دیدارها و مذاکرات پیدرپی و سفرهای سریع و مکرر مقامات غربی، بهویژه آمریکاییها، در سه روز گذشته بهوضوح نشاندهنده شلیک تیر خلاص به استقلال سوریه است. در حال حاضر، از سویی روند تجزیه و اشغال این کشور در حال تثبیت است و از سوی دیگر زیرساختها و سیستم دفاعی سوریه به سمت فروپاشی کامل پیش میرود؛ آمریکاییها در شرق فرات مستقر شدهاند و بیش از یکسوم کشور را تحت تصرف دارند و ۹۰ درصد از منابع انرژی و نفت سوریه را غارت میکنند. در همین شرایط یکی از همسایگان سوریه با ادعاهای تاریخی، حاکمیت دولت سوریه را بر مناطق شمالیاش از مدتها پیش به چالش کشیده است و یک منطقه تاریخی و اقتصادی سوریه که دومین استان بزرگ این کشور بعد از دمشق است، نیز با همین ادعاها عملا استقلال خود را از دست داده و بقیه کشور هم در دست گروههای مسلحی قرار گرفته است. این گروهها اکنون در بسیاری از مناطق با یکدیگر درگیری دارند و آیندهای مبهم را رقم میزنند. نکته قابلتوجه این است که غرب به مذاکره با گروههایی پرداخته که در لیست سیاه تروریستی خود غرب قرار دارند و حتی برای سر آنها جایزه تعیین کرده بودند و این بیشتر بیانگر نفاق غرب است. جالبتر اینکه پس از این ملاقاتها، غربیها با چنان ادبیاتی سخن میگویند که گویی این گروهها تندیسهای اخلاق، مدافع حقوق بشر، حقوق زنان و ارزشهای انسانیهستند.گویی واقعیتهای تلخی مانند قراردادن خلبان اردنی درقفس وزندهزنده سوزاندن او،قتل مخالفان با پرتکردن آنها از پشتبامها و کشتار هزاران انسان بیگناه آنهم با فریاد ا...اکبر توسط این گروهها از ذهن دیپلماتهای غربی پاک شده است. متاسفانه، تمام این فجایع برای مذاکرهکنندگان آمریکایی و غربی فراموش شده و در اینجا حقیقتا به اصطلاح دم خروس پیدا میشود و اهداف پنهان و پلید آمریکا و همپیمانان غربیشان آشکار میشود. عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی در قالب یک تعهد بسیار دقیق و قطع و دوری جستن از هرگونه رابطه با جمهوری اسلامی ایران و مقاومت از جمله فلسطینیها، دو هدف اصلی این مذاکرات است.علاوه براین،آمریکاییهاوغربیهابهصراحت اعلام میکنندکه هرگونه توافق باید براساسعملکرد گروهها راستیآزمایی شود و صرفا به قولها اکتفا نمیشود.این وعدهها و تعهدات بیشتر به تحمیل شرایط جدیدی منجر میشود. ما نمونههایی از کشورهای پیشتاز عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی را در گذشته دیدهایم که در حال حاضر با بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جدی روبهرو هستند. حوادث اخیر سوریه نشان میدهد که هزینه مقاومت بهمراتب کمتر از هزینه تسلیم است. از دست دادن حمایت یک کشوربزرگ مانند ایران که همیشه برای حفظ وحدت وتمامیتارضی سوریه هزینه کرده،بههیچوجه به نفع سوریها نخواهد بود. طبیعی است که این تهدیدها در درازمدت نتیجه نخواهند داد و مردم آزادیخواه و استقلالطلب منطقه بعید است که به این ذلت و خواری تن دهند.