میراثدار موسیقی اصیل ایرانی
میتوان گفت زندهیاد رشیدی تنها بازمانده هنرمندان دهههای ۳۰ و ۴۰ بود که آهنگهایش هنوز حسوحال آن سالها را به یاد میآورد. وی میراثدار موسیقی اصیل ایرانی و حتی تاریخ شفاهی موسیقی کشور بود و در مدت فعالیت مستمرش در حوزه موسیقی بیش از ۱۲۰ آهنگ ساخته است. رشیدی در خوانندگی درست میانه سنت و تجدد میایستاد و تلاش میکرد ضمن حفظ اصول و ساختار موسیقی ایرانی در ردیفها و دستگاههای موسیقایی نوآوری هم ایجاد کند. افسوس که در این چند دهه از اجرای صحنهای روی خوش ندید و در سالهای اخیر جز چند اجرای صحنهای در حوزه هنری و برگزاری دو کنسرت موسیقی در اصفهان و تهران در سال ۱۳۹۳ کنسرتی که رضایتخاطر این هنرمند را جلب کند برگزار نکرد. گرچه هربار بهعنوان خواننده روی صحنه میرفت، هنرنمایی و استعداد وی مورد اقبال مخاطبان واقع میشد.
قطعه «دریا» آخرین تصویر از صدایی جاویدان
مرحوم رشیدی پیشتر گفته بود که دلش میخواهد تا آخرین لحظات حیاتش به فعالیت هنری خود ادامه دهد، ولی در اواخر دهه ۹۰ بود که گفت حدود ۶۰ ــ ۵۰ آهنگ منتشر نشده دارد که به اعتقاد خودش هرکدام از آنها نوآوری خاصی داشتند، اما فراهم نبودن شرایط اجرای آهنگهایش، کمکم او را دلسرد کرده بود تا اینکه به مرور و در این سالهای آخر عمر، دست از آهنگسازی و خوانندگی کشید و آخرین تصویر از آوازخوانی رشیدی، فیلمی است که در ۹۷ سالگی و در بستر بیماری از او به یادگار مانده و تلاش میکند قطعه «دریا» با صدای خودش را بازخوانی کند. این هنرمند آرزو داشت تا ۱۰۰ سالگی برای مردم بخواند، اما مافیای موسیقی امثال رشیدی را پس میزد و آنطور که خودش گفته بود: «دستهای پشتپرده هر روز یک خواننده جدید معرفی میکنند، اما صدای آنها در ذهن مردم نمیماند؛ کجاست آن تصنیفهایی که در سالهای دور ساخته میشد و هر شنوندهای را به خدا نزدیک میکرد؟! »
هنرمندی که آرزو داشت تا ۱۰۰ سالگی بخواند
سال ۱۳۲۷ بود که زندهیاد رشیدی بهعنوان خواننده کارش را در رادیو آغاز کرد. آن زمان هنوز ضبط صوت به ایران نیامده بود با این حال توانمندی و استعداد رشیدی به او کمک کرد تا پنج سال مداوم به صورت زنده در رادیو اجراهای موفقی داشته باشد. او بعد از یکسالونیم آموزش در هنرستان موسیقی به آرزوی خود رسید و توانست به رادیو راه پیدا کند. رشیدی خاطره اولین مرتبهای که صدای خودش را از رادیو میشنود، اینطور توصیف کرده است: «حالتی عجیب و یک دگرگونی به من دست داد. اولین آهنگی که در رادیو ایران که آن زمان رادیو تهران نام داشت، خواندم اثر موسی معروفی، استاد تار و نتخوانی خودم بود. شعر این اثر هم سروده محمدعلی مشایخ بود و ترانه هم «رنج جدایی» نام داشت». اولینبار معروفی، جاویدنام رشیدی را به رئیس یکی از ارکسترهای رادیو آوا معرفی کرد؛ آن زمان علیمحمد خادم میثاق، فارغالتحصیل دوره دوم هنرستان موسیقی تهران، مدیریت ارکستر را برعهده داشت و پیانو مینواخت. مصطفیا... سپهری (ویولن) و عباس زندی (تار و سهتار)، ولیا... البرز (کلارینت) و حسین همدانیان (ضرب) مینواختند و امینا... رشیدی نیز ترانه رنج جدایی را به صورت زنده و به بهترین نحو در رادیو اجرا کرد. در حقیقت میتوان رشیدی را شناسنامه موسیقی رادیو در ایران دانست.
دغدغهمند در برابر آشفته بازار موسیقی
یکی از دغدغههای همیشگی زندهیاد رشیدی در حوزه موسیقی، آشفته بازاری بود که طی سالهای اخیر بهوجود آمده است؛ رشیدی میگفت در حال حاضر هر کس هر کاری که دوست داشته باشد انجام میدهد و این به ضرر هنر و بهویژه موسیقی است. بهگفته رشیدی، بیشتر آثار امروزی در حوزه ادبیات و موسیقی سفارشی شده است.درحالی که موسیقی با ارزشتر از این است که فقط بهخاطر کارهای مناسبتی به آن توجه کنیم. مرحوم رشیدی از اینکه آهنگها و ترانههای امروزی عمر یکساعته دارند، گلهمند بود؛ از نظر این خواننده پیشکسوت یکی از دلایلی که آثار امروزی ماندگار نمیشود، بهدلیل نبود آهنگسازی خوب است؛ چرا که خیلیها مدعی آهنگسازی هستند، ولی هیچکدام سررشتهای در این زمینه ندارند. همچنین بیشتر کارها ضربیخوانی شده است.او تاکید داشت که موسیقی نیاز به حمایت متولیان فرهنگی دارد. بهعقیده رشیدی در چند سال اخیر موسیقی از مسیر اصلی خود خارج شده است و بهدست کسانی افتاده که با موسیقی آشنایی ندارند و این موضوع سبب شده است روزبهروز موسیقیهای غیراصیل و نامناسب به گوش مخاطبان برسد.
حامی موسیقی بومی و روزآمد
این هنرمند پیشکسوت با اینکه خودش در سبک سنتی آواز میخواند، ولی معتقد بود در هزاره سوم نباید به سراغ موسیقیهای قدیمی برویم، بلکه باید موسیقیهای جدید ارائه کنیم تا چرخه این هنر بهدرستی بچرخد. او رواج موسیقیهای محلی را مفید میدانست، ولی متذکر میشد که باید توجه داشته باشیم موسیقی محلی مربوط به دوره و زمان خاصی است؛ در نتیجه باید موسیقیهای بهروزتری به گوش مردم برسد. رشیدی در گفتوگویی ضمن تاکید بر این نکته که امروز خیلیها خود را خواننده میدانند، ولی فقط تعداد محدودی از آنها خواننده واقعی هستند، عنوان کرده بود: «باید حوزه موسیقی از حضور افرادی که کاربرد چندانی ندارند و دلسوز موسیقی نیستند پاک شود تا بتوانیم موسیقی را نجات دهیم. البته باید توجه داشته باشیم که بعضیها هم صدای خوبی دارند، ولی بداقبال هستند زیرا آهنگساز نداریم. در نتیجه اساتید و پیشکسوتان باید از هنرمندان جوان حمایت کنند تا نسلهای آینده موسیقی حرفی برای گفتن داشته باشند.»
پای کار همکاری با جوانان
میتوان گفت حمایت از جوانان عرصه موسیقی یکی از کلیدواژههای همیشگی گفتههای زندهیاد رشیدی بود. او واقعا نگران آینده موسیقی کشور و جوانان علاقهمند به این حوزه بود. رشیدی نسبت به آینده هنر موسیقی کشور احساس مسئولیت میکرد و میگفت بالابردن سطح سلیقه مردم رسالت هنرمند است. به گفته این پیشکسوت هنری، باید انگیزه را در جوانها برای بهبود سلیقه جمعی تقویت کرد. وی میگفت: «تنها کسی که از نسل خوانندگان دهه ۳۰ و ۴۰ باقی مانده و دستش هنوز هم پر است، من هستم و حاضرم با بعضی از جوانهایی که واقعا علاقهمند به موسیقی اصیل و فاخر هستند و هنر این کار را هم دارند، اما شاید کمی شانساش را نداشته باشند، همکاری کنم و علاوه بر اینکه تجربیاتم را در اختیارشان قرار دهم به آنها در زمینه شعر، آهنگ و خوانندگی هم کمک کنم.»
دلنگران افول موسیقی
رشیدی همیشه دلنگرانی خود را نسبت به افول موسیقی در دهه اخیر ابراز میکرد. بهگفته این هنرمند پیشکسوت، موسیقیای که ما در حال حاضر میشنویم یکشبه و یکماهه یا چندساله بهوجود نیامده است، اگرچه در بیست سال اخیر بهتدریج افول و آشفتگی در این عرصه آغاز شده و این روند تاحدودی ادامه پیدا کرده تا بهاینجا رسیده است و این مسأله جای نگرانی دارد. درواقع رشیدی معتقد به بررسی تمام ابعاد ضعفها و نقاط قوت موسیقی بود و یک فرد یا یکبازه زمانی خاص را مقصر شرایط نامساعد موسیقی کشور و دورشدن آن از اصالت نمیدانست.
ادبیات غنی ایرانی و ترانهسرای بازاری
رشیدی بارها تاکید کرده بود که این روزها ما از موسیقیای که به دل مخاطب بنشیند و آدم به اصطلاح با آن صفا کند و حالش با شنیدن آن خوب شود، فاصله گرفتهایم. رشیدی از باندبازی دلگیر بود، از مسائلی که با فرهنگ راستین و قدیمی ایرانی مغایر است. آنطور که این هنرمند قدیمی عقیده داشت: «ما فرهنگ و ادبیات غنی چندهزارساله داریم. در نیمقرن گذشته هم ما ترانهسرایان توانمندی داشتیم که برای ما و بقیه خوانندگان شعر میگفتند؛ از جمله بیژن ترقی، ابوالقاسم حالت، نواب صفا، تورج اقبال. اما چرا باید الان به جایی برسیم که امثال این ترانهسرایان را کم داشته باشیم یا بهتر بگویم اصلا نداشته باشیم؟»
ذائقهسازی برای مخاطبان
تغییر سلیقه مخاطبان و مسئولیت هنر و هنرمندان برای ذائقهسازی از دیگر نکاتی بود که مرحوم رشیدی بر آن تاکید داشت و میگفت: «من عمری با ادبیات سر و کار داشتم، کتاب نوشتم و شعر گفتم، بههمینخاطر وقتی یکسری از ترانههای امروزی را میشنوم به معنای واقعی حالم بد میشود، واقعا این چه بساطی است که در عرصه موسیقی به راه افتاده است؟»
او نقش شعر و ترانه در آثار موسیقی و ارتقای سطح این آثار را مهم میدانست، ولی آهنگسازی به نظر رشیدی کاری نیست که با خواندن کتاب، دیوان مولانا، حافظ، سعدی و... بتوان انجامش داد. آهنگسازی واقعی از نظر مرحوم رشیدی تولیداتی بود که در دو دهه ۳۰ و ۴۰، اوج شکوفایی موسیقی و ادبیات ایران، انجام شده است. زندهیاد رشیدی در این خصوص عنوان کرده بود: «ما در آن زمان ملودی و آهنگ را میساختیم، بعد شاعر یا ترانهسرا با ما تماس میگرفت و روی آن ملودی شعر گذاشته میشد. آنجا بود که من وقتی میخواندم و نوازنده آهنگ را مینواخت، شاعر و ترانهسرا برحسب تاثیری که آهنگ روی او داشت کلمات ترانه را مینوشت. کلماتی که منطبق با آهنگ بود، هم حسش و هم وزنش.
هرآنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
یکی از ویژگیهای آثار دهههای قبل موسیقی ایران حس تعلقخاطر و دلمشغولی خوانندگان و نوازندگان قدیمی بود. رشیدی در این خصوص توضیح داده بود: «در زمان ما آهنگساز، ترانهسرا و خواننده تعامل بسیار نزدیکی با هم داشتند و حاصل کارشان هم بههمیندلیل دلنشین بود. درواقع آنها نه برای شهرت و معروفیت کار میکردند و نه برای کسب درآمد آنچنانی. دغدغه خودشان هنر بود و بههمیندلیل هم از جان و دل برای کاری که میکردند مایه میگذاشتند و شبانهروز بیوقفه تلاش میکردند. نتیجهاش هم کارهایی شده که هنوز بعد از سالها ماندگار است. بیدلیل نیست که میگویند هرآنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند؛ اما متاسفانه نسل جدید جامعه امروز با آن سبک ترانهسرایی و شعر به نظرم کاملا بیگانه است و در برخی موارد من شعرهایی را میشنوم که واقعا متعجب میشوم و در فکر فرو میروم.»
ارتقای سطح فرهنگی و هنری جامعه
یکی از دغدغههای رشیدی، تاثیر فرهنگی مسئولان بر افکارعمومی بود. از نظر این خواننده، با توجه به اینکه گفته میشود مردم پیرو دین بزرگان و زمامداران خود هستند، مسئولان باید به فکر ارتقای سطح فرهنگی و هنری جامعه باشند. سلیقهای که در جامعه حاکم است، وقتی به چنین مسائل و مواردی توجه میکند، عامه مردم نیز به همان سمتوسو حرکت میکنند. سیاست هم روی آن احساسات عمیق شاعرانه و عاشقانه تاثیر میگذارد و نمیگذارد شما آن هنر ناب و واقعی را احساس کنی. به نظرم سیاست، هنری است که به مردم و افکارعمومی سمتوسو میدهد.
از نوای ماندگار رادیو تا تصویر جاودانه در تلویزیون
همانطور که مرحوم رشیدی نیز بارها گفت، زدوبندهای برخی گروههای هنری درموسیقی، در مواردی عرصه را برای فعالیت و بروز و ظهور خوانندگانی مانند امینا... رشیدی تنگ کرد، اما خوشبختانه در تمام این سالها رادیو و تلویزیون کشور قدر این هنرمند را دانست و در تمام دوران فعالیتهای رشیدی، با پخش آثارش از رادیو و دعوت از وی برای حضور در رسانهملی در مناسبتهای گوناگون ارتباط این هنرمند با مردم را حفظ کرد. درواقع تعامل صداوسیما با این صدای ماندگار موسیقی اصیل ایرانی، باعث شد تا امروز و در فقدان امینا...رشیدی، مخاطبان تا همیشه او را با انواع برنامههای تلویزیونی و شنیدن صدای گرم و دلنشیناش از رادیو به خاطر بیاورند.
پیکر استاد به دانشگاه اهدا شد
افسانه رشیدی، فرزند مرحوم رشیدی گفته است که براساس تصمیمهای گرفتهشده قرار است پیکر این هنرمند ارزنده موسیقی ایرانی برای تحقیقات به دانشگاه علومپزشکی اهدا شود. به این منظور مراسم تشییعی برای وی برگزار نخواهد شد.گرچه صدای ماندگار موسیقی ایرانی در آستانه صدسالگی به دیار باقی هجرت کرده است، اما قطعات ماندگاری مانند جان جهان، افسانه، گلافشان، جلوه عشق و اشک سپیده ازجمله آثار مشهور این هنرمند، در کنار اهدای پیکر وی برای تحقیقات دانشگاهی، یاد و خاطر او را در بین علاقهمندانش جاودان خواهد کرد و نشان میدهد که پیکره هنر همیشه زنده است و زندگی میبخشد.