پس از زلزلههای رودبار و منجیل، دانش زلزلهشناسی در کشور رشد چشمگیری یافت و ایران به استناد مدارک بینالمللی در زمره پنج کشور پیشرفته در زمینه مهندسی زلزله قرار گرفت اما با وجود پیشرفت علمی و تدوین آییننامههای بهروز، بخش اجرایی اقدامات در سطح شهرها و روستاها هنوز ضعیف عمل میکند. مانورهای نمایشی و برنامههای آموزشی اغلب فاقد خروجی عملی و مؤثر هستند و هماهنگی لازم در مدیریت بحران دیده نمیشود بهطوریکه اکنون تهران بهعنوان پایتخت و پرجمعیتترین شهر کشور با ساختوساز گسترده و تراکم بالای جمعیت، در برابر زلزلهای محتمل بسیار آسیبپذیر است. مقاوم بودن بخش کوچکی از ساختمانها نیز نمیتواند تضمینکننده امنیت شهر باشد؛ زیرا شبکههای آب، برق، گاز و مخابرات در صورت وقوع زلزله قطع خواهند شد و مدیریت بحران در چنین شرایطی عملا غیرممکن خواهد بود. البته چنین مشکلاتی فقط محدود به تهران نیست. ایجاد شهرهای اقماری در اطراف پایتخت، جمعیتی حدود سه میلیون نفر را با امکانات محدود در موقعیتی خطرناک قرار داده است. اگرچه بودجه و امکانات محدود است اما باید مسأله زلزله بهطور جدی در اولویت قرار گیرد و سیاستگذاران منابع لازم برای مقاومسازی ساختمانها، زیرساختها و آموزشهای عمومی را فراهم کنند. اقداماتی مانند مقاومسازی ساختمانهای موجود، تقویت تأسیسات زیربنایی، ایجاد بیمههای مناسب، تدوین برنامههای جامع مدیریت بحران و کنترل گسترش شهرها، میتوانند از پیامدهای فاجعهبار زلزله بکاهند.