آیتاللهی شامگاه ۱۷ مهرماه ۱۴۰۳ در حالی که نهمین دهه از عمر خود را پشتسر میگذاشت، چشم از جهان فروبست. وی تمام سالهای عمرش را صرف کسب دانش تخصصی درخصوص هنرهای تجسمی همچنین ارتباط عناصر و نشانههای مذهبی با انواع هنرها ازجمله نقاشی، معماری و طراحی و بیان این مفاهیم به شیوه انتزاعی کرد. در واقع آنچه بهعنوان ویژگی برجسته آثار این هنرمند بیش از سایر ویژگیهایش به چشم میآید، توجه وی به چگونگی بهکارگیری نشانههای مذهبی در آثار هنری بود. در این گزارش به بهانه درگذشت آیتاللهی، کارنامه هنری پرافتخار وی را مرور کردیم.
بازیابی هنر اسلامی
آیتاللهی یکی از هنرمندانی بود که بهخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی مفهوم هنر اسلامی را به صورت ویژه بازتعریف و بازیابی کرد. از آنجا که مجموعه آثار این نقاش انتزاعی است، برداشتهای متفاوتی میتوان از آنها داشت، اما نگرشهای علمی ــ مذهبی در این آثار به امضای هنری آیتاللهی بدل شده و به آنها انسجام و هدفمندی خاصی بخشیده است. همچنین نکته جالب توجه درباره زندهیاد آیتاللهی این است که از فنون هنری غربی نیز برای بهکارگیری نشانههای مذهبی و تفکرات دینی در آثارش استفاده کرده و ترکیب این فنون با نشانههای مذهبی بومی، نشاندهنده هنر والای این هنرمند است.
عطش آموختن هنر در آیتاللهی خاموش نشد
با اینکه این هنرمند علاوه بر کار عملی در عرصه هنر تحصیلات عالی هم داشت، اما هیچگاه عطش آموختن هنر در آیتاللهی خاموش نشد. به همین دلیل یکبار دیگر در سال ۱۳۵۴ با گرفتن فرصت مطالعاتی عازم فرانسه شد و در دوره کارشناسی ارشد زیباییشناسی و دانش هنر و دوره دکترای هنرهای تجسمی علمی و عملی تحصیل کرد. در همان مدت در رشته شهرسازی نیز آموزش دید و با درجهای معادل دکترا شش ماهی در دانشگاه سوربن به تدریس هنرهای اسلامی پرداخت. انقلاب اسلامی ایران که به پیروزی رسید، آیتاللهی به وطن بازگشت و سرپرستی گروه برنامهریزی هنر و گروه ترجمه و تألیف کتابهای هنری و نیز ریاست دانشکده هنرهای زیبا را بر عهده گرفت و به عضویت شورایعالی علوم انسانی ستاد انقلاب فرهنگی برگزیده شد.
بنیانگذار رشته معماری داخلی در ایران
مرحوم آیتاللهی پس از بازگشت به ایران در سمت استادیار دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تدریس هنرهای تجسمی پرداخت و به او لقب بنیانگذار معماری داخلی در ایران دادند، چرا که تلاشهای او باعث شد در سال ۱۳۵۱ در مدرسه عالی ساختمان، رشته معماری داخلی تأسیس شود که اداره آن با زندهیاد آیتاللهی بود. گرچه آیتاللهی در سال ۱۳۶۶ از ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران انصراف داد، ولی در سالهای تصدی خود، موفق شد رشته هنر دانشکده معماری و هنر یزد و نیز دانشکده هنر زاهدان را راهاندازی کند. وی مؤسس دانشکده هنر دانشگاه شاهد و تدوینکننده برنامههای آن دانشگاه نیز بود. این چهره ماندگار هنری، از مؤسسان موزه هنرهای سنتی سازمان صنایعدستی هم بوده و با موزه هنرهای معاصر در ارزیابی آثار هنری خارجی همکاری داشت.
حفظ رابطه بین هنر، عرفان و مذهب
آیتاللهی حفظ رابطه بین هنر، عرفان و مذهب را وظیفه مراکز هنری میدانست و معتقد بود باید با آموزش اصول و فنون صحیح نقاشی و زیباییشناسی و ایجاد زمینه شناخت و درک عقاید مذهبی و عرفانی درست و اصیل ایرانی برای نوجوانان و جوانان و هنرجویان این رشته، متناسب با نیازهای روز جامعه، از انحراف در هنر جلوگیری کرد.
اسلام به هنر اهمیت میدهد
سالها کار پژوهشی در زمینه هنر اسلامی به تولید نظریات و ایدههای کارآمدی از سوی مرحوم آیتاللهی منجرشد. وی معتقد بود تنها مذهبی که از هنر رسما صحبت نکرده، ولی برایش جایی را خالی گذاشته اسلام است. به گفته این هنرمند، ما احادیث و روایات زیادی داریم که نشان میدهد اسلام به هنر اهمیت میدهد؛ احادیثی که در مورد رنگها نقل شده از آن جمله است. چند حدیث هم وجود دارد که شاید احادیث ضعیفی هم باشند و در مورد تقبیح «مُصَوِّرون» میگوید. مصورون به معنی نقاشان نیست، بلکه مجسمهسازان است. آیتاللهی گفته بود که بعضیها اکنون چون تصویر به معنی عکس است، آن احادیث را نشانه منع نقاشی دانستهاند. به نظر این هنرمند اینها نرفتهاند ریشه لغوی این کلمه را پیدا کنند. هنر، قلم و آفرینش انسان است؛ خداوند که انسان را خلیفه خود کرده است نمیخواهد حق آفرینش را از او بگیرد. حق آفرینش را نمیگیرد، چون خلیفه ا... باید بتواند همه کارهایی را که ا... انجام دهد و به خلافت او منسوب است انجام دهد.
هنر مفهومی بر اساس اندیشه شکل میگیرد
در بخشی از دیدگاههایی که طی این سالها از سوی آیتاللهی مطرح شده بود میبینیم که این هنرمند با بیان اینکه تمام ادیان میگویند آفرینش خداوند هدفی را تعقیب میکند، توضیح داده بود: خداوند در قرآن میفرماید «اَفَحَسِبْتُم اَنَّما خَلَقناکُم عَبَثا وَ اَنَّکُم لاتُرْجَعوُنَ» (آیا پنداشتهاید ما شما را بیهوده آفریدهایم و شما به سوی ما بازنمیگردید)؛ یا میفرماید «وَ ما خَلَقْتُ الجِنَّ و الاِنْسَ اِلَّا لِیعْبُدونِ» (و جنّ و انس را نیافریدیم مگر برای عبادت کردن) یا آن حدیث قدسی که خدا میگوید «من یک گنج مخفی بودم که خواستم شناخته شوم.» آیتاللهی با تاکید بر اینکه هنرمند هم نمیتواند بدون هدف اثری را خلق کند، میگفت: اگر کسی بگوید اصلا هدفی در کار نیست، این حرف جایش در فلسفه است، اما یک هنرمند نمیتواند چهار تا صندلی شکسته را روی هم قرار بدهد و اسمش را بگذارد هنر مفهومی.
دین و هنر از یک ریشهاند
به گفته این چهره ماندگار هنرهای تجسمی در ایران، تمام بزرگان هنر و دین معتقدند دین و هنر از یک ریشهاند و از یک چشمه سیراب میشوند. وی با اشاره به سخنی از یک متفکر آلمانی اینطور گفته بود: هر اثری را که به طرف خداجویی نرود و عاری از مذهب باشد، نمیتوانیم بگوییم هنر است. او اساس هنر را مذهب میداند و میخواهد بگوید که مذهب و هنر یکی هستند. کاندینسکی در آخر درسهایش در باهاس این جمله را میگوید: «هر اثری که عاری از مذهب باشد، هنر نیست.» علمای اسلام هم میگفتند هنر و مذهب از یک ریشه هستند و بههمین دلیل است که در طول تاریخ همه مذاهب بهوسیله هنر تثبیت شدهاند و هنر هم در خدمت مذاهب بود که پایدار ماند. مثلا اگر هنر مصر در خدمت معابد و مقابر مصری که جنبههای مذهبی داشت نبود، الان چیزی از هنر مصر برای ما باقی نمانده بود. آنطور که آیتاللهی در تالیفات متعدد خود و مقالاتش تاکید کرده، اگر اثر هنر پیش از تاریخ را هم نگاه کنیم، همه آثار مذهبی بودند و ما الان آنها را بهعنوان نماد میشناسیم. بعضی از هنرها گرچه ظاهرا جنبه حکومتی داشتند و سیاسی بودند، ولی باز هم مذهبی بودند، مثل هنر هخامنشیان و ساسانیان. اینها جنبه مذهبی داشتند و نمیتوانیم آن را نفی کنیم. پایداری هنر و مذهب نشان میدهد آنچه برحق است باقی میماند و در واقع مفاهیم باطل گذراست. اگر توانستیم خلاف این را ثابت کنیم، میتوانیم تعریف را عوض کنیم، ولی متأسفانه نمیتوانیم.
رهروی دین سید عرب در عالم هنر
سالها ممارست در خلق اثر هنری، جهاندیدگی و نوشتن دهها کتاب و مقاله تاثیرگذار در زمینه هنرهای تجسمی، معماری و هنر اسلامی، آیتاللهی را به چهرهای ماندگار بدل کرد و بارها مورد تقدیر و توجه اهالی فرهنگ و هنر قرار گرفت. از این رو بود که سال ۱۳۹۲ مراسم بزرگداشتی برای مرحوم آیتاللهی برگزار شد. در این مراسم جمع چشمگیری از هنرمندان صاحبنام کشور به این استاد و مؤلف هنری ادای احترام کردند؛ از علی معلمدامغانی، شاعر پیشکسوت و رئیس وقت فرهنگستان هنر تا محمدعلی رجبی، هنرمند نگارگر و آیدین آغداشلو، نقاش شناختهشده ایرانی. معلمدامغانی در آن مراسم، شعری را که در وصف آیتاللهی سروده بود، به این شرح خواند: آیتاللهی آیتی عجب است/ حرفهاش فن و محنتش ادب است/ کیش آباء متقی دارد/ شور تقوای او بدین سبب است/ پیرو پیر چینیان مانی است/ رهرو دین سید عرب است/ گلش از خاک پاک شیراز است/ شعرش از آن شریعه طرب است/ دانشیمرد عرصه هنر است/ حکمت آباء و معرفتنسب است/ گر عظامی اگر عصامی اوست/ نسبش نیک و بیش از آن حسب است/ خود تمام است در فضیلت او/ آیتاللهی آیتی عجب است.
آیتاللهی، پیشرو و پایبند سنت بود
محمدعلی رجبیدوانی، عضو هیات علمی دانشگاه هنر و هنرمند نگارگر در این آیین بزرگداشت در مورد اهمیت شاگردی و جایگاه استادی در فرهنگ و ادبیات ایران سخنرانی کرد و درباره آیتاللهی گفت: من حدود ۴۰سال است که افتخار شاگردی این استاد بزرگ را دارم و اگر از من بپرسند که کدامیک از کلاسهای درسی که گذراندهای را به خاطر داری میگویم یک کلاس، آن هم کلاس زیباییشناسی که در محضر استاد آیتاللهی بودیم. این کلاس و تعلیمات استاد درباره رنگها چنان تاثیری در من گذاشت که من تابلویی تحت تاثیر تعلیمات ایشان کشیدم. رجبی در پایان سخنان خود از سنتگرایانی که از نوآوری به دور است انتقاد کرد و آیتاللهی را نمونه هنرمند پیشرو درحالیکه که پایبند به سنت است خواند و افزود: آیتاللهی در کلاس درس از هنر عام که باطن هنرهای خاص است برایمان میگفت. او از این میگفت که در اصل این هنر معرفت و کمالی نهفته است که اگر آن را یاد نگیریم نمیتوانیم هنری را خلق کنیم.
هنرمندی که دوجهانه بود
آیدین آغداشلو در مراسم بزرگداشت جاویدنام آیتاللهی اظهار کرد: آنچه که در وجود استاد آیتاللهی مرا مجذوب خود کرد، دوجهانه بودن اوست. هرچند تندیهای این انسان شریف وعزیز شامل حال من نشد، اما نمیتوان انتظار داشت هنرمند همیشه ساکت و بردبار باشد و دنبال حق نرود. آغداشلو در ادامه گفت: آرزوی من برای مردان فرهنگ و هنر سرزمینم این بود که دوجهانه باشند و استاد چنین بود.
دست به قلم؛ از نقاشی تا تالیف کتاب
زندهیاد آیتاللهی با نگارش دهها کتاب، مقاله و ترجمه بهروزترین آثار اندیشمندان و هنرمندان دنیا، سعی میکرد نهتنها به دانستههای خودش، بلکه به ارتقای سطح سواد هنری جامعه هنرمندان بپردازد. مقالههای پربار این استاد شریف بارها مورد استناد پژوهشگران و دانشگاهیان رشتههای فرهنگی و هنری قرار گرفته است. از کتابهای تألیفشده توسط این هنرمند میتوان به شیوههای نقد و نقد قرآنی، نگره هنر انقلاب اسلامی، آیه نور و هنر، شیوههای مختلف نقد هنری، مبانی نظری هنرهای تجسمی، مبانی رنگ و کاربرد آن، واژهگزینی و همانندسازی، فرهنگنامه واژههای فرانسوی در زبان هنری ایران، نوشتارهای هنری دینی، مصاحبهها، نقدها و تقریرها، نوشتارهای هنری، ناباوریهای باورشده و کشکول هنر اشاره کرد. وی همچنین چندین کتاب هنری را از نویسندگان غربی ترجمه کرده است که نگرههای هنر، تاریخ انتقادی هنر معاصر غرب و درسهای کاندینسکی در باهاوس ازجمله این کتابهاست.