خبر یا تحلیل؛ مسأله این است!

چندی پیش خبرگزاری‌ها از انفجار یک هتل در کلکته خبر دادند که ۱۵ کشته برجای گذاشت. در راستی‌آزمایی این خبر و تعداد کم‌وبیش آمار کشته‌شد‌گان حادثه فقط می‌توان به آمار‌هایی استناد کرد که مسئولان شهر کلکته اظهار می‌کنند، همچنین خبرنگاران و گزارشگران حاضر در صحنه انفجار می‌توانند میزان خسارت‌ها و شمار کشتگان را بیان کنند.
چندی پیش خبرگزاری‌ها از انفجار یک هتل در کلکته خبر دادند که ۱۵ کشته برجای گذاشت. در راستی‌آزمایی این خبر و تعداد کم‌وبیش آمار کشته‌شد‌گان حادثه فقط می‌توان به آمار‌هایی استناد کرد که مسئولان شهر کلکته اظهار می‌کنند، همچنین خبرنگاران و گزارشگران حاضر در صحنه انفجار می‌توانند میزان خسارت‌ها و شمار کشتگان را بیان کنند.
کد خبر: ۱۵۰۴۶۳۳

در روزنامه‌نگاری حرفه‌ای نمی‌توان در نخستین لحظات یک سانحه به علت وقوع حادثه پی برد و بسادگی آن را تشخیص داد. معمولا خبرنگاران برای پی بردن به دلایل حاشیه‌ای و اصلی یک حادثه به کارشناسان و متخصصان ذی‌ربط مراجعه می‌کنند و دلایل رخداد را جمع‌بندی می‌کنند.

به عنوان مثال به هنگام آتش‌سوزی در یک مکان مشخص، چندین کارشناس می‌توانند به پی‌جویی چرایی و دلایل رخداد بپردازند. کارشناسان دادگستری، بیمه، شهرداری، آتش‌نشانی و... نیرو‌های امنیتی و انتظامی؛ لذا نمی‌توان در آغاز رخداد و نخستین لحظه‌های حادثه به‌روشنی به تشریح دلایل و چگونگی پدید آمدن و دامنه‌های رخداد پرداخت.

متاسفانه درباره انفجار‌ها و رخداد‌هایی که در بندر شهید رجایی هرمزگان پدید آمد؛ شاهد بودیم که بسیاری از رسانه‌ها به‌ویژه خارج از کشور، بلافاصله به تحلیل و مشخص کردن دلیل حادثه پرداختند. در این میان به یکی از تحلیل‌ها می‌پردازم که در یکی از سامانه‌ها بدون مشخص کردن علت حادثه به ارائه دلیل رخداد پرداخته بود و چنین نوشته بود که این رخداد به گرامیداشت روز ایمنی راه‌ها اشاره‌ای معنادار دارد.

همچنین تراشیدن دلایلی مانند روز ادامه مذاکرات و... مانند آن نمی‌تواند دلیل چرایی حادثه و علت انفجار قلمداد شود.

این‌ها فقط حدس و گمان‌هایی بود که افراد داشتند؛ بنابراین برای پژوهش در چرایی حادثه و زمینه‌های آن، بایستی زمان بیشتری گذاشت. هرچند می‌توان برپایه برداشت‌ها و تحلیل‌های شخصی، گزینه‌هایی را پیشنهاد داد، اما چندان قابل اتکا و حتی ارائه نیستند.

نکته‌ای که دقیقا از سوی رسانه‌های خارجی برای ایجاد تشویش در افکار عمومی پیگیری می‌شد، بدین‌گونه بود که بدون مشخص شدن رسمی دلیل رخداد در بندر شهید رجایی؛ پیشاپیش علت‌های مورد علاقه خود را برجسته می‌کردند.

نکته دیگر به خبر برمی‌گردد. ما می‌دانیم هنگامی که آتش‌سوزی در لس‌آنجلس و اطراف هالیوود در ایالت کالیفرنیا رخ داد در همان آغاز و بزنگاه ماجرا، رسما اعلام شد که خبرنگاران و گزارشگران حق ندارند عکس و تصویری از این حادثه مرگبار که روز‌ها ادامه پیدا کرد، منتشر کنند. آمریکا مانند اروپا، ادعا دارد که آزادی خبرنگاران و جریان آزاد اطلاع‌رسانی باید تضمین‌شده باشد و در متمم قانون اساسی آمریکا آمده که هیچ‌کسی نمی‌تواند با تجدیدنظر به هردلیلی آن را تغییر بدهد. با این وجود از فعالیت خبرنگاران و کنکاش آن‌ها بویژه در ساعات اولیه حادثه جلوگیری کردند، اما چرا؟

دلیل بسیار روشن است، چنان عکس‌ها و ویدئو‌هایی می‌توانست و می‌تواند روح و روان شهروندان را تخریب کند. متاسفانه در حادثه بندر از ویدئو‌های دلخراش، نشر بالای آن‌ها و تاثیر روانکاه‌شان، کم گزارش نشنیدیم و کم به‌عینه ندیدیم. 

آیا اخلاق انسانی حکم می‌کند که ما تن و روان شهروندان و هموطنان‌مان را بلرزانیم، برنجانیم و آن‌ها را دچار نومیدی و نگرانی کنیم!

یا این‌که تشویق کنیم که در این حادثه با همه گستردگی آن بایستی به مهرورزی و حمایت جمعی روی بیاوریم و به کمک آسیب‌دیدگان و بازسازی ویرانی‌ها بشتابیم؛ به‌ویژه با محبت و مهری که ایرانیان در همه صحنه‌ها هوادار هم‌میهنان و کشورشان بوده‌اند و همواره پشتیبان و یار مصیبت‌دیدگان بوده و هستند، هرچند نیاز نیست بازگو کنیم که برخی خبرنگارنما‌ها که در سکوها/پلتفرم‌ها به نشر تصاویری آنچنان دلخراش و آزاردهنده پرداختند، اما مردم ما در آن واحد برای اهدای خون و کمک به آسیب‌دیدگان به صفوف گسترده اهدای خون پیوستند. مردم ما این‌گونه هستند.

اما آنچه مسلم است، دروغ‌پردازی‌های رسانه‌های خارجی درباره کوتاهی نشر خبر از سوی مجامع خبری رسمی کشورمان بود که این بی‌انصافی را فقط می‌شود از چنان رسانه‌هایی انتظار داشت و بس! 

همگان می‌دانند شبکه خبر صداوسیما تقریبا همزمان با حادثه بندر شهید رجایی به‌صورت برخط و روز بعد نیز به صورت مستقیم به گزارش حادثه و صحنه‌هایش پرداخت؛ بنابراین باید سپاسگزار صداوسیما بود که پیش از آن‌که رسانه‌های بیگانه بتوانند عنان خبر و نشر آن را در دست بگیرند، دست‌کم من به عنوان یک شاهد دیدم که خبر به صورت مستقیم ارائه و نشان داده شد و یکی از خبرنگاران باسابقه صداوسیما در فضای سانحه به ارائه گزارشی حرفه‌ای و جالب‌توجه پرداخت که دقت تحسین‌برانگیز در گزینش کلمات و انتخاب گزاره‌هایش برای هر خبرنگاری که در آغاز راه است، می‌توانست درسی از شیوه‌های اطلاع‌رسانی از حادثه‌ای مهم باشد.

امیدوارم که دیگر شاهد چنین حادثه‌ای نباشیم، هرچند سانحه‌های طبیعی و غیرطبیعی ممکن است در هرکجا و هر کشوری رخ بدهد و اتفاق، نادر نیست.
شگفتا در کنار خبر انفجار در هتل کلکته و همزمان با سانحه دلخراش در بندر شهید رجایی همچنین از دو کشور اسپانیا و پرتغال خبر‌هایی درباره قطع چندروزه برق مخابره شد و هنوز هم دامنه‌های این قطعی برق در خبر‌ها ادامه دارد. مثلا بسیاری از مناطق هنوز در تاریکی و خاموشی به‌سر می‌برند. تصور بفرمایید به جای کنکاش عالمانه و حرفه‌ای در دلایل رخداد چنین حادثه‌ای به پوشش دادن آن و پیگیری نتایجش بپردازیم؛ در حالی که مواد غذایی بسیاری در روند این قطعی برق در خانه‌ها، انبار‌ها فروشگاه‌ها، سردخانه‌ها و... نابود شد، بیماران در بیمارستان‌ها بلاتکلیف ماندند؛ حتی آن‌هایی که منتظر جراحی و پشت در اتاق عمل بودند. بسیاری از فروشگاه‌ها نیز زیان‌های بزرگی متحمل شدند. حال آیا رسانه‌های خارجی در حد یک پاراگراف یا تیتر نبایستی به این چنین حوادثی بپردازند و در کنار سانحه بندر شهید رجایی به گونه‌ای حرفه‌ای با دیگر اخبار حوادث برخورد کنند؟ به نظر می‌رسد مسأله آن‌ها خبر نیست بلکه تحلیل‌هایی است که از سوی کشور‌های بیگانه و در راستای منافع آن‌ها منتشر می‌شود. فقط به این دلیل که افکار عمومی داخلی را دچار فاجعه‌هراسی کرده، انسجام ملی را تخریب سازند و به بحران‌سازی مصنوعی دامن بزنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
رأی معنادار لبنانی‌ها

در گفت‌و‌گوی اختصاصی روزنامه «جام‌جم» با دو تن از اعضای بلندپایه جنبش امل و حزب‌الله لبنان بررسی شد

رأی معنادار لبنانی‌ها

در رستوران انتخاب شدم

علی‌امین حسنی، بازیگر نقش بهروز در سریال پایتخت در گفت‌وگو با «جام‌جم» از خاطرات حضورش در این سریال می‌گوید

در رستوران انتخاب شدم

نیازمندی ها