در گفتگو با رضا برجی، عکاس و مستندساز حوزه مقاومت در «جام پلاس» بررسی شد

ردپای صهیونیسم در تمام نسل کشی های تاریخ

«جام‌جم» ظرفیت‌های مراودات فرهنگی با کشورهای همسایه را بررسی می‌کند

نگاه تزئینی به دیپلماسی فرهنگی

ایران فرهنگی، هسته اصلی و پیکره پهناور دارد که علاوه‌بر ایران سیاسی امروز، بخش‌هایی از آسیای مرکزی و کشورهای مهم منطقه را دربر می‌گیرد.
کد خبر: ۱۴۵۶۰۷۶
نویسنده فاطمه رستمی - گروه فرهنگ و هنر
 
شاهد مثال این ادعا آن‌که ردپای فرهنگ و هنر ایران و زبان فارسی به عنوان جهان ایرانی تا آسیای میانه، قفقاز و شرق آسیا، از طریق میراث تاریخی به‌جا مانده از آن روزگار، قابل مشاهده است. گستردگی ریشه ایران فرهنگی موجب تطابق آیین و رسوم، وجود اسناد خطی به زبان فارسی در کشورهای مختلف، تولد و زندگی شعرا و مشاهیر ایرانی ساکن در این گستره جغرافیایی شده است. با این همه، چرا امروز تصویری از فرهنگ و هنر، ادیبان و اندیشمندان کشورهای همسایه نداریم؟  هم‌اکنون مردمان ایران از طریق ترجمه آثار فلاسفه و اندیشمندان غربی شناخت خوبی نسبت به آنها پیدا کرده‌اند، حداقل دستیابی به تولیدات فرهنگی و ادبی غربی در ایران کار سختی نیست و از نظریه‌های تازه اندیشمندان غربی در حیطه‌های فرهنگی، اجتماعی و علوم انسانی بی‌خبر نیستیم. علاقه‌مندان به حوزه ادبیات و داستان به‌راحتی می‌توانند آخرین آثار چهره‌های ادبی غربی را در بازار کتاب پیدا کنند اما در مقایسه با آنچه به عنوان تصویر و دانسته‌های فرهنگی از کشورهای همسایه با هزاران اشتراکات و انطباقات فرهنگی و هنری به دست مردم ایران می‌رسد، در مقایسه با واردات فرهنگی غربی، هیچ است. کمبود محتواهای فرهنگی واردشده از کشورهای همسایه به ایران از جمله تولیداتی که نظریه‌پردازان و اندیشمندان معاصر در کشورهای همسایه را به ما معرفی کند، آن‌قدر آشکار است که یا باید تصور کنیم کشورهای همسایه ما و در حقیقت کشورهایی که در ایران فرهنگی جای می‌گیرند، تهی از فیلسوف و ادیب شده‌اند که چنین فرضی محال است! یا باید بپذیریم که در تعاملات فرهنگی با کشورهای همسایه کم‌کاری داشتیم که فرض دوم به حقیقت نزدیک‌تر است.

در شرایطی که غرب به بازآرایی جریان‌های ضدارزشی خود می‌پردازد، کانون‌های جوشان فرهنگی در منطقه ما، در هماهنگی با یکدیگر می‌توانند به حدی از رشد فرهنگی برسند که مورد مراجعه و وثوق غربی‌ها قرار بگیرند، ضمن این‌که در هجمه‌های فرهنگی از سوی فرهنگ‌های غربی، کمترین آسیب‌ها را متحمل شوند. گرچه به دنبال همین هدف در ایران دستگاه‌های مختلفی در راستای دیپلماسی فرهنگی گام برمی‌دارند اما گاهی اقدامات پراکنده و جزیره‌ای، نوسان در تعاملات فرهنگی ناشی از تغییر دولت‌ها و… موجب توقف یا کندی همکاری‌های بین‌المللی بین ایران و کشورهای همسایه شده است.  به عنوان مثال؛ نمایندگی‌های فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی از ۸۵ نمایندگی در سال ۹۲ به ۴۹ نمایندگی در سال ۱۴۰۰ کاهش یافته و علاوه‌بر کاهش بودجه نمایندگی‌ها، شاهد توقف ۱۱ساله در برگزاری اجلاس رایزنان فرهنگی وعدم جایگزینی نیروهای کارآمد در این حوزه هستیم که به نظر می‌رسد در دوران مدیریتی جدید، با شناسایی نقاط ضعف و «تدوین نظام جامع حکمرانی امور فرهنگی_بین‌المللی» مسیر تحول در شرایط مذکور پیش گرفته شده است.  در حقیقت بهترین  و سریع‌ترین راهکار برای شناخت کشورهای همسایه ایجاد کریدورهای خبری با حضور رسانه‌هاست.

جشنواره فجر؛ ظرفیت فرهنگی که مغفول ماند

برای بررسی بیشتر موضوع، از علی‌اصغر شعردوست، محقق و سفیر اسبق ایران در تاجیکستان پرسیدیم که چرا محتواهای فرهنگی کشورهای همسایه در ایران ناچیز است؟ شعردوست ضمن تایید این مسأله، به جام‌جم گفت: طی این سال‌ها، فرهنگ کشورهای هدف به وسیله اشخاص معرفی و منتقل می‌شد یا رسانه‌ها در این میان به کمک متخصصان خود تولید محتوا می‌کردند. هم‌اکنون نیز فضای مجازی به وجود آمده و در دسترس همگان قرار گرفته و از سوی دیگر رسانه‌ملی نیز می‌تواند این امر را در ماموریت‌های خود قرار دهد. بنابراین فضای کافی برای عرضه محتواها و تولیدات در این زمینه وجود دارد و مسأله اینجاست که باید گردآورنده متخصص برای تهیه تصاویر و اطلاعات فرهنگی داشته باشیم. وی جشنواره فجر را به‌عنوان مهم‌ترین رویداد فرهنگی ایران، نقطه‌عطفی دانست که می‌توانست در این سال‌ها به رفت‌وآمدهای فرهنگی منجر شود، ولی متاسفانه از بعد بین‌المللی آن غفلت شده است. وی در همین رابطه تصریح کرد: این امکان وجود دارد که به واسطه جشنواره فجر دیدارها تازه شود و نه‌فقط هنرمندان که مسئولان فرهنگی کشورها ملاقات‌هایی داشته باشند که به شکل‌گیری روابط فرهنگی قوی‌تر بینجامد.

تبادل فرهنگی نشانه توسعه‌یافتگی است

رضا برجی، مستندساز و عکاس جنگ نیز با اشاره به این‌که ما و همسایگان از رشد و پیشرفت یکدیگر بی‌خبر هستیم، به جام‌جم این‌طور گفت: لازم است با هم‌افزایی فرهنگی به معرفی دستاوردهای یکدیگر بپردازیم؛ اصلا یکی از نشانه‌های توسعه‌یافتگی، پذیرش فرهنگ‌های متقابل و یادگیری از دیگران است.

نیم‌قرن؛ فقط یک فعال فرهنگی دغدغه‌مند!
برجی در ادامه این‌طور گفت: پاکستان در همسایگی ماست و از زمان شاه در این کشور رایزن فرهنگی داشته‌ایم، ولی تاکنون اطلاعات کمی از فرهنگ این سرزمین به مردم ایران رسیده است. خیلی سال قبل شهید «صادق گنجی» را به‌عنوان رایزن فرهنگی کشور داشتیم که در عرض سه ماه زبان اردو را یاد گرفت و انسان دغدغه‌مندی بود اما یک نفر فعال فرهنگی تاثیرگذار برای نیم‌قرن کم نیست؟! هم‌اکنون چه تصویری از زندگی روزمره پاکستانی‌ها، مراسم و اعیاد مذهبی و غیرمذهبی آنها داریم؟ آیا برای دانشگاه و دانشگاهیان دانستن این اطلاعات فرهنگی جذاب و کارآمد نیست؟ باید در رسانه‌ها و بازار کتاب چنین تولیداتی وجود داشته باشد که امروز واقعا تولید خاصی نداریم. وی اضافه کرد: سیاحان در گذشته روستا‌به‌روستا سفر می‌کردند و با همزیستی فرهنگی نسبت به دیگر کشورها آگاه می‌شدند و در این روابط بین‌فرهنگی اگر در زمینه‌ای عقب‌ماندگی وجود داشت، با یادگیری از دیگران آن را جبران می‌کردند.

فرهنگ و توسعه مالی
کارگردان مستند «سواحل اشک و زیتون» افزود: تجربه سفری که به افغانستان داشتم، روستا‌به‌روستا و با اسب بود و تجربه‌ای شبیه به ۱۵۰ سال پیش به دست آوردم و حتی جغرافیای هر روستا، تفاوت آداب و رسوم، خوراکی‌‌های معروف و تجارت مردمان هر روستا را شناختم. حتی در همین سفرهای فرهنگی می‌توان به اطلاعاتی از کشورها دست یافت که دارای اهمیت اقتصادی برای کشور باشد و به توسعه مالی ایران نیز کمک کند.

فکر می‌کنید پاکستان روستاست؟!
محسن اسلام‌زاده در ادامه این گزارش در خصوص دلیل نبود تصاویر و اطلاعات کافی از فرهنگ کشورهای همسایه به جام‌جم گفت: مدتی قبل که در پاکستان بودم، یکی از همراهان پاکستانی به من گفت شما ایرانیان فکر می‌کنید پاکستان یک روستاست در حالی که اسلام‌آباد و لاهور به عنوان یک شهر فرهنگی در پاکستان را نمی‌شناسید، از کراچی به عنوان شهری تجاری شناخت کافی ندارید و وقتی به صحبت‌هایش فکر کردم، دیدم درست می‌گوید.‌ وی تصریح کرد: آنچه من از پاکستان دیدم، واقعا متفاوت بود؛ مثلا ما نمی‌دانیم که اسلام‌آباد شهری سرسبز است که گویی وسط جنگل ساخته شده و تمام شهر پر از زیبایی و بسیار مرتب با خیابان‌هایی وسیع است.‌ کارگردان مستند «تنها میان طالبان» با بیان این‌که موسساتی هستند که به صورت متناوب عکاس یا فیلمساز به افغانستان می‌فرستند، گفت: حالا که شعار دولت سیزدهم نیز شعار همسایگی و تبادل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است، باید به تبادل فرهنگی بیش از گذشته توجه شد و با سازوکار دقیق پیش رفت. تنها چند کشور معدود در این جریان نباید مورد توجه باشد بلکه باید گستره وسیع‌تری را لحاظ کرد و کشورهای تاجیکستان، ارمنستان و سایر کشورهایی که مناسباتی با ما دارند نیز لازم است شناخته شوند. همان‌طور که ما از این کشورها شناخت نداریم، آنها نیز باید فرهنگ ایرانی را نمی‌شناسند.

از رایزن‌های فرهنگی گزارش کار بگیریم
بی‌تردید برای تصویر درست از فرهنگ کشورهای همسایه و آشنایی با اندیشمندان و نام آوران آن‌ها، برنامه‌ای نظام‌مند نیاز است و محمدمهدی ایمانی‌پور، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان یکی از نهادهای اصلی برای فعالیت‌های فرهنگی بین‌المللی، از گام دوم انقلاب اسلامی، به عنوان گام الگوسازی از جمهوری اسلامی ایران یاد کرده و گفته است که تحقق الگوها از طریق تصویرسازی و تبیین موثر انجام می‌شود. مبتنی بر گفته‌های وی؛ سازمان فرهنگ و ارتباطات قرارگاه تبیین و تصویرسازی در حوزه بین‌الملل است. بر این اساس مشخص می‌شود که تصویرسازی و تبیین دو طرفه در تعامل فرهنگی جزو دستورالعمل‌های نهادهای فرهنگی مربوطه کشور است و یکی از مجاری رسمی و شخصیت‌های حقیقی برای تحقق تبادل فرهنگی هر کشور، رایزن‌های فرهنگی هستند و در آسیب‌شناسی چرایی کمبود تصاویر فرهنگی از کشورهای همسایه و هم مرز در فرهنگ و هنر، بررسی عملکرد رایزن‌های فرهنگی و تاثیری که در این تبادلات برجا می‌گذارند، ضروریست.

دعوت از چهره‌های فرهنگی خارجی برای سفر به ایران
شعردوست در همین زمینه با تاکید به نقش سفارتخانه‌ها و وزارت خارجه کشور در وضعیت مراودات فرهنگی با کشورهای همسایه، در پاسخ به این سؤال که رایزن‌های فرهنگی چطور می‌توانند در ارائه تصویری درست از کشورهای همسایه به درستی عمل کنند، گفت: رایزن‌های فرهنگی با دعوت از مدیران فرهنگی کشورهای آسیای مرکزی، شبه قاره هند و… می‌توانند نزدیکی فرهنگی ایجاد کنند. علاوه بر آن نه فقط حضور چنین چهره‌هایی در ایران از منظر دیپلماسی ارزشمند است بلکه پس از بازگشت آنها به کشور خودشان، ممکن است مصاحبه‌هایی داشته باشند یا مقالاتی در مورد ایران بنویسند که در صورت تجربه یک سفر به یادماندنی به ایران، بیان این تجربه می‌تواند ناخودآگاه جذابیت‌ها و توانمندی‌های ایران را تبلیغ کند و این افراد به نوعی سفیر یا صادرکننده فرهنگ کشورمان شوند.

مبادلات فرهنگی ایران مسئول مشخصی ندارد!
به اعتقاد شعردوست، در ایران مسئول مشخصی برای مبادلات فرهنگی وجود ندارد و این موضوع بر عهده چند دستگاه است که شاید به همین دلیل نتیجه مطلوب درخصوص تهیه دانسته‌های فرهنگی از کشورهای همسایه حاصل نشده است. وی در این رابطه توضیح داد: متاسفانه ما در دیپلماسی فرهنگی ناموفق بودیم و به‌عنوان امری تزئینی به آن نگاه کرده‌ایم نه یک اقدام ضروری که براساس داده‌های آن برنامه‌ریزی‌های خرد و کلان صورت بگیرد.  سفیر اسبق ایران در تاجیکستان یادآوری کرد: چرا سفیران، رایزن‌های فرهنگی یا کارشناسان پس از پایان ماموریت خود در کشورها گزارش عملکرد نمی‌دهند تا ببینیم واقعا کاری کرده‌اند یا نه؟!

ایران پس از انقلاب به‌درستی معرفی نشد
وی با تاکید به این‌که بسترهای مبادلات فرهنگی با کشورهای همسایه کم نیست، گفت: در پاکستان علاوه بر رایزنی، چندین خانه فرهنگ، مرکز تحقیقات زبان فارسی و ... داریم. آیا این کانون‌ها نمی‌توانستند فرهنگ ایرانی و سبک زندگی ما را به کشورهای دیگر منتقل کنند و از سمت دیگر برای ما محتواهایی فرهنگی از بیرون مرزها به ارمغان بیاورند؟ ایران پس از انقلاب باید به دیگران به‌درستی معرفی می‌شد و حداقل کشورهای دیگر از حقیقت انقلاب و پیشرفت‌ها و توسعه ما در بخش‌هایی که موفقیت‌هایی حاصل شده خبردار می‌شدند و ابزار فرهنگی بهترین راه انتقال این موضوعات است.

دپارتمان‌ها و مراکز ایران‌شناسی خالی است
شعردوست از دپارتمان‌های آموزش زبان فارسی و ایران‌شناسی در کشورهای خارجی به‌عنوان یکی دیگر از ظرفیت‌های مغفول برای مبادلات فرهنگی یاد کرد و گفت: دپارتمان‌ها و مراکز ایران‌شناسی تقریبا خالی است و تا جایی که اطلاع دارم فعالیت‌های آنها محدود شده. فکر می‌کنم در وزارت علوم ۱۱ کشور مقصد برای اعزام اساتید با هدف آموزش زبان فارسی داریم که به نظرم غالبا تکمیل نیست و لااقل خروجی خاصی از آن نمی‌بینیم و بیشتر مناسبتی به اعزام اساتید می‌پردازیم.

رایزن فرهنگی باید تاریخ و هنر بداند
برای تحقق یک تبادل فرهنگی کامل، دانستن تاریخ هر دو کشور مبدا و مقصد برای یک رایزن از این جهت که بتواند مبادله فرهنگی درستی داشته باشد، ضروری است. بسیاری از رایزن‌های فرهنگی و افرادی که به قصد تهیه تصاویر و محتواهایی از فرهنگ و هنر کشورها اعزام می‌شوند، حتی نمی‌توانند به‌درستی تاریخ و شرایط کشور خودمان را تشریح کنند. از سوی دیگر چون در این امر ناتوان هستند، نمی‌توانند شرح و روایت درستی از کشوری که در آن اقامت گزیده‌اند به ما ایرانیان ارائه کنند.  برجی نیز یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که افراد در کسوت رایزن فرهنگی و تولیدکنندگان محتواهای هنری و فرهنگی با آن مواجه هستند را کمبود دانش هنری دانست. وی معتقد است‌ عدم شناخت نسبت به کشور محل ماموریت در افراد اعزامی به این کشورها محسوس است و همین عدم شناخت، باعث می‌شود از سوی این افراد تولید فرهنگی به داخل کشور نرسد.

رایزن فرهنگی که المان‌های جهانی را نمی‌شناسد
برجی با اشاره به این‌که کار رایزن فرهنگی دقیقا نزدیک‌کردن فرهنگ‌ها به یکدیگر و تبادل داشته‌های دو کشور است، گفت: رایزن فرهنگی با رایزن اقتصادی و ... متفاوت است. این رایزن باید تاریخ و هنر بداند و توانایی و استعداد انتقال این مفاهیم را هم داشته باشد. دیده شده که یک رایزن فرهنگی ما حتی المان‌های جهانی شده مانند پرچم رنگین‌کمانی همجنس‌بازان را هم نمی‌شناخته و در ورودی نمایشگاهی ایرانی، از این پرچم‌ها برای تزئین کار کرده است! واقعا چرا بعد از بالغ بر ۴۰ سال هنوز نتوانسته‌ایم یک کار به این سادگی را به درستی انجام دهیم که برای ما دستاورد فرهنگی داشته باشد؟

رایزن‌ها تجربه زیسته خود را کتاب کنند
بر اساس گفته‌های این عکاس جنگ، برای این‌که اعزام رایزن‌های فرهنگی نتیجه‌بخش باشد، هرکسی که به عنوان رایزن فرهنگی به کشورهای همسایه اعزام می‌شود باید پس از برگشت، حداقل چند کتاب در مورد فرهنگ و هنر و سبک زندگی مردمان آن کشور بنویسد و اگر چنین کاری نکرد، او را مورد مواخذه قرار داد که دستاوردت در این سفر چه بوده؟ چه اطلاعاتی از آداب و سنن ملت‌های دیگر به دست آورده‌اید؟ وی در این رابطه توضیح داد: چنین فردی حتی باید تجربه زیسته خودش را هم مستند‌کند. به این ترتیب می‌توان کاری کرد که افراد‌ اعزامی در دوران ماموریت متوجه باشند که پس از بازگشت، ملزم به ارائه توضیح هستند و کشور از آنها دستاورد می‌خواهد.‌

کیفیت گروه‌های فرهنگی اعزامی مطلوب نیست
اسلام‌زاده نیز در ادامه ازعدم مداومت برنامه‌ریزی مشخص برای ارائه آثار و هفته‌های فرهنگی گفت و تاکید کرد: کیفیت گروه‌های فرهنگی اعزامی مطلوب نیست. فیلم‌ها و تصاویر فرهنگی که از ما ارسال می‌شود یا به داخل فرستاده می‌شود، قوی نیست. این یعنی ارتباطات فرهنگی از سوی دو طرف توازن ندارد.‌ این مستندساز ادامه داد: ما در کشوری به دنیا آمده‌ایم که حرف‌های بسیاری برای گفتن داریم و فرهنگ، هنر، اندیشه و شعارهای ما به اندازه کافی برای صادر شدن به دیگر کشورها کفایت می‌کند. البته باید توجه داشته باشیم که نمی‌توان با یک نسخه برای مراودات فرهنگی سراغ همه کشورها رفت چرا که هر کشوری و هر فرهنگی شرایط، معذوریت‌ها و محدودیت‌های خاص خود را دارد. رایزن‌های فرهنگی و هر کسی که برای کار فرهنگی به کشورهای دیگر اعزام می‌شود باید به این نقاط حساس توجه داشته باشد تا به مقصود که همان شناخت فرهنگ و چهره‌های فرهنگی کشورهایی با اشتراکات فرهنگی است، برسیم.

بزنگاه‌های تاریخی و ارز‌شی را فراموش نکنیم
روشن است که در تبادل فرهنگی کامل بین کشورها، ارزش‌های مشترک که برای هر دو کشور می‌تواند بار معنایی بالایی داشته باشد، باید بیش از دیگر موضوعات، مورد توجه واقع شود. به‌خصوص ارزش‌هایی که در سطح جهانی نیز دارای اهمیت است. اسلام‌زاده در همین رابطه به همگرایی و ظرفیت‌هایی که بعد از طوفان الاقصی ایجاد شده به عنوان موضوعاتی که در تبادل فرهنگی و تهیه تصاویر فرهنگی می‌تواند به نتایج خوبی منجر شود، تاکید کرد و گفت: بعد از پاسخی که ایران به رژیم اشغالگر صهیونیستی داد و عملیات موفق وعده صادق، اقبال به ایران و آرمان‌های انقلاب اسلامی بسیار بیشتر شده و همدلی گسترده‌ای بین مردمان آزاده ایجاد شده و ما باید روی این موج‌ها کار‌کنیم و فراموش نکنیم که باید پیام‌رسان پیام انقلاب اسلامی باشیم. قطعا برای این پیام‌ها مخاطب در دنیا وجود دارد و این ما هستیم که باید با اعتماد به نفس کار کنیم و صریح صحبت کنیم و شک نداشته باشیم که خیلی از افراد عاشق همین رویکردهای ما هستند.

تولید محتوا از چهره‌های ادبی و فرهنگی همسایه
اسلام زاده در ادامه با تاکید بر اهمیت تولید محتواها در رابطه با چهره‌های ماندگار ادبی و فرهنگی بین کشورها، گفت: به‌عنوان نمونه ما چقدر روی اقبال لاهوری به‌عنوان شاعری که بیش از دو‌سوم اشعارش به زبان فارسی است، کار کرده‌ایم؟ اصلا می‌دانیم بخش عمده سرود ملی پاکستان به زبان فارسی است؟ این ضعف اطلاعات را حتی در قبال افغانستان هم داریم.  اسلام‌زاده اضافه کرد: در‌خصوص کشور عراق اکثر افراد با هدف زیارت وارد این کشور می‌شوند اما اگر زیارت را از سفر به عراق کنار بگذاریم، چقدر از این کشور و شهرهای آن و فرهنگی که آنجا وجود دارد اطلاعات داریم؟ در مورد ترکمنستان، آذربایجان، کشورهای حوزه خلیج‌فارس، قطر و عمان و... چقدر اطلاعات داریم؟ واقعا خیلی کم. این وضعیت در مورد ترکیه هم همین‌طور است و مستندات معدودی ساخته شده چرا که ما با یک سیستم مواجه نیستیم که تلاش کند فیلمسازان، مستندسازان، اهالی رسانه، نقاشان و سایر افراد فرهنگی و هنری را در موقعیت‌های مختلف به‌صورت نظام‌مند به کشورهای همسایه اعزام کند تا کار تولید کنند.

تولید محتوا مرتبط با فلسطین و صهیونیست
شعردوست نیز با اشاره به این‌که ما به‌عنوان یکی از حامیان اصلی مردم فلسطین، معلومات به‌روز اندکی از فرهنگ این مردمان به ایران صادر کرده‌ایم، گفت: در مقابل تهاجمات فرهنگی صهیونیست‌ها از ایران محتواهایی در مورد فلسطین و فرهنگ مقاومت به دنیا عرضه شده است؟ به نظرم تولید فرهنگی در این زمینه هم خیلی ناچیز بوده است. زبان و دین یکی از اشتراکات مهم بین فرهنگ‌هاست که می‌تواند منجر به تولید آثاری با فراگیری در کشورهایی باشد که در یکی از این بسترها؛ دین یا زبان اشتراکاتی دارند.

ترجمه تنها راه تبادل فرهنگی نیست
با وجود اهمیت زبان مشترک در تبادل فرهنگی که به کمک ترجمه منجر به روابط عمیق می‌شود اما در این دوره نباید ترجمه را تنها راه تبادل فرهنگی دانست ولی نقش آن در توسعه آشنایی فرهنگ‌ها غیرقابل‌کتمان است. شعردوست در این زمینه با بیان این‌که بعد از فروپاشی شوروی، تعداد کتاب‌هایی که از منطقه قفقاز اعم از آذربایجان، ارمنستان و گرجستان و آسیای مرکزی در ایران چاپ شد، قابل اعتنا بوده، گفت: این کار هم از آن کشورها اطلاعاتی در ایران منعکس کرده هم آنها مفتخر بودند که آثارشان به فارسی و در کشور بزرگی مانند ایران ترجمه و چاپ شده است. وی تصریح کرد: تهمینه رستم‌آوا، استاد زبان‌شناسی فارسی دانشگاه دولتی باکو جمهوری آذربایجان و جمشید گیوناشویلی، استاد ایرانشناسی از گرجستان و برخی استادان دانشگاه ایروان، علاقه داشتند تالیفات‌شان را در ایران چاپ کنند؛ به این دلیل که هم می‌توانستند فرهنگ کشور خودشان را معرفی کنند هم از وضعیت فرهنگی ایران آگاه می‌شدند. ما نیز از این نوع روابط سود می‌بردیم و علاوه بر واردات محتواهای فرهنگی به کشور، ریشه‌های این ارتباطات بین‌فرهنگی را قوت می‌بخشیدیم.

ترجمه‌ها را به‌روز کنیم
در ادامه شعردوست اذعان کرد: اگر امروز کتابی هم از سوی این دستگاه‌ها چاپ می‌شود، آثار مؤلفانی است که چهره‌های نامداری محسوب نمی‌شوند. امروز برای گسترس روابط فرهنگی و تبادل تصویری درست از فرهنگ‌های مختلف، ترجمه جوابگو نیست. شاید زمانی ترجمه آثار شهید مرتضی مطهری به دیگر کشورها کفایت می‌کرد، اما امروز این کار کافی نیست و باید برای تهیه محتواهای فرهنگی، تالیفات خاص و تولیدات بصری از دیگر کشورها داشته باشیم که هم به روز باشد و هم برای مردمان این دوره جذابیت داشته باشد.

زبان فارسی و اتحاد فرهنگی
اسلام‌زاده با بیان این‌که زبان فارسی عامل اتحاد فرهنگی ما با کشورهای مختلفی است، گفت: ما با تاجیکستان در زمینه زبان فارسی امکان تبادلات فرهنگی زیادی داریم. در پاکستان ظرفیت کار فرهنگی روی موضوع فلسطین، اسلام و همسایگی وجود دارد. در عراق هم بستر کار روی خیلی موضوعات مشترک فراهم است. پس هم زمینه وجود دارد و هم باید بسته‌های مخصوص فرهنگی برای رابطه با هر کشور و فرهنگ فراهم کرد تا نتیجه‌ای از این همکاری برای دو کشور حاصل شود و زبان و ترجمه در این بین یکی از ابزارهای مهم است.

کار فرهنگی برای مفاخر مشترک
به گفته اسلام زاده؛ ما با ترکمنستان نیز مفاخر مشترکی داریم که می‌توانیم روی آن کار کنیم. «مخدوم قلی فراغی» از بزرگ‌ترین شاعران زبان ترکمنی، مهم‌ترین شخصیت فرهنگی کشور ترکمنستان است. فراغی متولد ایران است و مقبره وی نیز در ایران قرار دارد. از سوی دیگر آرامگاه ابوسعید ابوالخیر، عارف و شاعر ایرانی در ترکمنستان واقع شده، پس بهانه‌ها و راه‌های بسیاری برای بررسی مفاخر مشترک دو کشور وجود دارد.
 
نقش پررنگ اهالی رسانه در ارتباطات فرهنگی نوین
یکی دیگر از عوامل مهم در روابط فرهنگی رسانه‌ها و بازیگران آن به‌عنوان عامل اصلی ارتباطات جدید است که نه‌فقط سیاستمداران از آنها در راستای اهداف خود بهره می‌برند که عرصه فرهنگی نیز برای توسعه به رسانه نیاز دارد.  شعردوست با اشاره به این‌که فضای مجازی در دسترس همگان قرار گرفته و در کنار رسانه‌ملی می‌تواند نقش آفرین باشد، گفت: با وجود فضای مجازی بستر کافی برای عرضه محتواها و تولیدات در زمینه فرهنگ هست و باید گردآورنده مختصص برای تهیه تصاویر و اطلاعات فرهنگی داشته باشیم. فکر می‌کنم این امکان وجود دارد که رسانه‌ها برای مستندنگاری از زندگی افراد فرهنگی کشورهای همسایه اعزام شوند و به کمک کسانی که کار رسانه را می‌شناسند، میزان اطلاعات خودمان را از اوضاع هنر در کشورهای همسایه، آخرین فعالیت دانشمندان و هنرمندان آنها افزایش دهیم. وی ادامه داد: همان‌طور که در حوادث و جنگ‌ها، خبرنگاران راویان بسیار مهمی هستند و می‌توانند دقیق‌ترین اطلاعات را به رسانه‌ها و مردم کشورشان مخابره کنند، در مورد کنشگری فرهنگی نیز یک فرد آشنا به کار رسانه نقش بسیار مهمی دارد. این افراد مبانی و مجاری مورد وثوقی برای دریافت اطلاعات هستند.

موفقیت ۷۰درصدی با شناخت رسانه
برجی؛ کارگردان مستند «مادران سربرنیتسا» در همین زمینه عنوان کرد: به نظرم ۷۰درصد موفقیت در جهان امروز وابسته به شناخت رسانه است. وقتی فرد رسانه را بشناسد از بسیاری وجوه نسبت به دیگران جلوتر است و به همین دلیل معتقدم فردی آگاه به رسانه می‌تواند بهترین گزینه برای اعزام به کشورهای خارجی برای جمع‌آوری تصاویر از فرهنگ و زیست آنها باشد و در ارائه تصویر از ایران به کشورهای خارجی نیز می‌تواند به بهترین شکل عمل کند.

مواجهه با امپراتوری رسانه‌ها
اسلام‌زاده هم معتقد است؛ ما با امپراتوری رسانه‌ای در دنیا مواجه هستیم که اجازه نمی‌دهد کشورهای مختلف از حال یکدیگر خبردار شوند و تلاش می‌کنند آن تصویر و خبری که می‌خواهند از هر کشور برجسته شود. درواقع رسانه‌ها از کشورهای مختلف تصویرسازی می‌کنند. وی یادآوری کرد: تصورات ما از فرهنگ‌های مناطق مختلف اشتباه یا ضعیف است و در بزنگاه‌های تاریخی و پیچ و تاب‌ها نمی‌توانیم تصمیم درستی بگیریم، چون به اندازه کافی شناخت نسبت به خودمان و کشورهای همسایه و همسو نداریم. در‌واقع ما مستضعفین جهان که از آنها اصطلاحا به‌عنوان کشورهای حوزه جنوب یاد می‌شود را به‌درستی نمی‌شناسیم. این کشورها اهداف مشترک دارند و سعی می‌کنند در مقابل سلطه غربی‌ها متحد شوند و اهالی رسانه در ایجاد شناخت در این زمینه مهم هستند.

کشورهای جنوب یا ضد‌استکبار را نمی‌شناسیم
کارگردان مستند «به دنبال صلح» خاطرنشان کرد: در سفری که اخیرا به سریلانکا داشتم تازه با تاریخ اخراج استعمار روباه پیر؛ انگلستان آشنا شدم و فهمیدم رئیس‌جمهور سریلانکا از هم‌پیمانی با کشورهای جنوب یا ضداستکبار صحبت می‌کند و از اهمیت همکاری با ایران می‌گفت. چرا ما نسبت به این کشورها و تمایل آنها به همکاری با ایران شناخت نداریم؟ چرا در جشنواره‌های سینمایی ایران فیلمسازان و اهالی رسانه کشورهای مستضعف و پابرهنگان جهان که اتفاقا به آرمان‌های ما باور دارند، حاضر نیستند؟

واسطه‌گران غربی را حذف کنیم
وی با بیان این‌که ارتباطات ما با کشورهای هدف باید بی‌واسطه شود، گفت: درواقع باید غربی‌ها را از واسطه‌گری بین خودمان و مردم دیگر کشورها حذف کنیم و به صورت مستقیم با یکدیگر روابط سازنده داشته باشیم، به تولید فرهنگی برسیم، فیلم‌های اجتماعی، سیاسی و مستند بسازیم.

راهی جز تبادل  رسانه‌ای برای شناخت یکدیگر  نداریم
اسلام‌زاده بیان کرد: یکی از چهره‌های پاکستانی در یوتیوب، بعد از این‌که این بار به صورت فردی و بدون هیات دیپلماتیک به ایران سفر کرده بود، اذعان کرد که این‌بار شناخت بهتری از ایران، مذهب و فرهنگ ما به دست آورده و تولید محتواهایی که از ایران داشته مورد بازدید صدها هزار نفر قرار گرفته است و واکنش مثبتی داشته‌اند. امروز خلأهایی در روابط فرهنگی وجود دارد که باید پر شود. شبکه‌های اجتماعی، مطبوعات و گزارشگران خیلی نقش مهمی دارند و عدم شناخت ما از یکدیگر به نفع استعمارگران غربی خواهد بود و به‌راحتی جلوی اتحاد ما را می‌گیرد و برای اتحاد و شناخت دقیق از یکدیگر واقعا راهی جز فرهنگ، هنر و رسانه وجود ندارد. وی با تاکید به مقاومت بدنه مدیریتی برای شکل‌گیری روابط نظام‌مند و لزوم تسهیلگری در این امر، گفت: وقتی شناخت درست و بهنگامی صورت نگیرد، مقدمه گسست و جدایی کشورها فراهم می‌شود. سوءتفاهم‌های ناشی از عدم شناخت حتی می‌تواند درگیری‌هایی ایجاد کند، پس ناگزیریم کشورهای مختلف یکدیگر را بشناسند و این شناخت جز با ارتباط فرهنگی و رسانه‌ای ممکن نیست. عدم شناخت فرهنگ‌ها به نفع استعمارگران غربی است.

جواد محقق، شاعر، نویسنده و روزنامه نگار: سرمایه تعلق خاطر همسایگان به فرهنگ ایرانی

من بخش‌های کوتاهی از این واقعه و اصابت موشک به برخی نقاط را در تلویزیون خودمان دیدم که در پس‌زمینه آن هم فریادهای صلوات، یا حسین و ا...اکبر شنیده می‌شد و نشان از خوشحالی مردمانی داشت که شاهد عبور این پهپادها بودند. همین مسأله نشان می‌دهد این شوق و علاقه و ارادت، بسیار بالاست. در عین حال به نظر می‌رسد ما نتوانسته‌ایم از این ظرفیت‌ها استفاده لازم را ببریم. در همین ارتباط و در تجربه‌ای که داشتم در حمایت از مواضع سیاسی و ارزشی مطرح‌شده در ایران و مثلا مطالبی که در نماز جمعه در ارتباط با مبارزه با استکبار مطرح می‌شد، در پاکستان و شهر کراچی که شاهد راهپیمایی‌هایی بودیم ـــ که شاید برای ما در ایران غیرقابل تصور باشد ـــ اتفاقاتی که به‌خصوص در آن سال‌ها که ایران درگیر جنگ بود و رسانه‌ها نیز این‌گونه به‌روز و مجهز نبودند، خیلی در کشور منعکس نمی‌شد. امری که الان هم با همه پیشرفت‌های فنی و تجهیزاتی به شکل کامل و حرفه‌ای صورت نمی‌گیرد و صداوسیما هم در این خصوص عملکرد درخشان و قابل‌قبولی ندارد. با کمال تأسف هنوز هم ما از وسعت و گستردگی اتفاقاتی که در جاهای مختلف و از‌جمله پاکستان که موضوع صحبت ماست، رخ می‌دهد آنچنان که باید، ‌‌خبر نداریم و بدتر این که شناختی از همدیگر نداریم. در دهه ۶۰ که  به کراچی رفتم این شهر را خیلی مدرن و تمیز یافتم و‌ خلاف آنچه را تصور می‌کردم، نشان می‌داد. جالب است که اهالی کراچی هم از من می‌پرسیدند آیا خیابان‌های شما در ایران آسفالته است؟! غفلتی دو‌طرفه، ‌ناشی از عدم شناخت در دو کشوری که همسایه و هم‌مرز هستند و واقعا مایه تأسف و نشانگر کم‌کاری سیستم‌های ارتباطی، ‌دیپلماتیک و فرهنگی ماست.
در همین زمینه باید به رایزنی‌های فرهنگی ایران در خارج از کشور اشاره کنم که یا انتخاب‌های درستی انجام نمی‌شود و اگر هم انتخاب خوبی شود، مثلا‌فرد استاد دانشگاه است و جایگاه علمی ‌مهمی ‌دارد اما این دلیل نمی‌شود که بتواند نماینده فرهنگی مؤثر و کارآمدی باشد. من ‌فر‌دی را سراغ دارم که‌ به‌عنوان دبیر ادبیات به ترکیه اعزام شده و محل خدمتش هم آنکارا بوده ، ولی در مدت سه سالی که در آنجا بود برای یک بار هم به قونیه و دیدار مزار مولانا که فاصله زیادی‌ با همدیگر ندارند، نرفته است. واقعا از چنین فردی می‌توان انتظار نگاه و کار فرهنگی داشت؟ ضمن این که با بزرگانی ملاقات کردم و گاهی مواجهه‌هایی با مردمی‌ داشتم که علاقه و شوق زیادی به زبان فارسی و کشور ایران داشتند‌؛ موضوعی که فقط مختص پاکستان و کراچی نیست و در همه کشورهای همسایه مانند ترکیه، تاجیکستان، هند، عراق و... که به‌نوعی حوزه تمدنی ایران بزرگ به حساب می‌آیند، مصداق دارد و علاقه‌مندی به زبان فارسی و کشور ایران را می‌توان به‌خصوص در میان مردم این کشورها دید و حس کرد؛ ظرفیت بزرگی که باید از آن بهره گرفت و از آن صیانت کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها