رادیو، آن جعبهی چوبی کوچک، صدایش بوی صبح میداد؛ گویندهای که انگار از دل خودمان حرف میزد، و موسیقیهایی که مثل نسیم در خانه میپیچید. تلویزیون، آن وقتها در مقام یک میهمان عزیز بود، نه صاحبخانه. همه دورش جمع میشدیم، چشم به صفحهای میدوختیم که چیزی جز صداقت و آرامش برایمان نمیآورد. سریالهایی که قصههایشان را تا روزها با خود میبردیم و خبرهایی که حقیقتشان وزنی داشت؛ سنگینتر از طلا.
اما چه شد که این همه تغییر کرد؟ چه شد که آن پل ارتباطی گرم، تبدیل به شاهراهی سرد و شلوغ شد؟ حالا دیگر خبری از آن انتظار دلنشین برای برنامههای محبوب نیست. همهچیز، همزمان و بیدرنگ در دستانمان است؛ ولی انگار دستهایمان خالیتر از همیشهاند.
آن روزها، رسانهها مثل چشمهای زلال بودند؛ روایتها از دل انسانها بیرون میآمد و به جان دیگران مینشست. حالا اما، مثل رودی پر از گل و لای است که در میانش حقیقت گم میشود. هرکس تکهای از آب را میگیرد، بیآنکه بپرسد این آب از کجا آمده و به کجا میرود.
چه شیرین بود زمانی که خبرنگاران، سفیران حقیقت بودند، نه جادوگران سرعت. دوربینهایشان سنگین بود، اما روایتهایشان سنگینتر. کلماتشان بوی واقعیت میداد و صداهایشان مثل لالایی، آرامشبخش بود. اما امروز، تصاویر سریعتر از چشم عبور میکنند و کلمات، سبکتر از باد در هوا پراکنده میشوند.
شاید رسانهها به ابزار دیگری تبدیل شدهاند؛ سردتر، تندتر، اما بیروحتر. انگار کسی شعلهی آن چراغ قدیمی را خاموش کرده و ما ماندهایم در تاریکیاش.
اما هنوز هم میشود چراغ را روشن کرد. رسانه را از نو باید دید؛ نه به چشم ابزاری صرف برای انتقال پیام، بلکه به چشم یک مأمن؛ جایی برای بازگشت به سادگی، به صداقت و به اصالت. رسانه، اگر بخواهد، میتواند مثل همان رادیوی قدیمی گوشهی اتاق باشد؛ نه فقط وسیلهای برای شنیدن و دیدن، بلکه چیزی برای احساس کردن.
تصور کنید روزی را که رسانه، نه فقط یک ابزار مدرن، بلکه یک همراه حقیقی باشد. روزی که خبرنگاران به جای رقابت برای سرعت، برای حقیقت بجنگند. روزی که تصاویر، روایتگر باشند، نه سرگرمیهای کوتاهمدت.
و شاید، روزی برسد که رسانه، باز هم پلی شود؛ پلی که نه ما را به هیاهو، که به سکوتی عمیقتر برساند. به سکوتی که در آن، صدای حقیقت واضحتر شنیده میشود.
آن روز، رسانه نه فقط ابزاری مدرن، بلکه بخشی از رؤیای انسان خواهد شد؛ رؤیای بازگشت به همان لحظههای ناب، که خبرها حقیقت بودند، روایتها قصه، و صداها، بوی زندگی میدادند.
رسانه میتواند همان آیینهای باشد که در آن، خود واقعیمان را دوباره کشف کنیم؛ آیینهای شفاف، که زنگار از چهره زمانه میزداید و به ما یادآوری میکند که حقیقت، همیشه زیباتر از هیاهو است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم
ابراهیم الموسوی، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با «جامجم»:
در گفتوگو با بهرام کلهرنیا، دبیر هفدهمین جشنواره تجسمی فجر عنوان شد