزایش روزافزون از یک سو مربوط به عوامل محیطی از جمله افزایش سن زنان در زمان بارداری است، توانمندی بارداری زنان از 20 تا 35 سالگی بتدریج کاهش مییابد بویژه از 35 سال به بالا این توانمندی بشدت روبه کاهش میگذارد. تغییر شیوه زندگی و آلایندههای صنعتی که در اطراف ما وجود دارد و به نحوی ما در معرض آنها قرار میگیریم، میتواند بر توانمندی مردان و زنان تاثیر گذارد و نهایتا باعث کاهش قدرت باروری فرد شود.
در مردان یکی از مهمترین مسائلی که در خصوص ناباروری و ژنتیک وجود دارد، آن که با کاهش تولید اسپرم شانس اختلالات ژنتیکی افزایش مییابد. عوامل ژنتیکی میتواند به صورت اختلالات کروموزمی دیده شود، که ممکن است تغییر در تعداد کروموزمها اتفاق افتد که از نظر تعداد، افزایش یا کاهش صورت گیرد، در نتیجه متناسب با این تغییر در تعداد، اختلالات متفاوتی را در فرد باعث میشود. در گروهی که تعداد کروموزمهایX آنها افزایش مییابد و در کل 47کروموزمی میشوند (به جای 46 کروموزم) به سندرم کلاین فلتر مبتلا شده که عمدهترین اختلال در این افراد، اشکال در توانمندی باروری آنهاست.
علاوه براین، اختلالات ساختمانی کروموزمها نیز میتواند بر کاهش تعداد اسپرم یا سایر فاکتورهای اسپرمی موثر باشد و این اختلال میتواند از نسلی به نسل دیگر منتقل و در نتیجه باعث تکرار ناباروری با علت ناباروری مردانه در نسلهای متوالی شود. گفتنی است، هرچند اختلالات شمارشی کروموزمی علاوه براثر روی خصوصیات اسپرم، خود فرد را نیز درگیر با اختلالات بالینی میکند، اما عمده اختلالات ساختمانی ممکن است در خود فرد همراه با اختلال جسمانی نباشد و تنها روی توانمندی باروری اثرگذار باشد. علاوه بر اختلال کروموزمی، جهشهای متعددی نیز ممکن است روی ژنها رخ دهد و باعث ناباروری مردان شود. در اینجا دسته ژنهای موجود روی کروموزمY وجود دارد که در تولید اسپرم نقش اساسی دارند. جهشهایی که روی این ژنها اتفاق میافتد موجب اثر روی عملکرد باروری فرد میشود. این دسته از ژنها به نامAZF شناخته شدهاند که این موضوع با مطالعات گستردهای که در ایران انجام شده است، میتواند شایعترین جهشها را در مردان نابارور مشخص کند. لازم به یادآوری است که هم اکنون امکان بررسی اختلال ژنتیک مرتبط با ناباروری در ایران وجود دارد و در مرکز تحقیقاتی درمانی ناباروری یزد علاوه بر انجام تحقیقات متعدد درخصوص مشخص کردن وضعیت جمعیت مردان ایرانی و ارتباط آن با عدم توانمندی باروری، در کنار مشاورههای مناسب، آزمایشهای علت شناختی نیز به طور کامل ارائه میشود.
در خصوص زنان علت نازایی میتواند بسیار متفاوت باشد، ولی موارد متعددی در زمینه عدمتخمکگذاری، ناموفق بودن لقاح در درمانهای خارج از رحمی و عدم لانه گزینی که درباره هر کدام دلایل گوناگونی مطرح است و نیاز به بررسی دارد علم ژنتیک و بویژه جهشهای ژنی قابل تامل و بررسی است که در این خصوص نیز مرکز ناباروری یزد، به طور فعال تحقیقات گستردهای در سطح بینالملل انجام داده است و ازجمله اختلالات هورمونی است که بویژه در سیکلهای درمانی که با عدم موفقیت در مرحله لقاح در درمانهای خارج از رحمی همراه است، میتواند مورد نظر قرار گیرد. از موارد دیگری که در درمان زوجهای نابارور با استفاده از درمانهای خارج از رحمی و تحریک تخمکگذاری مطرح است، عارضه PCO (تخمدانهای کیستی) است که در این خصوص نیز میتواند جهشهای ژنی مطرح باشد که بررسیهای بیشتری برای تعیین مهمترین عوامل ژنتیکی در حال انجام است.
به طور خلاصه عوامل کروموزمی و ژنی در ناباروریهای زنانه و مردانه مطرح است و درصد قابل توجهی از زوجها علل ناباروریشان ژنتیکی است. با وجود این در دستهای از زوجهای نازا و با بررسیهای نازایی اولیه علل ژنتیکی در این گروه بیشتر مطرح میشود که نیازمند مشاوره ژنتیک هستند.
آیا میتوان بر اساس مستندات علمی و آماری، درصد شیوع ناباروری را در زنان و مردان مقایسه کرد؟
دکتر افتخار: براساس مطالعات صورت گرفته ناباروری با علت مردانه حدود 35 درصد و ناباروری با علت زنانه حدود 50 درصد موارد را شامل میشود. 10درصد تا 15درصد باقیمانده هم شامل موارد ناشناخته یا دیگر علل است. این آمار لزوم بررسی زن و مرد را در ارزیابی علت ناباروری نشان میدهد.
عوامل عصبی و روانی تا چه اندازه در ناباروری زنان نقش دارند؟
دکتر افتخار: باروری در بیشتر فرهنگها ارزش بالایی دارد و آرزوی بچهدار شدن یکی از اساسیترین محرکهای انسانی است. بارداری و مادر شدن برای زنان از پایههای تکاملی هستند و در فرهنگ ما بشدت مورد تاکید قرار گرفتهاند. اگر تلاش در جهت بچهدار شدن با شکست مواجه شود، میتواند به تجربه احساسی مخربی تبدیل شود. همچنین استرسهای روحی و روانی میتواند منجر به ناباروری شود. ناباروری پیامدهای روانی و اجتماعی خاصی را به دنبال دارد به طوری که مطالعات نشان دادهاند، حدود 60 درصد افراد نابارور دچار اضطراب متوسط تا شدیدند و حدود یکچهارم افراد به درجاتی از افسردگی خفیف تا شدید مبتلا هستند.
گفته میشود، یکی از دستاوردهای بزرگ علمی دهه اخیر، ریشهکن شدن ناباروری است. پیش از این که از این روشها برایمان صحبت کنید، بگویید آیا خود شما هم با این ادعای بزرگ علمی موافقید؟ پس چرا همچنان بسیاری از افراد حتی با وجود بهکارگیری این شیوهها صاحب فرزند نمیشوند؟
دکتر کلانتر: در دهه اخیر شاهد پیشرفتهای چشمگیری در عرصه علم درمان ناباروری بودهایم تا جایی که در حال حاضر با اطمینان میتوان گفت امید به موفقیت تقریبا در همه زوجهایی که به مراکز ناباروری مراجعه میکنند، وجود دارد و راهکارهای درمانی در اغلب موارد ممکن است. بیشتر بیماران با استفاده از داروها درمان میشوند و در بقیه موارد از روشهای کمک باروری مثل IVF (لقاح داخل آزمایشگاهی)، میکروانجکشن، IVM (بلوغ داخل آزمایشگاهی) و در مواردی از تخمک یا جنین اهدایی یا رحم اجارهای استفاده میشود. اما متاسفانه موفقیت هیچ کدام از روشهای درمانی 100 درصد نیست و موفقیت در هر سیکل درمانی تقریبا 30 تا 35 درصد است. به همین دلیل تکرار سیکلهای درمانی برای دستیابی به موفقیت بیشتر در خیلی از موارد لازم است. به نظر میرسد به رغم پیشرفتهای صورت گرفته هنوز نقاط مبهم زیادی وجود دارد که امید میرود با تلاشهای بیشتر روشن شوند.
این شیوهها ابتدا چگونه و بر چه اساس ارائه و به مرور شاهد چه پیشرفتهایی شدند؟
دکتر کلانتر: اولین مورد موفق آی.وی.اف در سال 1978 در انگلستان گزارش شد که در آن تخمک از یک تخمدان تحریک شده برداشت شد و در محیط آزمایشگاهی تلقیح مایع منی صورت گرفت و بعد از میانبر زدن لولههای رحمی، جنین به داخل رحم انتقال یافت. بعد از آن روشهای دیگری مثل تلقیح داخل سیتوپلاسمی اسپرم یا روشهایی مثل بلوغ داخل آزمایشگاهی تخمک و... ایجاد شد.
موفقیتآمیزترین این شیوهها چه هستند؟
دکتر افتخار: ناباروری دلایل متعددی دارد موفقیت هر روش بسته به علت بیماری، متفاوت است و بر این اساس در هر فرد یک روش ممکن است موفقیت بیشتری داشته باشد. به عنوان مثال اگر ناباروری به علت فاکتور مردانه باشد، روش میکروانجکشن که در آن یک اسپرم به داخل سیتوپلاسم یک تخمک تزریق میشود، روش مناسبتری است.
گفته میشود که آی.وی.اف یا لقاح خارج رحمی پایه اصلی این نوع شیوههای درمانی تلقی میشود، درصد موفقیت آن در فرد نابارور چه اندازه است و به چه عواملی بستگی دارد؟
دکتر افتخار: میزان موفقیت در هر سیکل حدود 30 تا 35 درصد است و فاکتورهای زیادی در موفقیت تاثیر دارند که مهمترین آنها علت ناباروری، کیفیت تخمک، کیفیت اسپرم و وضعیت رحم بیمار است.
در صورت عدم موفقیت این روش، معمولا چه روشهای دیگری به زوجین نابارور پیشنهاد میشود؟
دکتر افتخار: با توجه به درصد موفقیت در هر سیکل درمانی در صورت عدم موفقیت در یک نوبت احتمال موفقیت در سیکلهای بعدی وجود دارد. تغییر در پروتکل درمانی در خیلی از موارد منجر به موفقیت میشود.
اهدای تخمک چه درصدی از درمان ناباروریها را شامل میشود؟ به کدام دسته از زوجین این روش توصیه میشود؟
دکتر افتخار: از اهدای تخمک در زنان دارای سابقه عمل جراحی برداشتن تخمدانها، زنان مبتلا به نارسایی زودرس تخمدان، زنان مبتلا به کاهش شدید ذخیره تخمدان و زنان در معرض خطر انتقال بیماریهای ارثی به فرزندان استفاده میشود. براساس گزارش دفتر ثبت ASRM/SART در 10 درصد سیکلهای کمک باروری از اووسیتهای اهدایی استفاده میشود، اما در مورد این میزان در ایران آمار دقیقی وجود ندارد.
آیا برای اهدای اسپرم همچنان منع شرعی در کشورمان وجود دارد؟ راهحل جایگزین آن چیست؟
دکتر افتخار: در حال حاضر قانونی برای اهدای اسپرم در کشور وجود ندارد. در این زمینه اختلافنظر وجود دارد و راهحل جایگزین، استفاده از جنین اهدایی است.
تا چه اندازه برای پذیرش این شیوهها در کشورمان کار فرهنگی صورت گرفته است؟ برای افزایش این ظرفیتها چه اقداماتی و از سوی چه نهادهایی باید انجام بگیرد؟
دکتر افتخار: چون ناباروری بار فرهنگی زیادی بر دوش خانوادهها گذاشته است، بیماران از راهحلها خیلی خوب استقبال میکنند. از همه مذاهب شیعه، سنی و... و همه اقلیتهای قومی فارس، بلوچ، ترک و... و با همه نوع تحصیلات برای درمان ناباروری به ما مراجعه میکنند. اطلاعرسانی از طریق نشریات، صداوسیما، آموزشهای حضوری و بولتنهای آموزشی کمک انکارناپذیری میتوانند در آشنایی با شیوههای درمان ناباروری داشته باشند.
رحم جایگزین، با توجه به کارهای فرهنگی که روی آن طی یکی دو ساله اخیر صورت گرفته تا چه اندازه مورد استقبال زوجین نابارور قرار گرفته است؟
دکتر کلانتر: چون تعداد موارد مورد نیاز رحم اجارهای محدود است، مردم آشنایی زیادی با این موارد ندارند. با وجود این در مواردی که ناگزیر به استفاده از این روش در بیماران بودهایم، خیلی از بیماران استقبال کردهاند. موارد موفقی از این روش در مرکز ما انجام شده است.
در ارتباط با شیوههای نوین درمانی با بهرهگیری از چه راهکارهایی میتوان حقوق مربوط به حریم خصوصی افراد را حفظ کرد؟
دکتر کلانتر: بحثهای حقوقی زیادی در مورد روشهای جدید کمک باروری وجود دارد، بخصوص در مواردی که از اهدای تخمک یا جنین استفاده میشود. آشکار یا پنهان کردن این موضوع از کودک یا تمایل به ناشناس بودن یا آشنایی کامل از دهندگان تخمک یا جنین از این موارد هستند. به نظر میرسد تصویب قوانین حقوقی کاملتری به این منظور لازم است.
آیا میتوان امیدوار بود با توجه به پیشرفتهای علم ژنتیک و دستکاریهای ژنتیک (حتی در دوران پیش از تولد) و نیز سلولدرمانی، شیوه موثرتری نیز در حوزه درمان ناباروری، در آینده نزدیک ارائه شود؟
دکتر کلانتر: امروز با اتمام پروژه ژنوم انسانی (در این پروژه تعداد واقعی و جایگاه ژنی انسان مشخص شد)، تعداد بیش از 25 هزار ژن در انسان و نیز توالی DNA آن شناخته شده است. بنابراین آنالیز مولکولی ژنها سادهتر و ممکن شده است و با کمک روشهای درمانی خارج از رحمی میتوان به زوجهایی که امکان تولد نوزادان با اختلالات ژنتیک ازجمله سندروم داون، فیبروز کیسیتی، دسیتروفیهای عضلانی، کمخونی سیکل سل و عقبماندگیهای ذهنی را دارند، در پیشگیری کمک کرد. بیش از یک دهه این روش به نام تشخیص پیش از لانه گزینی بیماریهای ژنتیک (PGD) در دسترس است. این تکنیک با پیشرفتهای تشخیصی در زمینه مولکولی و نیز تکنیک FISH ، امکان بررسیهای مولکولی و سیتوژنتیک را در مدت زمان کوتاه فراهم آورده است. این روش با کمک سیکلهای درمانی خارج از رحمی (از قبیل ICSI ،IVF) انجام میشود و پس از انجام مرحله اول لقاح، جنین تشکیل شده در محیط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار میگیرد.
به این صورت که در مرحلهای که جنین در مراحل اولیه تقسیم است معمولا در روز سوم از مرحله تکاملی آن است و 8 سلول دارد یک یا دو سلول جنینی جدا میشود و مورد بررسی ژنتیک قرار میگیرد؛ در صورتی که اختلال کروموزمی یا ژنی وجود نداشته باشد، سلول جنین به داخل بدن مادر منتقل میشود و سایر مراحل همانند سیکل درمانی خارج از رحمی ادامه مییابد و کنترل میشود. در حالی که اگر هر گونه اختلال کروموزمی یا ژنی مورد انتظار مشاهده شود، این سلول جنینی انتقال نمییابد و در نتیجه از بروز تولد نوزاد با بیماری ژنتیک مورد انتظار جلوگیری میشود. علاوه بر این، در سالهای اخیر با استفاده از این روش به غربالگری کروموزمی نیز پرداخته شده است، با توجه به افزایش احتمال به وجود آمدن اختلالات کروموزمی در مادران باردار در سن بالای 35 سال با بررسیهایی که PGS نامیده میشود، میتوان به کاهش تولد این گونه نوزادان کمک کرد. هرچند نتایج روش اخیر، مورد تایید تمام محققان نیست، با وجود این، در بسیاری از موارد، باعث کاهش تولد نوزادان همراه با معلولیتها شده است.
با توجه به صحبتهایی که داشتیم، چشمانداز درمان ناباروری را در آینده روشنتر ارزیابی میکنید؟
دکتر کلانتر: امروزه میتوان گفت درصد بسیاری بالایی (تقریبا در تمام موارد) از زوجهای نابارور شانس داشتن فرزند را خواهند داشت. از روشهای مختلف که فرصتهایی را برای این زوجها فراهم میآورد؛ میتوان بهکارگیری سلولهای بنیادی در تولید گامتها، سلول درمانی و پیوند ارگانها را نام برد. یک مورد موفق آن، پیوند تخمدان است که 10 دسامبر 2008 در خانمی که در 15 سالگی دچار منوپوز زودرس شده بود و امکان تخمکگذاری و در نتیجه بارداری برای او نبود، توانست با دریافت تخمدان از نزدیکان خود در 38 سالگی صاحب فرزند شود. هرچند این گونه درمانها در حال حاضر به طور گسترده در تمام مراکز ناباروری انجام نمیگیرد، ولی در مدت بسیاری کوتاهی، گسترش یافته و امکان دستیابی برای زوجهای نابارور خواهد بود و در نتیجه باعث امید به فرزنددار شدن این دسته از زوجهای فاقد فرزند خواهد بود.
اهدای جنین، راهحلی دیگر
آمارها نشان میدهد حداقل 15 درصد خانوادهها با مشکل ناباروری روبهرو هستند. براساس ارزیابی سازمان بهداشت جهانی این رقم حدود 80 میلیون زوج را در جهان در بر میگیرد. به دنبال رخداد انقلابی در سال 1978، اولین نوزاد حاصل از لقاح خارج رحمی با عنوان فرزند لوله آزمایشگاهی (Test Tube Baby) با موفقیت متولد شد. تا این زمان هیچ امیدی به باروری زوجهای نابارور نبود. پس از ترویج شیوه لقاح خارج رحمی، بسیاری از مشکلات حل شد. با این حال با وجود ارائه روشهایی چون IVF ، میکرواینجشکن، IUI و... مشکل همچنان ادامه داشت، چرا که این روشها تنها در مورد افرادی کاربرد دارد که ضعف باروری دارند.
در واقع اسپرم و تخمک از زوجین گرفته میشود، در شرایط آزمایشگاهی با یکی از شیوههای موجود باروری حاصل میشود، در حالی که زوجینی هم هستند که اصلا امکان باروری در آنها وجود ندارد؛ افرادی که دارای مشکلاتی چون نبودن تخمک یا اسپرم، وجود نواقص ژنتیکی در اسپرم یا تخمک، سن بالا و در نتیجه عدم تشکیل جنین یا وجود رحم غیرطبیعی (در حالی که اسپرم و تخمک سالم وجود دارد) روبهرو هستند. در تمامی موارد ذکر شده زوجین نابارور نیازمند استفاده از اسپرم، تخمک، جنین یا رحم شخص ثالث هستند.
البته 10 درصد افراد جامعه نامزد اهدای جنین هستند، در حالی که 90 درصد بقیه افرادی هستند که از اسپرم یا تخمک شخص دیگر میتوانند استفاده کنند. در صورت استفاده از اسپرم یا تخمک شخص دیگر50 درصد جنین متعلق به آن زوج خواهد بود و اگر چنانچه مرد و زن دریافتکننده و اهداکننده فامیل نزدیک باشند (پسرعمو، دخترعمو، دخترخاله، پسرخاله و...) اینها علاوه بر این که اسپرم و تخمکشان 50 درصد جنین حاصل را تشکیل میدهد به واسطه قرابت ژنی که با هم دارند بیش از 70 درصد ژنهای آنها مشابه هستند. در واقع در جنین حاصل بیش از 50 درصد ژنها متعلق به زوجین خواهد بود و فرد اهداکننده کمتر از 50 درصد نقش دارد.
بنا بر گفته دکتر مهدی آخوندی، رئیس مرکز فوق تخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابن سینا، هنگامی واژه اهدای جنین کاربرد پیدا میکند که با استفاده از اسپرم و تخمک یک زوج شرعی لقاح خارج رحمی انجام و سپس جنین حاصل به رحم زوج متقاضی درمان ناباروری منتقل شود. در این شرایط اسپرم و تخمک هیچ یک متعلق به زوج گیرنده نیست. گفتنی است پیش از تمام این اقدامات زوجین دهنده و گیرنده باید از شرایط خاصی بهرهمند باشند در غیر این صورت این اقدام صورت نخواهد گرفت.
البته سلامت جسمانی زوجین اهداکننده و دریافتکننده باید توسط متخصصان مختلف (زنان، داخلی، ژنتیک و...) تایید شود، سپس طی نامهای مراتب سلامت زوجین به دادگاه خانواده ارجاع شده آن گاه خانوادهها به پزشکی قانونی معرفی میشوند. پس از طی این مراحل دوباره دادگاه وارد عمل میشود و طی حکمی مجوز اهدای جنین را صادر میکند که در تمام این مراحل اطلاعات به صورت فوقسری نگهداری میشود. هرچند به نظر میرسد متاسفانه در برخی مکانها این مهم رعایت نمیشود که البته عدم رعایت این مساله عواقبی برای خانوادهها و مراکز دستاندرکار به دنبال خواهد داشت. در واقع بسیاری از کشورهای خارجی اصل محرمانه بودن هویت گیرنده از دهنده را به عنوان یک اصل تلقی کرده و بر مبنای آن عمل میکنند و پس از احراز تمام این شرایط مراکز ناباروری به دو صورت وارد عمل میشوند. زوجی که نابارور بوده و بتازگی باردار شدهاند، جنینهای اضافی خود را که به صورت منجمد شده درآمدهاند در راه رضای خدا و پیشگیری از خطر از هم پاشیدگی یک خانواده اهدا میکنند. دیگر آن که یک زوج خیر اسپرم و تخمک خود را اهدا میکنند و از طریق لقاح خارجی رحمی جنین تشکیل شده و به رحم زوج گیرنده منتقل میشود.
جالب است بدانید پس از این که اسپرم از مرد دهنده گرفته شد، در شرایط اتاق عمل تخمک از زن اهداکننده گرفته میشود و توسط متخصص زنان سیکل قاعدگی خانم دهنده با خانم گیرنده هماهنگ میشود؛ به این ترتیب هورمونهای طبیعی بدن را مهار میکنند و برای به دست آوردن تعداد بیشتری تخمک (در فرد دهنده) با استفاده از هورمونهای خارجی تحریک تخمکگذاری انجام میشود. پس از گرفتن تخمک و اسپرم و انجام لقاح در شرایط آزمایشگاه پس از 48 تا 72 ساعت این جنین به رحم فرد گیرنده منتقل میشود. حال جنین 6 روزه آمادگی زندگی در رحم را دارد و پیش از آن در لولههای رحمی به سر میبرد. معمولا آزمایشگاههای جنینشناسی حداکثر زمانی که میتوانند جنین را در آزمایشگاه نگه دارند 2 تا 3 روز است. هرچند تکنیکهای جدید تا4 روز نیز قادر هستند جنین را در محیط آزمایشگاه نگه دارند؛ اما به هر حال در دنیا ترجیح بر این است که در روز دوم یا سوم انتقال جنین صورت گیرد، زیرا رحم در این زمان شرایطش آمادهتر است. در حالی که انتقال جنین به داخل لولههای رحمی عوارضی چون حاملگی خارج رحمی و... را به دنبال دارد. منتها در این چند روز از خانم گیرنده خواسته میشود تحرک کمتری داشته باشد و از کارهای سخت پرهیز کند.
البته در همین جا قابل تذکر است فرد نباید استراحت مطلق داشته باشد، زیرا خود استراحت مطلق موجب میشود فرد تمرکز بیش از اندازهای روی وضعیت خود داشته باشد که در این حالت اختلالاتی در مکانیسم طبیعی ترشح هورمونها و... در بدن ایجاد شده و حساسیت بدن افزایش پیدا میکند. مجموعه این عوامل با اعمال برخی از اثرات منفی در نهایت منجر به دفع جنین میشوند.
اهمیت این موضوع تا به آن حد است که در برخی مراکز شاد بودن و تفریح رفتن توصیه میشود و حتی سرگرمیهایی چون اسکی که تحرک زیاد دارند توصیه میشود تا ذهن فرد از این موضوع فارغ شده و بدن روند طبیعی خود را سیر کند. بنابراین استراحت مطلق نهتنها فایدهای ندارد بلکه بار مالی اضافی را بر خانواده تحمیل میکند.
با توجه به این که جنینهایی که از این طریق حاصل میشوند استرسهای مختلفی را متحمل میشوند، خانواده را در برابر یک سوال قرار میدهد: آیا فرزندان حاصل از این نوع باروری دارای مشکلات و عوارضی خواهند بود؟ گزارشها در سراسر دنیا حاکی از این هستند که این جنینها دچار عوارض بیشتری نسبت به جنینهای حاملگی طبیعی نیستند و حتی به نظر میرسد به دلیل کنترلهای ویژهای که طی حاملگی بر این مادران اعمال میشود، این جنینها از سلامت خوبی برخوردار باشند.
پونه شیرازی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم