فیشمن، که سالها در وزارت خارجه ایالات متحده در حوزه تحریمها و سیاستهای اقتصادی فعالیت کرده، تلاش میکند نشان دهد چگونه شبکه پیچیده اما بهظاهر بیطرف نظام مالی جهان، در واقع بر چند گلوگاه ساختاری استوار است که کنترل آنها میتواند به ابزار قدرت تبدیل شود.این کتاب شش بخش اصلی دارد و یکی از برجستهترین بخشهای آن، قسمتی است که به ایران اختصاص دارد. در این بخش، فیشمن در ضمن ۱۳فصل از پشتصحنه تصمیمهایی میگوید که هدف آنها واردکردن آسیبی عمیق و بلندمدت به اقتصاد ایران بود. او با زبانی روشن و مستند شرح میدهد چگونه تحریمهای آمریکا علیه ایران از یک ابزار سیاسی حاشیهای به «جنگ اقتصادی» تمامعیار تبدیل شد و چگونه مجموعهای از حقوقدانان و مدیران فنی در وزارت خزانهداری آمریکا کوشیدهاند با بهرهگیری از نفوذ خود در ساختار مالی جهان، حلقه فشار اقتصادی بر ایران را تنگتر کنند. فیشمن توضیح میدهد که در سالهای آغازین، به نظر میرسید تحریمهای آمریکا کماثر بوده و ایران میتواند با همکاری کشورهای دیگر، مانعی در برابر فشار واشنگتن ایجاد کند اما در ادامه، رویکرد جدید وزارت خزانهداری آمریکا باعث شد تحریمها وارد مرحلهای تازه شوند: خروج بانکها و شرکتهای بینالمللی از بازار ایران، قطع دسترسی شبکه بانکی کشور به نظام مالی جهانی، محدودشدن تراکنشهای ارزی، انسداد منابع نفتی در حسابهای خارجی و شکلگیری انزوای مالی بیسابقه. کتاب نشان میدهد که آمریکا چگونه تلاش کرد درآمدهای نفتی ایران، علیرغم ادامه صادرات، در حسابهای امانی خارج ازکشور بلوکه شده و ایران نتواند به بخش بزرگی از داراییهای خود دسترسی داشته باشد. هدف این بود که این سازوکار بهظاهر فنی، در عمل به یکی از قویترین ابزارهای فشار اقتصادی علیه یک کشور تبدیل شود. نویسنده همچنین شرح میدهد که چگونه ترس بانکها و شرکتهای بینالمللی از جریمههای سنگین آمریکا باعث شد حتی در دورهای که برخی تحریمها تعلیق یا لغو شده بود، بازگشت فعالان اقتصادی به ایران عملا ناممکن شود. فیشمن معتقد است این«ترس ساختاری»یکی ازمهمترین پیامدهای تحریمها بودکه توانسته تاثیری عمیقتر و ماندگارتر از خود تحریمها براقتصاد ایران بگذارد.او دراین بخش ازکتاب همچنین به نقش کنگره آمریکا، اختلافات داخلی دولتها، هماهنگی میان وزارتخارجهووزارت خزانهداری وحتی نگرانیهای شخصی مقامهای اقتصادی اشاره میکند؛ نگرانیهایی که برخی از آنها بر تصمیمگیری نهایی درباره طراحی تحریمها اثر گذاشت. روایت او از عدم بازگشت بانکهای جهانی به ایران پس از توافق هستهای نیز از مهمترین بخشهای کتاب است، چرا که نشان میدهد تحریمها چگونه از یک «سیاست موقت» فراتر رفته و به یک«تهدید دائمی»تبدیل شد. با توجه به اهمیت این روایت و اثرگذاری آن بر مسیر اقتصاد ایران، در این سلسلهیادداشتها سعی میشود نکات اصلی فصول مربوط به ایران در کتاب «گلوگاهها» تبیین شود. هدف از این مجموعهیادداشتها، ارائه شرحی روشن و قابلفهم از تجربهای است که در سالهای اخیر یکی از اصلیترین متغیرهای مؤثر بر سیاستگذاری و عملکرد اقتصاد ایران بوده است. این یادداشتها تلاش میکنند نکات کلیدی این کتاب، پیامدهای آن برای ساختار اقتصادی کشور، و درسهایی را که میتوان از روایت یک مقام مطلع آمریکایی گرفت، بررسی و تحلیل کند. امید است این سلسلهیادداشتها بتواند برای سیاستگذاران، تحلیلگران اقتصادی و عموم علاقهمندان، دریچهای تازه به فهم پشتپرده تحریمها بگشاید و به شناخت هرچهبیشتر سازوکار شبکه ظالمانه قدرت اقتصادی در جهان امروز کمک کند.