پلیس انگلیس به هر مظنونی شلیک می‌کند

عملیات کراتوس

تحقیقات در مورد علت شلیک پلیس بریتانیا به سوی ژان چارلز دی‌منزس، برقکار برزیلی در 22 ژوئیه سال 2005 میلادی دستورالعمل محرمانه شلیک به قصد کشتار در این کشور را برملا ساخت. منزس در ایستگاه متروی استاک‌ول لندن، ‌پایتخت بریتانیا از سوی واحد ضدتروریسم پلیس یک روز پس از حملات ناکام علیه سیستم حمل و نقل لندن هدف قرار گرفت و 9 گلوله به سرش شلیک شد.
کد خبر: ۲۲۰۵۱۶

انجام تحقیقاتی گسترده در مورد قتل ژان چارلز دی منزس، برقکار برزیلی توسط پویایی بریتانیا نشان داد جنگ با ترور عامل شکل‌گیری سیاستی در خفا شده که از آن تحت عنوان «شلیک به قصد کشتار» یاد می‌شود.

به ظاهر خاستگاه این سیاست تمهیدات در نظر گرفته شده برای کنترل جامعه بریتانیاست که مدت‌ها قبل از حملات11 سپتامبر 2001 علیه ایالات‌متحده شکل گرفته است. دولت بریتانیا در مرحله اولیه به وجود «عملیات کراتوس» در چند هفته اول پس از بمب‌گذاری‌های انتحاری 7 ژوئیه 2005 در مترو لندن، پایتخت و اتوبوس‌های عمومی این شهر اذعان کرد.

در چارچوب این سیاست به واحدهای ضدتروریسم اجازه داده شده بود به سر مظنونان تروریستی شلیک کنند تا فرصت هر اقدامی از آنان گرفته شود. این خط‌مشی نوظهور از سوی تونی بلر، تخست‌وزیر پیشین بریتانیا و دیوید بلانکت، وزیر کشور قبلی این کشور بدون مراجعه به آرای عمومی یا پارلمان مورد تایید قرار گرفته بود. این سیاست به منزله اعطای حق قضاوت و اجرای حکم به پلیس در برخورد با مظنونان تروریستی است.

بامداد روز 22 ژوئیه سال 2005 بود که پلیس آپارتمان محل اقامت حسین عثمان، یکی از عوامل دست‌اندرکار بمب‌گذاری ناکام در مترو لندن که روز قبل از آن به وقوع پیوسته بود را شناسایی کرد. اطلاعات موجود نشان می‌داد این آدرس عبدی صمد عمر، که به واسطه پرونده دیگری مورد توجه دستگاه اطلاعات بود نیز هست. منزس هم در همان آپارتمان سکونت داشت.

از این مرحله به بعد خیابان اسکویتا، جایی که این آپارتمان در آن قرار گرفته بود در کانون توجه پلیس قرار گرفت. واحدهای پلیس که در بین آنها تعدادی از دست‌اندرکاران عملیات کراتوس هم حضور داشتند به طور نامحسوس در این خیابان مستقر شدند اما اقدامی برای دستگیری عثمان انجام ندادند. با وجود آن‌که حدفاصل ساعت 2 تا 9 صبح 6 نفر از این آپارتمان خارج شده بود پلیس منزس را که ساعت 30/9 از آپارتمان خارج شده بود به عنوان فرد مظنون ناشناس شناسایی کرد. هدایت کل عملیات را فرمانده چارلز مک‌دوال بر عهده داشت.

آنچنان که مک‌دوال در جریان تحقیقات در مورد چگونگی قتل منزس توضیح داد ایده تشکیل تیم‌های ضربت ضدتروریستی مدت‌ها قبل از حملات 11 سپتامبر 2001 شکل گرفته بود. به ظاهر طراحان اصلی ایده پس از سفر به رژیم‌صهیونیستی، سریلانکا، ایالات‌متحده و چچن و ملاحظه نحوه برخورد نیروهای امنیتی این کشورها با بمب‌گذاران انتحاری اقدام به تدوین چارچوب اصلی عملیات کراتوس کرده بودند.

عملیات کراتوس بر سطوح مختلفی استوار شده که از امکان‌سنجی وقوع حملات تروریستی شروع شده و تا جمع‌آوری اطلاعات مردمی در مردم ، مظنونان و مقابله با آنان ختم می‌شود اما نکته مهم دستور‌العمل‌های مربوط به این پروژه سری است که حاوی اشاره صریح و آشکار به لزوم کشتن فوری و بی‌موقع مظنونان تروریستی است.

مایکل هتزفیلد، وکیل خانواده منزس در جریان رسیدگی به پرونده قتل او خواستار بازجویی از تمام عوامل دست‌اندرکار پروژه شده بود. با این حال پلیس بریتانیا تنها به معرفی نماینده‌هایی برای پاسخ دادن به ابهامات موجود در مورد این ماجرا بسنده کرد. اظهارات این نماینده کوتاه اما شفاف بود.

عملیات کراتوس به سادگی به پلیس اجازه می‌دهد برای حفظ امنیت جامعه و جان شهروندان بریتانیا به مظنونان تروریستی که دست بر قضا قریب به اتفاق‌شان خاورمیانه‌ای‌تبار هستند، شلیک کرده و آنها از ناحیه سر هدف قرار دهد تا اگر حامل بمبی بودند فرصت فعال کردن بمب را نداشته باشند. این جمع‌بندی اظهارات نماینده پلیس در روند رسیدگی به پرونده بود.

به ظاهر تصمیم‌گیری در مورد هدف قرار دادن مظنونان تروریستی در شرایط خاصی به فرماندهی عملیات سپرده شده که صرفا در این مورد اعلام نظر می‌کند و انجام مابقی مسایل را به تیم ضربت می‌سپارد.

در جریان رسیدگی به همین پرونده بود که سربازرس اسپوزیتو،‌ مشاور تاکتیکی واحد ضدتروریسم پلیس و عملیات کراتوس به صراحت اعلام کرد رویکرد دست‌‌اندرکاران این پروژه تهاجمی است و هر عامل بالقوه عملیات انتخاری را هدف قرار می‌دهد. فرمانده عملیات در روزی که تحت‌نظر قرار گرفته بود هرگز معرفی نشد و در پرونده از او به عنوان تروجان 84 نام برده می‌شد.

این افسر در اظهارات خود که به طور غیابی و با ارسال نامه‌ای بدون درج نام برای مسوولان پرونده قتل ارسال شد از عدم اطمینان نسبت به نیات منزس پرده برداشته که موید تیراندازی بدون توجیه به سوی اوست. تقریبا تمامی دست‌اندرکاران عملیات روز 22 ژوئن اذعان داشتند هیچ دلیل و مدرکی که موید دست داشتن منزس در اقدامات تروریستی باشد در آن روز بدست آنها نرسیده بود. عملیات صرفا بر پایه حدس و گمانه و پیش‌داوری‌ انجام شد. در حالی که عوامل عملیات به سادگی می‌توانستند منزس را قبل از رسیدن به یکی از ایستگاه‌های متروی لندن متوقف کرده و مورد تفتیش بدنی قرار دهند و از صحت و سقم گمانه‌زنی‌های خود اطمینان پیدا کنند، اما آن‌قدر تعلل کردند تا او به نزدیکی ایستگاهی رسید.

از این مرحله به بعد روند تصمیم‌گیری در مورد نحوه برخورد با منزس سرعت گرفت. در حالی که هنوز تابستان به پایان نرسیده بود و او لباسی سبک به تن داشت که تشخیص فقدان وجود شی خارجی در زیر لباس او را تسهیل می‌کرد افسران عملیات کراتوس او را محاصره کردند.

منزس که به شدت ترسیده بود مطیع دستوراتی بود که به او داده می‌شد اما با این همه تیراندازهای دور‌زن 9 گلوله به سر او شلیک کردند. همه چیز خیلی زود اتفاق افتاد و چند دقیقه بعد منزس مرده بود. پرونده گشوده شد در مورد مرگ منزس هیچ‌گاه به فرجام قابل قبولی نرسید. با این حال در روند بررسی این پرونده مشخص شد عملیات کراتوس هنوز فعال است و در صورت مواجهه بریتانیا با تهدیدات تروریستی تکرار این حادثه ناممکن نخواهد بود و پلیس با داعیه حفاظت از جان مردم به خود اجازه می‌دهد در غیاب قاضی و هیات داوری به هر کسی که مظنون تلقی شود، شلیک کند.

منبع: wsws
رضا سادات

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها