بیراه نمیگویند، هزینه تمامشده تولید کتاب روزبهروز رو به افزایش است، از طرفی اقبال بخش وسیعی از مخاطبان به سکوهای عرضه کتاب دیجیتال و شمار رو به افزایش مخاطبانی که ترجیح میدهند به جای مطالعه، گوش به کتابهای صوتی و پادکستها بسپارند، مؤید این امر است که بخشی از کتابخوانان با کتابهای الکترونیک انس گرفتهاند. اینها همه درست اما به نظر میرسد، دلیل اصلی رکود بازار نشر عدم تولید محتوایی است که پاسخگوی نیازها و سلیقههای موجود باشد. کیست که کتابی از دهههای ۶۰ و ۷۰ را در کتابخانه خود داشته باشد و ازمقایسه تیراژ کتابهای چاپ شده درآن دههها با تیراژهای امروزی آه نکشد؟! زمانه تغییر کرد و سلیقهها دگرگون شد اما بیایید بپذیریم که ما تولیدکنندگان محتوا نه آنطور که باید توانستهایم در متن این تحول نقش ایفا کنیم و نه توانستهایم روند بهروز آن را درک کنیم و اینک ماندهایم با جامعهای که اقبالی به ما نمیکند.آری صحبت راجع به اینکه گرانی کتاب و اقبال به سمت کتابهای الکترونیک از دلایل رکود بازار نشر است بیراه نیست اما اگر بخواهیم فقط به پرداختن به این موارد بسنده کنیم و آنها را عوامل اصلی بیرونقی صنعت نشر به شمار آوریم، یا مسأله را نادرست فهمیدهایم یا قصدمان نادیده گرفتن عمدی مساله اصلی است. به نظر نگارنده علت اصلی رکود در بازار نشرعدم تولید محتوایی است که بتواندپاسخی برای نیازهای مخاطبان ایران امروز دردل خودداشته باشد.به نظر میرسد نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران باید فرصتی باشد که ناشران، نویسندگان و سایر متولیان حوزه فرهنگ گرد هم آیند و به مساله اصلی که به آن اشاره شد بیندیشند اما این نمایشگاه صرفا تبدیل شده به مجالی برای فروش کتاب بدون در نظر گرفتن این موضوع که همین امر میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به کتابفروشیهای کوچک بزند. سخن در مورد فرصتها و آسیبهای برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به صورت کنونی نیز یکی از مواردی است که میبایست یکبار برای همیشه با حضور همهجانبه ناشران، شرکتهای پخشکننده کتاب، کتابفروشان و نویسندگان مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و کدام فرصت بهتر از همین ایام؟!
باری، امسال شرکت انتشارات سروش در نظر دارد غرفه خود را به مکانی تبدیل کند که در آن به چالشهای پیشروی نشر بیندیشیم، شما هم دعوت هستید.