یوسف رحیمی، طلبه، شاعر و پژوهشگر ادبیات آیینی است. او سرودن شعر را از سال ۱۳۸۴ آغاز کرده و در این مسیر بیشترین بهره را از حضور در انجمن ادبی مشکات، با حضور استاد سیدمهدی حسینی و شاعران آیینی شهر قم برده است. او در عرصه شعر هیأت بهصورت تخصصی فعالیت میکند و نوحهسرایی برای اهلبیت (ع) را از افتخارات خود میداند.
از آثار او میتوان به زخم سیب، ۹۵ روز باران، صبح اجابت و حسنیوسف اشاره کرد. کتاب «دوستت دارم» بهتازگی با مجموعهای از اشعار مناجاتی برگرفته از مضامین مناجات شعبانیه، مناجات خمسعشر، دعای کمیل، دعای ابوحمزه و دعای ندبه به قلم یوسف رحیمی در قالبهای مثنوی، دوبیتی و رباعی منتشر شده است. او بهعنوان شاعری آیینی کلام رهبر معظم انقلاب را سرلوحه کارهایش قرار داده و در حوزه شعر مناجات قدمهایی برداشته است.
چه شد که کتاب دوستت دارم در فضای شعر مناجات منتشر شد؟
در خرداد سال ۱۳۹۰، نخستین دیدار شاعران آیینی با رهبر انقلاب برگزار شد. در آن جلسه، حضرتآقا درباره موضوعات گوناگونی سخن گفتند و به اهمیت پرداختن به آنها در شعر آیینی اشاره فرمودند. یکی از این موضوعات، بحث دعا و مناجات بود. ایشان در این زمینه به مرحوم بهجتی، از شاعران یزد، اشاره کردند که بخشهایی از دعای ابوحمزه را به شعر درآورده بودند. پس از آن دیدار، انگیزهای جدی برای من ایجاد شد تا در حوزه شعر مرتبط با دعا و مناجات فعالیت کنم. حدود یکی دو سال روی دعای ابوحمزه کار کردم و مجموعهای از رباعیات آماده شد که در قالب کتابی با عنوان صبح اجابت انتشار یافت. در دومین دیدار شاعران آیینی که سال ۱۳۹۵ برگزار شد، مسئولان این نشست دغدغه داشتند شاعرانی که براساس فرمایشات حضرتآقا در دیدار نخست شعرهایی سروده بودند، فرصتی برای ارائه آثارشان پیدا کنند. در این جلسه چند رباعی با موضوع دعای ابوحمزه خواندم که مورد توجه حضرتآقا قرار گرفت. ایشان نیز مجددا در سخنانشان به موضوع دعا و به رباعیاتی که خوانده بودم اشاره کردند. بعد از این دیدار، انگیزه قویتری پیدا کردم تا وقت بیشتری به این موضوع اختصاص دهم. از سال ۱۳۹۵ تاکنون، نزدیک به هشت سال است که روی دعاهای مختلف مانند دعای کمیل، دعای ندبه، مناجات شعبانیه و مناجات خمسعشر کار کردهام. سرانجام حاصل این تلاشها را در قالب اشعار مختلف آماده کردم و اخیرا با عنوان دوستت دارم منتشر شد.
هماکنون فضای شعر آیینی کشور در چه وضعیتی قرار دارد؟
شعر مذهبی و آیینی، با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران، یکی از محبوبترین و پرمخاطبترین گونههای شعری است. بهویژه در جامعه مذهبی کشور، این نوع شعر جایگاه ویژهای دارد. بسیاری از اشعار سرودهشده، اگرچه ممکن است بهصورت کتاب منتشر شوند، اما بهدلیل کاهش استقبال از بازار کتاب و گسترش فضای مجازی، معمولا در تیراژهای پایین به چاپ میرسند. این اشعار غالبا در نهایت بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ نسخه، و در بهترین حالت تا هزار نسخه، منتشر میشوند و به دست علاقهمندان میرسند. در مقابل، یک شعر آیینی یا مذهبی، مثلا در ایام محرم، میتواند توسط هزاران نفر حاضر در مراسم شنیده شود. همچنین، این اشعار اغلب بهصورت فایلهای صوتی و تصویری منتشر میشوند و به این ترتیب بازهم تعداد بالایی مخاطب پیدا میکنند. این موضوع نشاندهنده جایگاه ممتاز و گسترده این اشعار در میان مردم است و این نوع اشعار را به یکی از پرمخاطبترین انواع شعر امروز تبدیل کرده است. بااینحال، لازم است در این مسیر مراقبتهای ویژهای انجام گیرد تا این نوع از شعر دچار آسیبها یا انحرافات محتوایی نشود. در این زمینه، نقش انجمنهای ادبی بسیار حیاتی است. ضروری است که شاعران قبل از انتشار و ارائه، آثار خود را در این انجمنها ارائه کنند تا از طریق نقد و بررسی، اشتباهات احتمالی اصلاح شود و شعر از لحاظ ادبی و محتوایی برای ارائه در سطح قابل قبولی باشد. یکی از قالبهایی که در این سالها مورد اقبال ویژه قرار گرفته سرودها و نماهنگهای مذهبی است که با وجود اتفاقات خوبی که رقم زدهاند از آسیب نیز در امان نبودهاند. بهعنوانمثال اینکه آیا هر موسیقی و ریتمی متناسب با موضوعات مرتبط با اهلبیت(ع) است یا نه، یکی از مواردی است که جای توجه و تأمل بیشتر دارد. همچنین بعضی از تعابیری که نسبت به معصومین(ع) به کار میرود در شأن آن ذوات مقدسه نیست و لازم است این نماهنگها حتما قبل از انتشار در معرض نقد و نظر اساتید و کارشناسان این عرصه قرار بگیرد.
به نظر شما شاعران آیینی چه نقشی در شرایط امروز مداحی در کشور ما دارند؟
یکی از مباحث کلیدی و تأثیرگذار در فضای مداحی امروز تعامل بین شاعر و مداح و رسیدن به یک گفتمان مشترک است. اهمیت موضوع زمانی بیشتر میشود که این گفتمان از دغدغههای اجتماعی و مسائل روز گرفته شده باشد. برای مثال، اگر جامعه امروز نیاز به امیدآفرینی دارد،چه بهترکه شاعر ومداح با همفکری وتبادلنظر،براین موضوع تمرکزکنند.چنین همکاریای میتواند به ارتقای کیفیت آثار ارائهشده منجر شود.شاعر همچنین میتواند برای مداح نقش یک مشاور ادبی راداشته باشد و به او در انتخاب اشعاری که از سایر شاعران میخواهد درجلسه اجرا کند مشاوره بدهد. بسیاری از آثار موفقی که در این سالها ارائه شده حاصل ژرفاندیشی و خلاقیت شاعر آن اثر بوده که با اجرای خوب مداح در جامعه انتشار یافته و اثرگذار شده است.
چند سالی است که در حوزه شعر مناجات فعال هستید. به نظر شما تا چه اندازه ضرورت این نوع از اشعار در ادبیات کشورمان احساس میشود؟
یکی از واقعیتهایی که نمیتوان انکار کرد این است که هرچه ارتباط انسان با خدا قویتر باشد، توانایی او برای عبور از مشکلات زندگی نیز بیشتر میشود. توکل، ایمان و باور عمیقتر به خداوند، قدرت بیشتری برای مقابله با سختیها به انسان میبخشد. در همین راستا، شعر بهعنوان یکی از ابزارهای هنری میتواند این نوع باورها را در دل مخاطبان تقویت کرده و پرورش دهد. بهعنوانمثال، جلسات مناجاتخوانی ممکن است گروه خاصی از افراد را در بر گیرد، اما شعر، بهدلیل جایگاه هنر عامهپسند در فرهنگ ما و پیشینه هزارسالهاش، نقشی عمیق در زندگی روزمره ما دارد. یکی از ویژگیهای شعر این است که در خلوت انسانها راه پیدا میکند و گاهی انسان متوجه میشود بهطور ناخودآگاه بیتی را که از آن خوشش آمده بارها تکرار کرده است. از این رو، شعر میتواند پلی باشد برای افرادی که شاید انس چندانی با دعا ندارند، اما از طریق جذابیتهای شعری به مفاهیم عمیق دعا نزدیک شوند و با آن ارتباط برقرار کنند.
شعر آیینی تا چه اندازه میتواند تأثیرگذار باشد؟
هنر تأثیر عمیق ومنحصربهفردی دارد.هرمفهومی که درقالب هنری بیان شود،میتواند اثری ویژه برمخاطب بگذارد. بهعنوانمثال در برخی کشورها، هنر اولشان تئاتر یا سینما بوده، اما در کشور ما، این شعر است که جایگاه اول را داشته و هنوز هم چنین است. مردم در گفتوگوهای روزمره خود بارها در قالب تکیهکلامها و ضربالمثلها از شعر استفاده میکنند.این نشان میدهد که شعر در فرهنگ ما جایگاه خاصی دارد و تأثیرگذاری آن چشمگیر است. از این رو ما شاعران آیینی، باید به این نکته توجه کنیم که توانمندی در این حوزه مستلزم گسترش مطالعات است، بهویژه در زمینههای دینی. انس بیشتر با متون روایات، تاریخ اسلام، سیره اهلبیت(ع)، دعاها و زیارتنامهها میتواند به غنای شعری ما بیفزاید و زمینهساز خلق آثاری عمیقتر و پرمفهومتر شود. چنین شعری برای مخاطب امروز حاوی پیامهای جدیتر و تأثیرگذارتری خواهد بود.
یکی از اشعار یوسف رحیمی با عنوان «موعود جمعهها»
امروز دلتنگم، نمیدانم چرا! شاید ...
این عمر با من راه میآید؟ نمیآید؟
اصلا چقدر از راه مانده؟ من کجا هستم؟
کی اختیار لحظههایم رفت از دستم؟
دلخوش به رفتن بودم اما راه گم کردم
این راه روشن را چه شد ناگاه گم کردم
حتی چراغ روشنی هم این طرفها نیست
در ازدحام ابرها، خورشید پیدا نیست
فانوس دل، میخواهد ای خورشید، نور از تو
خیری ندارد باقی این عمر دور از تو
دور از نگاهت لشکر غمها کمین کرده
آه مرا داغ فراقت آتشین کرده
ای یوسف غربتنشین! سوی وطن برگرد
جان سفر کرده بیا یک دم به تن برگرد
آرام جانها! کی جدا بودی ز ما؟ هرگز
از دیده پنهانی ولی از دل جدا؟ هرگز
این دود اسفند است یا نه، آتش دلهاست
در چشم بارانی به یادت تا سحر احیاست
تو پرسش بیپاسخ دلهای مشتاقی
سوز و گداز ناله و فریاد عشاقی
سخت است یوسف باشی و تنهاترین باشی
در اوج عزت باشی و غربتنشین باشی
گم کرده این دنیا دوباره راه و چاهش را
گم کرده پشت ابر غیبت، آه... ماهش را
دنیای ما بازار مصر است و چه بازاریست
دنیا غمش هم بیتو حتی کوچهبازاریست
عمریست که ما راه را از چاه گم کردیم
افسوس با خود یک کلاف نخ نیاوردیم
این لحظهها بییاد تو دلگیر و دلتنگاند
این نغمهها بیعطر نام تو بدآهنگاند
این روزها شاید تو دلتنگی که اینگونه
یکباره دیگرگون شده دنیای وارونه
من خوب میدانم تو دلگیری از این دنیا
دلگیری از روز و شب ما بیتفاوتها
بیتو تمام عمر، ما غرق تماشاییم
بار گرانی بر زمین ... ما گرم حاشاییم
در کولهبار عمر ما حتی کلافی نیست
هرکس که گفت از انتظار تو که «کافی» نیست
دلگیری از بیرنگی این شادی و غمها
دلگیری از دنیای تکراری آدمها
هر صبح جمعه آمد و ما خواب میدیدیم
دریای عشقت بود و ... ما مرداب میدیدیم
یک شب بیا بیدار کن ما را که برخیزیم
از عشق خود سرشار کن ما را که برخیزیم
دلها اسیر سوز و سرمای زمستان است
دنیای ما محتاج لبخند بهاران است
میآیی از فصل گل و لبخند میدانم
در روزهای آخر اسفند ... میدانم
با تو بهار رفته، از تبعید میآید
میآیی و آن روز با تو عید میآید