امروزه مفهوم پایداری (Sustainability) به کلیدواژه بی بدیل جوامع مترقی در توسعه تبدیل شده است. مفهوم پایداری بصورت کلی بر سه معیار پایداری اقتصادی، پایداری محیط زیستی و پایداری اجتماعی استوار است. با توجه به سابقه پیمان کیوتو و تصویب پیمان پاریس در سال 2015 در راستای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و تعدیل سناریوی فعلی گرمایش جهانی، توجه به معیار پایداری محیط زیستی منجر به توسعه و تجاری سازی سریع فناوریهای کاهش انتشار، جداسازی و ذخیره سازی گازهای گلخانهای (CCS) و همچنین توجه به گذار انرژی از منابع فسیلی به تجدیدپذیر جهت دستیابی به اهداف مورد نظر در سال 2030 و انتشار صفر (Net Zero) در 2050 گردیده است. در خصوص فناوریهای جداسازی گازهای گلخانهای پیشرفت خوبی انجام گرفته است اما همچنان تبدیل و ذخیره سازی آنها چالش بزرگی برای صنایع است لذا بدون گذار انرژی و عینی سازی مفهوم Nexus (پایداری منطقهای در تامین و مصرف آب، انرژی و غذا) دستیابی به اهداف فوق الذکر مقدور نیست.
از این رو، پارادایمهای عرضه و تقاضای انرژی در جهان به سرعت در حال تغییر است و کشورهای مهم حوزه انرژی از جمله ایران باید با انجام مطالعات علمی در راستای شناسایی و فعالسازی ظرفیتهای خود جهت نقش آفرینی بهعنوان بازیگرهای تاثیرگذار در جریان آتی انرژی دنیا برنامه ریزی کنند وگرنه بطور کلی از بازار عرضه انرژی حذف میگردند و محتاج به فناوریهای پیشرفته و وابسته به بیگانگان خواهند شد. گروه پژوهشی گذار انرژی و پایداری در دانشگاه خلیج فارس یکی از مراکزی است که در سالهای اخیر بر مساله گذار انرژی در منطقه خلیج فارس و ظرفیتهای این منطقه متمرکز شده است و محققین این مرکز با رصد مقالات علمی و الگوگیری از اسناد ملی کشورها، شرکتها و سازمانهای مهم جهان به انجام مطالعات پژوهش و فناوری در این حوزه مشغول هستند. گذار انرژی صرفا با توسعه برخی فناوریهای پیشرفته یا واردات موقت آنها محقق نمیشود بلکه نیاز به یک برنامه منسجم ملی و سازمانی در سطوح مختلف از جمله کانونهای تصمیم سازی، سیاستگذاری، قانونگذاری، تامین زنجیره ارزش، سرمایه گذاری و توسعه زیرساختی و فناوری را شامل میشود. بدین سبب، کشورها نسبت به تدوین سند ملی با عناوین توسعه پایدار، گذار انرژی و انتشار صفر اقدام نموده اند و اهداف خود و برنامه تحقق آن را در مایل پستهای 2030 و 2050 اعلام نموده اند. محققین این گروه پژوهشی با مطالعه برنامه ملی ایالات متحده امریکا، اتحادیه اروپا، چین، هند و حتی کشورهای در حال توسعه منطقه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی، امارات عربی متحده و عمان به این نتیجه رسیده اند که ایران در حال حاضر از نبود یک برنامه منسجم ملی در این حوزه به شدت رنج می برد و لازم است این مهم در اسرع وقت در دستورکار وزارتخانههای ذیربط قرار گیرد. همچنین، تدوین نقشه راه گذار انرژی در مناطق ویژه از جمله منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بسیار مهم است.
اقتصاد هیدروژنی جزئی ضروری از یک سیستم انرژی پایدار است. با منسوخ شدن تدریجی استفاده از سوختهای فسیلی بعنوان حامل انرژی تا سال 2050، بنظر می رسد که هیدروژن بعنوان حامل اصلی انرژی در دنیا مورد استفاده قرار گیرد. تولید، انتقال و تبدیل هیدروژن به انرژی ثانویه دارای چالشهای فنی است که روز به روز در حال مهار شدن هستند. امنیت تامین انرژی، استقلال انرژی، انعطاف پذیری و مبارزه برای رهبری فناوری به عنوان پارامترهای اصلی سیاست انرژی و سیاست خارجی در سالیان آتی خواهد بود. پیش بینی پیامدهای ژئوپلیتیکی فراگیری اقتصاد هیدروژنی مستلزم شناسایی و ترسیم بازیگران احتمالی، تضاد منافع، خطرات و روابط بالقوه بین بازیگران مهم است. پیش بینی میشود اثرگذاری اقتصاد هیدروژنی در مناسبات جهانی با تاثیر سوخت های فسیلی بر الگوهای قدرت و شکوفایی کشورها پس از انقلاب صنعتی قابل مقایسه باشد. پس بنظر میرسد از این حیث در یک نقطه عطف تاریخی جدید هستیم. در اذهان عموم مردم در منطقه غرب آسیا (خاور میانه) تسلط بر نفت و سوختهای فسیلی ارزان علت دخالتهای استعماری غرب و شرق در این منطقه قلمداد میشده است. اما شاید جالب توجه باشد که این منطقه در اقتصاد هیدروژنی نیز یکی از کانونهای اصلی تامین و عرضه هیدروژن سبز و آبی ارزان قیمت است.
از نظر فنی براساس منشا تامین انرژی می توان هیدروژن تولیدی را به هیدروژن سبز (الکترولیز آب با انرژی نو)، زرد (الکترولیز آب با برق شبکه)، فیروزه ای (پیرولیز متان و حذف کربن جامد)، آبی (از منشا سوخت فسیلی پس از جذب کربن)، بنفش/صورتی (الکترولیز آب با انرژی هسته ای)، خاکستری (از منشا گاز طبیعی) و سیاه/قهوه ای (از منشا زغال سنگ) دسته بندی کرد. بنظر میرسد در میان مدت، هیدروژن سبز و آبی مورد توجه کانونهای واردات انرژی از جمله اتحادیه اروپا باشند. با توجه به اهمیت انرژی خورشیدی و منابع گاز طبیعی مناطقی همچون مناطق میانی و جنوبی ایران، شبه جزیره عربستان، شمال آفریقا، استپهای آسیای مرکزی، استرالیا، جنوب شرق آفریقا، شرق آمریکای لاتین و جنوب غربی ایالات متحده و مکزیک میتوانند از کانونهای اصلی عرضه هیدروژن سبز باشند. لذا قدرتهای جهانی در پی تسلط و استیلای این مناطق خواهند بود. در سندی که توسط یکی از اندیشکدههای اروپایی به سفارش دولت فدرال آلمان تنظیم شده است سناریوهای تنظیم هیدروژن (Hydrogen Realignment شامل تمایل اقتصاد انرژی بر نظم جهانی به سمت شرق)، خودکفایی و عدم وابستگی (Hydrogen (In)Dependence شامل اهتمام اروپا به گذار انرژی و استقلال سیاسی و عدم وابستگی به مواد خام و منابع مورد نیاز) و امپریالیسم هیدروژنی (Hydrogen Imperialism مبتنی بر تقسیم منابع و زنجیرههای ارزش جهانی توسط ابر قدرتها) پیشنهاد گردیده است و جوانب آن مورد بررسی قرار گرفته که باز کردن آن در این جستار نمیگنجد.
لذا توجه به تدوین برنامه جامع و سند ملی گذار انرژی یکی از اولویتهای کلان و راهبردی کشور است و مناطق ویژه انرژی باید بصورت ویژه در این راستا گام بردارند و خود را با اقتضائات بازار انرژی در دنیا همگام سازند. پیشنهاد میگردد که سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بعنوان یکی از متولیان اصلی توسعه اکوسیستم انرژی با بهره گیری از ظرفیت علمی استان و کشور در گام نخست با شناسایی ظرفیتها و تدوین نقشه راه گذار انرژی و توسعه پایدار منطقه در این مسیر قدم بردارد.
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
فرشید طالبی در گفت و گو با «جامجم» مطرح کرد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دبیر شورایعالی امنیت ملی مطرح شد
در گفتوگوی جامجم با دکتر موسی حقانی بررسی شد: