بفرمایید تلویزیون تماشا کنید

اگر وقت‌ آدم‌ها مهم‌ترین موضوع زندگی‌شان باشد و اگر تلویزیون اصلی‌ترین سرگرمی‌شان (طبق آمار یونیسف 69 درصد، مارس 2007)‌، بدیهی است باید رابطه‌ای بین وقت بینندگان و آنچه تلویزیون به عنوان برنامه ارائه می‌کند، پیدا کرد. این رابطه عمدتا می‌تواند بسادگی صورت بپذیرد یا این‌که حتی کمی تا قسمتی چالش برانگیز هم شود.
کد خبر: ۲۴۶۲۳۰

مقوله‌ای که نزد دو طرف (چه آن که وقت‌ها را تنظیم‌ می‌کند و چه کسی در جایگاه بیننده نشسته)‌ از اعتبار برخوردار است. طرف بیننده وقتش برایش مهم است و طرف تنظیم‌کننده می‌‌خواهد برنامه‌ها دیده شوند.

جدول کنداکتور یا جدول پخش برنامه‌های تلویزیونی ابزار همین تنظیم‌هاست؛ تنظیم‌هایی که ابتدا به ساکن به بیننده احترام می‌گذارد و وقت او را برای دیدن برنامه‌های مختلف و متفاوت نسبت به کل اجتماع در نظر می‌گیرد. مثلا برنامه کودک و نوجوان مناسب عصرهاست، انتهای بعدازظهر برنامه‌های خانوادگی سهل و ممتنع پخش شود و سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی زمان پخش مناسبش  حالا طبق عرف مثلا  موقعی است که کل خانواده زیر یک سقف جمع شده‌اند.

حالا بیایید این برنامه‌ها را برای چند شبکه در نظر بگیرید. هر شبکه‌ای براساس ساختار تعریف شده‌اش برنامه‌های تولیدی خاصی دارد؛ اما هنوز هم بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی در فرمت ساختاری‌شان زیر مجموعه تولیدات عمومی قرار می‌گیرند. یعنی گاهی برنامه‌های عمومی (general) از یک شبکه تخصصی هم می‌تواند پخش شود (که این اتفاق می‌افتد)‌ و هم این‌که یک برنامه تخصصی هم می‌تواند برود در کنداکتور شبکه کمتر تخصصی یا عمومی (مثل سیما 1)‌.

در حال حاضر ما چندین شبکه داریم که می‌توانیم از کنداکتور یا جدول پخش اعلام شده‌اش به عنوان بیننده، برنامه‌های مورد علاقه‌مان (یا آنها را که حدس می‌زنیم می‌توانند برایمان جالب باشند)‌ را دست‌چین کنیم. پس سیمای 1 تا 4 و شبکه خبر و همچنین شبکه تهران برای پایتخت‌نشینان و شبکه‌های استانی برای بیننده‌های شهرستانی، ‌منابع ما هستند. پس اگر مشتری این کانال‌ها باشید انتخاب شما وسیع‌تر است و فهرست بزرگ در ظاهر ماجرا یعنی این‌که قدرت انتخاب شما بیشتر است. حالا با توجه به قد و اندازه و قواره و همچنین با لحاظ کردن مضمون و محتوای آنها، برداشتن فقط یک برنامه از هر 6 کانال می‌شود، 6 نوع مدل غذایی فرهنگی که می‌تواند عصر شما را به آخر شب وصل کند. در واقع این وقت را می‌دهید و آن منوی انتخابی را دریافت می‌کنید، اما آیا انتخاب شما همیشه سهل و آسان است؟ یا این‌که اصلا انتخاب می‌کنید؟ یا درهم و برهم این چینش را براساس شانس انجام می‌دهید؟ یعنی این‌که منوها را با هم قاتی می‌کنید و هی‌‌‌می‌چرخانید و باز می‌کنید و می‌بندید و آخرسر تصادفی چیزی را انتخاب می‌کنید.

درست مثل وقتی که به یک رستوران چینی رفته‌اید و شانسی انگشت خود را روی یک عنوان می‌گذارید و منتظر می‌مانید که دقایقی بعد چه چیزی نصیبتان می‌شود آیا شانس با شما یار بوده یا نه؟! در جایی که می‌شد حتی با رمل و اسطرلاب و زبان لال‌‌بازی و یک  دوز و کلکی یه جورایی به هر حال نام غذاها و مزه آنها را بفهمید. این مثال در مورد سفر به شهرستان‌های مختلف و خوردن غذاهای محلی ایرانی هم می‌تواند کاربرد داشته باشد. شما غذای معروفی را در رشت سفارش می‌دهید یا یک نوع ماهی خلیج‌فارس را در بوشهر، ولی وقتی می‌خواهید شروع به خوردن کنید می‌بینید و متوجه می‌شوید که حداقل با ذائقه‌ شما این غذا جور نیست. در حالی که 2 میز آن‌طرف‌تر خلق‌الله دارند با ولع به آن ماهی گازهای سنگین می‌زنند و لذت می‌برند. چرا؟ چون احتمالا در فهرست غذایشان کمی دقت بیشتری کردند و انتخاب بهتری داشتند و همچنین آن منوی تنظیم شده، دارای توضیحات خوبی بوده ولی شما از آن غافل شده‌اید.

به بحث برگردیم و این که فهرست‌ها و این جدول پخش‌ها پس از مدتی به ذهن خودتان و ذهن بیننده منتقل می‌شود و منو را آنجا باز می‌کنید، ولی خب هر منویی پس از مدتی ممکن است دچار تغییرات اساسی یا جزئی هم شود. این گونه است که باید هم دنبال منو بود و هم این که منویی کامل تحویل داد، هم جدول تنظیم برنامه‌های تلویزیونی کامل و فنی ارائه شود و هم بیننده دنبال این برنامه‌ها باشد.

تنظیم کنداکتور یا جدول پخش یک کار تخصصی است، حتی اگر به چشم نیاید. مثال واضح و آشکاری برای آن وجود ندارد، اما پای جدول آن که پیش بیاید حتی می‌توان برنامه‌های هفتگی یا جدول مسابقه‌های لیگ برتر فوتبال خودمان هم گونه‌هایی از این تنظیم وقتها باشد. البته جدول تنظیم کردن به نحوی که سود صددرصد و دوطرفه از آن منتفع شود جزو محالات است، اما می‌شود جدولی تنظیم کرد که راضی‌کننده باشد.

تنظیم کنداکتور پخش در تلویزیون هم هنر می‌خواهد، هم تکنیک و هم اطلاع‌رسانی حرفه‌ای. هم‌اکنون هر 6 شبکه به تناسب کاریشان و بیننده‌هایشان به جایی رسیدند که تداخل برنامه‌های مشابه‌شان بسیار کمتر شده و همین روند کم‌ اتفاقی نیست و جهش به حساب می‌آید. چراکه برنامه پخش می‌شود تا هر چه بیشتر دیده شود و تداخل برنامه‌های مشابه یکی از معضلات اساسی در این ارتباط بوده است. پخش و زمان مناسب نیز (به علت این که احترام به بیننده را در خود دارد)‌ بسیار مهم است.

مثال واضح آن چینش جدول پخش برنامه‌های تلویزیونی در ایام امتحانات بچه‌ها (تصور کنید یک جمعیت چند میلیون نفری)‌ و تفاوت آن با تنظیم این جدول و برنامه‌های مناسبش با ایام فراغت و مثلا همان 3 ماه تعطیلی بچه‌ها می‌تواند باشد. این زمان‌ها مشخص هستند، اما جدول پخش باید فراگیر باشد و برای 365 روز سال جواب بدهد. این مقوله نیز با جداسازی محتوایی شبکه‌های سیما از هم، پیشرفت اساسی خود را نشان خواهد داد.

در بحث اطلاع‌رسانی دیداری که تمام شبکه‌ها به صورت زیرنویس و پخش آنونس می‌پردازند و در مقوله اطلاع‌رسانی مکتوب و نوشتاری روزنامه جام‌جم، حداقل با صفحه کنداکتورش پاسخگوی نیاز است (هرچند با تغییر گاه و بیگاه زمان پخش برنامه دیگر، کاری هم از دست این صفحه برنمی‌آید.)!

به هر روی وقتی هنر چیدمان و تکنیک‌های تنظیم جدول پخش و کنداکتور کنار هم قرار بگیرند، آن وقت است که اطلاع‌رسانی صبح می‌تواند در حد ممتاز جلوه‌گری کند؛ یعنی منو حرفه‌ای و فنی و تکنیکال تنظیم می‌شود، به همین روش تقدیم و ارائه می‌شود و از سوی بیننده هم انتخاب می‌شود و چه بهتر که این انتخاب هم حرفه‌ای باشد، حتی اگر این انتخاب به عادت و روزمرگی تبدیل شود.

مهدی تهرانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها