فرسودگی شغلی، علل و راهکارها

وقتی ‌چشمه‌ انگیزه‌تان‌ خشک ‌می‌شود

آیا حس می‌کنید هنگامی که در محل کار خود هستید، از شما بیگاری می‌کشند و کار بی‌هدفی را دنبال می‌کنید؟ آیا احساس خستگی مفرط می‌کنید؟ حس می‌کنید اصلا حوصله ندارید فردا هم سرکار بیایید؟ اگر این افکار و احساسات را تجربه می‌کنید، احتمالا در حال کشمکش با فرسودگی شغلی هستید که این احساس، رغبت و اشتیاق شما به کارتان را تا جایی کاهش می‌دهد که چشمه انگیزه‌تان کاملا خشک می‌شود. در واقع مهارت‌ها و دانش شما آسیبی ندیده، اما علاقه و رغبت شما به کارتان کاهش یافته است. مسوولیت اصلی مدیران و کارفرمایان منحصر به تولید بهره‌وری و توجه به منابع مادی سازمان نیست و یک مدیریت اثربخش بدون در نظر گرفتن عوامل انسانی و توجه به نیازهای روانی کارکنان امکان‌پذیر نیست، اگرچه رشد فناوری تحولات عظیمی در زندگی و رفاه انسان به وجود آورده، اما متاسفانه شبکه ارتباطی و عاطفی را آسیب‌پذیر کرده است و کارفرمایان مخصوصا در مراکز صنعتی و ماشینی باید به طراحی برنامه‌های ارتقای سلامت روان و پیشگیری از اختلالات سازمانی ازجمله استرس و فرسودگی شغلی همت گمارند که البته توجه به این امر بی‌شک مسیر نیل به بهره‌وری سازمانی را تسهیل می‌کند. محیط کار نقش مهمی در ارتقای سلامت افراد ایفا می‌کند؛ چرا که شاغلان بیش از 60 درصد زمان بیداری خود را در محیط کار سپری می‌کنند. اهمیت ارتقای سلامت روان کارکنان در محیط کار در مقوله تولید و بهره‌وری بسیار بدیهی و روشن است و توجه به انسان این منبع اصلی افزایش بهره‌وری بسیار ضروری به نظر می‌رسد.هر فرد در جریان انطباق با محیط شغلی و اجتماعی خود ناچار می‌شود مسائلی را باوجود میل باطنی خود متحمل شود. این بی‌علاقگی به کار زمانی که بشدت غیرقابل تحمل شد به‌فرسودگی‌شغلی‌منجرمی‌شود.
کد خبر: ۱۷۲۸۸۱

مفهوم فرسودگی شغلی در اوایل 1970 برای اولین بار از سوی فروید ونبرگر معرفی شد. وی فرسودگی شغلی را حالتی از خستگی و ناکامی می‌داند که به علت از خودگذشتگی فرد در روش زندگی یا ارتباطی که به وصول نتیجه دلخواه منجر نمی‌شود، به وجود می‌آید.

فرسودگی رخوت روح وروان کارمند است که در آن انگیزه، یعنی همان نیروی پر رمز و رازی که او را به حرکت در می‌آورد، آسیب می‌بیند یا حتی کاملا تخریب می‌شود. فرسودگی شغلی مفهوم مطلق سیاه یا سپید ندارد. در یک روز بخصوص ممکن است اشتیاق به کار افزایش یا کاهش یابد، اما این شرایط ثابت نیست و با تقویت انگیزه دوباره به حالت اول بر می‌گردد؛ مثل آتشی که وقتی رو به خاموشی می‌رود، با افزایش سوخت دوباره جان می‌گیرد.

افراد مستعد فرسودگی


در وهله اول کسانی که از کار خود عیب‌جویی می‌کنند و کسانی که آشکارا با همکارانشان احساس خصومت دارند، در معرض فرسودگی شغلی هستند. از دیگر افراد مستعد کسانی هستند که مجبورند تصمیماتی بگیرند که در مقابل آن باید پاسخگو باشند یا تصمیماتی که با مساله مرگ و زندگی در ارتباط است.

مدیران، رهبران گروه‌ها و سرپرستان نیز به خاطر مسوولیت، بیش از دیگران در معرض خطر هستند.

افرادی که تحت برنامه‌های زمانی فشرده و طاقت‌فرسا باید کار کنند.

شاغلانی که وظیفه‌شان نیاز به توجه دقیق یا کار تکراری ظریف دارد و فاعلان کارهایی که به لحاظ قانونی و سیاسی نادرست است، ازجمله موارد مستعد فرسودگی هستند. هیچ کس در مقابل فرسودگی شغلی ایمن نیست و هر فرد در هر سطحی از دانش و مهارت و با هر سن و جنسیتی می‌تواند به فرسودگی شغلی مبتلا شود.

راهکارهای پیشگیرانه


ما باید باور داشته باشیم نیرومند هستیم و توانایی تاثیر مثبت بر اتفاقاتی را که برایمان می‌افتد، داریم. از لفظ باور داشته باشیم استفاده شد؛ چراکه نحوه نگاهمان به جهان اثر مهمی بر استعداد نهفته ما برای فرسودگی دارد. باور به این‌ که ما نمی‌توانیم اتفاقاتی را که برایمان می‌افتد، کنترل کنیم و حس درماندگی ناشی از آن، از تهدیدات بزرگ گرایش به فرسودگی است. بسیاری از زندانیان به خاطر احساس درماندگی مرده‌اند. برنو بتلهیم که یک روان‌شناس مشهور است و از یکی از بدترین اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها جان سالم به در برده است، براساس تجربه خود می‌گوید: وقتی افراد احساس می‌کردند بر اتفاقات کنترلی ندارند، مانند مرده‌های متحرک می‌شدند.

مدیریت بر خود


البته مدیریت بر خود به طور موثر نیاز به افزایش دانش و مهارت دارد. ممکن است شما مهارت‌های مدیریت بر خود را به طور غیررسمی از والدین و معلمان آموخته باشید، ولی احتمال دارد به طور موثر بر خود مدیریت نکنید.
به هر حال مدیریت بر خود قدرت شخصی شما را بالا می‌برد؛ زیرا می‌توانید شرایطی را ایجاد کنید که در آن شرایط پاداش‌هایی را که برای نگهداری انگیزه بالا نیاز دارید، به خود بدهید و این گونه انگیزه خود را تقویت کنید.

تصدیق خود


حتی در محیط‌هایی با افراد بسیار نامسوول و متخاصم باز هم می‌توانید منبع قدرت را در دست گیرید. شما می‌توانید به خود تصدیق و پاداش اهدا کنید. متاسفانه کمتر هستند افرادی که بتوانند پاداش‌های به خود اهدا شده استفاده کنند. بسیاری از افراد در گفتگوهای منفی‌گرایانه گرفتار می‌شوند و افراد کمی از تصدیق و تایید خود بهره می‌جویند. درنتیجه برای بیشتر مردم این منبع قدرت خاموش و متروک باقی می‌ماند و در عوض به تصدیق و تاییدی که از سوی دیگران مخصوصا مدیر و مسوول باشد، وابسته می‌مانند.

مدیریت استرس‌


بسیار مهم است که بدانید بدن شما چگونه کار می‌کند و چه شرایطی باعث به وجود آمدن استرس در شما می‌شود قدرت شما در ایمان به این مقوله است که اگرچه شما شرایط دشوار را دوست ندارید، اما می‌توانید بر آن فائق آیید چنین افکاری شما را قادر می‌کند با شرایط کنار آیید و مشکلات را حل کنید، نه این ‌که از شرایط فرار کنید. بلکه راه‌حل را بیابید.

 استراحت و تمدد اعصاب به بدن امکان بهبودی می‌دهد و به بهترین عملکرد منجر می‌شود. هر فرد با تمرین می‌تواند بهره‌گیری از تجدد اعصاب را برای کنترل استرس بیاموزد. وقتی فرد بتواند مطابق میل خود استراحت کند، قدرت شخصی او افزایش می‌یابد.

مثلاوقتی باشرایط بحرانی مواجه می‌شوید، اگر به فعالیت ادامه دهید، هوشیار باقی می‌مانید و از تمام منابع برای مبارزه با آن شرایط دشوار بهره می‌جویید و اعتماد به نفس شما افزایش می‌یابد؛ زیرا می‌دانید که با وجود تحریک خونسرد باقی می‌مانید، در نتیجه به جای احساس درماندگی، احساس قدرت می‌کنید.

یک نظام حمایتی تشکیل دهید


یک نظام حمایتی قوی متشکل از خانواده، دوستان و همکاران می‌تواند در حمایت کردن شما از آثار منفی فرسودگی و استرس مفید باشد. افرادی که از چنین نظامی برخوردار باشند، سلامتی و طول عمر بیشتری دارند.

 برای خود هم‌پیمانانی تشکیل دهید


هم‌پیمانان می‌توانند در انجام کار به شما کمک کنند. همکارانتان می‌توانند شما را در رسیدن به اهدافتان یاری کنند و یا عقب بیندازند. وقتی هم‌پیمانانی داشته باشید که بتوانید روی آنان حساب کنید، احساس کنترل بیشتری می‌کنید. حتی در شرایط خیلی دشوار به دلیل این ‌که می‌توانید روی کمک افراد بخصوصی حساب کنید، احساس کنترل و قدرت خواهید کرد.

مهارت‌های خود را گسترش دهید


شما در جریان شغل خود با شرایطی مواجه می‌شوید که نیازمند مهارت‌هایی است که هنوز ندارید. قدرت شخصی شما پس از کسب این مهارت‌ها افزایش می‌یابد، وقتی بدانید چگونه باید مهارت‌های موردنیاز خود را به دست آورید و با مدیریت شرایط غیرمنتظره، اعتماد به نفس بیشتری کسب خواهید کرد.

اهداف خود را بسط دهید


اگرچه اهداف شما باید گام‌های کوچکی باشد، اما باید آنقدر هم بزرگ باشد که باعث جلو رفتن شما شود. به عنوان مثال، به یوگا فکر کنید. در یوگا بدن خود را در شرایط خاصی قرار می‌دهید و سپس به آرامی ماهیچه‌ها را می‌کشید. همین طور مجموعه گام‌های کوچک باید به آرامی توانایی شما را افزایش دهد. نگران نباشید که گام‌ها خیلی کوچک هستند تا وقتی مسیر باز و ادامه‌دار است، هیچ گامی کوچک نیست.

از قوه تخیل و تصورتان بهره گیرید


خود را محدود نکنید. هر راهی را که می‌توانید تصور کنید تا به آنچه می‌خواهید برسید. ببینید چه مهارت‌هایی دارید، سپس تصمیم بگیرید، بعد کارتان را شروع کنید. قبول کنید می‌توان برای چیزهایی که نمی‌خواهید و دوستشان هم ندارید، باز هم به سختی کار کنید.

از زبان قوی و مستحکم استفاده کنید


افراد وقتی رو به سمتی می‌روند که قربانی فرسودگی شغلی می‌شوند، تمایل دارند گرفتار افکار درمانده‌ساز بیشتری شوند. وقتی به خود بگویید درمانده هستید، مبارزه با فرسودگی را مشکل‌تر می‌کنید. باید افکار خود را کنترل کنید. باید یک فکر سودمند را جایگزین فکر درمانده کنید. مثلا به جای جمله «آه همه چیز را خراب کردم» بهتر است بگویید «اشتباه کردم، اما تجربه‌ای شد و آموختم» هر دو فکر توصیف‌های درستی هستند، اما اولی حس درماندگی را تولید می‌کند و دومی حس قدرت و اعتماد به نفس را.

راهکارهای پیشگیرانه  برای کارفرمایان‌


ازجمله برنامه‌هایی که هر کارفرما و مدیر برای پیشگیری و کنترل استرس و فرسودگی شغلی در سازمان می‌تواند انجام دهد:

طراحی برنامه‌هایی با هدف تقویت عوامل محافظت‌کننده (شامل آموزش اعتماد به نفس و تاب‌آوری)‌.

سیاست کاهش دادن عوامل خطرآفرین سازمانی از بعد روانی مانند افسردگی و پرخاشگری، سوءمصرف مواد مخدر و توجه بعد فیزیکی و عوامل ارگونومیک (نور، صدا و رنگ‌آمیزی).

بهبود بخشیدن شبکه‌های ارتباطی در سازمان و تلاش به منظور بهبود کمیت و کیفیت ارتباطات چندسویه.

ایجاد فعالیت‌های جایگزین و غنی کردن اوقات فراغت کارکنان و توجه به امور رفاهی و ورزشی آنان.

فراهم آوردن امکاناتی که مهارت و دانش همه افراد بسته به تخصص و وظیفه شغلیشان‌ افزایش یابد.

نشانه‌های فرسودگی شغلی‌


حس گاه به گاه خستگی، عصبانیت و نارضایتی و نگرانی همگی از بخش‌های عادی و لاینفک کار و زندگی‌اند، اما افرادی که در سیکل فرسودگی شغلی گرفتار می‌شوند، معمولا این احساسات را بیش از دیگران تجربه می‌کنند و این روند ادامه می‌یابد تا زمانی که این احساسات مزمن می‌شوند و افراد از نوعی فرسایش عاطفی شاکی می‌شوند. با وجودی که هیچ دو فردی کاملا مشابه رفتار نمی‌کنند، اما در بیشتر موارد افراد خستگی را با عصبانیت پاسخ می‌دهند. در سطوح بعدی نگرانی و ترس سپس در موارد حاد ناامیدی را مشاهده می‌کنیم مجموعه این علائم معمولا با کاهش راندمان کاری، پس زنی و مشکلات میان فردی، بیماری، غیبت از کار و در موارد زیادی با سوء مصرف موادمخدر در کارکنان همراه است.

یکی از راه‌های فهمیدن علت فرسودگی درکارمند، دریافت این نکته است که چه مواردی انگیزه افراد را حفظ می‌کند و افزایش می‌دهد. همان‌طور که بدن برای سلامتی به ویتامین‌ها نیاز دارد، برای ارتقای انگیزه نیز موادی مورد نیاز است: پاداش برای کار خوب و ایمان و اعتقاد به این که شما می‌توانید بر مسائلی که بر شما اثر می‌گذارد، کنترل و مدیریت داشته باشید. این موارد بر افزایش انگیزه شما در محیط کار موثر است.

یکی از مواردی که باعث خشک شدن چشمه انگیزه افراد می‌گردد، نبود پاداش است. پاداش می‌تواند شامل تقدیر، اعلام احساس رضایت، تقویت عزت نفس،‌ ترفیع رتبه، خوشگذرانی و پاداش مالی باشد که با توجه به تفاوت‌های فردی در افراد و علاقه آنان مورد استفاده قرار می‌گیرد. پاداش به شکل منفی می‌تواند شامل جلوگیری از انتقاد، کاهش تنهایی، کاهش قرض و بدهی، دور شدن از روابط بد و ناسالم یا هر چیز ناخوشایند باشد.

آزاده اولیایی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها