نامهای بسیاری از این فیلمها را میتوان دراین رابطه فهرست کرداما این گزاره راحتی میتوان با نگاهی به آمارهای حضور این فیلمها در جشنوارهها هم متوجه شد.آثاری که با«سفارش»برخی سفارتخانههاوبرای اهداف خاصی تولیدمیشوند.مفهوم «سفارش» جشنوارههای خارجی البته که نیاز به توضیح دارد،چرا که دربرخی ازموارد،جشنوارههامستقیما فیلمی راسفارش نمیدهند، بلکه از طریق صندوقهای حمایتی، کمکهزینههای تولید یا برنامههای توسعه فیلمنامه درتولید فیلم نقش دارند. این حمایتها معمولا از جشنوارههای معتبر یا نهادهای وابسته به آنها ارائه میشود.دراین میان بسیاری از این فیلمها به موضوعاتی مانند فقر، نابرابری جنسیتی، محدودیتهای فرهنگی یا نقد نظام اجتماعی و سیاسی میپردازند و اتفاقا این آثار از شانس بالاتری برای کسب جوایز هم برخوردار است. این موضوع تا جایی وجهی سفارشگونه داشت به این معنا که نهادهای به ظاهر فرهنگی وابسته به سفارتخانهها موضوعات این آثار را برای ساخت سفارش میدانند اما حالا چند سالی است که خود فیلمسازان هم فرمول کار دستشان آمده و بدون سفارش چنین آثاری میسازند تا شانسی برای دیدهشدن داشته باشند.به باور بسیاری این فیلمها صرفا برای جلب توجه جشنوارههای غربی، تصویری «تیره» از ایران ارائه میدهند تا بتوانند از مواهب احتمالی حضور آثارشان استفاده کنند.درمیان آمارهای منتشرشده ازوزارت فرهنگ وارشاد ومقایسه آن هم به نظامهای استدلالی رسید.درسال۱۴۰۱،تعداد فیلمهای حاضر در جشنوارههای بینالمللی به کمترین میزان در دهه گذشته رسید، درحالی که همان سال، بیشترین تعداد جوایز از جشنوارههای غربی به این آثار اختصاص یافته است! کمرنگترشدن نظارت برساخت این آثار والبته سهولت فیلمسازی در عصر کنونی هم باعث شده بسیاری از فیلمسازان قید مجوز ساخت این آثار را بزنند و با بیقانونی محض (ازجمله عدم رعایت حجاب در آثارشان) این فیلمها را به جشنوارههای خارجی ارسال کرده و تصویری ناواقعی از ایران امروز را در ذهن آنها حک کنند.