این پدیده، پلی میان ملتها میسازد، همچنین فرصتی برای تبادل اندیشهها و گامی در جهت شناخت و همدلی جهانی فراهم میآورد. گردشگری، دیدی نو از جهان در اختیار گردشگران قرار میدهد و دیدار از مکانهای جدید را فراهم میآورد.سفر و گردشگری در سالهای اخیر با پیشرفت چشمگیری روبهرو بوده است. طبق آمار سازمان جهانی گردشگری، درآمد این صنعت پس از صنایع سوخت، مواد شیمیایی و مواد غذایی، سومین منبع درآمد جهانی است و به عنوان یکی از پایههای توسعه در کشورهای در حال رونق محسوب میشود.
گردشگری فرهنگی
گردشگری فرهنگی، شاخهای از گردشگری است که بر تجربه فرهنگ، تاریخ، هنر و میراث یک مکان تمرکز دارد. این نوع گردشگری فرصتی فراهم میآورد تا گردشگران با جنبههای گوناگون زندگی مردم در گذشته و حال آشنا شوند و نهتنها به حفظ و مرمت آثار تاریخی و فرهنگی کمک میکند بلکه فرصتی برای تبادل فرهنگها، آشنایی با دیدگاههای مختلف و درک متقابل بین ملتها را فراهم میسازد. گردشگری فرهنگی که با فرهنگ و هنر یک کشور مرتبط است، در سالهای اخیر شاهد رشد چشمگیری بوده است و طیف وسیعی از رویدادهای فرهنگی از جمله بازدید از هنرهای نمایشی، جشنوارهها، بناهای تاریخی، موزهها، میراث طبیعی و آیینهای مذهبی را دربر میگیرد. همچنین، این نوع گردشگری میتواند به ایجاد شغل و درآمد برای جوامع محلی و توسعه اقتصادی آنها منجر شود و دانش و آگاهی گردشگران را درمورد تاریخ، فرهنگ و هنر افزایش دهد. در ایران، اقوام و طایفههای گوناگونی با آداب و رسوم، فرهنگ، جشنها، آیینهای ملی و مذهبی، ورزشهای محلی، موسیقی و دیگر ویژگیهای منحصر بهفرد خود زندگی میکنند که هرکدام به تنهایی میتوانند علاقهمندان به فرهنگ ملل را جذب کنند.در این میان، گردشگری قومی و بهویژه گردشگری عشایری از اهمیت ویژهای برخوردار است. گردشگری عشایری، پدیدهای نسبتا نو در صنعت گردشگری است که در آن، گردشگران در دورهای مشخص با فرهنگ، میراث و جشنوارههای عشایر آشنا میشوند. آنها از نزدیک با زندگی، فرهنگ، آداب و رسوم و شیوه معیشت جوامع عشایری آشنا شده و فرصتی منحصربهفرد برای تجربه زندگی سنتی و دور از هیاهوی شهر و طبیعت بکر را به دست میآورند. درواقع، گردشگری قومی، بازتابی از آداب و رسوم متنوع و جذاب اقوام ایرانی به منظور حفاظت از فرهنگ و میراث آنهاست.ایران با دارا بودن شرایط متنوع آب وهوایی، جاذبههای فرهنگی، طبیعی واقلیمی وهمچنین گستردگی آداب و رسوم محلی، این توانمندی را دارد که با شناسایی و ارزیابی جایگاه گردشگری ونقاط قوت و ضعف توسعه گردشگری عشایری، فرصتهایی را از دل امکانات موجود فراهم آورد. کشور ما از اقوام گوناگونی تشکیل شده که عشایر یکی از این اقوام محسوب میشوند.کوچنشینی، اولین شکل زندگی بشر بر روی زمین است که درآن،مردمان به صورت قومی وایلی زندگی میکنند. گردشگری عشایری در محیطهای کوچ عشایر و با بازدید از جاذبههای فرهنگی، اجتماعی وهمچنین جاذبههای ییلاقی-قشلاقی مرتبط با زندگی عشایری انجام میشود.از آنجا که عشایر دراقتصاد کشورنقش بسزایی دارند وبا تولید فرآوردههای دامی و لبنی (بیش از ۲۰ درصد)، محصولات کشاورزی (۵ درصد) و تولیدات صنایعدستی (۳۵ درصد) نقش پررنگی ایفا میکنند، هرگونه تغییر در اقتصاد، تأثیر مستقیمی بر زندگی آنها خواهد داشت. درگردشگری عشایری، گردشگران باعشایر درمحل زندگیشان ملاقات میکنند، در سیاه چادرهایشان اقامت و در فعالیتهای روزمرهشان مانند دامداری، کشاورزی، صنایعدستی، موسیقی، رقص و تهیه غذاهای محلی شرکت میکنند. سفر در طبیعت بکر عشایری و لذت بردن از مناظر طبیعی، آب و هوا و حیات وحش، یک تجربه بینظیر بهشمار میآید و درآمد حاصل از این نوع گردشگری میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع عشایری کمک کند.
جاذبههای گردشگری عشایری
از جاذبههای گردشگری عشایری میتوان به تماشای کوچ عشایر (یکی از جذابترین جنبهها)، اقامت در سیاهچادرها و شرکت در فعالیتهای روزمره مانند شیردوشی، پشمریسی، بافت قالی و گلیم، پخت نان و غذاهای محلی، خرید صنایعدستی و تماشای آداب و رسوم آنها همچون موسیقی و رقصهای محلی اشاره کرد. گردشگری عشایری با ایجاد درآمد، حفظ فرهنگ و سنتها و توسعه اقتصادی و اجتماعی، مزایای فراوانی برای عشایر به ارمغان میآورد و با توسعه این نوع گردشگری، میتوان پتانسیل جذب گردشگران خارجی و معرفی فرهنگ و تاریخ غنی ایران به جهانیان را افزایش داد.در ایران، اقوام و طایفههای گوناگونی با آداب و رسوم، فرهنگ، جشنها، آیینهای ملی و مذهبی، ورزشهای محلی، موسیقی و دیگر ویژگیهای منحصر به فرد خود زندگی میکنند که هرکدام به تنهایی قادر به جذب گردشگران خارجی و داخلی هستند. ایل قشقایی، یکی از بزرگترین و پرجمعیتترین عشایر ایران است که در جنوب کشور، بهویژه در استان فارس سکونت دارد. ریشه اصلی قشقاییها به اقوام ترک، لر، کرد و عرب بازمیگردد اما اکثریت آنها ریشه ترکی دارند. تاریخچه دقیق شکلگیری این ایل به طور کامل مشخص نیست اما برخی منابع، شکلگیری آن را به دوره صفویه نسبت میدهند. این ایل در مسیری طولانی بین سواحل خلیجفارس و اطراف اصفهان، در کوچ ییلاق و قشلاق بهسر میبرند. ایل شاهسون، یکی دیگر از ایلات بزرگ و مهم ترکتبار ایران محسوب میشود که عمدتا در شمالغربی کشور، به ویژه در دشت مغان (استان اردبیل) و مناطقی از استانهای آذربایجانشرقی، زنجان و قزوین سکونت دارند. مناطق عشایرنشین شاهسون با جذابیتهای فرهنگی و طبیعی منحصربهفرد خود، گزینهای مناسب برای توسعه گردشگری در شمالغرب ایران بهشمار میروند. شکلگیری این ایل به دوره صفویه بازمیگردد؛ شاهعباس صفوی به منظور تضعیف قدرت سران قزلباش و ایجاد نیروی وفادار به خود، این ایل را از ادغام طوایف مختلف ترک تشکیل داد. ایل بختیاری نیز از بزرگترین و پرجمعیتترین ایلات ایران و از اقوام لر است که در جنوبغربی کشور، بهویژه در استانهای چهارمحال و بختیاری، خوزستان، لرستان و بخشهایی از اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد زندگی میکند. این ایل دارای نفوذ گستره سیاسی- اقتصادی در جنوبغربی کشور است و به عنوان پرجمعیتترین جامعه عشایری کشور، یکی از قدیمیترین اقوام ایرانی محسوب میشود که ساختار قدرت و سازمان اجتماعی تعریفشدهای در بین سایر ایلات و عشایر ایران دارد. پیشینه تاریخی آنها به کاسیها و عیلامیها قبل از مهاجرت مادهای آریایی میرسد. هر سه ایل قشقایی، شاهسون و بختیاری در طول تاریخ نقش مهمی در رویدادهای سیاسی و اجتماعی ایران، از جمله دوره مشروطه و جنگ جهانی اول، ایفا کردهاند.
معایب گردشگری عشایری
گردشگری عشایری، باوجود پتانسیلهای فراوان برای توسعه اقتصادی و فرهنگی جوامع عشایری و ارائه تجربهای منحصربهفرد برای گردشگران، چالشها و معایبی نیز به همراه دارد. ورود گردشگران به مناطق عشایری میتواند منجر به تغییر سبک زندگی سنتی عشایر و کمرنگ شدن برخی از آداب و رسوم آنها، بهویژه در صورت عدم مدیریت صحیح گردشگری و عدم آگاهی گردشگران از آداب و رسوم محلی شود. افزایش حضور گردشگران میتواند آلودگی محیط زیست، تخریب مراتع و منابع طبیعی و برهم خوردن تعادل اکوسیستمهای محلی را درپی داشته باشد. این اتفاق قادر است در مناطقی که زیرساختهای مناسب برای مدیریت پسماند و فاضلاب وجود ندارد، رخ دهد. در بسیاری موارد، سود حاصل از گردشگری عشایری به طور عادلانه بین اعضای جامعه عشایری توزیع نمیشود و بیشتر به جیب واسطهها و سرمایهگذاران غیربومی میرود که میتواند منجر به نارضایتی و ایجاد تنش در جامعه محلی شود. ایجاد وابستگی اقتصادی جامعه عشایری به گردشگری، میتواند آنها را در برابر نوسانات بازار گردشگری آسیبپذیر کند. به عنوان مثال، در شرایطی مانند همهگیری کرونا، که صنعت گردشگری به طور کلی دچار رکود میشود، جوامع عشایری که به گردشگری وابسته هستند، با مشکلات اقتصادی جدی مواجه میشوند. بهعلاوه توسعه زیرساختهای گردشگری مانند اقامتگاهها و جادهها میتواند منجر به تغییر کاربری اراضی عشایری و از بین رفتن مراتع و چراگاهها شود و تبدیل فرهنگ و آداب و رسوم عشایری به یک محصول گردشگری، میتواند منجر به سطحی شدن و ازبین رفتن اصالت آن شود.درعین حال عدم آگاهی گردشگران از آداب و رسوم و فرهنگ عشایر میتواند بروز سوءتفاهمها ومشکلات فرهنگی شود. ازدیگر تأثیرات سوء رواج گردشگری عشایری، میتواند منجر به ایجاد مشکلات اخلاقی همچون جرم، فحشا و کاهش اعتقادات باشد. در عین حال عدم شناخت گردشگران از هنجارها و حساسیتهای معیشتی عشایر باعث بروز تنش بین گردشگران و عشایر شده و فقدان دانش عشایر در زمینه شناخت فرصتهای منابع درآمدی گردشگری وعدم برنامهریزی مناسب از جانب سیاستگذاران نیز باعث میشود که آنها از قابلیتهای این گردشگری نوین بهرهمند نشوند.
تاثیر گردشگری عشایری بر توسعه فرهنگی
گردشگری، بهویژه گردشگری فرهنگی و عشایری، نقشی حیاتی در توسعه اقتصادی و فرهنگی کشورها، بهویژه ایران با تنوع قومی بینظیرش، ایفا میکند. این صنعت، ضمن ایجاد درآمد و اشتغال، به حفظ میراث فرهنگی و طبیعی، تبادل فرهنگی و درک متقابل بین جوامع کمک میکند.با این حال، توسعه گردشگری عشایری نیازمند مدیریت هوشمندانه برای کاهش اثرات منفی احتمالی بر محیط زیست،فرهنگ عشایر وتوزیع عادلانه منافع است.برنامهریزی جامع،آموزش جوامع محلی وگردشگران وتوسعه زیرساختهای مناسب، کلید بهرهبرداری پایدار از این ظرفیت ارزشمند است. با مدیریت صحیح، گردشگری عشایری میتواند ضمن رونق اقتصادی، به حفظ و معرفی فرهنگ غنی ایران به جهانیان نیز کمک کند.