آنها که گرفتار این دام شده و از «دروازه جهنم» عبور کردهاند، پس از چشیدن طعم تلخ عواقب مصرف، به دو گروه تقسیم میشوند: گروهی حاضر به درمان نیستند و تا انتهای این جهنم ــ که مرگ است ــ پیش میروند؛ اما برخی دیگر، چه به خواست خود و چه به تشویق خانواده، تصمیم به درمان و ترک در کمپهای ترک اعتیاد میگیرند. کمپهایی که مجوز رسمی دارند، براساس قواعد قانونی به درمان معتادان میپردازند، اما در این میان، کمپهای غیرقانونی نیز وجود دارند که فعالیتشان گاهی به حوادث مرگبار منجر میشود: «در جدیدترین حادثه مرگبار در یک کمپ ترک اعتیاد، مردی که تنها چند روز از بستریشدنش میگذشت، بهشدت بدحال شد. وی توسط سه تن از کارکنان کمپ به بیمارستان انتقالیافت، اما پیش از رسیدن به مرکز درمانی جانباخت. کارکنان مرکز مدعی شدند که علت وخامت حال و فوت وی، مصرف مواد مخدر بوده است. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی و انجام بررسیهای لازم، اعلام شد که علت مرگ، ضربه به سر بوده است و نه مصرف مواد مخدر. با صدور دستور بازداشت مسئول کمپ و دو تن از کارکنان، هیچیک مرگ آن جوان را نپذیرفتند و ادعا کردند؛ وی در حمام زمین خورده و حالش بد شده است. درحالیکه آنان مدعی مرگ ناشی از سقوط بودند، برخی دیگر از کارکنان پرده از واقعیت برداشتند وگفتند که در روز حادثه، بهدلیل بیقراری فرد معتاد، مسئول کمپ با مشت به سر او ضربه زده و این ضربات به مرگ وی انجامیده است. با افشای راز این جنایت، مسئول کمپ دوباره بازجویی شد و تحقیقات درخصوص این جنایت همچنان ادامه دارد.
حوادث متعدد مرگبار در کمپهای ترک اعتیاد
اسفندماه سال۱۴۰۲، یک جوان ۲۵ساله پس از ضربوشتم شدید و بستهشدن به«درخت آرامش»درحیاط کمپ ترک اعتیاد، جانباخت. چند روز پیش،جلسه محاکمه چهار متهم این پرونده دردادگاه برگزار شد.مرگ این جوان به یکی از جنجالیترین پروندههای قضایی سال تبدیل شده و جلسات رسیدگی به آن همچنان در دادگاه ادامه دارد.
این جوان ۲۵ساله با امید به درمان قدم به این کمپ گذاشته بود؛ غافل از آنکه ترک در این مرکز غیرمجاز، به قیمت جانش تمام خواهد شد. در همان روز حادثه، موضوع فوت به پلیس و کارشناسان پزشکی قانونی اعلام شد و بلافاصله تحقیقات برای کشف علت دقیق مرگ در دستورکار قرار گرفت. کارشناسان علت مرگ را اختلال تنفسی ناشی از وضعیت بستن و نرسیدن اکسیژن اعلام کردند. با ادامه بررسیها و با توجه به اظهارات شاهدان و تصاویری که از دوربینهای مداربسته به دست آمده بود، چهار نفر از کارکنان این کمپ به نامهای محسن،نوید،بهرام و خسرو بازداشت شدند. متهمان در بازجوییها به ضربوشتم مقتول اعتراف کردند و پرونده با اتهام مشارکت در قتل عمد به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
پس از این صحبتها وکلای متهمان مدعی شدند بستن بیماران به درخت در کمپ موضوعی رایج به شمار میرود، درختی که به گفته آنها به درخت آرامش معروف است. با مطرح شدن این ادعا، وکلای اولیای دم تأکید که قربانی پس از ضربوشتم شدید و درحالیکه کاملا ناتوان بود، به درخت بسته شده است. آنان همچنین درخواست احضار مدیر کمپ را به مرجع قضایی ارائه دادند.
جلسه دوم دادگاه برگزار شد و این بار مدیرکمپ حاضر شد تا پاسخگوی سؤالات قاضی باشد. مدیر کمپ نیز ادعا کرد که بستن مصرفکنندگان مواد مخدر به درخت امری مرسوم است، اما روز حادثه در کمپ حضور نداشت و برای انجام امور اداری بیرون رفته بود. با این اظهارات، قضات برای صدور رأی نهایی وارد شور شدند.
در حادثهای دیگر، جوان ۴۲سالهای که اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشت، پس از بستری شدن در کمپ ترک اعتیاد جانش را از دست داد. او برای ترک مصرف مواد توسط برادرش به «کمپ ترک اعتیاد» منتقل شد. امیر، اواخر مهرماه در کمپ بستری شد، اما بعد از ۱۳روز جانباخت. گزارش مرگ او در کمپ به کلانتری اعلام شد و ساعتی بعد بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران به محل حادثه رفت. اثرات ضربوجرح شدید بهوضوح روی کمر و کتف متوفی دیده میشد. کمپ مورد نظر بدون هیچ مجوزی مشغول فعالیت بود و پس از مرگ این مرد، تمام مددجویان آن به کمپ دیگری منتقل شدند. تحقیقات در داخل کمپ ادامه پیدا کرد تا جایی که مشخص شد تمام کسانی که در این کمپ پذیرش میشدند در شبهای اول حضورشان در آنجا، که با دوره سمزدایی همزمان بود، بهشدت مورد ضربوشتم قرار میگرفتند. همچنین، در محل تعدادی زنجیر کشف شد که حاکی از بستن و شکنجه معتادان بود. مسئولان کمپ معتادان را داخل کمددیواری داخل کمپ آویزان میکردند و آنها را بهشدت کتک میزدند. بعد از تحقیقاتی که ماموران اداره آگاهی از محل حادثه انجام دادند قرار شد جسد به پزشکیقانونی منتقل شود. بعد از این حادثه مسئولان کمپ بازداشت و مدتی بعد در دادسرای جنایی تهران حاضر شدند. به گفته یکی از متهمان، متوفی اعتیاد بسیار شدیدی داشت و مدتی پیش از مراجعه به کمپ، براثر تصادف دچار آسیبدیدگی و تورم در بخشهایی از بدن خود شده بود. او در مورد اینکه کمپ هیچ مجوزی نداشت، گفت: «کمپ ما چیزی نزدیک به دو سال است که افتتاح شده اما به ما مجوز ندادند.» بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تا هر دو متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گیرند و ۴۰ معتاد تحت درمان نیز به کمپهای مجاز منتقل شدند.
بهمن ماه سال ۱۴۰۱ نیز بستری شدن مرد جوان انجامید در یک کمپ ترک اعتیاد غیرمجاز، به مرگ او شد. گزارش این مرگ زمانی روی میز پلیس قرار گرفت که مرد معتاد با حال نزار و در حالی که با مرگ دست و پنجه نرم میکرد، توسط افرادی به بیمارستان منتقل شد. پزشکان به سرعت اقدامات درمانی را آغاز کردند اما موثر نبود و مرد جوان روی تخت بیمارستان جان داد. اعضای خانواده متوفی نیز در جریان تحقیقات، از مسئولان کمپ ترک اعتیاد شکایت کرده و مدعی بودند زمانی که پسرشان به کمپ رفته مشکلی نداشته است. با طرح این موضوع و با دستور بازپرس ویژه قتل شعبه اول دادسرای امور جنایی، جسد برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد.
آبان ماه سال ۱۴۰۰ نیز گزارش مرگ یک مرد ۴۵ ساله به نام هاشم دریک کمپ ترک اعتیاد غیرمجاز روی میز بازپرس پایتخت قرار گرفت. با اعلام این خبر، تحقیقات آغاز و در بررسیها مشخص شد این مرد پنج روز قبل از مرگ در حالیکه آثار ضرب و شتم جدید روی بدنش دیده میشد، از اسلامشهر به تهران منتقل شده بود. کادر درمان تلاش خود را برای نجات او آغاز کردند اما درمانها موثر واقع نشد و هاشم تسلیم مرگ شد. ماموران پلیس در بازجوییها متوجه شدند هاشم قبل از مرگ به کمپ ترک اعتیادی در اسلامشهر رفته بود، اما روز حادثه به دلیل موضوعی با مددکاران کمپ درگیر شده و با بالا گرفتن دعوا، سه نفر از مسئولان کمپ وارد درگیری شده و مرد معتاد را بهشدت مورد ضرب و شتم قرار دادند که این موضوع وخامت حال مرد را به دنبال داشت. هاشم به بیمارستان منتقل شد اما به دلیل شدت جراحات جان خود را از دست داد. پس از مرگ هاشم خانوادهاش ازمسئولان کمپ به اتهام قتل شکایت کردند و بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور بازداشت سه مسئول کمپ را صادر کرد. جسد نیز برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.