فیلم برخلاف بسیاری از فیلمهایی که با ادعای دفاع از حقوق زنان ساخته میشوند و بیشتر به یک بیانیه میمانند تا فیلم، از حقوق پایمال شده و جوانی هدررفته یک زن سخن میگوید اما بدون شعارسعی میکند قصهای درست برای روایت آن پیدا کند. ستاره، قهرمان اصلی داستان زنی است که ستاره اقبالش افول کرده است ومقصر اصلی این شوربختی شوهراوست که حتی بعد ازمرگ نیز، فریبکاری و دروغش، در زندگی ستاره نقش دارد. ستاره،هنگامی که واقعیت دروغی را که شوهرش به او گفته است، میفهمد؛ اندک اندک به دنبال گرفتن حق خود از زندگی برمیآید. او زنی است که بدون آنکه رفتارهایش را با تظاهرات بیرونی بروز دهد، خاموش و کم سخن از نقش یک انسان کنشپذیر خارج میشود و به فردی کنشگر تبدیل میشود که تغییر سرنوشت خود را خود رقم میزند. در باورپذیرکردن این نقش، بازی بازیگر اصلی فیلم یعنی فریبا نادری نقش مهمی داشته است. این فیلم همه توانمندیهای بازیگری او را به خوبی عیان کرده است و او با انرژی و حوصله نقشی را ازخود به یادگار گذاشته است که بیاغراق یکی از بهترین بازیهای جشنواره امسال است و از همین حالا میتوان انتظار داشت او در کنار مریلا زارعی برای موسی کلیما...و رؤیا افشار برای اشک هور از نامزدهای اصلی سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن باشد.ابراهیم ایرجزاد، کارگردان فیلم با آگاهی از سقف تواناییهای کارگردانی خود، هوشمندانه سعی کرده است از به چالش کشیدن خود و فیلمش در سکانسهایی که نیاز به حجم زیادی از بازیگران و عوامل دارد، خودداری کند. او به جای درگیر کردن خود در ساختن فیلمی شلوغ و پرکار، به جزئیات دقت کرده است و به همین دلیل فیلم نکتههای ریز و جذابی دارد که به کمک داستان اصلی آمدهاند. «شوهر ستاره» میتوانست فیلمی تلخ، شعاری و رو باشد اما در این فیلم، همه چیز به اندازه است و کارگردان به جای فریاد زدن پیامهای اجتماعی و اخلاقی سعی کرده است قصهای را به خوبی روایت کند و البته در این کار نیز تا حد زیادی موفق بوده است.