پردازش فرهنگی وقایع تاریخی

کوروش علیانی، نویسنده ومحمد ساسان، مدیر فرهنگی و تهیه‌کننده مهمانان برنامه این هفته «جام‌جم» شبکه یک سیما بودند که با موضوع «آیا تولیدات با موضوع استکبارستیزی کافی است؟»، روی آنتن رفت.
کوروش علیانی، نویسنده ومحمد ساسان، مدیر فرهنگی و تهیه‌کننده مهمانان برنامه این هفته «جام‌جم» شبکه یک سیما بودند که با موضوع «آیا تولیدات با موضوع استکبارستیزی کافی است؟»، روی آنتن رفت.
کد خبر: ۱۵۲۶۶۶۷
 
در این برنامه ، ساسان با اشاره به تولیدات سینمایی، رسانه‌ای یا تلویزیونی در مورد موضوعات مهمی چون دفاع مقدس در قالب‌های مختلف و با ژانرهای گوناگون گفت:  درباره ماجرای لانه جاسوسی، با وجود حرف‌ها و روایت‌های مختلف، هنوز یک روایت سرراست، درست و ریشه‌ای که بیش از خود واقعه به ریشه‌های آن بپردازد، به‌دست نیامده است. البته نمی‌گویم اکنون هم چنین روایتی وجود ندارد، چراکه کتابی مانند «ایستگاه خیابان روزولت»، منتشر شده توسط مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی دقیقا درهمین مسیر حرکت کرده است. ساسان اظهار کرد: دیده بودم رهبر انقلاب در موارد متعددی هنگام سخن گفتن درباره روایت ماجرای لانه‌جاسوسی، به آن گریز می‌زنند و اشاره می‌کنند که باید جدی گرفته شود. رهبر انقلاب فرموده‌اند این کتاب یکی از خلأهای رسانه‌ای و تبلیغاتی ما را پر می‌کند. ما درجنگ روایت‌ها و پیکارهای جهانی توجه لازم را نداشتیم و دشمنان از غفلت ما بهره بردند و بسیاری از حوادث را وارونه نشان دادند. به همین دلیل، نگاه ایشان به این اثر بسیار دقیق و راهبردی است. وی تصریح کرد: حتی نام کتاب، ایستگاه خیابان روزولت، نکته‌مند است زیرا از یک مکان سخن می‌گوید و نگاهی جغرافیایی دارد. کتاب از همین منظر وارد می‌شود و توضیح می‌دهد که چگونه دبیرستان هندرسون، بعدها به سفارت آمریکا تبدیل شد؛ در مجاورت سفارت روسیه در خیابانی که به نام رهبر روسیه بود و در امتداد خیابان چرچیل که سفارت انگلیس در آن قرار داشت. کتاب از باب معماری وارد موضوع می‌شود و سپس به وقایع می‌پردازد که برای من، به‌عنوان کسی که به فرم اهمیت می‌دهم، جذاب بود.
 
روایت منسجم و جدی نداشته‌ایم
ساسان گفت: تولیدات رسانه‌ای می‌توانند در همین مسیر حرکت کنند؛ نه فقط در قالب فیلم سینمایی، بلکه در آثار کوتاه، انیمیشن و دیگر قالب‌های رسانه‌ای. با این‌حال، تاکنون در این زمینه روایت منسجم و جدی تولید نشده است. وی تأکید کرد: ما حتی گاهی هم‌سو و هم‌صدا با کسانی شده‌ایم که در نقطه مقابل ما اثر تولید می‌کنند. در این آثار، دانشجویان به‌عنوان افراد هیجان‌زده و احساسی نمایش داده می‌شوند و در نقطه مقابل، نمایندگان دولت موقت ــ بازرگان ــ نماد عقلانیت معرفی می‌شوند.پایان این روایت‌ها معمولا بانوعی تردیدیاپشیمانی همراه است،گویی هنوزروشن نیست چرا آن اقدام صورت گرفت و از چه فضایی الهام گرفته بود. حتی فیلمسازان و تهیه‌کنندگان انقلابی نیز در ترسیم آن نقطه عزیمت، یعنی لحظه آغاز و انگیزه واقعی این حرکت، دچار ابهام بوده‌اند؛ در حالی‌که در ماجرای دفاع مقدس، این نقطه عزیمت بسیار پررنگ و روشن است. ساسان خاطرنشان کرد: شاید ما تصویری بزرگ از این واقعه نساختیم تا بتوانیم آن را دنبال کنیم و گسترش دهیم. اما به‌نظر می‌رسد این کتاب می‌تواند سرآغازشکل‌گیری آن تصویر بزرگ وبازسازی جدی روایت ماجرای لانه جاسوسی باشد.
   
تنها یک «روزهای ابدی» را ساخته‌ایم
این مدیر فرهنگی و تهیه‌کننده با بیان این‌که اگر موضوع کلی استکبار باشد، طبیعتا تولیداتی در این زمینه مانند مجموعه «هیستوری» یا فیلم سینمایی «دکتر فونبی»که پارسال تولید شد و امسال نمایش درمی‌آید، انجام شده است گفت:من این مسأله را مجموعه‌ای می‌بینم، نه تک‌بعدی؛ به همین دلیل نمی‌توانم بگویم صرفا یکی از سه عامل یعنی نبود شجاعت، نبود تصمیم مدیریتی یا نبود همراهی هنرمندان باعث این وضعیت شده است. به نظر من، نبود «آن تصویر بزرگ و فضا» که در بخش اول توضیح دادم، عامل اصلی است.
ساسان تصریح کرد: مسأله این نیست که موضوع تسخیر لانه جاسوسی در نظام فرهنگی ما فراموش شده باشد، بلکه در حقیقت این موضوع نسبت به سایر موضوعات، کمتر پررنگ شده است. معمولا هر زمان تأکیدی از سوی رهبری صورت می‌گیرد، بحث‌ها دوباره مطرح می‌شود و جلسات متعددی هم برگزار می‌شود اما در ادامه، جریان تولید آن‌چنان که باید، به نتیجه نمی‌رسد. این تهیه‌کننده افزود: در واقع موضوعات دیگری هربار در اولویت قرار می‌گیرد و طبیعی است که در مقاطع خاص، پرداختن به آنها ضرورت بیشتری پیدا کند. اما حتی در دوره‌های نزدیک به وقوع حادثه نیز آثاری که ساخته شدند مستقیما به آن نپرداختند. برای مثال فیلم «طوفان شن» که در همان سال‌ها تولید شد، در واقع به حمله نیروهای آمریکایی برای آزادسازی گروگان‌ها پرداخت، نه خود واقعه تسخیر. وی گفت: شاید تنها مجموعه‌ای که به‌صورت نسبتا مستقیم به ماجرا پرداخت، سریال «روزهای ابدی» بود  که به ‌نظر من هم چندان موفق عمل نکرد. ساسان اظهار کرد: معمولا در حوزه فرهنگی، مدیران اولویت‌ها را مشخص می‌کنند، سپس به هنرمندان مراجعه و فضا ترسیم می‌شود. اگر نتیجه حاصل شود، دو طرف با هم پیش می‌روند اما اگر نتیجه مثبت نباشد، مدیر نمی‌تواند به‌تنهایی تصمیم بگیرد و اثری را بدون حضور هنرمندان پیش ببرد. با این‌حال مراجعه ما به هنرمندان هم چندان با استقبال گسترده همراه نبوده است. نمی‌توان گفت تهیه‌کنندگان یا کارگردانان به‌صورت خودجوش به سراغ این موضوع رفته‌اند. ما هر سال چندین طرح درباره دفاع مقدس یا سازمان مجاهدین خلق داریم که در آنها روایت و تصویر بزرگ وجود دارد و بررسی، تأیید یا رد می‌شود اما درباره تسخیر لانه جاسوسی چنین فضایی شکل نگرفته است.
   
روایت جمعی شکل نگرفته است
این مدیر فرهنگی و تهیه‌کننده، گفت: از یک منظر، سرعت پیشروی ما در پرداخت فرهنگی و رسانه‌ای کند است؛ حتی وقتی کسانی در عرصه فنی ـــ مثلا در صنعت موشک‌سازی  ــ با شتاب ونظم کار را پیش می‌برند، می‌دانند که «فرهنگ» کاری دشوارتر است و نیاز به خودسازی و زمان بیشتری دارد؛ همان چیزی که درباره فردیت هم مطرح می‌کنیم. اگر تاریخ معاصر را مطالعه کنید، متوجه می‌شوید که در مواجهه با دشمنان و حفظ تمامیت‌ارضی، نتایج حیرت‌انگیزی در دهه‌های اخیر حاصل شده است.  وی تصریح کرد: درباره کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» فکر می‌کنم می‌توان از آن یک مجموعه آثار تولید کرد. در بخش هنری و سازمانی ما در حال بررسی این هستیم که یک نگاه همه‌جانبه به موضوع ارائه دهیم؛ برنامه‌ای که در صورت همراهی، امسال آغاز و تا پایان سال مسیرش را ادامه دهد. از منظر من، ظرفیت تولید آثار متنوع حول این مضمون وجود دارد و باید به‌صورت پیوسته پیگیری شود.
   
روایت هنری باید در دل روایت تاریخی جانمایی شود
کوروش علیانی، نویسنده کتاب «روایت و ذهن نویسا» در ادامه برنامه تلویزیونی «جام‌جم» با موضوع «آیا تولیدات با موضوع استکبارستیزی کافی است؟» با اشاره به وجود روایت‌های مختلف درباره تسخیر لانه جاسوسی گفت: ما سه مرحله رابرای نزدیک‌شدن به‌روایت خودمان پشت سرگذاشته‌ایم که هرسه تاحد زیادی بی‌ثمربوده است.وی خاطرنشان کرد: مرحله اول، بحران اعتماد بود. مرحله دوم،بحران روایت،یعنی چیزی برای تعریف‌کردن نداشتیم.مرحله سوم هم مربوط به جزئیات است. سال‌ها به گریمور فشار آوردیم که رنگ موها و لباس‌ها را شبیه به آمریکایی‌ها دربیاورد، درحالی‌که اصل مساله جای دیگری بود؛ گیر کردن در فرم وجزئیات.علیانی گفت:طراح لباس و گریمور با وجود همه زحمت‌ها، درنهایت به نتیجه نرسیدند، چون تصویر اصلی و روایت بنیادین وجود نداشت. حتی هنرمندان دلبسته انقلاب وقتی قرار است درباره آمریکا اثر بسازند، نهایتا قصه را به چند کلیشه تقلیل می‌دهند. این نویسنده افزود: این درحالی‌است که امروز روایت ما از ماجرای تسخیر سفارت آمریکا فقط به دیوار و بالارفتن از دیوارمحدودشده؛درحالی‌که مساله اصلی فراتراز این است.ما درسه مرحله بحران اعتماد، بحران روایت وبحران جزئیات فرمی، هنوز به تصویر اصلی و مؤثر از رابطه خود با آمریکا دست‌نیافته‌ایم.
   
آگاهی ذیل مفهوم انقلاب
این نویسنده با بیان این‌که روایت هنری باید در دل روایت تاریخی جانمایی شود وگرنه هدر می‌رود، افزود: درست است که روایت هنری باید در دل روایت تاریخی جای گیرد، اما خود آن روایت تاریخی - که قرار است میزبان روایت هنری باشد - نیازمند پس‌زمینه‌ای است تا در آن چارچوب قابل فهم شود. ما باید یک فهم از خودمان وازجهان داشته باشیم، نسبت خودمان را با جهان مشخص کنیم و بعد ببینیم آمریکا کجای این تصویر قرار می‌گیرد. ما در مشروطیت «شهید آمریکایی» داریم؛ همه این‌ها را باید بتوانیم در یک فضا کنار هم بنشانیم؛ یک پس‌زمینه، یک تصویر بزرگ.وی گفت: ما با ساختاری مواجهیم که نگاهش به جهان و انسان این است که هرچه را که می‌تواند به پول تبدیل نمود، تبدیل می‌کند؛ هرچه را نشود، آتش می‌زند یا از بین می‌برد. این همان چیزی است که ما به آن «استکبار» می‌گوییم.  وی تصریح کرد: ساختار رسانه‌ای باید به ما کمک کند که بفهمیم، اما ساختار رسانه‌ای هم کمک نکرد.هر سال گرد هم می‌آییم؛ ۱۳آبان، ۲۲ بهمن و ... پرچم تکان می‌دهیم؛ اما پرچم کافی نیست.اصل ماجرا این است که بدانیم دعوا برسرچیست.اگردعوا بر سر این است که «تو می‌خواهی قلدرتر باشی و من هم می‌خواهم قلدرتر باشم»، این دعوا بی‌معنی است؛ اگر دعوا برسر این است که «یکی انسان را به بار بیاورد و دیگری انسان را نباید به بار آورد»، آن‌گاه باید بتوانیم به مردم نشان دهیم. ما نتوانستیم. این یک چرخه تشدیدشونده منفی ایجاد کرده است؛ هنرمند ما نتوانسته رسالتش را انجام دهد تا این مفهوم را به مردم نشان دهد؛ همراهی نکرده‌اند و باز نسل بعدی هنرمندان ورسانه‌ای‌ها به همان چرخه بازگردانده شده‌اند. نتیجه این‌که در مناسبت‌هایی مانند ۲۲بهمن، برخی شوخی‌های کودکانه وسست شکل می‌گیرد که معنای جدی را نمی‌رساند. وی تأکید کرد: ما نباید فقط برای تدارکات و ظواهر ستاد تشکیل دهیم؛ باید به آگاهی شخصی برسیم که این آگاهی ذیل مفهوم انقلاب معنا پیدا می‌کند. در انقلاب اسلامی ما نیامدیم تا یک ایدئولوژی را به دیکتاتوری تبدیل کنیم؛ ما آمدیم برای این‌که آدمخوارها را پس بزنیم و انسان‌ها را به کرامت و جایگاه خود بازگردانیم. این به محیط‌زیست، به کشورهای دیگر و به همه موضوعات مربوط است. درد ما در انقلاب اسلامی همین بوده و فهمیدن این نیازمند اراده است.

اهمیت تصویر پس‌زمینه در روایت خوب
کوروش علیانی نویسنده کتاب روایت و ذهن نویسا گفت: اگرقصه خوب بگویی وروایت یا مستندی خوب بسازی، آن روایت به‌تنهایی کافی نیست؛ تا زمانی که آن پس‌زمینه و تصویر اصلی را نداشته باشی، جایی برای نشستن ندارد. وی افزود: شما اگر قصه را خوب تعریف کنی و روایت خوب بسازی، تا وقتی که پس‌زمینه نداری و تصویر اصلی را ندیده‌ای، آن روایت به نفع آمریکا می‌شود؛ مثل سکه‌ای که درقلک اومی‌افتد. حتی اگر پازل‌های کوچک روایت را درست بچینی، اگر نقشه خانه را نداری، نمی‌توانی خانه بسازی. تصویری آماده وازپیش‌ساخته‌شده در بازار وجود دارد که آمریکا آن را ساخته و نیازهای خود راباآن جانمایی می‌کند؛ شماهرچقدرهم داستان را خوب بازگوکنید،چون تصویر پس‌زمینه را ندیده‌اید، روایت کوچک شما آن تصویر را تقویت می‌کند. علیانی گفت: بیانیه گام دوم یک نقشه‌راه است؛ خواه با آن موافق باشید، خواه مخالف. سؤال این است که درکدام پروژه‌ها بیانیه گام دوم یا چیزی شبیه به آن به‌عنوان نقشه وتصویرزمینه لحاظ شده است؟ در هیچ‌کدام. هرکس می‌گوید: «وظیفه‌ام این است که این تئاتر یا این سریال یا این راهپیمایی یا این سرود را تولید کنم»، انگار نقشه را نفهمیده است. وی افزود: من معتقدم مفهوم استکبارستیزی باید به‌عنوان یک نقشه و تصویر بزرگ دیده شود؛ فیلمساز یک آجر است، سخنگوی وزارت خارجه یک آجر است، کسی که کتاب درسی تدوین می‌کند یک آجر است؛ هرکدام از این پروژه‌ها اگر درست طراحی، تدوین و جانمایی شوند، به انتقال مفهوم خواهند انجامید. تا قبل از آن، هرچه داستان بسازیم یا بازگو کنیم، لزوما به نفع ما تمام نمی‌شود. وی گفت: من بارها تجربه کرده‌ام که وقتی بودجه‌هایی صرف و اثر هنری ساخته شد آن را جور دیگری دیدیم و گفتیم «این ضدانقلاب شده»، زیرا درخصوص تصویر پس‌زمینه کار نکرده‌ایم. آنچه ما باید بسازیم، تصویری از سلطه نیست؛ بلکه تصویری از احیای کرامت انسان است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها