دلایل خشونت متعدد و پیچیده است و چندین عامل دست به دست هم داده اند و موضوع را بغرنج تر کرده اند.
تحمل خشونت : جامعه و فرهنگ ما با خشونت مدارا می کند. این اعتقاد همگانی وجود دارد که خشونت ، بخصوص میان نوجوانان عادی است . این هنجار باید عوض شود و فرهنگ و جامعه به جای پذیرش انفعالی و ستایش رفتار خشونت آمیز ، رفتارهای جایگزین را حمایت ، الگوسازی و تقویت کنند.
انتقال خشونت از نسلی به نسل دیگر : جامعه شناسان معتقدند کودکانی که مورد آزار بدنی قرار می گیرند، یا شاهد اعمال خشونت علیه دیگران هستند، احتمال بسیار دارد که به مرتکبان خشونت بدل شوند. آنان از این رفتار به عنوان یک الگوی اعمال قدرت بهره می گیرند و آنچه از خانواده فرا گرفته اند، با خود به اجتماع و روابط خود با همسالان می آورند. تنبیه بدنی در خانه ، به نوجوان می آموزد خشونت و عشق با یکدیگر سازگاری دارند.
خشونت در رسانه ها : کودکان و نوجوانان در هفته ، بیش از 25تا 30ساعت از وقت خود را به تماشای تلویزیون اختصاص می دهند و در این مدت ، صحنه های خشونت آمیز زیادی را نظاره می کنند. در این برنامه ها، رفتارهای خشن شخصیت های فیلم مورد تایید قرار می گیرد. نتایج مطالعات نشان می دهد، مشاهده خشونت از تلویزیون رابطه مستقیم و زیادی با پذیرش گرایش های تهاجمی و افزایش رفتار تهاجمی دارد.
تاثیر خشونت : افراد بالغی که خشونت را تجربه کرده اند خشم و ترس ناشی از نداشتن سلامت روانی را از خود بروز می دهند و اعتماد خود را به دیگران از دست می دهند. هنگامی که خشونت به مدارس راه می یابد، دانش آموزان از آموختن و آموزگاران از آموزش باز می مانند و در نهایت ، جامعه از نیروی مولد تعداد زیادی از نوجوانان که به دلیل جرم و جنایت در زندان هستند ، محروم می ماند و باید بار نگهداری آنان را در زندان به دوش
بکشد.