مخالفانی که البته از این دیدگاه به موضوع مینگرند که بار سنگین فروش روی دوش فیلمهای کمدی سخیف است؛ اینکه این رویه باعث شده ذائقه مخاطب تنزل پیدا کند. خلاصهشده حرفهای این عده این است که اساسا فروش بالای سینمای ایران به قیمت از بین بردن ذائقه مخاطب نهتنها برد نیست که در بلندمدت یک زیان بزرگ نیزهست؛هم به روح سینماو هم در تربیت مخاطبانی که قدرت تحلیلشان را به سطحیترین شکل ممکن تنزل دادهایم. فضای مجازی ایران را میتوانیم شمایلی آینهوار از وضعیت جامعه بدانیم. سینمای ایران در فضای مجازی همیشه جزو مباحث پربحث بوده است. از اقبال احتمالی به یک فیلم یا بازیگر گرفته تا تحلیل محتوایی فیلمهای اکرانشده، همیشه میتوان ردی از این موضوعات در فضای مجازی فارسی دید. اتفاقا صاحبان اثر هم تمایل بسیاری به فراگیر شدن آثارشان در این فضا دارند، حتی اگر این فراگیری با شهرتی منفی همراه باشد.به این معنا که بسیاری ازآنها حتی انتقاد(و گاه تمسخر) این آثار را در فضای مجازی فارسی با افزایش فروش مساوی میدانند.همین موضوع است که حتی باعث شده برخی سینماگران به دلایل بیهوده اقدام به جریانسازی در این فضا کنند. به این معنا که دوست دارند با به راه انداختن شایعهای درباره فیلم (از توقیف فیلم گرفته تا برخورد قضایی با برخی عوامل یا حتی شکایت خیالی یک دستگاه نسبت به یک سکانس) بحث درباره آن فیلم را در فضای مجازی افزایش دهند و البته تجربه ثابت کرده با همین رویه، فروش گیشه این فیلم هم افزایش قابل توجهی داشته است. در این میان هم بودهاند آثاری که بدون پیشرانهای اینچنینی توانستهاند در میان کاربران ایرانی پربحث باشند.همه این موارد رصدمحتوایی کاربران ایرانی فضای مجازی پیرامون سینمای ایران را قابل توجه میکند. اینکه بدانیم چه مقدار محتوا درباره یک فیلم در فضای مجازی تولید شده و مهمتر از آن نسبت این مقدار محتوا را با فروش این اثر در گیشه بسنجیم، میتواند نظامهای استدلالی قبال توجهی را پیش روی ما بگذارد. تفکیک ژانری این آثار در فضای مجازی هم گزارههای مهمی را آشکار میکند؛ اینکه همچنان ژانر کمدی (همچون رویه حدود چهار دهه گذشته) از پرمخاطبترین ژانرهای سینمای ایران است.