حالا ما ماندهایم و دغدغهمان برای دانشآموزانی که با نگاه به رتبههای برتر شاید حسرت به دلشان راه پیدا کند و چالشی که سرآغاز گفتوگوی ما را با ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق وزارت آموزشوپرورش درباره تقویت این مدارس فراهم کرد.
آقای سحرخیز، ما با تنوع گستردهای در مدارس مواجهیم و حتی مدارسی که نام دولتی بر آنها اطلاق میشود انواع مختلفی دارند. با این اوصاف کدام مدارس را میتوانیم دولتی حساب کنیم؟
ما زمانی که میگوییم مدرسه دولتی، باید حساب سایر مدارس همچون سمپاد، شاهد، هیاتامنایی و... را جدا کنیم، چراکه این مدارس با دریافت پول و درآمدی افزون بر آنچه از دولت میگیرند و با شهریه مردم اداره میشوند و اصلا نباید این مدارس را مدرسه دولتی اطلاق کنیم. این مدرسهها بهنوعی خصولتی هستند، یعنی یکسری از امکاناتشان دولتی است، اما عمده درآمدهای آنان که به اداره و کیفیت مطلوب در مدرسه منجر میشود از محل همان درآمد یا شهریههایی است که از مردم میگیرند. بقیه مدارس هم مدرسههای عادی دولتی هستند؛ بنابراین زمانی که از عدالت آموزشی یا تقویت مدارس دولتی صحبت میکنیم منظور ما همین جامعه و یک بخش حداکثری از مدارس دولتی است.
امسال سهم مدارس دولتی از رتبههای برتر کنکور فقط ۷ درصد بود! با عنایت به این موضوع مهمترین راهکار برای ارتقای کیفیت و تقویت این مدارس چیست؟
مهمترین عامل و متغیری که باید به آن توجه شود، تامین و تربیت نیروی انسانی متخصص بهعنوان معلم و دیگر عوامل اجرایی برای اعزام به این مدارس است. متاسفانه در ۳۰ سال اخیر به اسم تنوعبخشی به مدارس، دانشآموزان را غربال کردیم. یعنی بهترین دانشآموزان به لحاظ معدل را با برگزاری آزمون جدا کرده و آنان را به یکسری از مدارس خاص فرستادیم. در این بین دانشآموزانی میمانند که باید به مدارس عادی بروند و همین اتفاق برای معلمان هم رخ میدهد. آموزشوپرورش وقتی که میخواهد ساماندهی نیروی انسانی انجام دهد، متخصصترین، خوشنامترین و توانمندترین معلمان را به مدارس غیردولتی میفرستد. بااینحال کیفیتبخشی به مدارس دولتی نیازمند جذب و بهکارگیری معلمان توانمند، باانگیزه، تازهنفس و مجرب است. متاسفانه ساماندهی ما در آموزشوپرورش دچار مشکل است. کسانی که تازه استخدام میشوند را به روستاها و کسانی که تجربه بیشتری دارند را برحسب امتیاز به مناطق شهری میفرستیم. طبیعتا باید در خطوط جذب و استخدام معلمی بازنگری داشته باشیم و اجازه ندهیم معلمان ضعیف وارد چرخه آموزش شوند. از سوی دیگر جلوی استخدامهای فلهای و بیضابطه را بگیریم.
به نقش معلمان در تقویت مدارس دولتی و لزوم توانمندسازی آنها اشاره داشتید. این مهم چگونه محقق میشود؟
ما نیازمند راهاندازی نهضت توانمندسازی معلمان هستیم. من در سالهای اخیر شاهد بهروزرسانی توانمندی و شایستگیهای معلمان نبودم. وزارت آموزشوپرورش باید آموزشهای حین خدمت را جدی بگیرد. یعنی معلمی که چندین سال پیش استخدام شده نباید به همان آموزشهای آکادمیک و سالهای ابتدایی خدمتش اکتفا کند. درحالحاضر بسیاری از معلمان، در دورههای آموزش خصوصی شرکت نکرده و فقط گواهی آن دوره را خریداری میکنند و به همین سبب تغییری در توانمندیشان حاصل نمیشود. آموزشوپرورش باید بهصورت مستقیم، بر اجرای آموزشهای ضمن خدمت نظارت داشته باشد. البته این مسأله هم به موضوع اشارهشده در سند تحول یعنی سنجش و پایش صلاحیت حرفهای معلمی بهصورت مستمر بازمیگردد.
چه استانداردهایی در مدارس دولتی رعایت نمیشود؟
رعایت استانداردهای لازم در چینش دانشآموزان در کلاسهای درس؛ ما دارای شاخصهایی هستیم که نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم. اگر این شاخصها را مد نظر قرار ندهیم، بهصورت خودبهخود در کیفیت آموزشی دچار بحران میشویم. برای مثال یکی از این شاخصها نسبت دانشآموزان به معلم است. در مدارس خاص یا خصولتی که وضعیت خوبی در کنکور دارند، کلاسهایشان استاندارد و نرمال است و بیشتر از ۲۵ دانشآموز در کلاسها حضور ندارد. کلاسهای پرجمعیت، خروجی و پیامدهای مثبت در جهت یادگیری ندارد. ما برای اینکه به یک راهحل موقت برسیم، کلاسها را از ۲۵ نفر به ۴۰ نفر رساندهایم.
آیا کنکور شاخصه مهمی در بحث عدالت آموزشی است؟
رسالت آموزشوپرورش این نیست که همه داشتههایش را در سبد کنکور قرار دهد. ما وظیفه داریم دانشآموزان توانمند تربیت کنیم و یکی از توانمندیهایشان شرکت در کنکور است، اما بخواهیم یا نخواهیم درحالحاضر کنکور به یک شاخص و سنجه برای ارزیابی توانمندی آموزشوپرورش تبدیل شده است. مدارس غیردولتی علاوه بر اینکه دانشآموزان را از یکدیگر جدا کردند، برایشان کلاسهای جبرانی در زمینه کنکور هم گذاشتند، پس طبیعی است نتیجه بهتری در کنکور بگیرند. اما در مدارس دولتی حتی به کتابهای درسی و ساعت موظف هم نمیرسیم، چه برسد به برگزاری کلاسهای تقویتی کنکور! مدرسه دولتی ما پول و معلمی ندارد که کلاس جبرانی برگزار کند، در نتیجه آسیب و زیانش را در کنکور میبیند. امروزه در کشور ما آموزش، خریدنی شده است، یعنی هر جایی هزینه کنی آموزش خوب نصیبت میشود و جایی که پولی پرداخت نکردی آموزش بیکیفیت دریافت میکنی و نمونه آن را میتوانید در مدارس عادی دولتی شاهد باشید. من حتی شاهد این موضوع بودم که مدارس سمپاد، از اساتید دانشگاه معلم دعوت میکنند یا در مدارس غیردولتی از هر معلم و استاد نشانداری استفاده میکنند. عدالت این است که ما کاری کنیم معلم خوب نصیب مدارس دولتی شود و کلاسها شلوغ نباشد و تجهیزات و امکانات به روز در اختیار آنها قرار گیرد.
شما تا چه حد با موضوع تنوع در مدارس موافق هستید؟
از نظر من برخی از مدارس عادی دولتی را باید تعطیل کنیم و تا این حد دارای تنوع نباشیم. برای مثال در زمان جنگ و به اقتضای آن دوره مدارس شاهد را برپا کردیم، چراکه رزمندگان و ایثارگران نیازمند زمانبندی متناسب و ویژه برگزاری کلاسها بودند، اما درحالحاضر ضرورتی بر دایرکردن مدارس شاهد وجود ندارد. یا مدارس هیات امنایی به جهت گرفتن پول بیشتر از مردم و مدرسههای نمونهدولتی که به اسم روستاییها تاسیس و به کام شهریها تمام شد. حتی ۵ درصد دانشآموزان این مدارس هم روستایی نیستند، بلکه بیشتر بچههای مدیرانکل و روسا در آن مشغول تحصیلند. این مسائل با عدالت سازگار نیست، بنابراین نیاز است تا در تنوعبخشی به مدارس بازنگری کنیم. از طرفی جلوی رشد بیرویه مدارس غیردولتی را هم بگیریم. ما آموزشوپرورش را طبقاتی کردهایم. بله، قانون اجازه داشتن مدارس غیردولتی را داده، اما باید نظارتهایی هم بر این مدرسهها وجود داشته باشد. از سویی حد و حدودی هم برای آن ایجاد کرده تا جایی که به آموزشوپرورش دولتی آسیب وارد نکند.
با این اوصاف، شما چه پیشنهاد و نظری برای کیفیسازی مدارس دولتی دارید؟
ما باید نگاه منظومهای به آموزشوپرورش دولتی داشته باشیم و سرانه کافی در اختیار آنان قرار دهیم. این درحالیاست که در نهایت هم به بحث بودجه میرسیم. سهم آموزشوپرورش دولتی از بودجه عمومی دولت طبق گفته مرکز پژوهشهای مجلس ۸/۹ درصد است، یعنی اصلا ما هزینهای برای آموزشوپرورش دولتی نمیکنیم. اگر آموزشوپرورش سرمایهای است و اگر مسئولان دلشان به حال عدالت آموزشی میسوزد و میخواهند که دانشآموزان روستایی هم فرصت برابری با بچههای شهری داشته باشند، باید اعتبارات آموزشوپرورش پر و پیمان شود. از طرفی نسبت اعتبارات پرسنلی به غیرپرسنلی درحالحاضر صفر است و باید به ۲۰ درصد برسد. یعنی ۲۰ درصد صرف کیفیتبخشی و ۸۰ درصد صرف اعتبارات پرسنلی شود. آن ۲۰ درصد باید در دست مدیران مدارس باشد تا صرف کلاسهای جبرانی، ورزش و مواردی همچون رشد و تربیت دانشآموزان شود.
با عنایت به نقش نظارتی مجلس آیا ورود به این مسأله و ارائه طرحی برای نظارت بر کیفیت مدارس دولتی میتواند کارساز باشد؟
با طرح نمیشود کاری از پیش برد، چراکه بودجه را دولت پرداخت میکند. حدود سه دهه است که به بودجه آموزشوپرورش و ناترازی در آن توجهی نداریم. هرساله بین ۲۳ تا ۲۵ درصد هم کسری بودجه در این حوزه داریم. این کسری بودجه نیز حاکی از آن است که دولت نمیخواهد برای آموزشوپرورش دولتی هزینهای کند و حتی در پرداخت حقوق معلمان هم مانده و همین امر به رشد مدارس غیردولتی منجر شده است. مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره اعمال معدل در کنکور هم هیچ دردی را دوا نمیکند. متاسفانه اقدامات شورای عالی انقلاب فرهنگی از روی پختگی نیست و آن را به افراد کاردان واگذار نمیکند. یکبار طرحی را در کشور سراسری میکند، بدون اینکه بازخوردها و نتایج آن را مورد بررسی قرار داده باشد. به نظر من دخالت مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی، کار را بدتر میکند. باید کار را به شورای عالی آموزشوپرورش و افراد کاردان سپرد و هر سال هم قوانین را تغییر ندهند. ما از تاثیر معدل هیچ عدالتی ندیدهایم بلکه دردسری برای دانشآموزان مناطق محروم و حاشیه شهر نیز ایجاد کردهایم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد