نوسازی بافتهای فرسوده شهر پاکسازی میراث های کهن

سکونت در بافتهای فرسوده شهری را باید از دیدگاهی جامع نسبت به محیط مورد بررسی قرار داد ؛ زیرا رابطه فقر و توسعه ، اجبارها یا الزام ها ، وزنه گذشته تاریخی و قدمت آن ، خطرات ناشی از شیوه های معمول و جاری مداخله گرانه در اینگونه مراکز و بالاتر از همه
کد خبر: ۲۲۲۹۸
نیازهای مربوط به فضای زندگی که خود در یک مجموعه کامل نیازها جای می گیرد و در نهایت خواست مردمی که با تنگدستی و محرومیت در فضاهای کم و بیش نامطلوب زندگی می کنند ، همه و همه باید در یک نظام هماهنگ برنامه ریزی و تصمیم گیری برای رشد و توسعه مراکز شهری و بافت کهن پیش بینی شوند. بحران ناشی از سردرگمی دست اندرکاران امور شهری در اصلاح و بهبود وضعیت بافتهای فرسوده ، تاکنون هر گونه برنامه ریزی و طراحی را در این مقوله به شکست کشانیده و مراکز شهری به ویژه در شهرهای بزرگتر ، بیش از پیش از داخل گسسته شده است . پرداختن به بافت قدیم و برنامه ریزی در آن ، جدا از پرداختن به واقعیات اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی نبوده و سلایق شخصی در حل معضلات شهری جایی ندارد. اگر در معماری امروز، تقلید کورکورانه از سبکهای بیگانه و برپایی نمادهای آن در میانه بافت شهری با فرهنگی متضاد فقط می تواند تاسف برانگیز باشد ، دخالت در مجموعه های زیست محیطی و بافت مراکز شهری بدون در نظر گرفتن پارامترهای اشاره شده ، به طور قطع به صدمات جبران ناپذیری در ابعاد انسانی منجر خواهد شد. افزون بر این خلائ ناشی از تشکیلات آگاه به مسائل زیست محیطی ، بویژه در امر مراکز شهری و بافتهای قدیمی در چنددهه اخیر ، این مراکز را به اضمحلال کشانیده و تجدید حیات آن را موکول به سرمایه گذاری های سنگین و تحمیل بار فوق العاده بر بودجه عمومی کرده است .
حساسیت در مقابل تغییرات
از دهه 50که تفکر مرمت و احیای بافت مراکز شهری در بین کارشناسان و طراحان شهری شکل گرفت ، مداخله های پنهان و آشکار در تغییرات فیزیکی بافت کهن و این بار با شعار حفظ آن و به حداقل رسانیدن صدمات ناشی از این مداخله ها صورت پذیرفت . در سالهای اخیر توجه بیشتر به چگونگی تغییرات و لزوم کارآیی طرحهای جامع شهری در حفظ بافت مراکز شهری شده است . با این حال زمانی که پای عمل به میان می آید، نقص قوانین شهرسازی و مالکیت و نبودن مکانیزم اجرایی یکپارچه از یک سو و نادیده گرفتن نقش ساکنان و صاحبان اصلی این مراکز و تصمیم گیری متخصصان به جای آنها، از سوی دیگر، چنان کلاف سردرگمی به دست می دهد که بسیاری از طرفداران رشد و توسعه بافت کهن را از ادامه کار منصرف می کند. مسلما زمانی که تغییرات در مراکز شهری بدون هماهنگی های لازم و شناخت مراتب فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی حاکم شروع شود و با ساکنان آن همانند اجزای ساختمان که باید در روند این نوسازی تغییر یابند، برخورد می شود، نمی توان انتظار داشت که آنها با مداخله گرها مقابله نکنند و لااقل بی تفاوت بمانند. شهرسازان و متخصصان نوسازی ، در مرمت بافت و تغییرات مراکز شهری برای خود حق هرگونه مداخله قائلند چه کسی حد این دخالت ها را تعیین می کند؛ گفته می شود این مراکز (شبیه نوجوانانی که گرفتار مسائل فراوانند) نه تنها در بحبوحه رشد هستند، بلکه ظاهرا در اوج بحران رشد خود قرار دارند، بنابراین مداخلات ناشیانه برای اصلاح وضعشان می تواند به ناکامی بینجامد و هرگونه اقدام واقع بینانه بعدی را عقیم کند. داشتن طرح جامع پویا برای رشد مراکز شهری ، حیاتی است .نوسازی مراکز قدیمی شهر (که اکثرا مرکز بازرگانی ، صنعتی و اداری اند و تا به امروز بدون یک توسعه جدید مانده و خطوط پیچیده زندگی خود را حفظ کرده اند) بدون علاقه مندی و توجه به ضرورت توسعه و شناخت تبعات آن خالی از اشکال نخواهد بود. این مراکز که از نظر فرم و محتوا منسوخ شده و قادر به تامین محیط مناسب برای زیست و دادوستد ساکنان خود نیستند و نمی توانند خود را با الگوی رشد شهر منطبق کنند، سطوح بسیار با ارزشی از سطح شهر را در اختیار دارند، حال آن که امکان همسویی با نیازهای اقتصادی اجتماعی جامعه ، مدتهاست از ایشان سلب شده است . تصور این که ثبت این بافتها به عنوان میراث کهن و جلوگیری از تغییرات فیزیکی آن ، می تواند معماری سنتی و بافت شهر قدیم را حفظ کند، پنداری بیش نیست . در بافتهای متراکم مراکز شهری که در ایران بویژه با مصالح ساختمانی خام بنا شده اند، رها کردن و فرار تدریجی ساکنان برای دستیابی به تسهیلات و فضاهای جدید شهری ، جزیی از زندگی روزمره و جاری محسوب می شود. همچنان که جایگزینی قشرهای محروم و روستاییان مهاجر در بافت متراکم قدیمی ، معمولا فرسودگی و خرابی بیشتر بافت را به همراه دارد، اگرچه این امر اغلب وخیم تر از دخالت های ناشیانه طراحان و متولیان امور شهر در بافت کهن نیست . در این که بافت مراکز شهری باید احیا شود و قابلیت زندگی و جریان اقتصادی پیدا کند، شهرسازان و جامعه شناسان متفق القولند؛ اما اغلب اوقات وقتی صحبت از نوسازی این نوع مراکز می شود، این شبکه اقتصادی حاکم است که خط مشی ها را تعیین می کند. به عبارت دیگر هر گونه تغییر در بافتهای قدیمی باید در درجه اول توجیه اقتصادی داشته باشد، به همین دلیل است که سرمایه ها در امر ساخت و ساز، معمولا به دنبال بی دردسرترین و راحت الوصول ترین زمینه های ساخت ، گرایش دارند؛ چرا که بازگشت اصل و سود سرمایه بدین ترتیب تضمین شده است . اما کارگزاران امر توسعه شهری نمی توانند به آرزوها و احتیاجات اقشاری که درون این مراکز به داد و ستد و حرف مختلف اشتغال داشته یا سکوت دارند، بی اعتنا باشند و پرداختن به بافتهای قدیمی را نوعی به هدر دادن سرمایه ملی تلقی کنند. اگر نوسازی بافتهای قدیمی منطبق به ضرورت جامعه و به منظور بسط عدالت اجتماعی در دستور کار متولیان امر قرار گیرد و در سیاست های جاری اقتصادی و اجتماعی ، اصلی از اصول فقرزدایی به حساب آید، نه تنها در تغییر باورهای عامه موثر خواهد بود ؛ بلکه با اجرای برنامه های اندیشمندانه از این دست ، رونق اقتصادی را نیز به همراه خواهد داشت .
بازسازی تمام عیار یا نوسازی و روانبخشی
احیای بافتهای فرسوده شهری بویژه در مراکز شهرهای بزرگ مقوله ای است که نمی تواند جدا از تصفیه سیاست های اقتصادی اجتماعی شکل گیرد. سیاستگذاری ها وقتی می تواند مثمرثمر باشد که از مردم حمایت کند تا خود بتوانند آنچه را که قادرند، انجام دهند. خاصه آن که در مراحل نوسازی و احیای اندام های فرتوت شهری و اصلاح محیط قشرهای ساکن ، ایجاد زیربنای سالم اقتصادی و برطرف کردن فقر مادی آنها، دست کم این امید را به وجود می آورد که طرحهایی از این دست ، نیمه کاره نخواهد ماند. این که برای نگهداری یا بازسازی بافتهای قدیمی ، باید بر بودجه دولت تکیه کرد، به نظر دور از واقعیات است ؛ اما اگر در نظر داشته باشیم که در اکثر مراکز شهری ، به علت وجود مجموعه های اقتصادی سنتی (بویژه بازار) می توان از پشتوانه مالی برای اجرای طرحهای نوسازی بهره برد، نوعی مشارکت به دست می آید که در یک سوی آن کارگزاران امور شهری و بودجه های عمومی قرار دارد و در سوی دیگر سرمایه دارانی که به نحوی ارتباط خود را با این مراکز حفظ کرده و ترجیحا بقای خود را در این مجموعه ها جستجو می کنند. ارزیابی دخالت ساکنان و کسانی که در مجموعه بافت کهن و مراکز شهری صاحب امتیاز و سرمایه هستند، در برنامه ها و حتی اجرای طرحهای نوسازی (قبل از هرگونه تصمیم گیری) لازم است . به علاوه سازماندهی برای احیای بافتهای کهن با مشارکت تمامی دست اندرکاران اجرایی ، (شهرداری ها، میراث فرهنگی ، متخصصان برنامه ریز و طراحان ، دانشگاه ها، نمایندگان قشرهای ساکن و سرمایه داران و بانکها) نخستین قدم در شکل گرفتن نهادی است که همراه و همگام حیات بافت کهن زندگی می کند ، در آن استقرار دارد و از نزدیک رشد و توسعه آن را لمس می کند .

سیدعلیرضا قهاری
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها