درگزارش پیشرو با رویکردی تحلیلی و مبتنی بر شواهد علمی و الگوی تجربهشده کشورهای دیگر، به بررسی این چالشها پرداخته و پیشنهاداتی برای بهبود اجرای طرح ارائه میدهیم.
برای تحلیل دقیقتر در مورد مسأله تغییر ساعت باید به یاد داشت که دولت این رویکرد را با هدف مدیریت بهتر مصرف انرژی و کاهش فشار بر شبکه برق در فصل گرم سال اتخاذ کرده است. در واقع، تغییر ساعت کاری کارمندان به عنوان یک راهکار کوتاهمدت در نظر گرفته شده است. لازم به ذکر است هماکنون کشور با چالشهایی در حوزه ناترازی انرژی مواجه شده که بخشی از آن ناشی از تغییرات اقلیمی و پدیدههای آب و هوایی است و بخشی دیگر به سوءمدیریتهای صورتگرفته در سالهای گذشته برمیگردد که شرایط را در بخش انرژی دشوارتر کرده است.
باید تأکید کرد رفع مسألهای مانند ناترازی در حوزه انرژی نیاز به برنامهریزی جامع برای ایجاد زیرساختها و راهکاری بلندمدت دارد. با این حال برای همراهی بیشتر شهروندان با اجرای این طرح نیاز است دولت نکاتی را مورد توجه قرار دهد، به عنوان مثال باید نظارت دقیقی بر فعالیت ادارات دولتی انجام دهد و از اجرایی شدن این طرح به نحو صحیح اطمینان حاصل کند. در کنار این نظارت، مسئولان باید برای همراهی بهتر شهروندان با این طرح، در آن بازنگری کرده و نقاط ضعفش را برطرف کنند.
چالش ناهماهنگی
از مهمترین چالشهای اجرای این طرح که گریبان کارکنان دستگاههای اجرایی را گرفته، ناهماهنگی آن با نظام اجتماعی و خانوادگی ایران است. تغییر ساعات کاری به ۶ صبح، با آهنگ زیستی و اجتماعی جامعه ایرانی که عمدتا روی بیداری بین ۶:۳۰ تا ۷:۳۰ صبح تنظیم شده، ناسازگار است. این ناهماهنگی بهویژه برای والدین شاغل دارای فرزند خردسال یا دانشآموز چالشبرانگیز است. در حالیکه مهدکودکها و مدارس عموما از ساعت ۷:۳۰ و بعد از آن فعالیت خود را آغاز میکنند، والدین برای حضور در محل کار در ساعت ۶ صبح با خلأ مراقبتی مواجه میشوند.
دادههای موجود نشان میدهد این شکاف زمانی، استرس خانوادگی را افزایش داده و در برخی موارد به کاهش حضور زنان در نیروی کار منجر شده است. در همین راستا و از منظر علمی، نظریههای مدیریت منابع انسانی تأکید دارند که سیاستهای کاری باید با نیازهای خانوادگی کارکنان همراستا باشد تا بهرهوری و رضایت شغلی حفظ شود. شناورسازی ساعات کاری برای والدین در برخی استانها مانند قم گامی مثبت اما ناکافی است. زیرا این راهکار مقطعی بوده و فاقد چهارچوب ملی یکپارچه است.
فشار بر ناوگان حملونقل عمومی
از دیگر پیامدهای اجرای این طرح، فشار مضاعف بر زیرساختهای حملونقل و بروز پیامدهای ترافیکی در کلانشهرها بهویژه تهران است. تغییر ساعات کاری، پیک ترافیک شهری را به ساعات ابتدایی صبح منتقل کرده است. براساس گزارشهای نهادهای ذیربط، ترافیک در ساعت ۶ صبح روز ۲۰ اردیبهشت ۶۵درصد افزایش یافته درحالیکه ترافیک ساعت ۸ صبح ۴۱درصد کاهش داشته است. این جابهجایی بدون فراهمکردن زیرساختهای موردنیاز، فشار مضاعفی بر سیستمهای مترو و اتوبوس در تهران وارد کرده است. از منظر تحلیل سیستمی، این چالش نشاندهنده فقدان هماهنگی بین سیاستگذاری انرژی و مدیریت شهری است. نظریههای برنامهریزی شهری تأکید دارند که تغییرات در ساعات کاری باید با تقویت ظرفیت حملونقل عمومی همراه باشد تا از ایجاد گلوگاههای ترافیکی جلوگیری شود. عدم پیشبینی این هماهنگیها، نهتنها کیفیت زندگی شهروندان را کاهش داده بلکه با افزایش مصرف سوخت در ترافیک، بخشی از اهداف صرفهجویی انرژی را خنثی کرده است.
پیامدهای تغییر الگوی خواب
ایجاد اختلال در آهنگ زیستی و کاهش بهرهوری، از دیگر پیامدهای اجرای این طرح است. تغییر ناگهانی ساعت کاری به ۶ صبح، با آهنگ شبانهروزی اکثریت جامعه ناسازگار است. تحقیقات علوم اعصاب نشان میدهد جابهجایی ناگهانی در الگوی خواب و بیداری، به کاهش عملکرد شناختی، افزایش خطاهای شغلی و حتی بروز مشکلات سلامت روان مانند اضطراب منجر میشود. درمشاغلی که نیاز به تمرکز بالا دارند، این افت بهرهوری میتواند هزینههای اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی بهدنبال داشته باشد. از منظر مدیریت تغییر،اجرای چنین طرحهایی نیازمنددورههای تطبیقی تدریجی وآموزش کارکنان برای سازگاری با الگوهای جدید است. فقدان این اقدامات، مقاومت اجتماعی و کاهش انگیزه کارکنان را بهدنبال داشته است.
مثبت مثل دورکاری
یکی از پیامدهای مثبت اجرای این طرح، الزام به دورکاری است که البته نظام اداری ایران در این حوزه به پختگی بیشتری احتیاج دارد. الزام به دورکاری برای مشاغل قابل انجام از راه دور، پتانسیل بالایی برای کاهش مصرف انرژی و افزایش انعطافپذیری دارد. با این حال، تجربه دورکاری در ایران بهویژه در دوران کرونا نشان داد نبود زیرساختهای دیجیتال پایدار، کمبود آموزشهای مرتبط و فقدان نظامهای نظارت بر عملکرد، کارایی این روش را محدود کرده است. از منظر مدیریت فناوری اطلاعات، موفقیت دورکاری به عواملی ماننددسترسی به اینترنت پرسرعت، نرمافزارهای امن و پروتکلهای نظارتی شفاف وابسته است. بدون سرمایهگذاری دراین حوزهها، الزام به دورکاری ممکن است به کاهش کیفیت خدمات اداری و افزایش نارضایتی عمومی منجر شود.
راهکارهایی برای بهبود طرح
باتوجه به موارد گفته شده و باعنایت به ضرورت اجرای چنین طرحهایی با هدف اصلاح نظام اداری و مدیریت بهینه انرژی و افزایش بهرهوری، بازنگری علمی و سیستمی در اجرای چنین طرحهایی ضروری است. هماهنگسازی ساعت فعالیت مهدکودکها و مدارس با ساعت کاری ادارات از طریق همکاری وزارت آموزشوپرورش و سازمانهای مربوطه، توسعه برنامههای مراقبتی موقت برای کودکان در ساعات ابتدایی صبح بهویژه برای والدین شاغل، تدوین آییننامه ملی برای شناورسازی ساعات کاری والدین بهجای تصمیمگیریهای استانی پراکنده، تقویت زیرساختهای حملونقل عمومی از جمله افزایش ظرفیت مترو و اتوبوس در بازه زمانی ۵ الی ۶:۳۰ صبح با تخصیص بودجه اضطراری، تحلیل دادههای ترافیکی برای تنظیم بهینه برنامههای حملونقل عمومی و کاهش گلوگاهها، تشویق استفاده از حملونقل اشتراکی از طریق مشوقهای مالی و همچنین بهرهگیری از مدیریت علمی تغییر الگوی خواب از طریق اجرای دوره تطبیقی تدریجی (مثلا کاهش نیمساعتی ساعات کاری طی دو هفته) برای سازگاری کارکنان با آهنگ جدید و ارزیابی اثرات بلندمدت تغییر ساعت کاری بر سلامت روان کارکنان از طریق مطالعات علمی از راهکارهایی است که برای رفع چالشهای یادشده در جهت اصلاح نظام اداری و افزایش بهرهوری پیشنهاد میگردد. علاوه بر این موارد باید از طریق تقویت زیرساختهای دورکاری در ادارات با سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال، از جمله اینترنت پرسرعت و پلتفرمهای امن دورکاری، تدوین دستورالعملهای شفاف برای ارزیابی عملکرد کارکنان دورکاری و آموزش مدیران و کارکنان برای استفاده مؤثر از ابزارهای دیجیتال نسبت به استفاده از ظرفیتهای تحقق دولت الکترونیک بهره برد.